در حال بارگذاری ...
...

‌‌گفت‌ و گو با ویلیام‌ هافمن، نمایشنامه‌نویس‌

در ماه‌ ژانویه‌ ویلیام‌ هافمن، جدیدترین‌ نمایش‌اش‌ را با نام‌ ریگا به‌ روی‌ صحنه‌ برد. اولین‌ نمایش‌ هافمن‌ با نام‌ “آنطور که‌ هست” چهارده‌ سال‌ پیش‌ به‌ روی‌ صحنه‌ رفت‌ و نامزد دریافت‌ جایزه‌ی‌ تونی‌ شد.

‌‌ترجمه: مجتبی‌ پورمحسن‌
‌‌لوییز آلفارو
در ماه‌ ژانویه‌ ویلیام‌ هافمن، جدیدترین‌ نمایش‌اش‌ را با نام‌ ریگا به‌ روی‌ صحنه‌ برد. اولین‌ نمایش‌ هافمن‌ با نام‌ “آنطور که‌ هست” چهارده‌ سال‌ پیش‌ به‌ روی‌ صحنه‌ رفت‌ و نامزد دریافت‌ جایزه‌ی‌ تونی‌ شد. “آنطور که‌ هست” یکی‌ از مهمترین‌ و اولین‌ نمایشهایی‌ بود که‌ مضمون‌ اصلی‌اش‌ ایدز بود. ریگا که‌ در مجموعه‌ آمفی‌ تاتر آنسون‌ فورد لس‌ آنجلس‌ اجرا می‌شود. به‌ زندگی‌ دو مرد می‌پردازد - یکی‌ سفید پوست‌ و یهودی‌ و دیگری‌ آفریقایی‌ - آمریکایی‌ که‌ می‌خواهند یک‌ رابطه‌ را با یکدیگر شروع‌ کنند.
هافمن‌ اگرچه‌ پس‌ از “آنطور که‌ هست” نمایشنامه‌ی‌ دیگری‌ ننوشته‌ اما با اپرد، ترجمه، آموزش‌ و ویراستاری‌ آنتولوژی‌های‌ تاتر مشغول‌ بوده‌ است. او همچنین‌ مدتی‌ نویسنده‌ی‌ نمایش‌ تلویزیونی‌ “یک‌ زندگی‌ برای‌ زیستن” بود. ویلیام‌ هافمن‌ شصت‌ ساله‌ در فرصتی‌ کوتاه‌ درباره‌ی‌ زندگی‌ و کارش‌ سخن‌ گفته‌ است:

