گزارشی تحلیلی از مجموعه نمایشنامههای دور تا دور دنیا
”داستان یک پلکان” یک نقطه عطف برای آنتونیو بوئرو بایخو به شمار میآید، برای آن که این اثر از یک نویسنده تازه کار جمهوریخواه و چپگرا یک چهره مطرح میسازد. چنان که با این اثر تبدیل به برجستهترین نمایشنامهنویس مدرن اسپانیای قرن بیستم میشود.
پس از مجموعه نسبتاً موفق کتابهای جیبی”تجربه”، این بار مجموعه”دور تا دور دنیا” با هدف نشر نمایشنامههای ایرانی و خارجی به همت نشر نی و کوشش تینوش نظمجو و مهدی نوید درآمده است.
در اولین حرکت مجموعه”دور تا دور دنیا” سه نمایشنامه”لاموزیکا دومین” اثر مارگریت دوراس و ترجمه تینوش نظمجو، ”داستان یک پلکان” اثر آنتونیو بوئروبایخو و ترجمه پژمان رضایی و”در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید” اثر ژان ـ لوک لاگارس و ترجمه تینوش نظمجو منتشر شده است.
تینوش نظمجو و مهدی نوید در مقدمه این کتابها به نقل ساموئل بکت نوشتهاند:«نمیدانم، این رویاست، شاید رویاست، گمان نمیکنم، بیدار خواهم شد، در سکوت، دیگر نخواهم خوابید، خودم تنها. یا باز هم رویا، رویای یک سکوت، یک سکوت رویایی، پر از زمزمهها، نمیدانم، همهاش کلمات، بیداری هرگز، فقط کلمات، چیز دیگری نیست، باید...»
این مقدمه غیر معمول آن هم از زبان بکت چند وجهی و بسیار مبهم، تاویلهای زیادی را در اختیار علاقهمندان میگذارند تا هر یک بنا بر برداشت شخصی خود درباره این مجموعه قضاوت و پیش داوری کند. شاید این مجموعه نیز بنا بر خواست و میل علاقهمندان تا یک حد مشخصی پیش برد و پس از آن باید منتظر یک اتفاق دیگر بود.
باید در این شرایط دل به همین مجموعه خوش داشت و از آن تا حد امکان به بهرهبرداری مطالعاتی رسید. مطمئناً این مجموعه میتواند در روند نمایشنامهنویسی کشورمان موثر باشد برای آن که آخرین تکنیکها، شیوهها و مباحث روز در این آثار مطرح شدهاند.
جالب این که در بخش ترجمه و تالیف به آثاری بها داده شده که برای اولین بار برای نشر انتخاب شدهاند.
لاموزیکا دومین
دقیقاً بیست سال از”لاموزیکا” تا”لاموزیکا دومین” میگذرد و کمابیش من در طول این سالها این پرده دوم را میطلبیدم.
مارگریت دوراس با بیان مطلب فوق به عنوان مقدمه کتابش میافزاید:«بیست سال است که من صداهای شکسته این پرده دوم را میشنوم، صداهایی شکست خورده از خستگی این شب بیخوابی. زن و مردی که همچنان وحشتزده در این جوانی عشق نخستین باقی میمانند و گاه نویسنده سرانجام چیزی مینویسد.»
زن: اون دوره از زندگیمون بیشتر اوقات تو فکر مرگ بودم. از اون موقع فکر مردن توی من جا گرفت.(مکث) پاریس توی هتل نشسته بودم و داشتم فکر میکردم چه جوری میتونم باهات صحبت کنم. اون مرد وارد هتل شد. یادم نیست اون قبلش پشت بار نشسته بود یا نه، ولی فکر نمیکنم. خیلی زود اومد پیش من، باهام حرف زد، خیلی زود. سر میزم نشست. خیلی زود خیلی دیر شده بود.
مارگریت دوراس 50 دقیقه برای”لاموزیکا” و 100 دقیقه برای”لاموزیکا دومین” در نظر گرفته است. مارگریت دوراس رمان نویس و نمایشنامهنویس و فیلمساز فرانسوی است که از مبدعان”رمان نو” به شمار میآید. او از سال 1956 نمایشنامهنویسی را به طور جدی آغاز کرد. تاثیر سبک رمانهای او در نمایشنامههایش مشهود است.
”پلهای دره گذر سن و اوآز”، ”لاموزیکا”، ”لاموزیکا دومین”،”سینما ادن”، ”کشتی شب” و”عاشق انگلیسی” که درواقع نسخه مدرنتر”پلهای دره گذر سن و اوآز” است، از جمله متنهای مشهور مارگریت دوراس به شمار میآیند.
