وسوسه اصلی حضور هنرجویان
< گفتگو از جمال جعفری آثار < اشاره «نگار اسکندرفر» متولد ۱۳۳۵ همدان و فارغالتحصیل رشته روانشناسی بالینی است. کار مطبوعات را از ۱۷ سالگی آغاز کرده و از سال ۷۶ مجوز تأسیس موسسه فرهنگی / آموزشی را گرفته است. وی علاوه بر کار ...
< گفتگو از جمال جعفری آثار
< اشاره
«نگار اسکندرفر» متولد 1335 همدان و فارغالتحصیل رشته روانشناسی بالینی است. کار مطبوعات را از 17 سالگی آغاز کرده و از سال 76 مجوز تأسیس موسسه فرهنگی / آموزشی را گرفته است. وی علاوه بر کار مطبوعاتی و مدیریت هنری، کار نشر کتاب را هم ادامه داده است. هم اکنون وی در رشته سینما با گرایش بازیگری، فیلمنامه و کارگردانی در موسسه خود مشغول به کار است.
«سعید کیوانمهر» متولد 1348 و فوق لیسانس بازیگری است. نزدیک به 13 ماه از تأسیس آموزشگاه وی میگذرد و در این مدت از چهرههای شاخص بازیگری سینما و تئاتر برای دروس آموزشی خود استفاده کرده است. با این دو درباره انگیزههای شکلگیری و کیفیت آموزشی آموزشگاههای بازیگری گفتگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
< انگیزه پا گرفتن و به وجود آمدن آموزشگاههای مختلف بازیگری و کارگردانی تئاتر از کجا حاصل میشود؟
= اسکندرفر: شاید بیش از انگیزه آموزش، نگاه فرهنگی مؤثر باشد. هدف من نگاه فرهنگی به مقوله بازیگری بوده که شامل نظم و انظباط و توجه به جایگاه یک هنرمند و بازیگر است. به همین جهت در کنارش، تکنیک بازیگری را هم آموزش میدهیم. از طرفی دیگر ورود به دانشگاهها مستلزم یکسری تشریفات است و بسیاری از علاقهمندان خود را پشت دیوار کنکور نگه میدارند. ضمن اینکه در دانشگاه یکسری دروس اضافی و بظاهر غیرلازم، مثل دروس عمومی، مزید بر علت میشود که علاقهمندان بازیگری به آموزشگاهها گرایش داشته باشند. ما سعی کردیم ضمن توجه به فرهنگ هنری یک بازیگر به جنبههای تخصصی آن؛ مثل حرکت، بیان و تکنیک بازیگری توجه کنیم و همه این دروس را در فرصت کم آموزش بدهیم. در آموزشگاهها دسترسی آسانتری به آموزش بازیگری فراهم میشود؛ هر چند ما گزینش بسیار سختی در بدو ورود انجام میدهیم تا آنهایی که صرفاً برای شهرت، دیده شدن یا پول و جاذبههای دیگر جذب این رشته شدهاند، مسیر خود را در جایی دیگر پیدا کنند. با این حال بسیاری از هنرجویان علاقهمند و هدفدار ما معتقدند که آموزشگاههای بازیگری، یک سکوی پرتاب به حساب میآیند. ما به این دسته از افراد هم میگوییم که ما هیچ وعدهای به عنوان کار به شما نمیدهیم.
= کیوانمهر: متقاضی زیاد است و فارغالتحصیلان دانشگاهها هم هنگام خروج با بازار محدود کار روبهرو میشوند. مزیت اینگونه آموزشگاهها در این است که ممکن است بازار کار بهتری برای هنرجوها ایجاد کنند. مسأله این است که همه شرایط ورود به دانشگاهها را ندارند و یا شاید نمیتوانند چهار سال وقتشان را برای آموختن بازیگری بگذرانند. به همین دلیل، لزوم وجود آموزشگاهها احساس میشود؛ البته من اعتقاد دارم که برای آموختن بازیگری باید از قبل پیش زمینههای آن را هم ایجاد کرد. برای همین ما دانش آموختگان زیادی داریم که فارغالتحصیلان یا دانشجویان رشتههای هنری هستند و با این علم به آموزشگاهها میآیند که ارتباط بیشتری با دنیای حرفهای و عرصه کار دارند. سیاست وزارت ارشاد هم در این است که افرادی که علم بیشتری درباره این رشته دارند، وارد عرصه بازیگری سینما و تئاتر شوند؛ البته آموزشگاه به منزله دفتر کاریابی نیست، بلکه در درجه اول بحث آموزش برای ما مهم است. ضمن اینکه انگیزه جذب شدن در مکانهای مختلف برای کسانی که در آموزشگاهها ثبت نام میکنند بیشتر از دانشگاههاست.
