در حال بارگذاری ...

احترام به تماشاگر در جشنواره به مثابه جذب مخاطبان جدید برای تئاتر است

محسن حسینی در «تئاتر ۲۴» انتظار است، لااقل بخشی از کارهای نشده و شاید بی‌اهمیت برای دسته‌ای، بهتر و با اهمیت‌تر با آن برخورد شود و به اصطلاح واژه شیک و مد روز اهل فرهنگ تئاتر و سیاسیون به عبارتی: «آسیب‌شناسی» گردد. ...

محسن حسینی
در «تئاتر 24» انتظار است، لااقل بخشی از کارهای نشده و شاید بی‌اهمیت برای دسته‌ای، بهتر و با اهمیت‌تر با آن برخورد شود و به اصطلاح واژه شیک و مد روز اهل فرهنگ تئاتر و سیاسیون به عبارتی: «آسیب‌شناسی» گردد. بیایید و برای یکبار هم که شده، خط و مرز فرهنگ صحنة تئاتر را از زبان و الفاظ سیاسیون جدا نماییم و به بهتر سخن راهبردها، راهیابیها و ارتباطات صحنة تئاتر را با واژه شیک و مد روز دیگر «مخاطبان» گسترده‌تر و اصولی‌تر نماییم.
مطمئناً پس از بررسی عمیق و کالبدشکافی مفاهیمی همچون: «آسیب‌شناسی» در تئاتر و جذب «مخاطبان» جدید برای تئاتر، می‌توان دستاویزی پربارتر از واژه و یا نیمه جملة کلیدی دو جشنواره‌های سال گذشته و سال جاری مانند: «تئاتر برای همه» را کارایی‌تر و عملی‌تر تحقق بخشیم.
به تریلوژی مفاهیم فوق که نگاه می‌کنیم، می‌خوانیم و یا گوشی فرا می‌دهیم، وقت و بی‌وقت از طرف مسئولان گرداننده و تصمیم‌گیرنده در تئاتر کشور و یا بعضی از همکاران محترم، کارگردانان و هنرمندان ریز و درشت، بزرگ و کوچک در ادبیات بیانی و صرف و نحو زبانی خود از هر تریبون و کانالی مانند: «سمینار»، «جشنواره»، «کنگره»، «همایش»، «گردهمایی»، «سخنرانی»، «میزگرد» و ... شنیده می‌شود.
نگارنده در طول هفت سال گذشته که به طور مرتب از نزدیک شاهد برگزاری تئاتر فجر بوده و حتی در گذشته‌های دورتر به عنوان توریست در این رویداد حضور داشته، روند و توسعه و تغییرات تدریجی کیفی و کمی را تا به امروز به عبارتی «تئاتر 24» دنبال نموده است.
امسال، حتماً با شکوهتر، ربع قرن تئاتر و یا جشنواره فجر ستوده و ستایش خواهد شد و مطمئناً برای مهیا کردن هر چه بیشتر در نحوة برنامه‌ریزی و برگزاری جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر 1385، اقدامات گسترده آن به زودی آغاز خواهد شد و بنابراین امیدوار هستیم که: «آسیب‌شناسی» تئاتر برای جذب «مخاطبان» بیشتر در صحنه ایران از اهداف و حتی ارکان اصلی «تئاتر برای همه» هر چه زودتر به تحقق کامل بینجامد.
در این مقاله جدا از موضوعات تماتیکی (محتوایی) و دراماتیکی (فرم‌گرایی) به هفت مواد دیگر برای جذب مخاطب اشاره می‌شود، به عبارتی مواردی همچون نحوة توزیع عادلانه بلیت، تهیة کامل و به اندازه کافی بولتن، کاتالوگ و بروشور به ویژه نمایشنامه‌های فرنگی در دسترس مخاطبان مشتاق در جشنواره، ورود بی‌غل و غش تماشاگران با احترام به سالن نمایش، برخورد کاملاً محترمانه و شایسته با تماشاگر از طرف مسئولان محترم سالنهای نمایشی، حذف سریع و تقسیم‌بندی تماشاگران خودی و غیر خودی و به عبارتی احترام برای همه و ...
و در پایان به پدیدة جذب مخاطبان جدید برای تئاتر کشور و آسیب‌شناسی در این حیطه، نگاهی کاملاً جامعه شناسانه و روانشناسانه نسبت به تماشاگران پرشور و شعف در جشنوارة بین‌المللی تئاتر فجر است که می‌تواند به رویای دیرینة «تئاتر برای همه» جامه عمل بپوشاند.

