در حال بارگذاری ...

گزارشی از مراسم اختتامیه نهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهیان ایران

زهرا شایان‌فر: حوزه هنری از صدای سازها پر شده است، دسته دسته دانشجویان از راه می‌رسند و در فضای باز مقابل تالار اندیشه پایکوبی آئینی یک نمایش خیابانی در حال اجراست. آن‌ها که می‌آیند تنها کسانی نیستند که در انتظار ...



زهرا شایان‌فر:
حوزه هنری از صدای سازها پر شده است، دسته دسته دانشجویان از راه می‌رسند و در فضای باز مقابل تالار اندیشه پایکوبی آئینی یک نمایش خیابانی در حال اجراست.
آن‌ها که می‌آیند تنها کسانی نیستند که در انتظار بردن جوایز جشنواره‌اند، زیرا بر مبنای این سنت که مراسم اختتامیه یک جشنواره نقطه آغازی بر جشنواره سال آینده است می‌بایست دبیر دور بعد جشنواره اعلام شود. چند روزی است که شایعاتی شنیده می‌شود، انتصاب به جای انتخاب! دکتر اسلامی هیچ یک از افراد پیشنهادی مجمع کانون‌های تئاتر را برنخواهد گزید و...
کلید یک اعتراض از همان روزها خورده بود
برگزاری جشنواره‌های دانشگاهی آئین‌ نامه‌ای دارد که شایعه تخطی از آن گروهی را برخواهد انگیخت. مطابق آئین‌نامه، کانون‌های تئاتر کشور افراد منتخب خود را برای دبیری جشنواره به دفتر مجمع کانون‌های تئاتر اعلام می‌کنند و اعضای مجمع در شورای سیاستگذاری مجامع دو تن را که صلاحیت بیشتری دارند برگزیده و به اداره کل امور فرهنگی معرفی می‌کنند تا از میان ایشان یک نفر از سوی مدیرکل امور فرهنگی انتخاب و نام او در روز اختتامیه برای حاضران اعلام شود.
شنیده بودیم که این روند عمل نخواهد شد زیرا تصمیم گرفته شده است دبیر جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران به صورت انتصابی و فردی غیر دانشجو باشد.
نمایش آئینی به پایان رسیده و گروهی دف نواز در گوشه‌ای می‌نوازند. کنجی یک میز و روی آن کتاب‌هایی برای فرش و عرضه کنندگان آب میوه و کیک که بسی مورد توجه‌اند!
جمعیت به تدریج به سوی در تالار می‌روند. همه چیز با نظم و ترتیب خوبی اداره می‌شود. چند ردیف از صندلی‌ها برای مسئولان و میهمانان خارجی و ردیفی هم برای خبرنگاران رزرو شده است با این حال در پایان آئین بنشاندن میهمانان جایی برای خبرنگاران باقی نمانده است!
آغاز مراسم
دو صندلی و تخته سیاهی روی صحنه است و دو نوازنده در انتهای آن موسیقی می‌نوازند میان تماشاگران در ردیف اول اکبر رادی، علی‌اکبر قاضی‌نظام، عباس جهانگیریان، محمدرضا خاکی، شیرین بزرگمهر، قرار گرفته‌اند.
امیررضا خادم از راه می‌رسد و کنجی می‌نشیند. سعید کشن‌فلاح با هیئت همراه از راه می‌رسد اما ردیف اول پر شده است و او خندان سالن را ترک می‌کند.
هنوز موسیقی می‌نوازد که گروهی دیگر از راه می‌رسند، حسین پارسایی، محمدعلی خبری، حسین مسافرآستانه، مهدی مکاری و... در کنار مسئولان حوزه هنری در ردیف دوم می‌نشینند.
رویا تیموریان و مسعود رایگان به عنوان دو مجری همراه روی صحنه ظاهر می‌شوند و خود را دانشجو معرفی می‌کنند.