< میتوانیم به این نتیجه برسیم که دانشگاه به دلیل مشکلات بوروکراسی و نداشتن نوآوری در سیستم آموزشی بسیاری از استعدادها را در خود راه نمیدهد؟
= اسکندرفر: بله. در چنین سیستمی ممکن است بعضی از استعدادها امکان راه یابی نداشته باشند؛ چون دانشجو باید از مراحل مختلف عبور کند. هر چند دانشگاه هنر، تخصصی است؛ ولی مثلاً ریاضی ضریب دارد و این باعث میشود دانشجوی خوبی به دلیل اینکه در دروس عمومی یا ریاضی ضعیف است، وارد دانشگاه هنر نشود. به نظرم باید در تمام گزینشها، «هوش همگرا» وجود داشته باشد؛ ولی آموزشگاهها این فرصت را به شما که لیسانس یک رشته دیگر را دارید، میدهد تا استعداد خود را بروز دهید؛ حتی ما دانشجویان بازیگری هم داریم که به موسسهها میآیند. علتش هم این است که در آنجا، امکان یادگیری خوب برایش به وجود نیامده و آموزش رسمی و غیر انعطاف استاد، او را به سمت آموزشگاهها کشانده است. در اینجا هماهنگی گروهها یک اصل است؛ چون بعد میخواهند با هم کار کنند و در یک پروژه مشترک، نتیجه خود را بیابند. برای همین فضایی که اینجا به وجود میآید، باعث میشود تا همه در جریان زندگی هم قرار گیرند و یک همزیستی ایجاد شود.
< به طور نسبی چند درصد از دانش آموختگان این آموزشگاه یا آموزشگاههای دیگر جذب بازار حرفهای میشوند؟
= کیوانمهر: بستگی به آن مرکز آموزش دارد که تا چه حّد با مراکز تولیدی در ارتباط است. ما اصطلاحی داریم که اینجا همیشه به بچهها میگوییم و آن این است که در بازیگری مهمترین مسأله، شروع کار است. اگر شروع خوبی داشته باشید در این صورت خود را خوب بالا میکشید. برای همین اگر پشتوانه قوی داشته باشید و در بازیگری، یک شروع خوب داشته باشید، میتوانید خود را ثابت کنید.
< دانش آموختگان این آموزشگاهها بیشتر جذب کدام قسمت از فعالیتهای هنری کشور؛ اعم از تئاتر، سینما و تلویزیون میشوند؟
= کیوانمهر: ما بازیگرانمان را طوری تربیت میکنیم که برای هر سه گرایش آمادگی داشته باشند. برای اینکه تضمین شغلی برای هیچکدام از این مراکز وجود ندارد و باید در هر سه گرایش فعالیت کرد.
< «پول» چه نقش تعیین کنندهای برای آموزشگاهها دارد؟
= اسکندرفر: متأسفانه مدیران ما کمتر در عرصه فرهنگی، دانش اقتصادی دارند. موسسات باید با پشتوانه مالی و هنری بچرخند و از سوی دیگر هم با عدم حمایت دولت رو به رو هستند. اگر قرار است به صورت خصوصی باشند در آن صورت حداقل باید یک نظارتی صورت بگیرد تا تعیین شود بازده مفید این آموزشگاهها چقدر است و بر اساس آن حمایتها از سوی مسئولان از آموزشگاهها انجام شود. موسسه ما در هر دوره از 300 تا 600 نفر مراجعه کننده دارد که تنها 30 نفر را میپذیریم. واقعیت این است که با ماهی دو میلیون تومان اجاره و حقالتدریس استادان که هزینهاش بالاخره قابل توجه است، ما فقط میتوانیم خود را سرپا نگه داریم و تلاش کنیم که ضرر ندهیم؛ حالا سود بماند برای بعد. ما برای هر شش ماه 600 تا 700 تومان شهریه میگیریم که در حقیقت ماهی صد هزار تومان میشود. با یک حساب سرانگشتی ما فقط میتوانیم خود را سرپا نگهداریم.
= کیوانمهر: ما الان مشکلی که با بعضی آموزشگاهها داریم، این است که از نظر کیفیت آموزشی یکدست نیستیم؛ مثلاً آموزشگاهی از شروع کار خود، پنجاه هزار تومان میگیرد و آموزشگاه دیگر دویست هزار تومان و ما یک میلیون تومان میگیریم.
