'گفت و گو با اعظم بروجردی
پس از انقلاب با اتکا به واژههایی مانند حکومت جمهوری اسلامی و دین محوری، مردم بیشتر به فضاهای هنری اعتماد کردند. و به مدد همین اعتمادسازی مردم عادی نیز به تئاتر روی آوردند تا جایی که اکنون به تئاتر به عنوان یک اتفاق و شوخی نگاه نمیشود.
اشاره:عصر روز گذشته در تحریریه سایت ایران تئاتر، میزگردی با عنوان”نقش زنان در تئاتر پس از انقلاب” برگزار شد.
برای این میزگرد از میان فعالان زن تئاتری، فهیمه راستکار و اعظم بروجردی برای حضور اعلام آمادگی کردند که تنها اعظم بروجردی در این نشست حاضر شد. بنابراین میزگرد تبدیل به یک گفتوگوی کوتاه شد بین خبرنگار سایت ایران تئاتر و اعظم بروجردی، کارگردان، نمایشنامهنویسان و دبیر جشنوارههای بانوان.
حضور زنان در تئاتر قبل از انقلاب بیشتر معطوف به حیطه بازیگری میشده و در حیطههای دیگر مانند نمایشنامهنویسی و کارگردانی، زنی که بتواند جریان ساز باشد، وجود نداشته است البته زنانی مانند مهین تجدد در مقام نمایشنامهنویسی و یا پری صابری در مقام کارگردانی بودهاند و تک و توک آدمهای دیگر، اما هیچ کدام از آنها در تئاتر قبل از انقلاب موفق به ساختن جریانی نشدهاند و به صورت گذرا فعالیتهایی در این عرصه داشتهاند. در حالی که پس از انقلاب به خصوص از دهه 70 زنانی در تئاتر متولد شدهاند که دیگر به راحتی نمیتوان از کنار آنها گذشت زنانی که صاحب اندیشههای نو، سبک و گروه هستند.
وقتی این نظر را با اعظم بروجردی مطرح میکنیم او نقبی به خاطراتش میزند و میگوید:«من وقتی کانون بانوان را در سال 1364 تاسیس کردم، برای گرفتن هنرجو با مسئله حادی روبرو شدم، بیشتر کسانی که علاقهمند بودند در این کانون ثبت نام کنند، با ممانعت شدید خانوادههایشان روبهرو میشدند، خانوادههایی که فضای تئاتر را امن نمیدانستند، این تفکر در بین خانوادههای ایرانی بسیار ریشهدار است و به نظرم مهمترین دلیل عدم حضور زنان در قبل از انقلاب به همین نگاه منفی جامعه به تئاتر برمیگردد. در آن زمان به تئاتر به عنوان هنر والا نگاه نمیشد. شما از اسمهایی گفتید، مثل پروانه مژده، اما ایشان اصلاً ایران نبودند، در دهه 60 بود که به ایران برگشتند، کسانی مانند منیژه محامدی و یا پری صابری هم کارهای اندکی داشتند. اما پس از انقلاب با اتکا به واژههایی مانند حکومت جمهوری اسلامی و دین محوری، مردم بیشتر به فضاهای هنری اعتماد کردند. به خصوص که قبل از انقلاب بیشتر طبقه مرفه، تماشاگران تئاتر بودند و کمتر مردم عادی روی خوش به تئاتر نشان میدادند. پس از انقلاب به مدد همین اعتمادسازی مردم عادی نیز به تئاتر روی آوردند تا جایی که اکنون به تئاتر به عنوان یک اتفاق و شوخی نگاه نمیشود.»
بروجردی در ادامه میگوید:«وقتی اولین جشنواره بانوان در سال 74 کار خود را آغاز کرد، نقش زنان در تئاتر محدود به جیغ کشیدن، رفت و رو و شستوشو میشد و یا زنهای تو سری خور اما در سالهای بعد به مرور نه تنها تعداد متنهای فرستاده شده به دبیرخانه بیشتر شد بلکه تعداد زنهای کارگردان و نویسنده هم بیشتر شده و موضوعات پرداخته شده در نمایشنامه هم از جنبههای کلیشهای خارج شده است.»
اعظم بروجردی در برابر این سوال که چرا در فضای باز قبل از انقلاب زنان میلی به فعالیت چندان نداشتند و در این دوره که اتفاقاً محدودیتها حداقل در سطوح ظاهری برای حضور زنان زیادتر است، میل زیادی به مطرح شدن و فعالیت دارند، میگوید:«به نظرم محدودیت در آن دوران فطری و درونی بوده در حالی که محدودیت دوره حاضر بیرونی است. من قبلاً وقتی میخواستم کاری را روی صحنه ببرم، احساس امنیت نمیکردم، درواقع احساس ناامنی میکردم. در حالی که در حال حاضر مسئله معکوس شده است. به قول معروف نه به آن شوری، شور، نه به این بی نمکی فعلی. زنان فعلی علاقه مفرط به مطرح شدن دارند، شاید به این خاطر است که میدانند فضای بیرونی خود به خود امنیت را برایشان ایجاد میکند و آنها نباید از این لحاظ احساس ناامنی کنند. البته علتهای دیگری هم برای پررونق شدن این حضور میتوان لحاظ کرد، مانند آمار جمعیت، افزایش سالنها، افزایش فارغالتحصیلان، تغییر در جهانبینی، گسترش فضاهای ارتباطی مانند پدیده اینترنت.
همچنین این کارگردان درباره این که چقدر نگاه سیاسی میتواند در حضور زنان موثر باشد و تا چه حد زنها به واسطه هنر به ذاتشان توانستهاند مطرح شوند و چقدر به کمک نقطه نظرات سیاسی؟ میگوید:«قبلاً به خاطر مسائلی مانند کشف حجاب و... از حضور زنان بسیار استقبال میشده اما من معتقد نیستم که بعد از انقلاب زنها به کمک دیدگاههای سیاسی توانسته باشند که مطرح شوند. اتفاقاً اگر تبلیغات سیاسی برای تشویق حضور زنان در عرصههای هنری مورد قبول مردم واقع نشود، تبدیل به ضد ارزش میشود. واقعیت این است که خود زنها بدون در نظر گرفتن حمایت و نگاه مثبت دولتی خواستند که در عرصه تئاتر فعال باشند.»
در آخر اعظم بروجردی از آن جا که بیشترِ کارهایش تا به حال زن محور بوده و مسئولیت برگزاری جشنواره بانوان را هم به عهده داشته، نظرش را درباره مقوله”فمنیسم” که این روزها زنهای فعال اجتماعی ما را درگیر خود کرده است و این که موضع وی درباره این مقوله کجاست؟ میگوید:«ما همیشه دچار افراط و تفریط میشویم. مگر میتوان زنی را بدون مردی و یا بلعکس تصور کرد! اگر جنگی به مانند جنگهایی که فعالان فمنیسم امروزی به راه انداختهاند، بین زنان و مردان صورت میگرفت، مگر میتوانستیم شاهد تولد نسلهای بعدی باشیم؟ واقعیت این است که زن و مرد هر دو فطرتاً از یکدیگر خوششان میآید. این واژهها از ساده انگاری و ناراحتیهای بیریشه متولد شده است. من فمنیسم نیستم و از این واژه هم سر در نمیآورم.»