ایرج محرمی دبیر جشنواره دهم پشت تریبون آمده و گزارشی از عملکرد خود را ضمن بیان تشکر از تمام افرادی که یاری‌اش داده‌اند بیان می‌کند و گاه بغض در گلویش می‌شکند.
دکتر خرمشاد پس از او بر صحنه رفته و چنین می‌گوید:«انتظار ما به عنوان وزارت علوم و تحقیقات و فن‌آوری که بالغ بر صد میلیون برای جشنواره‌های دانشجویی هزینه می‌کنیم این است که جشنواره ایستگاه‌هایی برای پرواز ما و پرواز تئاتر کشور باشد. یکی از کارهای خوب بچه‌های مجامع بررسی میزان رشد ما در هر جشنواره و آسیب‌شناسی آن است. از دیدگاه ما تئاتر دانشجویی مقدمه و سکوی پرشی برای تئاتر حرفه‌ای کشور است و باید دید که چقدر توانسته است این نقش را ایفا کند. اگر انجام گرفته است یک توفیق در غیر این صورت راهکاری برای تحقق این مهم باید اندیشیده شود.
او در بخش دیگر می‌افزاید:«این که برگزیدگان را تا مرحله اعلام اسم برسانیم، کافی نیست. باید اجازه نمایش برایشان بگیریم، در سالن‌های معتبر، تا از این دستاورد قاطبه دانشجویان که بیش از دو میلیون تن هستند، بهره گیرند.
او در پایان می‌گوید:«زمینه سفر گروه‌های دانشجو به عنوان سفیران فرهنگی ایران در خارج از کشور هماهنگ شده است. در این جشنواره دو کتاب چاپ شده است که مبنا و مرجع خوبی برای دانشجویان قرار می‌گیرد آمادگی چاپ کتاب‌های ترجمه و تالیف را داریم و از امروز دوستان ما در کانون‌ها و مجامع، می‌توانند کتاب‌های تئاتر را تولید و ما از چاپ و نشر آن حمایت می‌کنیم.»
با پایان سخنرانی چهار دقیقه‌ای دکتر خرمشاد بخش جوایز شروع می‌شود. پنج مدیری که جشنواره را به شکل مالی یا معنوی یاری داده‌اند مورد تقدیر قرار می‌گیرند. نمایش‌های آئینی و خیابانی جوایز خود را دریافت می‌کنند.
مژگان خالقی نماینده شورای عمومی مجمع تئاتر دانشجویان بر صحنه می‌رود تا بیانیه مجامع کانون‌ها و حکم دبیر جشنواره دهم را قرائت کند. سکوت بزرگ حکم فرما می‌شود و خالقی می‌خواند!... تئاتر از دشوارترین هنرهاست و دستاورد آن تغییر و ساختن تئاتری نو است تئاتر دانشگاهی در بطن اجتماع است و تابع واقعیت... از استادانی که یاری را دریغ نکردند، کشن‌فلاح، دلخواه، خاکی، کامیابی‌مسک، سرسنگی، امینی، مافی و بزرگمهر و اعضای مجمع کانون‌های تئاتر دانشجویان تشکر می‌کنیم و همچنین از مدیر کل فرهنگی وزارت علوم که ما را هیچ وقت پشت درهای بسته معطل نگذاشتند سپاسگذاریم و...
در این بیانیه مجمع روز 7 اردیبهشت را به عنوان روز تئاتر دانشگاهی پیشنهاد کرد.
خالقی بیانیه را می‌بندد و می‌گوید:«در این لحظه باید نام دبیر جشنواره دور بعد را اعلام کنم به این دلیل که هنوز دکتر اسلامی حکم دبیر را به من نداده‌اند امکان پذیر نیست. جناب دکتر همین جا از شما می‌خواهم حکم را بدهید!
او با دستی که به سوی دکتر اسلامی کشیده شده است جمله‌اش را تکرار کرده و از حاضران می‌خواهد اگر می‌خواهند امروز نام دبیر مشخص شود از جای برخیزند و از دکتر اسلامی بخواهند که دبیر جشنواره دهم را معرفی کند.