چرا بین‌ نوشتن‌ نمایشنامه‌هایتان‌ این‌ همه‌ فاصله‌ افتاد؟
من‌ از نوشتن‌ متنفرم. واقعا متنفرم. این‌ جزیی‌ از حقیقت‌ است. من‌ فقط‌ وقتی‌ می‌نویسم‌ که‌ احساسی‌ قوی‌ درباره‌ی‌ چیزی‌ داشته‌ باشم. دوازده‌ سال‌ طول‌ کشید تا من‌ و جان‌ کوریگلیانو، نوشتن‌ اپرای‌ “ارواح‌ ورسای” را تمام‌ کردیم.
آیا “ریگا” درباره‌ی‌ زندگی‌ خود شماست؟
بله، اگرچه‌ بسیاری‌ از آثارم‌ خود زندگینامه‌ای‌ نیستند. نمایش‌ “آنطور که‌ هست” بسیار کمتر از آنچه‌ مخاطبان‌ فکر می‌کردند، به‌ زندگی‌ خود من‌ ارجاع‌ داشت.
نوشتن‌ درباره‌ی‌ تنفر خیلی‌ سخت‌ بود؟
ریگا، نمایشی‌ کاملا شخصی‌ بود. نمایش‌ بازنمایی‌ قتل‌ خانواده‌ی‌ من‌ بود. بین‌ 50 تا 150 نفر از اقوام‌ من‌ کشته‌ شدند.
اما صرفا درباره‌ی‌ خانواده‌ی‌ شما نبود؟
زمینه‌هایی‌ از دشمنی‌ با سیاهپوستان‌ نیز در نمایش‌ وجود دارد.
فکر می‌کنم‌ بهترین‌ روش‌ برای‌ برگزاری‌ یک‌ یادبود خانوادگی‌ام‌ تلاش‌ برای‌ گفتن‌ چیزهایی‌ است‌ که‌ انسانها را مجبور کند که‌ در دنیای‌ واقعی‌ علیه‌ مصیبت‌ نژادپرستی‌ واکنش‌ نشان‌ دهند.
نمایشنامه‌های‌ شما، مردم‌ را به‌ عمل‌ وا می‌دارند؟
ریگا، آتش‌ افروز است. در عین‌ حال‌ جذاب‌ و ویرانگر هم‌ هست.
همکاری‌ مجدد با مارشال‌ میسن‌ که‌ چهارده‌ سال‌ پیش‌ نمایش‌ “آنطور که‌ هست” را کارگردانی‌ کرد، چه‌ طور بود؟
کار کردن‌ با او مثل‌ رفتن‌ به‌ خانه‌ است. مارشال‌ در دانشگاه‌ ایالت‌ آریزونا تدریس‌ می‌کرد و من‌ این‌ شانس‌ را داشتم‌ که‌ نمایش‌ “آنطور که‌ هست” را در آریزوناتیاتر به‌ روی‌ صحنه‌ ببرم.
از زمان‌ اجرای‌ نمایش‌ “آنطور که‌ هست” فکر می‌کنید چه‌ بر تاتر گذشته‌ است؟
در نیویورک‌ پیدا کردن‌ جای‌ کوچکی‌ برای‌ اجرای‌ تاتر دشوارتر شده‌ است. من‌ کارم‌ را در آف‌ - آف‌ - برادوی‌ و در قهوه‌خانه‌هایی‌ نظیر کافه‌ چینو و لاماما آغاز کردم‌ که‌ راه‌ نتیجه‌ بخش‌تری‌ بود. بدون‌ وابستگی‌ به‌ کمک‌های‌ مالی‌ انجمن‌ها از نظر اقتصادی‌ شکست‌ می‌خورید.
خارج‌ از خط‌ فکری؟
نه، من‌ به‌ خط‌ فکری‌ام‌ خیلی‌ اهمیت‌ می‌دهم. نمایشهای‌ من‌ شاید برای‌ بعضی‌ها لبه‌ی‌ تیغ‌ باشد. اما برای‌ من‌ این‌ وضعیت‌ طبیعی‌ است. نگاه‌ من‌ خیلی‌ اقتصادی‌ است.
آیا از موفقیت‌ نمایشهایی‌ که‌ پیش‌ از شما به‌ این‌ نقطه‌ رسیده‌اند افتخار می‌کنید، مثلا فرشته‌ها در آمریکا؟
بله. احساس‌ می‌کنم‌ که‌ ما بخشی‌ از یک‌ تار و پود نوشتن‌ هستیم، نوشتن‌ آمریکایی. آن‌ موقع‌ نمایش‌ “قلب‌ طبیعی” نوشته‌ی‌ لری‌ کرامر هم‌ بود. من‌ بدون‌ وجود سه‌گانه‌ی‌ ترانه‌ مشعل‌ هاروی‌ فیراستین‌ نمی‌توانستم‌ “آنطور که‌ هست” را بنویسم. قبل‌ از آن‌ هم‌ می‌توانید به‌ کارهای‌ لنفورد ویلسن‌ نگاهی‌ بیندازید و قبل‌تر از آن‌ آثار تنسی‌ ویلیامز را ملاحظه‌ کنید.
چرا نمایشنامه‌ را در لس‌ آنجلس‌ و نه‌ نیویورک‌ به‌ روی‌ صحنه‌ برده‌اید؟
می‌خواهم‌ نمایش‌ را در لس‌ آنجلس‌ به‌ روی‌ صحنه‌ ببرم. همینطور دوست‌ دارم‌ در شیکاگو، سن‌ فرانسیسکو، لندن‌ و برلین‌ و دیگر شهرهای‌ بزرگی‌ اجرا داشته‌ باشم.
تجربه‌تان‌ از نوشتن‌ برای‌ تلویزیون‌ چه‌ طور بود؟
خنده‌دار بود. آن‌ موقع‌ من‌ داشتم‌ روی‌ یک‌ اپرا هم‌ کار می‌کردم‌ و شباهت‌های‌ زیادی‌ بین‌ آن‌ دو وجود داشت. دنیای‌ نمایش‌های‌ مبتذل‌ تلویزیونی‌ با دنیای‌ عظیم‌ اپرا هماهنگ‌ بود!
چه‌ نمایشی‌ برای‌ تلویزیون‌ می‌نوشتید؟
یک‌ زندگی‌ برای‌ زیستن. تمی‌ از ایدز را در نمایش‌ گرفتم‌ و آتش‌ گشودم!
تدریس‌ هم‌ می‌کنید؟
بله، در کالج‌ پورچیس‌ در دانشگاه‌ نیویورک. دارم‌ کمک‌ می‌کنم‌ که‌ یک‌ دپارتمان‌ جدید در زمینه‌ ادبیات‌ نمایشی‌ در آنجا ایجاد کنیم.
کار بعدی‌تان‌ چه‌ خواهد بود؟
دارم‌ روی‌ اپرایی‌ درباره‌ی‌ کشتار جمعی‌ با جان‌ کوریگلیانو کار می‌کنم. لطفا بگذارید مردم‌ بدانند که‌ با اپرایی‌ تجاری‌ و جذاب‌ رو به‌ رو خواهند بود.