نظرات منتقدان و خبرنگاران عرصه تئاتر درباره مخاطب در گفتگو «نمایش»
اشاره جایگاه نقد در آثار هنری، کاملاً شناخته شده است و همگان به روشنی میدانند که اشاره به راهکاری مناسب برای بهبود آثار و ابعاد هنری آن از وظایف منتقدان و اصحاب مطبوعات است. به سراغ چند نفر از منتقدان و خبرنگاران صحنه ...
اشاره
جایگاه نقد در آثار هنری، کاملاً شناخته شده است و همگان به روشنی میدانند که اشاره به راهکاری مناسب برای بهبود آثار و ابعاد هنری آن از وظایف منتقدان و اصحاب مطبوعات است. به سراغ چند نفر از منتقدان و خبرنگاران صحنه تئاتر رفتهایم تا در مجموعه به نکاتی قابل بررسی و تأمل درباره مخاطبشناسی تئاتر دست پیدا کنیم. نخست سه سؤال ما از آنها و سپس پاسخ ایشان را بخوانید.
1ـ چه کنیم که تماشاگر بیشتری جذب سالنهای نمایش شود؟
2ـ فروش بلیت چه تأثیری به لحاظ کیفی و کمی به روند و رشد تئاتر کشور دارد؟
3ـ رابطه متقابل هنرمند و تماشاگر چگونه باید شکل بگیرد؟
فرشید ابراهیمیان (رییس کانون ملی منتقدان تئاتر)
1ـ هر هنری برای ارتباط با مخاطب باید از ارزشهایی برخوردار باشد. این ارزشهای استتیک، مجموعهای از ارزشهای دیداری، شنیداری و مفهومی است. این ارزشها، مفاهیمی از قبیل مسایل اجتماعی، اخلاقی و ... را شامل میشوند؛ البته هر آنچه که جنبه نمایشی داشته باشد، نیاز دیداری ما را برطرف میسازد؛ اما تئاتر علاوه بر اینها ارزش مفهومی را نیز القا میکند. ما باید به درک ضرورتها نایل شویم و اگر این ضرورتها را ندانیم قادر به ارتباط با تماشاگر نخواهیم شد و در ضمن این ضرورتها باید الویت بندی شوند. در مقاطعی که هنرمندان با این ضرورتها حرکت میکنند با استقبال چشمگیرتر مواجه میشوند.
2ـ بسیار اهمیت دارد. فروش زیاد بلیت، باعث به ابتذال کشیدن اثر نمیشود. در ضمن کسی پولی بابت ابتذال نمیدهد، بلکه پول را بابت چیزی میپردازد که از جنبههای معرفتی برخوردار باشد.
3ـ ارتباط فینفسه صورت میگیرد؛ مانند یک جریان فرهنگی هنری که به شکل سنتی در جامعه وجود دارد و ارتباط تنگاتنگی با مقولاتی همچون پردهخوانی و ... در قدیم داشته و هنوز هم این ارتباط وجود دارد. ارتباط دیگر از طریق برنامهریزیهای فرهنگی جامعه صورت میگیرد؛ یعنی مسئولان یک جامعه با برنامهریزی، ارتباطی بین فرهنگ و جامعه به وجود میآورند که بخشی از آن به تبلیغات بر میگردد؛ و دیگر ارتباط یا تبلیغی است که خود مخاطبان انجام میدهند و به دلیل کیفیت مطلوب، آن کار را به دیگران توصیه میکنند.
نصرالله قادری (عضو کانون ملی منتقدان تئاتر)
1ـ از منظر من مخاطب در سالن تئاتر دو شکل دارد. ما یک مخاطب منفعل و کمّی و یک مخاطب فعال و کیفی داریم. برای جذب مخاطب، کمیت مخاطب مورد توجه در تئاتر نیست، بلکه کیفیت مخاطب مورد توجه است. برای نمونه، آن چیزی را که ما در ایران میشناسیم اگر گروتفسکی 34 مخاطب دارد و اگر روبرت حسین، ده هزار مخاطب در یک شکل و یک شب دارد، مخاطب گروتفسکی بر مخاطب روبرت حسین ارحج است، اما تئاتر هنر عام و مردمی است و باید بتواند تمام مخاطبان را جذب کند، آن هم مخاطب کیفی نه کمی. در نمایش شما با مخاطب کمی سر و کار دارید و در دنیای تئاتر با مخاطب کیفی، ولی اینکه بتوانیم مخاطب را در تئاتر جذب کنیم باید بتوانیم فرهنگ تئاتری را در جامعه ایران نهادینه کنیم. اگر این فرهنگ نهادینه شود مخاطب به تئاتر خواهد آمد.
