در حال بارگذاری ...
...

گزارشی از اجرای اپرای عروسکی رستم و سهراب در تالار فردوسی

آنها در ابتدای کار فکر می‌کردند که فقط یک سفارش کار معمولی به آنها داده‌ایم ولی بعد به تدریج کار تبدیل شد به یک پروژه مشترک و آنها هم از نظر نیروی انسانی در کار ما سرمایه گذاری کردند و به جایی رسیدیم که الان کار، پروژه مشترک ایران و اتریش قلمداد می‌شود.

فهیمه خضرحیدری:
تالار فردوسی تهران این روزها رنگ و بوی دیگر به خود گرفته است. بیرون، آسمان بر زمین سرد اشک می‌بارد و داخل سالن غمنامه رستم و سهراب بر صحنه است؛
«یکی داستان است پر آب چشم دل نازک از رستم آید به خشم»
بهروز غریب‌پور با همکاری لوریس چکناواریان تراژدی رستم و سهراب را بر صحنه برده است ولی این همة ماجرا نیست. بیشتر بداعت کار در آن است که این بار عروسک‌ها جان گرفته‌اند و بر صحنه زنده شده‌اند تا به رقص و آواز و موسیقی حماسه پرشور رستم و سهراب را یک بار دیگر در یادها زنده کنند.
گروه عروسکی آران به کارگردانی بهروز غریب‌پور زمان زیادی را صرف تمرین برای چنین اجرای عروسکی سنگینی کرده‌اند. بازی گردان‌ها این بار و برای اولین بار در ایران با عروسک‌هایی سر و کار دارند که بعضی مثل رستم ٨٠ سانتی‌متر هستند. این عروسک‌ها با حداقل ١٢ نخ حرکت می‌کنند، ١٢ نخ به منزله ١٢ رگ عصبی! حرکاتی طبیعی، واقع نما و موزون دارند. اپرا خوان‌های ارمنستانی با آن صدای آسمانی، سه ماهی را صرف آموختن زبان فارسی زیر نظر استادان زبان فارسی دانشگاه ایروان کرده‌اند تا بتوانند شعرهای حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از بزرگترین حماسه سرایان جهان را به فارسی روان بخوانند .
بهروز غریب پور، کارگردان اپرای عروسکی رستم و سهراب در دفتر کارش در خانه هنرمندان جایی‌ که پنجره‌ها، درختان خیس را قاب گرفته‌اند، از کار خود و گروهش سخن می‌گوید.
پیش از این در سال 1379 به غریب پور پیشنهاد شده بود تا اپرای رستم و سهراب چکناواریان را برای صحنه کارگردانی کند ولی مشکلات فراوانی بر سر این راه وجود داشت. غریب‌پور می‌گوید:« ما باید خواننده‌های ایرانی و غیر ایرانی زیادی را از سراسر جهان جمع می‌کردیم و مدت زیادی با آنها تمرین می‌کردیم و بعد هم مدت کوتاهی که نهایتاً محدود به 5 شب می‌شد، مثل همه اپراهای دیگر، اجرا می‌داشتیم. چون اجرای بیشتر به خواننده اپرا آسیب می‌زند و حتی شاید 5 شب هم به خاطر فشاری که به حنجرة خواننده می‌آورد زیاد باشد.»
این چنین شد که با توجه به هزینه‌های فراوان تمرین، ساخت دکور، لباس و پرداخت دستمزدهای کلان به خوانندگان اپرا و در نهایت مدت اجرای محدود در اپرای زنده، غریب پور به این فکر افتاد که کار را به صورت عروسکی روی صحنه ببرد تا پس از صرف وقت و هزینه بسیار بتواند نمایشی ماندگار ارائه دهد. او در این راه از سنت تئاتر عروسکی سالرز بورگ اتریش بهره برد و معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و سایر مسئولان نیز از این ایده استقبال کردند. مرکز هنرهای نمایشی، بنیاد رودکی و ماریونتن تئاتر اتریش تهیه‌کنندگان اپرای رستم و سهراب هستند. مارنوتن تئاتر اتریش با تهیه‌کنندگی ساخت عروسک‌ها، آموزش و در اختیار گذاشتن تجربه چندین ساله خود در زمینه نمایش عروسکی در شکل‌گیری اپرای رستم و سهراب مشارکت فعال داشته است.