 نحوة توزیع سریع و عادلانه بلیت برای همه
جشنوارة بین‌المللی تئاتر فجر از یک پروسة 24 ساله می‌گذشت و به ربع قرن خود نزدیک می‌شود و با اطمینان می‌توان از یک تریبون خاص فرهنگی ـ هنری نظام سخن گفت که علی‌رغم بودجه اندک در زیر مجموعة بودجة 5/2 درصدی بودجه کل کشور، همچنان به کار خود ادامه می‌دهد؛ بنابراین تسهیلات، تمهیدات خاصی را مطالبه می‌نماید و تاکنون برای تماشاگر فراهم نشده است و انگار هر سال از سال قبل کمی آشفته‌تر به نظر می‌رسد. به تماشاگر احترام بگذاریم و آنها را در الویت و حتی در آوانسن صحنة تئاتر قرار بدهیم.
تماشاگر هنگامی که به بلیتهای نمایش فجر، بدون صف‌کشیهای بیهوده دسترسی یابد و بدون ماندن زیر باران و سرما، بلیت خود را به راحتی تهیه نماید، مطمئناً جذب سالنهای تئاتر شهر در طول سال هم خواهد بود. تهیة بلیتهای تئاتر فجر برای تماشاگران بدون رابطه، یک ادیسه تلقی می‌شود و بعضیها حتی در نیمه راه، عطایش را به لقایش می‌بخشند. تماشاگری اشاره می‌کرد چه اشکالی دارد، یک گیشة مخصوص شبانه‌روزی برای فروش بلیت جشنواره دایر گردد؟
لطفاً تماشاگر را خسته و بیزار نکنید که در طول سال آینده به او نیازمندیم.

 توزیع عادلانه جدول و برنامه نمایشها، کاتالوگ، بولتن و بروشور برای همه
تماشاگر تئاتر همیشه مایل است جدا از تصاویر و یا کلام زیبای تئاتر، مقداری هم کاغذ و اوراق را با خود به همراه ببرد. او تشنة اطلاعات بیشتر در مورد برنامة جشنواره، گروی نمایشی، محتوای نمایشنامه‌ها و غیر است و متأسفانه در حق او کمی اجحاف و تعدیل نابخردانه صورت گرفته است.
جدول و یا برنامة جشنواره می‌باید به وفور یافت شود و در هر لحظه تماشاگر بایستی به آن دسترسی داشته باشد و بولتن روزانه فقط به دسته‌ای خاص و یا صرف اینکه خبرنگار هستند، محدود نشود. بولتن روزانه متعلق به تماشاگر است. تماشاگر تشنة خواندن و اطلاع دربارة کارهایی که «دیده است»، «می‌بیند» و یا «خواهد دید»، است. به دلایلی که نمی‌دانیم چرا، او را (تماشاگر) از ابتدایی‌ترین و بدیهی‌ترین هدایای جشنواره محروم می‌سازیم.
ابتدایی‌ترین شکل ممکن برای تفهیم نمایشنامه‌های فرنگی، یک برگه A4 از اسامی بازیگران و خلاصه‌نویسی داستان یک اثر نمایشی است که قبل از شروع هر نمایش به طور ساده و راحت در اختیار تماشاگران قرار بگیرد تا مطالعه کند، تا به درک احتمالی صحیح‌تری از نمایش برسد وگرنه یک بروشور شیک به زبان اسپانیایی به چه درد می‌خورد، جز اینکه حسرت کیفیت کاغذ بروشور نمایش به دل دست‌اندرکاران تئاتری ما می‌ماند.
در واقع می‌توان پذیرایی از تماشاگران گسترده و محترم تئاتر را با یک برگة A4 شروع کرد و حتی می‌توان آنها را برای یک نمایش به زبان سُهیلی آفریقایی و یا اسپرانتویی هم آماده کرد.
تجربة سالهای اخیر نشان داده است که کاتالوگ جشنواره ـ معمولاً ـ دیر و یا بعد از جشنواره می‌رسد. و چقدر زیبا می‌شد که کاتالوگ جشنوارة بین‌المللی تئاتر فجر، دست کم یک هفته قبل از برپایی جشنواره همراه با بلیت و جدول برنامه در اختیار تماشاگران قرار می‌گرفت. در این مورد روانشناسی تماشاگر در تئاتر اروپا نشان داده است که درصد مخاطبان را افزایش داده و تماشاگر مطمئن‌تر و آگاهانه‌تر می‌تواند در ترسیم برنامه‌هایش، درگیر جشنواره‌ شود. برای مثال در کشور آلمان، 2 تا 3 ماه قبل از شروع یک جشنواره، کاتالوگهای کوچک و جیبی تکثیر می‌شود و به طور رایگان در اختیار تماشاگران در سرتاسر کشور و حتی اروپا و به صورت دو زبانه قرار می‌گیرد و پیش فروش بلیتها هم از مدتها قبل آغاز می‌گردد. بدیهی است این اتفاق نیازمند برنامه‌ریزی دقیق، منظم و کلان است.