گرچه حمایت کم فروغ است اما میان افراد ایستاده دکتر خاکی، تنها استاد تئاتر که به حمایت از مجمع برخواسته است، دیده می‌شود.
میهمانان خارجی با نگاهی متعجب اطراف را نگاه می‌کردند صدای متناوب دست زدن فضا را پر کرده است که مجریان وارد صحنه شده و از خالقی می‌خواهند اعلام نام دبیر در فرصتی دیگر انجام شود و غافل از این که مسئله تنها نام یک فرد نیست بلکه ماهیت نام برای این افراد اهمیت دارد.
حسین پارسایی به دعوت مجریان برنامه بر صحنه می‌رود تا جوایز بخش پژوهش را اعطا کند و در پایان از حاضران پوزش می‌خواهد باید در مراسم جشن روز بازیگر حاضر شود. او می‌گوید:«در مرکز هنرهای نمایشی مقدم و همراه تئاتر دانشگاهی هستیم در کنار همکاری و در حد بضاعت، امکان اجرای سه اثر منتخب را که به مرکز معرفی می‌شوند فراهم می‌سازیم. همچنان چشم انتظار معرفی این سه اثر هستیم. پارسایی، خبری و مسافر مراسم را ترک می‌کنند و هنوز رفت و آمدها و پچپچه‌هایی ادامه دارند.
جایزه اکبر رادی
عظیم‌ترین بخش اختتامیه با حضور اکبر رادی بر صحنه آغاز می‌شود جایزه ویژه نمایشنامه نویسی با عنوان اکبر رادی نام‌ها خوانده می‌شوند و فریادها و کف زدن‌ها سالن را به لرزه می‌اندازد.
اکبر رادی آرام و موقر پشت میکروفون ایستاده و می‌گوید:«مایه خوشحالی و خرسندی من است زیرا چنین جایزه‌ای را به ندرت اتفاق می‌افتد در حیات نویسنده‌ای برقرار کنند امیدوارم چنین جایزه‌ای نهادینه شده و با آمد و روند مسئولان کمرنگ و پررنگ نشود. غرور و شعف من مشخص است و همچنین شرمندگی از همه هم دوره‌ای‌هایم که از من بزرگتر و فعال‌تر بوده‌اند. این جایزه را به نام همه این بزرگان به جوانان اهدا می‌کنم. از تاریخ تئاتر از مشروطه به بعد بنایی ساخته شد به نام تئاتر که تمام این افراد خشتی بودند از بنای ناتمام تئاتر ما که امروز به دست جوانان ادامه می‌یابد.
در حالی که جوایز اهدا می‌شد و استاد رادی، احساسات خود را بیان می‌کرد، خالقی را می‌دیدیم که در حال صحبت با دکتر اسلامی است.
اکبر رادی میان کف زدن‌ها و ابراز ارادت‌های دانشجویان از صحنه خارج می‌شود. در وقفه کوتاهی که تا ورود مجریان برنامه رخ می‌دهد. مژگان خالقی پشت تریبون می‌رود و با صدایی که سعی دارد التهاب آن را مخفی کند می‌گوید:«از دکتر اسلامی خواستیم دبیر جشنواره‌ را معرفی کند. گذشته از این که می‌گویند فقط 6 روز برای بررسی وقت داشته‌اند، اکنون پاسخ می‌دهند که به دلیل درگذشت یکی از اقوامشان نتوانسته‌اند این کار را انجام دهند. اکنون از ایشان می‌خواهم روی صحنه بیایند و برای تک تک دانشجویان توضیح دهند.»
اعضای مجمع مقابل سن می‌ایستند و با دست زدن اعتراض خود را بیان می‌کنند.
تیموریان و رایگان که با حرکتی خارج از برنامه مواجه شده‌اند از حضور خالقی روی صحنه ناراحت هستند. تیموریان می‌گوید:«من و رایگان به این دلیل این جا هستیم که به دانشجویان احترام می‌گذاریم. شما نیز به حرفه خودتان احترام بگذارید.»
