در حال بارگذاری ...

گزارشی تحلیلی از سخنرانی محسن حسینی، استاد دانشگاه درباره”تئاتر تجربی”

او معتقد بود که پرفورمنس از قبل بوده و کسی که مدعی آغازگر خلق آن باشد، به گونه‌ای دانسته‌های خود را زیر سوال برده است. از منظر حسینی، اوریپید یکی از پایه‌گذاران پرفورمنس در زمان یونان باستان است.


رضا آشفته:
محسن حسینی، استاد دانشگاه و کارگردان تئاتر روز شنبه ساعت 6 بعدازظهر سخنرانی‌اش را با موضوع”تئاتر تجربی” در جمع علاقه‌مندان در تالار سایه تئاترشهر شروع کرد.
او بایستی در زمان محدود 2 ساعت و 30 دقیقه درباره تاریخچه”تئاتر تجربی” سخنرانی ‌می‌کرد و برای آن که بهتر حضار در جریان مباحث علمی قرار گیرند، بخش‌هایی از آثار تئاتری برخی از این کارگردانان تجربی دنیا به نمایش گذاشته شد.
باید اذعان داشت که در زمان 150 دقیقه نمی‌توان به طور خلاصه و فشرده درباره تئاتر تجربی صحبت کرد. به خصوص این که محسن حسینی قرار بود توضیح مفصلی درباره آنتونن آرتو، جان کیج و تادئوش کانتور بدهد. مطئناً هر یک از این بزرگان را در چند جلسه به طور فشرده می‌توان تحلیل کرد.
این استاد دانشگاه در ابتدا درصدد برآمد تا توضیح مفصلی درباره واژه‌ها و اصطلاحاتی مانند”اکسیون”، ”هپنینگ” و”پرفورمنس” بدهد. باز هم درباره این اصطلاحات باید ساعت‌ها وقت صرف شود تا فقط در حد مترادف کردن چند کلمه توضیحات خلاصه نشود.
محسن حسینی تلاش کرد همه چیز را به طور فشرده و کپسوله شده ارائه کند که بسیاری از عناوین، تاریخچه و مشروحات آماده شده از طرف او ناگفته باقی ماند. حتی حسرت دیدنِ‌ بریده‌ای از آثار جان کیج و دیگر سردمداران پرفورمنس آرت به دلِ تماشاگران باقی ماند، برای آن که فقط تادئوش کانتور بود که برای دقایقی با هنرش از آن‌ها پذیرایی کرد.