او بیشتر رمانهایش را برای صحنه بازنویسی کرده و چندین نمایشنامه را به فرانسوی ترجمه کرده است. دوراس در سال 1996 در پاریس دار فانی را وداع گفت.
داستان یک پلکان
”داستان یک پلکان” در اکتبر 1949 در تئاتر اسپانیول شهر مادرید، به کارگردانی کایتانولوکا دتنا و با صحنه آرایی امیلیو بورگس برای اولین بار به صحنه رفت.
درباره آنتونیو بوئرو بایخو میدانیم که در سال 1916 در گوآدالاخارا به دنیا آمد. در سال 1933 با مهاجرت به مادرید در دانشگاه هنرهای زیبای سن فرانسیسکو در رشته نقاشی آغاز به تحصیل کرد، در سال 1936 از تحصیل انصراف داد و به ارتش جمهوری خواهان ملحق شد. پدرش در همین سال تیرباران شد. بایخو در سال 1939 به دلیل”تبانی در شورش” محکوم به مرگ میشود اما با تخفیف مجازات به زندان میافتد و در آن جا با شاعر بزرگ اسپانیا،”میگل ارناندس” رفاقتی صمیمانه برقرار میکند. در سال 1946 نقاشی را رها کرده و به نویسندگی روی میآورد و سه سال بعد جایزه لوپه دوگا را میگیرد.
1958 و 1959 موفق به دریافت جایزه ملی تئاتر میشود. بایخو در سال 1972 در فرهنگستان سلطنتی زبان به جای”آنتونیو رودریگس مولینا” عضو شد. در سال 1986 جایزه سروانتس را از دستان شاه و 1993 مدال افتخار هنرهای زیبا را از سوی شورای وزیران دریافت کرد.
او در سال 1996 موفق به دریافت جایزه ادبیات و ستاره جشنوارههای پاییزی مادرید و در سال 1997 موفق به دریافت مدال افتخار دانشگاه کارلوس سوم در 29 فوریه به دلیل مساعدت در جهت پیشبرد فرهنگ اسپانیا شد. بایخو در سال 2000 در نیمه شب 28 آوریل بر اثر سکته مغزی در یک کلینیک مادرید فوت کرد.
بنا بر نظر پژمان رضایی در موخره کتاب”داستان یک پلکان” در برهه اول آثار بایخو که بین سالهای 1949 تا 1957 نگارش شدهاند، قرار میگیرد. فضاهای بسته و پرداخت رئالیستی داستان از ویژگیهای عمده این دوره است.
”داستان یک پلکان” یک نقطه عطف برای آنتونیو بوئرو بایخو به شمار میآید، برای آن که این اثر از یک نویسنده تازه کار جمهوریخواه و چپگرا یک چهره مطرح میسازد. چنان که با این اثر تبدیل به برجستهترین نمایشنامهنویس مدرن اسپانیای قرن بیستم میشود.
در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید
”ژان لوک لاگاس” نمایشنامهنویس و کارگردان فرانسوی در سال 1957 به دنیا آمد. اولین نمایشنامههایش را در دوره دبیرستان متاثر از آثار”اوژن یونسکو” نوشت. لاگارس در زمان کوتاهی سبک خود را پیدا کرد و به عنوان یکی از مهمترین نمایشنامهنویسان فرانسوی سالهای 80 و 90 میلادی شناخته شد. از جمله شاخصترین نمایشنامههای او میتوان به”خاطرات مبهمی از طاعون”، ”سرزمین دوردست”، ”در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید” اشاره کرد.
در فرانسه از او به عنوان نمایشنامهنویس شاعر یاد میکنند. ژان لوک لاگارس در سال 1995 در سن سی و هشت سالگی در پاریس درگذشت.
تینوش نظمجو برای ترجمه این نمایشنامه به زبان فارسی جایزه”Ambassade de France” را در سال 2004 از آن خود کرد.
آثار بعدی
نشر نی قرار است که مجموعه”دور تا دور دنیا” را با انتشار آثاری مانند محکوم(استیک داگرمن ـ محمدرضا قلیچخانی)، مهمان ناخوانده(اریک امانوئل اشمیت ـ تینوش نظمجو)، سه روایت از زندگی(یاسمینا رضا ـ فرزانه سکوتی)، لحظههایی ارزشمند از یک آلبوم خانوادگی برای رضایت خاطر تو در سالهای دراز پیش رو(نفتالی یاوین ـ شهرام زرگر) و زن همچون میدان نبرد یا پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی(ماتئی ویسنی یک ـ تینوش نظمجو) ادامه دهد.
همچنین از نویسندگان ایرانی آثاری مانند در یک خانواده ایرانی(محسن یلفانی)، تجربههای اخیر(امیررضا کوهستانی) و تک سلولیها(جلال تهرانی) را منتشر کند.