و رایگان صحبت از مجاز نبودن حضور خالقی بر صحنه می‌کند. دکتر اسلامی پشت تریبون قرار گرفته و دانشجویان معترض بر جایشان می‌نشینند او می‌گوید:«این جشنواره برگرفته از ماه‌ها تلاش ما در وزارتخانه است و سرمایه زیادی نیز در آن تزریق شده و در حال حاضر میهمانان زیادی از حوزه تدریس و اجرا در سالن حاضر هستند. دانشجویان می‌دانند که ساز و کاری برای انتخاب دبیر وجود دارد. از آن جا که من استاد سختگیری هستم از تاریخ 2/2 تا امروز جمع بندی کردن برایم سخت بوده است. قول داده بودم این کار انجام شود. به مسئول امور کانون‌ها این اجازه را دادیم که با این دو کاندید(عباس اقسامی و سعید هاشمی‌‌پور) صحبت شود و با ارب آموزیک جلسه مشترک داشتیم تا یک نفر انتخاب کنیم. حتی ایشان 50 دقیقه به صورت تلفنی با یکی از این کاندیداها صحبت کرده است. این کار وظیفه ماست ولی باید با تامل انجام شود. این طور حرکات با روحیات دانشگاه جور درنمی‌آید. شاید حکم بزنم ولی این کار باید طبق روحیات بدنه وزارت علوم کارشناسی شود. من نیز از بدنه دانشگاهیان هستم. در اختیار دانشجویان بوده‌ام. طی چند روز آینده موضوع بررسی و دبیر معرفی می‌شود.
پاسخ دکتر اسلامی اعضای مجامع را قانع نکرده و این گروه سالن را ترک می‌کنند. هیجانات و رفت و آمدهای میهمانان خارجی را مضطرب کرده و با نگاه‌های پرسشگر یکدیگر را نگاه می‌کنند.
در خارج از تالار اعضای مجامع روی زمین نشسته‌اند و مانع باز و بسته شدن ورودی شده‌اند خبرنگاران و تصویربرداران از صحنه عکس می‌گیرند کسی مانع فیلمبرداری دوربین شبکه خبر می‌شود. حراست تالار آماده برخورد شدید با تحصن کنندگان می‌شود اما از سوی اعضای دبیرخانه نهمین جشنواره به ایشان اطمینان داده می‌شود که موضوع با گفت‌وگو قابل حل است.
محرمی برای آرام کردن بچه‌ها به سویشان می‌آید ولی با جمله”زیر قولت زدی” به عدم حمایت از مجمع محکوم می‌شود و او که انتظار چنین برخوردی را ندارد عقب نشینی می‌کند.
به او می‌گویم به بچه‌ها قول حمایت داده بودی. می‌ایستد و در نگاهش روزهای گذشته مرور می‌شود ته لبخندی به ناچار می‌زند و بلافاصله محو می‌شود. می‌گوید:«افراد زیادی در اختتامیه هستند. میهمانان رسمی و خارجی، می‌شود فردا هم در این باره صحبت کرد. بروید به بچه‌ها بگویید، این یک جلسه رسمی است، همه چیز را خراب نکنید.»
در تالار بیانیه هیئت داوران از بلندگوها پخش می‌شود مسئولان انتظامات از ورود و خروج افراد جلوگیری می‌کنند.
مسعود رایگان چون بر صحنه می‌رود می‌گوید:«سنگ بنای دموکراسی یک واژه بیشتر نیست و آن هم تحمل است. آنارشی‌گری محلی از اعراب ندارد.
شب‌های هجو را گذراندیم و زنده‌ایم ما را به سخت جانی خود این گمان نبود.»
