در حال بارگذاری ...
...

سخنرانی داود فتحعلی‌بیگی درباره”نمایش سنتی، تئاتر ملی و اسطوره در ساختار نمایشی”

داود فتحعلی‌بیگی در اولین سمینار پژوهشی تئاتر ملی در تالار شهید آوینی دانشگاه تهران پیرامون نمایش سنتی، تئاتر ملی و اسطوره در ساختار نمایش سخنرانی می‌کند. به گزارش سایت ایران تئاتر، داود فتحعلی‌بیگی در این سمینار ...

داود فتحعلی‌بیگی در اولین سمینار پژوهشی تئاتر ملی در تالار شهید آوینی دانشگاه تهران پیرامون نمایش سنتی، تئاتر ملی و اسطوره در ساختار نمایش سخنرانی می‌کند.
به گزارش سایت ایران تئاتر، داود فتحعلی‌بیگی در این سمینار مقاله‌ای با موضوع نمایش سنتی، تئاتر ملی و نقش اسطوره در ساختار نمایشی ارائه می‌کند که چکیده آن به شرح زیر است:
وقتی صحبت از تئاتر ملی به میان می‌آید، بی اختیار دنبال مشخصه‌های آن می‌گردیم و از خود می‌پرسیم یک تئاتر یا نمایش چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد تا آن را ملی بنامیم و اساساً چه عواملی یک اثر نمایشی را ملی یا غیر ملی می‌کنند. آیا زبان می‌توان به تنهایی شاخصه تئاتر ملی باشد؟
آیا قصه نمایش و رنگ و بوی محلی آدم‌های آن برای ملی اعلام کردن یک اثر کفایت می‌کند؟یا اینکه عوامل دیگری نیز در مجزا نمودن یک اثر نمایشی (گونه نمایشی) با گونه دیگر دخیل هستند؟
آیا گونه‌های مختلف تئاتر و نمایش را باید بر مبنای جهان بیبنی ملت‌ها تقسیم بندی کنیم؟ آیا زیربنای اساطیری دیده‌های نمایشی می توانند معیار تفکیک باشند یا این که ساختار نمایشی و موسیقی و رقص و آواز هم در پیدایش اینگونه گونی موثرند؟ آیا بین تئاتر ملی، یا تئاتر منطقه‌ای و بومی تفاوتی است‌؟ اساساً چه کسی و به چه اعتباری تئاتر ملی را تعریف می‌کند و آیا این تعریف باید مورد قبول همگان واقع شود یا نه؟ و اگر قرار است این تعریف مقبول همگان بیفتد، مبنای آن چیست؟
آیا تقسیمات تئاتر باید برمبنای تمدن‌های کهن اعمال گردد یا اینکه ویژگی‌های منطقه‌ای و بومی نیز در این تقسیمات موثرند؟
آیا بهتر نیست تقسیمات جغرافیایی یا حوزه فرهنگی به جای واژه ملی‌، مشخص کننده تئاتر هر منطقه و کشور باشد؟ مثل تئاتر ژاپنی،ایرانی،هندی،آفریقایی .و... تئاتر ملی هر کشوری باید دارای چه مشخصاتی باشد که آن را از تئاتر ملی(وطنی) کشور دیگر مجزا کند؟
در اغلب اشکال نمایش سنتی‌، ردپای جهان بینی و اساطیر به گونه‌ای است که در پیدایش صورت و قراردادهای نمایشی موثرند به عبارت دیگر ساختارنمایشی اعم ازقرارداد‌های صحنه وبازی وحتی چهره‌آرایی تحت تاثیرجهان بینی و اساطیر به وجود آمده‌اند، لیکن مشخصه‌های یاد شده به تنهایی برای هویت بخشیدن به یک نمایش بومی یا منطقه‌ای و ملی کفایت نمی‌کنند. بلکه لازمه‌ی شناسایی بیشتر و بهتر آثار دراماتیک جهان زبان و موسیقی و رقص نیز هست.
اگر چه وجود و حضور اساطیر در آثار نمایشی می‌تواند ما را به هویت آنها تا حدودی رهنمون گرداند، لیکن تاثیر گذاشتن اساطیر در پیدایش صورت و شکل و قراردادهای اجرا برای تعیین هویت ملی و منطقه ای تئاتر بسیار حائز اهمیت هستند و این مهم بیشتر در مقام مقایسه و شناخت، نمود و جلوه پیدا می‌کند.
گفتنی است داود فتحعلی‌بیگی، از نویسندگان و کارگردانان پیشکسوت تئاتر است که تاکنون آثار نمایشی چون الماس چاقوفروش، سلطان مبدل، میرزاعبدالطمع، عروسک، نمایش ممنوع، عروسی دختر شاه پریون با حاکم ملایر، صاحب منصب عشق، قمری، تعزیه قلعه طائف و پهلوان کچل و اژدها را روی صحنه برده است.