 برخورد محترمانه و شایسته با تماشاگر و ورود محترمانه‌تر آنان به سالنهای نمایشی برای همه
برخورد محترمانه با تماشاگر از اولویتهای خاص یک جشنواره است؛ زیرا به لحاظ جامعه شناختی در حیطة فرهنگ و هنر یک سرزمین، جشنواره میزبان یک چنین میهمانان پر شور و شعف در یک هفته و یا ده روز است. حتماً می‌دانیم در میان تماشاگران، طیف وسیعی هم از تماشاگران حرفه‌ای، چهره‌‌های ادبی، هنری، علمی و فرهنگی وجود دارد که کمتر در طول سال به سالنهای نمایش می‌آیند.
لحن و ادبیات بیانی مسوولان ورود و خروج تماشاگران به سالن نمایش حتماً می‌بایست از شایستگی خاصی برخوردار باشد. اصلاً لحن، لفظ، زبان کوچه و بازاری مثل داخل اتوبوس یا بقالی جواب نمی‌دهد. در واقع ورود زیبای هر تماشاگر به سالن تئاتر، جذب یک مخاطب جدید برای تئاتر است.
اگر تماشاگر بداند با بلیت شماره‌گذاری شده‌اش، جایگاه خود را پیدا می‌کند، احتیاجی نیست هجمه و موجی از حملات واهی به سالن نمایش داشته باشد و مطمئناً برای تماشاگر ایرانی زیبا نخواهد بود که با پوزخندهای ملیح و نه «لبخند با شکوه ...» میهمانان خارجی مواجه گردد. ورود به سالن نمایش، ورود به اتوبوس شهری تهران نیست. تئاتر اگر به مثابه یک میعادگاه فرهنگی است، چرا می‌بایستی ورود به سالن نمایش در جشنوارة فجر، تبدیل به هجوم و حمله گردد و مخصوصاً هنگامی که شخصیتهای هنری حضور داشته باشند.
اگر فردا نمایندگانی از کمیسیون فرهنگی مجلس و یا مدیران سابق هنرهای نمایشی و یا هر شخصیت سیاسی پا به تئاتر گذاشتند، اجازه دهید همراه با این آشفتگی عظیم، وارد سالنهای نمایش کردند تا با پوست و خون خود تئاتر و وضعیت بحرانی آن را لمس و مشاهده نمایند. شاید فرجی گردد در بازگشایی و یا گسترده نموده سالنهای نمایشی جدید برای تئاتر ایران. تماشاگر ایرانی، اصولاً قدرشناس و با احترام به کار هنرمندانش نگاه می‌کند، کما اینکه پس از دیدن هر نمایش بد، خوب، ضعیف، خسته‌کننده، تکراری و ... در پایان می‌ایستد و دست می‌زند. ایران تنها کشوری است که تماشاگران تئاترش، بلافاصله ایستاده دست می‌زنند. در آن سوی آبها تماشاگر به سختی از جای خود بلند می‌شود و هنرمندانش را تشویق کند. مگر اپرا و یا بالة حیرت‌انگیز و خارق‌العاده‌ای که با حضور سولیستهای معروف و یا خوانندگان طراز اول باریتون، تنور و سوپرانو درخشش داشته که تماشاگر به پاس احترام از بر می‌خیزد و ادای احترام می‌کند.
دوستی به شوخی می‌گفت، گروه‌های خارجی با این پدیده آشنا نیستند و خدا کند و فکر نکنند واقعاً خارق‌العاده و خیلی خوب هستند؛ زیرا تماشاگران ایرانی تواضع و فروتنی خاصی دارند که حتی در ایران برای خسته‌‌کننده‌ترین کارها هم بپا می‌خیزند و تشویق می‌کنند و این دال بر کیفیت اثر هنری نیست.