2ـ تئاتر تنها هنری است که منهای مخاطب، نام هنر را به آن نمیدهیم. تئاتر تنها هنری است که مخاطب در آن میتواند در اجرا تأثیر بگذارد؛ یعنی اجرا را یا ویران کند و یا موفقتر پیش ببرد. بر خلاف دنیای سینماست که مخاطب با فیلم نمیتواند هیچ کاری کند. اما نوع نفس کشیدن مخاطب در سالن تئاتر، نگاه کردن به سالن و حرکتش بر حرکت بازیگر تأثیر میگذارد. در دنیای تئاتر تأثیر مخاطب و هنرمند، یک تأثیر مغناطیسی یا فیزیکی و یا بیرونی است که قابل رویت است و تأثیر دیگر متافیزیکی است که شما در روح مخاطب تأثیر میگذارید و او در روح شما تأثیر میگذارد. این در ماهیت صورت میگیرد، نه در شکل یا بیرون.
3ـ بگویید کدام تئاتر تا بگویم چه تأثیری. اگر نمایش کار کنید، گروه تئاتر حرفهای باشد و این گروه تئاتر، ارتزاقش از طریق گیشه باشد، فروش بلیت چون معیشیت گروه را تعیین میکند حرف اول و آخر را میزند؛ اما اگر تئاتر کار کنید و بخواهید مخاطب داشته باشید به شرطی کارت دعوت به مخاطب ندهند تا مخاطب کمی بیاید در آنجا چون مجبور هست مقداری از معیشت زندگیش را خرج کند و فرهنگ را بخرند و ببینید، آنجا تعداد فروش بلیت تعیین کننده نوع ارتباط شما و علاقه مخاطبان بر اثر شماست که چند پارامتر در این عامل مؤثر است. اول رسانهها و تبلیغات هستند که چگونه شما را ساپورت کنند تا مخاطب با شما آشنا شود و بیاید، دوم خود اثر است که این اثر چقدر مسأله مخاطب را گفته باشد. سوم درک مخاطب از عصری بودن اثر است. ممکن است شما اثری را که به روی صحنه میآورید، اثر درستی باشد و پاسخ به عصر بدهد؛ اما مخاطب به دلیل مشکلات و معضلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نتواند با شما ارتباط برقرار کند و وقتی چنین اتفاقی نیفتد، تئاتر هنری است که مخاطب برای شما مخاطب میآورد و مخاطب اگر بیاید و این ارتباط صورت نگیرد، تبلیغات منفی میکند و شما مخاطبتان را از دست میدهید. از این ساحت فروش بلیت میتواند برای ما (گروه تئاتری) تعیین کننده باشد که چقدر توانستهایم مخاطب را جذب کنیم، آن هم مخاطب کیفی را.
چیستا یثربی (عضو کانون ملی منتقدان تئاتر)
1ـ راهکارهای زیادی وجود دارد. اول از همه اینکه آثار خیلی بهتر را به روی صحنه ببریم تا علاوه بر داشتن لایههای پنهان، مخاطب عام را نیز جذب خود کنند؛ البته کارها نباید به گونهای باشد که مخاطب عام فکر کند که به علت روشنفکری اثر، نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند و احساس کم شعوری کند. در ضمن کارها باید مانند کارهای جهانی در زیر بافت، متفکران و در رو بافت، تماشاگر عام را به خود جذب کند. از دیگر راهکارها اینکه ما هفتههای مختلف تئاتری داشته باشیم تا به بهانههای مختلف، مردم را جذب تئاتر کنیم. صدا و سیما هم نقش بسیار مهمی در این امر دارد و تنها به یک بیلبرد نمیتوان اکتفا کرد. آخرین راهکار اینکه ما نباید به فکر زیاد کردن تعداد مخاطب باشیم؛ چون این کار بسیار سادهای است. نکته مهم، کیفیت تماشاگران است.