< چرا؟
= کیوانمهر: چون هیچ ضابطهای از سوی ارشاد برای آموزشگاهها تعیین نشده است. من شخصاً بارها به طور کتبی به وزارت ارشاد اعلام کردهام که حداقل این آموزشگاهها را درجهبندی کنید. اگر من یک میلیون تومان میگیرم به چه دلیل است؟ آیا پلاتوی من استاندارد هست یا نه؟ آیا اساتیدی که در تبلیغات آموزشگاه نام برده شده، حقیقیاند یا صرفاً برای جذب هنرجو نوشته شدهاند؟ متأسفانه یک جّو بیاعتمادی بین علاقهمندان شرکت در این آموزشگاهها وجود دارد و سردرگم میمانند که در کدامیک از این آموزشگاهها به لحاظ آموزشی نتیجه بهتری میگیرند. برای همین این مشکل وجود دارد و تا به حال کاری برای رفع این معضل صورت نگرفته است. مثلاً پیشنهادی که در این باره صورت گرفته بود، میتوانست خیلی از این سوء تفاهمها و تردیدها را برطرف کند و از آن سو آموزشگاههای خوب و بد را از هم تمیز دهد. من پیشنهاد کردم که از طرف ارشاد، یک مدرک معتبر با نظارت برخی از استادان بنام تئاتر به آموزشگاهها داده شود تا دانش آموختگان این آموزشگاهها پس از امتحان دادن به گرفتن آن مدرک نایل آیند. در این صورت هم مدرک ارزش مییابد و هم از پراکندگی ما بین آموزشگاهها، کاسته میشود. چرا وزارت ارشاد، کارگردانان را موظف نمیکند که بازیگران، نقشهای فرعی را از دانش آموختگان همین آموزشگاهها بردارد؟!
< با این تفاسیر باید نتیجه گرفت که آموزشگاهها بیشتر ضرر میدهند تا سود! میتوانم بپرسم که چرا تا الان دوام آوردهاید؟
= اسکندرفر: شاید به دلیل پایمردی من؛ البته اگر خودخواهی نباشد. اصرار ما برای بازماندن این در است. جدا از این قضیه همانطور که آقای کیوانمهر اشاره کردند ما عادت کردهایم که چیزی به نام نظارت بر کیفیت نداشته باشیم. ما باید برای محصول فرهنگی هم کنترل کیفیت داشته باشیم. به نظرم وقتی معاونت سینمایی بر اساس ضوابطی مشخص به این موسسات مجوز میدهد، کمترین وظیفهاش این است که پیگیر اجرای ضوابط تعیین شده باشد؛ چون ما با نیروی انسانی و صرف وقت و هزینه رو به رو هستیم و هیچ حقی در قبال سهلانگاری و کم کاری نداریم و نباید با سودجویی، وقت و پول انسانها را هدر بدهیم.
< این سؤال را از این بابت پرسیدم که چون ضابطه مشخصی وجود ندارد و هنرجو در انتخاب آموزشگاه، دچار سردرگمی میشود.
= اسکندرفر: وزارت ارشاد، ضابطه تعیین کرده، منتها مسئولان وزارت ارشاد باید سعی کنند از موسساتی که طی دو سال، نتیجه مطلوبی داشتهاند، حمایت نمایند. فارغالتحصیلان ما در خیلی از فیلمها و تئاترها بازی میکنند و این کار را با دقت و توجه انجام میدهند. ما وظیفه خود را درست انجام میدهیم و تعداد کمی داوطلب میگیریم تا به کیفیت آموزشی آسیبی نرسد. در طی این سالها هم نتیجه مطلوبی گرفتهایم؛ ولی توجهی از سوی شورای نظارت به ما نشده است. فقط چون بچهها شناخت دارند، پیش ما میآیند و خیلیها هم از سیستم آموزشی ما استقبال میکنند؛ چون ما یک نگاه آکادمیک به شیوه آموزش بازیگری داریم؛ ولی با صحبتهای شما موافقم و باید هنرجو بداند که کدام موسسه ممتاز است و کدامیک درجه مثلاً الف و ب دارد.
< چرا آموزشگاهها یک سیستم خاص و همیشگی را برای آموزش در نظر نمیگیرند و هیچکدام خلاقیت جدیدی را در سیستم آموزشی خود ارایه نمیدهند؟
= کیوانمهر: ما اتفاقاً سعی کردیم در نمودار آموزشی خود خلاقیت به خرج بدهیم؛ یعنی سعی کردیم هنرجویان، ضمن فراگیری دوره آموزشی، کار عملی هم بکنند.
< چقدر شیوه آموزش بازیگریتان به روز است؟
= کیوانمهر: ما سعی کردیم تا آنجا که میشود اطلاعاتمان را در این زمینه به روز کنیم. برای همین کلاسهای تحلیل بازیگری ما از فیلمهای روز جهان گرفته شده است. این کلاسها برای ما نیز مفید است و نکات خوبی از آن میآموزیم.
= اسکندرفر: اساتیدی که ما برای تدریس انتخاب کردهایم، همگی اساتید دانشگاهها هستند و با دانش روز بازیگری آشنا و در ارتباطاند.