اعطای جوایز ادامه می‌یابد. با استفاده از پانتومیم و موسیقی لحظه به لحظه صحنه پردازی تغییر می‌کند. برگزیدگان با شنیدن نامشان روی صحنه می‌روند و سالن از صدای فریادهای شادی و کف زدن‌های شدید به لرزه می‌افتد اعضای هر گروه در رقابت تشویق دوستانشان از یکدیگر پیشی می‌گیرند. در میان امواج تشویق یکی از بچه‌های معترض را می‌بینیم که با خوشحالی دوستانش را تشویق می‌کند. با اشاره دست می‌پرسیم چه شد؟ و او با خوشحالی می‌گوید:«دکتر اسلامی قول داد فردا جلسه بگذارد و تا آخر وقت دبیر را اعلام کند.»
از این همه صفای دانشجویی دلمان شاد می‌شود. دکتر کامیابی‌مسک که پیام میهمانان خارجی را برایمان می‌خواند و فابریس نیکوت را مورد تقدیر قرار می‌دهد از سوی دبیرخانه و دو کارگردان برتر جشنواره نیز با اهدای تندیس و لوح مورد تقدیر قرار می‌گیرند.
تیموریان در پایان مراسم می‌گوید:«امیدوارم در جشنواره دهم از انقلاب احساسات خبری نباشد. به یاد داشته باشیم قرار نیست دانشجوی برتر باشیم می‌خواهیم یک هنرمند برتر باشیم.»
دوباره سرود جمهوری اسلامی پخش می‌شود و می‌ایستیم و پس از آن قصد داریم از سالن خارج شویم که دکتر خرمشاد را در حال گفت‌وگو با خالقی می‌بینیم. آهسته کنارشان ظاهر می‌شویم.
دکتر خرمشاد به خالقی اطمینان می‌دهد که همه چیز درست می‌شود و دکتر اسلامی که به وسیله خرمشاد مخاطب قرار گرفته است قول می‌دهد:«فردا صبح جلسه می‌گذاریم و تا فردا بعدازظهر دبیر اعلام می‌شود اما به یاد داشته باشید حرمت استاد و شاگردی به جا نیامد.»
بیرون از سالن حاضران ایستاده‌اند و به هم خسته نباشید می‌گویند. از دکتر خاکی درباره وقایع رخ داده می‌پرسیم می‌گوید:«یک حرکت دانشجویی خوب بود. من با این کار کاملاً موافق هستم باید پاسخ مناسب و به موقع به بچه‌ها داده می‌شد تا ادامه پیدا نکند ولی عقیده دارم این ماهیت یک حرکت دانشجویی است و دانشجو باید به راحتی عقیده‌اش را ابراز کند وگرنه دانشجو نیست.»
رحمت امینی، تلاش دانشجویان را اتفاقی خوب نامید و تاکید کرد:«من هنوز یک دانشجو هستم و وقتی از او پرسیدیم چرا به حمایت از بچه‌ها از جای برنخواستی گفت تنبلی کردم.»
مهدی مکاری را نیز در جمعی از دانشجویان دیدیم و از او همان سوال را پرسیدیم. او نیز از دانشجویان حمایت کرده و می‌گوید:«نباید مانع سعی بچه‌ها شد.»
شیرین بزرگمهر از پله‌ها پایین می‌آید که از او هم همان سوال را می‌پرسیم و او با لبخند می‌گوید:«درست نمی‌دانم برای چه این هیجانات رخ داد ولی فکر می‌کنم زیاده روی شد.»
برایش توضیح می‌دهیم و او با نگاهی که آگاهی در آن برقی خاص ایجاد کرده است می‌گوید:«عجب!»
و از خاطرات دانشجویی خودش در امریکا و به توبره کشیدن خاک سفارتخانه و تظاهرات ضد شاهنشاهی‌اش می‌گوید تا تایید کند:«جوان‌ها محافظه کاری ما را ندارند و آن چه می‌خواهند را با صداقت بیان می‌کنند.»
و امروز دو روز است که از اختتامیه گذشته است و هنوز از اعلام نام دبیر جشنواره خبری نیست. روز گذشته جلسه مجمع کانون‌های تئاتر با مدیرکل امور فرهنگی برگزار شد ولی تا این لحظه هیچ خبری از نتیجه آن به گوش نرسیده است.