پروسه ساخت عروسکها
گروه‌”ماریونتن تئاتر” وین یکی از گروه‌های حرفه‌ای تئاتر اتریش است که در سال 1380 در خلال جشنواره عروسکی دوره نهم به ایران آمد. جشنواره‌ای که بهروز غریب‌پور در آن خیمه شب‌بازی اجرا می‌کرد و همین سفر شروع خوبی برای آشنایی دو گروه عروسکی ایرانی و اتریشی با هم بود. غریب‌پور ایده خود را با گروه”ماریونتن تئاتر” در میان گذاشت و درباره قابلیت‌های دراماتیک آثار کلاسیک فارسی از جمله شاهنامه فردوسی با آنها سخن گفت. غریب‌پور که خیلی زود توانست نظر مساعد گروه اتریشی را جلب کند، می‌گوید:« آنها در ابتدای کار فکر می‌کردند که فقط یک سفارش کار معمولی به آنها داده‌ایم ولی بعد به تدریج کار تبدیل شد به یک پروژه مشترک و آنها هم از نظر نیروی انسانی در کار ما سرمایه گذاری کردند و به جایی رسیدیم که الان کار، پروژه مشترک ایران و اتریش قلمداد می‌شود. این پروژه از نظر اتریشی‌ها آنقدر مهم بود که رئیس جمهور این کشور برای ما یک نامه بلند بالای تشکر و تقدیر فرستاد و اپرای رستم و سهراب را یک پیوند عمیق فرهنگی بین دو کشور قلمداد کرد.»
بنابراین کار گروه”آران” و”ماریونتن تئاتر” از دو سال پیش شروع شد. مراحل اولیه ساخت عروسک‌ها در ایران انجام شد و سپس در اتریش مجسمه‌سازی به نام جرالد کوبیچک، از اعضای”ماریونتن تئاتر” همراه با همسرش ساخت عروسک‌ها را پی‌گرفتند. ساخت عروسک‌ها در حدود یک سال‌ونیم طول کشید چرا که مهمترین عنصر در این میال خصوصیات و ظرایفی بود که عروسک‌ها باید واجد آنها می‌بودند تا برای بیننده ایرانی باور پذیر باشند.
ویژگی‌های حماسی عروسک‌ها باید دقیقاً به گونه‌ای طراحی می‌شد که با تخیل و باور ایرانی مطابقت داشته باشد.
انتقال هیئت عروسکی به ایران و ‎آغاز تمرین
طبیعی است که عروسک‌ها در اتریش ساخته شدند و در صحنه ماریونتن تئاتر آزمایش خود را پس دادند این هیئت سرانجام باید از اتریش به ایران منتقل می‌شد. البته عروسک‌ها مدت‌ها در گمرگ ماندند ولی پس از ترخیص از گمرگ همه به ثبت رسیدند و از طرف وزارت دارایی به عنوان اموال ملی تلقی شدند و بعد مراحل تمرین آغاز شد. غریب‌پور می‌گوید:« از وقتی که بحث اپرای عروسکی به صورت جدی مطرح شد من آرزو داشتم که یک محل ثابت به عروسک‌ها اختصاص داده شود و با اینکه در برنامه مهر، آبان و آذر تالار وحدت 3 ماه برای این کار پیش‌بینی شده بود، من به رئیس بنیاد رودکی آقای مسجدشاهی وارد مذاکره شدم و استدلال‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خودم را در مورد اینکه کار محل ثابتی برای خودش داشته باشد عرضه کردم. این عروسک‌ها تا مادامی که فرسوده نشد‌ه‌اند قابل استفاده در اجراهای مختلف هستند بنابراین از نظر اقتصادی این عروسک‌ها هرگز از کار خارج نمی‌شوند و قابلیت خود را از دست نمی‌دهند و حتی یک نسل کامل می‌توانند از آنها استفاده کنند. این عروسک‌ها هرگز مثل لباس اپرای یک خواننده به آرشیو تحویل داده نمی‌شوند و حتی اگر زمانی هم دیگر روی صحنه استفاده نشوند، عروسک‌‌های موزه‌ای خواهند بود. بنابراین مصلحت اقتصادی هم ایجاب می‌کرد که این عروسک‌ها یک مکان ویژه داشته باشند.»