 تماشاگر عام و خاص یا خودی و غیر خودی وجود ندارد؛ هنر تماشا کردن برای همه
تماشاگران جشنواره را طبقه‌بندی نکنیم و حضور تماشاگران در سالنهای نمایش را به خودی، نیمه خودی، آشنا و ... تبدیل نسازیم. به هر سالن نمایش که پا می‌گذاریم، قبلاً نیمی از سالن پر شده است و 3 برابر آن نشسته‌ها برای جا گرفتن، الابختکی هجوم می‌آورند که مطمئناً چیزی جز بغض، خشم خفیه و نفرت ابدی برای تماشاگر جشنواره به ارمغان نخواهد آورد و اگر حس کند به ورود و حضورش در جشنواره اهمیت داده نمی‌شود تا یک سال با تئاتر قهر می‌کند؛ بنابراین تا حدودی آمدن و نیامدن یک مخاطب جدید به زیر سؤال می‌رود.
تأخیر اجرای نمایشنامه‌ها و ورود به سالن نمایش از بدیهیات شده و واقعاً یکی از معضلاتی است که خیلی ساده می‌توان در جشنواره با آن برخورد کرد. اگر نمایشی ساعت 30/19 آغاز می‌شود، یک ربع قبل از شروع می‌توان بتدریج، تماشاگران را به سالن نمایش دعوت نمود تا مطمئن شوند که نمایش به موقع آغاز می‌شود و به نمایش بعدی در سالن دیگری خواهد رسید و نیازی نیست با اضطراب و احتمالاً یک ربع زودتر از پایان نمایش، سالن نمایش را ترک نماید.
در این قسمت مایلم، اشاره‌ای به حضور خبرنگاران و مطبوعات محترم نمایم که در طول سال شاید این عزیزان فعالیت چندانی نداشته؛ ولی در طول جشنواره بنا به دلایلی فعال شده و مسلماً نیازمند بلیتهای مطبوعاتی و مکان مشخص در سالن نمایش هستند. طبق معمول هم 3 تا 4 ردیف از صندلیهای تماشاگران به این عزیزان تعلق دارد و 3 تا 4 ردیف هم که میهمانان مخصوص و دوست و آشنا اشغال نموده‌اند. آیا این عادلانه و دموکراسی مادر تئاتر است که تماشاگران بلیت خریده روی پله‌ها و یا روی زمین بنشینند؟ آیا واقعاً نمی‌توان از تماشاگران به اندازة ظرفیت آنها به نحو احسن پذیرایی کرد؟

 پدیدة «آسیب‌شناسی» برای جذب «مخاطبان» جدید در تئاتر برای همه
پدیدة مخاطب شناسی، پدیده‌ای جامعه‌شناسانه و حتی روانشناسانه از تمامی ابعاد و زوایای تماشاگران پرشور و شعف در جشنوارة بین‌المللی «تئاتر برای همه» است.
تا به امروز هر کسی به خود اجازه اظهارنظرهای فراوان چه در مطبوعات یا رسانه ملی را داده است که دربارة آسیب‌شناسی در تئاتر یا ایجاد جذب مخاطبان برای صحنة تئاتر و تعاریف واژه‌های علمی در تئاتر حرف و حدیث خود را به سمع و بصر تماشاگران ارزشمند تئاتر برساند. تا به امروز هم اکثر آدمها دربارة شکل و محتوای «تئاتر مردمی»، «زبان ساده تئاتری»، ارتباط نزدیک‌تر با «زبان و سهم تماشاگر امروز»، لذت بردن بیشتر از نمایش در قالب طنز و داستانهای عامه‌پسند و یا تعاریف من در آوردی متافیزیکی و اخلاق‌گرایی و انتظار از صحنه تئاتر، اظهارات آشفته و در هم و برهمی که بیشتر مواقع اصلاً دیدگاه کارشناسانه، بنیادین و عمیقی وجود ندارد، مطرح شده است. بندهای پیشین این سطور از زاویه دیگری ـ که شاید کمی ناخوشایند جلوه نماید ـ به مسایل تماشاگر پرداخت و بدیهی است که بند به بند آن قابل تعمق، غور و بررسی است؛ زیرا با هیجان و هجوم فراوان از تماشاگران مواجه هستیم که به هر حال فکر می‌کنند با دیدن نمایشنامه‌های فرنگی با اتفاقات جدید صحنه‌ای تئاتر در جهان آشنا می‌شوند. اگر این دیدگاه متصور و متحقق باشد، مسلماً ادعا و توقع جشنوارة فجر می‌بایستی هر ساله نسبت به سال گذشته رشد چشمگیری در توسعه و روند تئاتر جهان و تئاتر ایران داشته باشد. دهة نود، دهه‌ای پرتلاطم در زمینه‌های هنر پرفرمنس در تئاتر، تئاتر پست مدرن، تئاتر مولتی مدیا، بازگشت اسطوره‌ها و آثار کلاسیک به روایت امروز (یک بازخوانی)، رقص مدرن، تماتیک و موضوعی و دراماتورژی نوین و ادبیات نمایشی بالنده و سیاسی در دو دهة اخیر، بویژه در قرن بیست و یکم است.
یکی از اهداف اصلی در کنار دیگر اهداف جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، نگاهی کاونده و کاوشگرانه برای تبادل جایگاه فرهنگی در تئاتر کشورمان هم هست که انتخاب و گزینش گروه‌های خارجی و میهمان را حتماً می‌باید از طریق فیلترهای جدیدتر به جشنواره دعوت کرد و حضور تکراری دسته‌ای از گروه‌ها، میهمانان و کارگردانان به جشنواره فجر خود نیازمند آسیب‌شناسی است تا به دفع مخاطبان قدیم نگراید.