< آیا سعی کردید تا متد خاصی را در کیفیت آموزشی پیش بگیرید؟
= اسکندرفر: بازیگری در یک روش خلاصه نمیشود، بلکه چند سلیقه است که نتیجه و بازدهی مطلوبی میدهد. ما سعی نکردیم خودمان را به یک متد خاص محدود کنیم. روشهای مختلف را میآزماییم و نماینده روش خاصی نیستیم؛ مثلاً سه استاد بازیگری داریم که هر کدام یک نوع روش دارند. بچههایی که از اینجا میروند، حتی اگر جذب کار حرفهای نشوند؛ ولی میگویند که ما زندگی را در این آموزشگاه یاد گرفتیم. ابتدا با یک وسوسه و هیجان وارد میشوند و در ادامه، این هیجان به بینش درست از مفهوم بازیگری تبدیل میشود.
= کیوانمهر: یک شیوه خاص را ارایه نمیکنیم؛ چون معتقدیم هنرجو باید با همه شیوهها آشنا شود و از هر باغ، گلی بچیند. اتفاقاً در این زمینه، اجبار هم کردهایم؛ ولی بعد از شش ماه، هنرجو را آزاد میگذاریم تا روش و شیوه خود را انتخاب کند.
< چه بهتر است که هنرجو قبل از اینکه وارد آن آموزشگاه شود، مثلاً بداند که فلان آموزشگاه، فلان سبک را ارایه میکند و با شناخت قبلی به آن آموزشگاه برود و دانش آن شیوه را کسب کند. چرا این اتفاق نمیافتد؟
= کیوانمهر: بیسوادی هنرجوها. ما نمیتوانیم بیگدار عمل کنیم و تنها یک شیوه را ارایه بدهیم؛ چون ممکن است در این صورت، هنرجوهای کمتری به آموزشگاه بیایند؛ البته ما یک دوره شش ماه و تخصصی، بعد از شش ماه اول ارایه کردهایم؛ ولی اینکه صرفاً یک متد خاصی را ارایه دهیم، خیر اینگونه نیستیم.
< فکر نمیکنید این پراکندگی بر کیفیت آموزشی تأثیر میگذارد؟
= کیوانمهر: متأسفانه این اتفاق میافتد؛ چون با رشته هنر طوری برخورد شده که کمتر کسی به علم بازیگری آگاه است. متأسفانه بازیگری به این معناست که با پول و پارتی به موفقیت دست مییابی و بازیگر میشوی.
< شما چقدر تلاش کردهاید که برای هنرجو شناخت حاصل کنید؟
= کیوانمهر: ما در ابتدا با علاقهمندانی که مراجعه میکنند، مصاحبه میکنیم و به آنها میفهمانیم که قرار است وارد چه حیطهای بشوند و گوشزد میکنیم که بازیگری بیشتر یک هنر و علم اساسی است و در درجات بعدی باید به شهرت و پول فکر کنند. ضمن اینکه ما این مسایل را در نظر میگیریم که این هنرجو چقدر برای بازیگر شدن برنامهریزی کرده است. چقدر استعداد و تلاش برای رسیدن به هدفی که خودش تعیین کرده دارد.
< بیشترین انگیزهای که هنرجوها را سوق میدهد تا پیش شما بیایند و بازیگر شوند، چیست؟
= کیوانمهر: شهرت کاذب و پول. چرا؟ چون بازیگران انگشت شماری که به پول و شهرت رسیدهاند، این انگیزه را مضاعف میکنند. بخش دیگر به چشم و هم چشمی بر میگردد. برای همین بیشتر متقاضیان ما به لحاظ سنی بین 14 تا 25 سال هستند که 50 درصد آنها لیسانس یا دانشجوی رشتههای هنری و غیره هستند؛ البته متقاضی زیر 20 سال زیاد است؛ ولی ما 17 سال را ملاک قرار دادهایم و کمتر از آن را قبول نمیکنیم.
< به طور کلی جایگاه اینگونه موسسات را در بین سایر مراکز فرهنگی و آموزشی چگونه ارزیابی میکنید؟
= اسکندرفر: هر سال تعداد زیادی دانشجوی رشته بازیگری و سینما، وارد دانشگاهها میشوند. اگر لیست کسانی را که دارند فعالیت میکنند، نگاه کنیم با توجه به حجم فارغالتحصیلان، میبینیم که تناسب درستی وجود ندارد؛ ولی هنرجو بدون سر و صدا و تنها با پشتکار و پشتوانه فرهنگی خود وارد آموزشگاههای خصوصی میشود و اگر تلاش کند، نتیجه مطلوب خود را میگیرد. من تنها دغدغهام این است که بتوانم با هر سختی که شده در این آموزشگاه را باز نگه دارم تا جوانها بیایند و از تجربههایی که در اینجا میشود، استفاده کنند و امیدوارم این امکان همیشه وجود داشته باشد.
< از اینکه در گفتگو ما شرکت کردید، متشکرم. <