بازی با میکروفن
وی سخنرانی خود را با مقدمه‌ای از استانیسلاوسکی، کارگردان روسی و تئوریسین بزرگ تئاتر علمی(شیوه بازیگری ناتورئالیستی) آغاز کرد. توضیحاتی که از روی نوشتار قرائت می‌شد و آن قدر تندخوانی در آن به کار آمده بود که هیچ نکته‌ای دستگیر شنونده نمی‌شد. جالب‌تر این که محسن حسینی به عنوان یک تئاتری درصدد بازی با میکروفن برآمد و آن را از خود دور ساخت تا بی واسطه و با بیان اصیل و انسانی صدایش را به گوش شنوندگان برسد. این لحظات نیز به گونه‌ای یک اجرای پرفورمنس به نظر می‌آمد، برای آن که ضمن یک سخنرانی لحظات دراماتیک و گفتاری قابل تعمق و ژرف به وقوع می‌پیوست.
او معتقد بود که پرفورمنس از قبل بوده و کسی که مدعی آغازگر خلق آن باشد، به گونه‌ای دانسته‌های خود را زیر سوال برده است. از منظر حسینی، اوریپید یکی از پایه‌گذاران پرفورمنس در زمان یونان باستان است. از سوی دیگر هیچ تئاتری به طور خصوصی در زمینه تئاتر تجربه نکرده و بلکه هر کسی بنا بر تجربیات دیگر افراد تجربیات خود را به جلو رانده است.
این کارگردان پرفورمنس را اصولاً یک حرکت سیاسی قلمداد کرد که بعداً با تئاتر مزدوج شده است. به اعتقاد او:«تادئوش کانتور علیه جنگ ویتنام طی یک جنبش خیابانی اعتراض خود را اعلام کرد.»
وی در ادامه از رضا عبدو به عنوان فرزند خلف آنتونن آرتو یاد کرد و گفت:«او تئوری‌های تئاتر خشونت را در صحنه متجلی ساخت.»
کارگردان”اورفه” درباره هنر”آکسیون” توضیح داد:«این هنر هرگز کارگردانی نمی‌شود. در آن بازیگری وجود ندارد که نقش بازی کند. آکسیون کاملاً سیاسی است و پس از جنگ دوم جهانی ایجاد شده است. در این هنر رخدادهای سیاسی مطرح می‌شود و در آن به دنبالِ طرح پرسش هستند. در آن از درس اخلاقی و قهرمان سازی خبری نیست.»
وی افزود:«آگوستو بوال در پاریس به دلیل کمبود پوشاک بچه در یک فروشگاه به همراه تعدادی از بازیگران تئاتر یک موقعیت معترضانه را طراحی و اجرا می‌کند. در این بازی تماشاگران(مردم) نیز وارد بازی(عمل) می‌شوند و اعتراض خود را درباره این معضل اجتماعی(کمبود پوشاک) مطرح می‌سازند.»
نام‌ها و نشانه‌ها
محسن حسینی در این سخنرانی به تندی از کنار نام‌ها و نشانه‌هایی می‌گذشت که شنیدن اطلاعات دقیق‌تر از آن‌ها کمک شایانی به درک مطالب می‌کرد. شاید این هم از نقاط ضعف سخنرانی حسینی باشد که در یک زمان محدود واژگان سنگینی را پیش روی داشته باشد. شنیدن نام افراد و اصطلاحاتی مانند بوریس بوژار، رابرت ویلسون، لیوینگ تیاتر، هنر باهاوس، پیتر هانتکه، کلاوس پیمان، آوانگارد نو، ذن بودیسم، مارسل دوشان، تئاتر شرق، تئاتر مردگان، تئاتر و طاعون، تئاتر و همزادش، کاندینسکی، باله، باله نو یا آوانگارد و... نیاز به درنگ از سوی سخنران و شنونده داشت که این اتفاق نیفتاد. شاید این سخنرانی کلید جست‌وجوگری را برای حضار زده باشد، اگر حسینی موفق شده باشد که چنین اتفاقی را برای ذهنِ مخاطبش فراهم کند، آن وقت باز هم می‌توان به تاثیر این نوع سخنرانی کردن در درازمدت امیدوار شد.
نقش جنون
کارگردان”شهرزاد و هفت قصه‌اش” در ادامه درباره آنتونن آرتو گفت:«او در آغاز قرن بیستم تاثیر زیادی از اجرای”شاه آبو” آلفرد ژاری گرفت. آرتو بر این اساس علاقه‌مند به متون سورئالیستی و اغراق بازیگران شد.»
وی افزود:«آرتو در 1925 علیه روشنفکران و هنر نظم‌پذیر اعتراض می‌کند. او خود را کارگردانی می‌کند و زندگی هنرمند با هنرش تلفیق می‌شود. آرتو نقش جنون را بازی می‌کند و علاقه‌مند به”هملت” می‌شود چون هملت نیز نقش یک دیوانه را بازی می‌کند.»
بنا بر سخنرانی محسن حسینی، آنتونن آرتو در دو سخنرانی خود به نام‌های”تئاتر و طاعون” و”تئاتر و شقاوت” در 1946 پس از خروج از تیمارستان نظرات خود را بیان می‌کند.»
وی افزود:«آنتونن آرتو تا 6 ماه پس از سخنرانی دوم خود مفقود بود و در 1947 فوت کرد.»
در ادامه این سخنرانی، جان کیج و گروه”کوهستان سیاه” که در سال 1952 اولین پرفورمنس گروهی را در اروپا علیه آثار متعارف شکل می‌‌دهند، مطرح شد.
جان کیج به اتفاق چند هنرمند دیگر(باله، مجسمه‌ سازی و نقاشی و فلسفه) در یک شب اتفاق مهمی را طراحی و اجرا می‌کنند که پایه گذار شیوه پرفورمنس آرت می‌شود.
محسن حسینی پایان سخنرانی خود را به مرور آثار تادئوش کانتور اختصاص داد و گفت:«او خود در آثارش به عنوان کارگردان حاضر می‌شد و با این کارش نفرت بازیگران را برمی‌انگیخت. او خود را با این کار رابط بازیگر و تماشاگر می‌دانست. کانتور مبدع تئاتر مرگ بود و همیشه از زندگی شخصی‌اش در آثارش الهام می‌گرفت.»
وی افزود:«کانتور در آخرین اثرش به نام”امروز روز تولد من است” فرا رسیدن مرگِ خود را پیش بینی کرده بود. او پس از هفت شب اجرا فوت کرد.»
پس از جلسه سخنرانی، در مدت 30 دقیقه جلسه پرسش و پاسخ تشکیل شد. در این جلسه محسن حسینی درباره مسئله زمان در پرفورمنس آرت گفت:«در هنر پرفورمنس خیلی سخت‌تر به مسئله زمان و زمان بندی در یک اثر هنری توجه می‌شود.»
تاویل پذیری
وی درباره تاثیر هنرمنوتیک بر پرفورمنس گفت:«تاویل پذیری یکی از شاخصه‌های پرفورمنس است به این دلیل که به ازای تعداد تماشاگر برداشت و تاویل از یک اجرا می‌‌تواند وجود داشته باشد. هنر مفهومی هم اساساً بر پایه هنرمنوتیک شکل می‌گیرد و از این منظر اصلاً غلط وجود ندارد بلکه هر فرد بنا بر ذوق و سلیقه و تفکرش با اثر همسو می‌شود و یا علیه آن ایستادگی می‌کند.»
محسن حسینی معتقد است که هنر پرفورمنس نفی کننده اصل”لذت” نیست و در عین حال شاید نوع آن با دیگر آثار متفاوت باشد و افزود:«هنرِ‌ رضا عبدو با خشونت شکل می‌گرفت و او اصلاً موافق با لذت بردن تماشاگر نبود بلکه می‌خواست تماشاگرش را عصبی کند.»
محسن حسینی در پایان درباره ویژگی‌های یک اثر پرفورمنس گفت:«این نوع هنر هم بر پایه طرح و ایده شکل گرفته و توسط تئوریسین‌ها و منتقدان به تدریج فرموله شده است. اما هنر پرفورمنس به سه ویژگی عمده خلاصه می‌شود. اول این که خط روایت داستانی مستقیم ندارد. دوم این که، در این هنر زندگی شخصی و اثر هنری در هم تلفیق می‌شود. سوم این که هنر بدن و جسمانی در آن یک اصل است.»