2ـ مسلماً ضروری است؛ چون هر کاری که رایگان باشد، ارزش خودش را از دست میدهد. بهتر است تخفیفهایی در این زمینه باشد و قیمت تا آنجا که ممکن است در سطح یک خانواده متوسط در نظر گرفته شود.
3ـ از عشق و علاقه مشترکشان به مقوله فرهنگ؛ چون هر دوی آنها فکر میکنند. فرهنگ، غذای روح است و هر کس برای طرف مقابلش احترام قایل خواهد بود؛ هنرمند برای تماشاگری که ساعتها در پشت سالن در هوای سرد و گرم میایستد و تماشاگر برای هنرمندی که سالها با پایمردی در این عرصه فعالیت میکند.
صمد چینی فروشان (عضو کانون ملی منتقدان)
1ـ باید با قواعد علمی و صحیح نمایش و اجرای نمایش برای مخاطب آشنا بود که در این باره احساسات و عواطف، کلید اول راه است.
2ـ از طریق اثر هنری، شیوه درست ارایه اثر و نیز رعایت اصول صحیح نمایش است که میتوان مخاطب را به اثر و هنر متصل و ارتباطی برقرار کرد. به علاوه اینکه هنر نمایش مستقیم زندگی و دغدغههای مخاطب سر و کار دارد. قطع ارتباط با این واقعیت در اثر هنری میتواند ارتباط هنر و مخاطب را از صد به صفر بکشاند.
3ـ تئاتری پایدار است و میتواند با مردم ارتباط برقرار کند که مردم حامی آن باشند. تئاتری که رایگان عرضه میشود دغدغه فروش و یا دغدغه ارتباط با مخاطب را ندارد. در هیچ جای دنیا تئاتر بدون دغدغه مخاطب، فروش بلیت و بدون صرف هزینه از سمت مخاطب پایدار نمیماند. بخشی از تئاتر، صنعت است که متأسفانه در کشور ما فراموش شده است.
دکتر محمد حسین ناصربخت (عضو کانون ملی منتقدان)
1ـ برای جذب مخاطب به تئاتر ابتدا باید پایگاههای اجرای نمایشی را گسترش داد. امکانات فعلی تئاتر کشور مربوط به 27 سال پیش است یعنی دورانی که جمعیت کشور نصف جمعیت حاضر بود و در این سالها نیز سالن و فضای تئاتری مناسب ساخته شده است. ضمناً تئاتر را باید به مدارس برد و تماشاگر آن را بدین گونه تربیت کرد. اما این اقدامات لازم برای جذب مخاطب تنها هنگامی مؤثر خواهد بود که امکان اجرای انواع نمایشها نیز به وجود آید و بدین ترتیب یک مدیر تئاتری بتواند برنامههای سالن خود را با توجه به خواستهای گوناگون مخاطبین طراحی نماید یعنی جا برای عرضه هر گونه نظر و عملی در عرصه تئاتر فراهم باشد.
2ـ در شرایط سالم و مهیا برای اجرای عمومی نمایشهایی با موضوعات گوناگون و روشهای گوناگون هنری بدون شک عکسالعمل تماشاگران محکی خواهد بود برای هنرمند. البته نه در شرایط فعلی تئاتر ما که اساساً امکانات محدود اجازه چنین آزمایشهایی را نمیدهد و تئاتر به ویژه در مجموعه تئاتر شهر بیشتر برای تئاتریها نمایش داده میشود.
3ـ برجستهترین تأثیر فروش و خرید بلیت برای نمایش تأثیر روانی آن است بر مخاطب و هنرمند. بدون شک مخاطب خریدار بلیط در مقابل کالایی که به او عرضه میشود عکسالعمل واقعیتری نشان خواهد داد و همچنین هنرمند نیز وقتی کار او با این روش محک بخورد حس مسئولیت بیشتری خواهد داشت اما این اتفاقات در جایی رخ خواهد داد که امکان فعالیت آزادانه و اجرای به هنگام وجود داشته باشد نه وقتی که برای یک اجرا حداقل باید یک سال در نوبت باشی و توانایی حفظ گروه نمایش نداشته باشی.