غریب‌پور که پیش از این کوراوغلو و بینوایان را برای بزرگسالان به صورت اجرای زنده کار کرده بود، اضافه می‌کند:« سنت اپرا در کشور ما دچار یک تقطیع طولانی شده است و اگر ما بتوانیم جایگاهی داشته باشیم که اپرای عروسکی در آن ادامه پیدا کند از نظر فرهنگی هم گامی موثر برداشته‌ایم.»
به این ترتیب بود که کارگاه بزرگ ساخت دکور تالار وحدت به صورت دائمی به عروسک‌های رستم، سهراب، تهمینه و... اختصاص یافت و بهروز غریب‌پور همراه با گروهش موفق شد که در فضای متروک کارگاه دکور یک تماشاخانه ثابت و سالنی مجهز برای نمایش عروسکی برپا کند.
15 عروسک‌گردان
حالا فضای کارگاه دکور عوض شده و هوا پر است از بوی تازگی و اشتیاق اپرا و هر روز در دو نوبت صبح ساعت 30/10 ویژه دانش‌آموزان و دانشجویان و بعدازظهر ساعت 19 ویژه عموم در آن اجرا می‌شود.
غریب‌پور که از سال 1349 تاکنون در عرصه تئاتر فعال بوده است، می‌گوید:« ما توانستیم با حمایت‌های مالی بنیاد رودکی تمرین‌ها را همزمان با تعمیر ساختمان شروع کنیم و به تدریج بر تعداد افراد گروه افزوده شد. در حال حاضر 15 نفر از بازیگردان‌های عروسکی در ترکیب گروه آران وارد شدند و به این ترتیب ما بالاخره توانستیم اپرای عروسکی رستم و سهراب را اجرا کنیم.»
غریب‌پور که خود را یکی از نمایندگان جامعه هنری ایران می‌داند اجرای اپرای عروسکی را مسئله‌ای نامحدود می‌داند و معتقد است که تا زمانی که کار عروسکی‌ای هم طراز رستم و سهراب شکل بگیرد، این اپرا می‌تواند همچنان اجرا داشته باشد. او همچنین تصمیم دارد که در صورت یافتن اسپانسرهای مالی علاقمند، چند اثر دیگر چکناواریان مثل رستم و اسفندیار و سیاوش را هم در ادامه این پروژه کار کند و به این ترتیب یک رپرتوال از آثار فردوسی ارائه دهد. هدف اصلی این کارگردان تئاتر که پیش از کارهایی چون”بابا بزرگ و ترب”، ” سفر سبز در سبز” و” هفت‌خوان” را در زمینه تئاتر عروسکی از او دیده‌ایم، در این پروژه اعتلای شاهنامه فردوسی و به تصویر کشیدن فرهنگ اصیل ایرانی است. او می‌گوید:« در شرایطی که ما از نظر فرهنگی این‌قدر در معرض خطر هستیم و فرهنگ و ادبیات سرزمینمان با انبوه تولیدات هالیوودی یا شبه هالیوودی کم‌کم به فراموشی سپرده شده است، این گونه کارها می‌تواند در حکم زمینه‌ای برای بازشناسی قصه‌ها، افسانه‌ها و حکایات ایرانی باشد.»
دانشکده‌ای برای نمایش عروسکی در ایران
غریب‌پور معتقد است که اگر بنا بود کار ساخت عروسک‌ها در ایران انجام شود علاوه برآنکه زمان زیادی باید سپری می‌شد، عده زیادی نیز باید درباره ساخت این گونه عروسک که آناتومی تقریباً کاملی دارد آموزش می‌دیدند و شاید لازم بود که یک دانشکده به این منظور تاسیس شود.
او ضمن اینکه کار خود را نوعی انتقال تکنولوژی می‌داند، می‌گوید:« من با اپرای عروسکی رستم و سهراب در واقع چیزی به بضاعت تئاتر ایران اضافه کردم و نخی (ماریونت) با توجه به تجربیاتی که ما در طول این کار داشتیم، اکنون دیگر برای دست کم 15 نفری که با من کار کردند، از همه نظر شناخته شده است و همه مراحل پروژه بعدی را به راحتی می‌شود در ایران اجرا کرد.»
البته پیش از این نیز کار عروسکی نخی در ایران وجود داشته است و خود بهروز غریب‌پور نیز پیش از این در گروه خیمه شب‌بازی‌اش براساس سنت تئاتر عروسکی ایران به بازسازی عروسک‌های دوره قاجار پرداخته است ولی عروسک‌هایی که برابر با شیوه‌ عروسکی دنیا باشند در ایران نداشتیم و در این زمینه ضعیف بوده‌ایم چرا که تنها ساختن صورت عروسک مهم نیست بلکه عروسک‌هایی با مفاصل حرکتی و با پاسخگویی بالا لازم هستند، تا ما نیز به آنچه که در سنت تئاتر عروسکی اصیل در جهان وجود دارد، دست پیدا کنیم.
اجراهای جهانی
پیش از آنکه پروژه اپرای رستم و سهراب به نقطه تولید برسد، بهروز غریب‌پور با مدیر جشنواره برلن وارد مذاکره شده و کار را به این جشنواره معرفی کرده بود. قرار است در جشنواره سال 2005 وین اپرای رستم و سهراب نیز شرکت داشته باشد. علاوه بر این اپرا از طرف کشورهایی مثل فرانسه، تاجیکستان، کردستان، عراق، ترکیه و آمریکا نیز دعوت به اجرا شده است. حدود 45 دقیقه تا 1 ساعت از اپرای رستم و سهراب چکناواریان، البته با موافقت خود او، برای آنکه بتواند به عنوان یک عروسک به اجرایی قابل قبول در سطح جهان دست یابد، حذف شده است.
به اندازه نفت، قصه، افسانه و اسطوره‌ داریم
بهروز غریب‌پور که آشنایی و تسلط خوبی هم بر متون کلاسیک ادبیات فارسی دارد آرزو می‌کند که روزی بتواند لیلی و مجنون را به صورت یک اپرای عروسکی روی صحنه ببرد. او می‌گوید:« من جنبه‌های رمانتیک و قابلیت‌های فراوانی در این اثر می‌بینم و آرزومندم که کارهایی از این قبیل را روی صحنه بیاوریم. آنچه که مادر متون ادبی خود داریم آن چنان غنی، بکر و زیباست که شاید باورنکردنی باشد.»
غریب‌پور معتقد است ما همطراز نفتی که در ایران داریم، قصه، افسانه‌ و اسطوره داریم که برخلاف نفتمان تا به حال کشف نشده‌اند.
اهمیت کار عروسکی
در سنت اپرای عروسکی اتریش، موتسارت نخستین کارهای خود را برای عروسک‌ها می‌نوشت ولی متاسفانه در ایران کار عروسکی به صورت بسیار حقیری معرفی و بیشتر به عنوان کار ارزان و دم‌دستی شناخته شده است.
غریب‌پور ضمن بیان این موضوع می‌گوید:« اعضای گروه من روزی 6 ساعت تمرین می‌کنند و با آنکه در همه شیوه‌های دیگر تبحر دارند و در این شیوه گاهی برای اندک حرکتی در می‌ماندند. اگر شما به پشت صحنه ما بیایید خواهید دید که ما چیزی شبیه به کارخانه در آنجا داریم و به همین دلیل است که اپرای رستم و سهراب مرزهای تئاتر ایران و حتی آسیا را در می‌نوردد و حتی در اروپا نیز تنها اتریش است که چنین کارهایی در آن انجام می‌شود. به این ترتیب تهران سومین شهر جهان است که دارای یک تماشاخانه ثابت اپرای عروسکی شده است.»
کارگردان اپرای رستم و سهراب و مدیرعامل خانه هنرمندان ایران امیداوار است که با اجرای این کار در باورهای مردم نسبت به عروسک تغییراتی ایجاد شود.