افشین خورشید باختری (منتقد ـ کانون ملی منتقدان تئاتر)
1ـ تئاتر باید تبدیل به نیاز شود. تاکنون که اینطور نشده و مردم هم وقتی را صرف تئاتر نمیکنند و کمتر کاری هم در جهت گسترش تئاتر کشور نشده است. بایستی در ابتدا فرهنگ تئاتر نشر پیدا کند و بعد اینکه کارها متنوعتر شوند تا هر کس متناسب با سلیقه خود از کارها دیدن کند و هر تئاتری که انجام میشود باید عناصر آن در جای خودش قرار گیرد.
2ـ فروش بلیت هیچ تأثیری ندارد و از نظر کمی هم پاسخگو نیست؛ چون اگر بلیت گرانتر شود مردم قدرت خرید آن را ندارند و ارزان هم شود، ارزش کار از بین میرود.
3ـ این ارتباط در هر هنری وجود دارد و دو سویه است و این رابطه با هر چیزی میتواند شکل بگیرد؛ مانند خندیدن تماشاگر از اتفاقی که در روی صحنه میافتد تا مواردی دیگر.
حسن پارسایی (منتقد تئاتر)
1ـ قضیه کاملاً روشن است. اول اینکه فکر کنیم که تئاتر چگونه میتواند در جامعه ما جلوه پیدا کند و این بر میگردد به اینکه تئاتر را باید در سالنهای مختلف به اجرا گذاریم. این امر مستلزم این است که ما سالنهای مختلفی در مراکز مختلف داشته باشیم. باید در مناطق چندگانه تهران متناسب با جمعیت هر منطقه، سالن تئاتر داشته باشیم. مسآله دیگر به این بر میگردد که ما تئاتر را به دورههای دبستان، دبیرستان و ... بکشانیم. حداقل دبیرستانها دارای سالن مستقل تئاتر باشند. این امر موجب میشود تا بچهها از دوران نوجوانی با تئاتر آشنا شوند و در هر مدرسهای یا مدرس تئاتری باشد یا کارشناس تئاتری را از بیرون برای آموزش بیاورند. به طوری که شاهد هستیم، آنهایی که امروزه به جایی رسیدهاند از دوران دبیرستان و یا حتی قبلتر تئاتر را شروع کردهاند. برای تحقق این امر پای آموزش و پرورش به میان کشیده میشود و آموزش و پرورش هم نباید این مسأله را به صورت کلیشهای در برنامه خودش قرار دهد. دیگر مسألهای که زمینه جذب مخاطب را فراهم میکند رسانهها از قبیل روزنامه، رادیو و ... است که با اختصاص بخشی از برنامههای خود به تئاتر کمک شایانی در این زمینه میکند و آخرین نکتهای که به نظرم میرسد، تئاترهای خیابانی است که بسیار حائز اهمیت است. در تمامی این مواردی که اشاره کردم، زمینه اقتصادی حرف اول را میزند.
2ـ تئاتر تا حضور عینی پیدا نکند و عملاً اجرا نشود، نمیتوانیم به این فکر کنیم که روی مخاطب خودش تأثیر داشته باشد. شرط اول آن، اجرای تئاتر در سالنهای زیاد است. فاکتورهایی در این امر دخیل است از جمله انتخاب نمایشهایی که اجرا میشوند. زمانی که هنرمند برای دل خودش کار میکند، ارتباطی یک سویه ایجاد میشود. او باید خواستههای انسانی، فرهنگی، سیاسی و ... جامعه را در نظر بگیرد و بداند که در چه جامعهای زندگی میکند. در صورت شناسایی نیازهای جامعه و انتخاب نمایشنامهای متناسب با آن، ارتباطی دو سویه را ایجاد میکند و میتواند به دل مردم راه پیدا کند و رابطه یک سویه را به رابطه دو سویه تبدیل کند. مردم نیز با حضور خود در سالنها روی کار هنرمند تأثیر میگذارند و هنرمند تشویق میشود.
3ـ بودجه و اقتصاد عامل اصلی رونق تئاتر است و در صورت فقدان آن امکان کاری نداریم. این قضیه مستقیماً با گیشه ارتباط پیدا میکند که جنبه کمی در آن مطرح است. از نظر کیفی بسته به هنرمند است و مقداری از آن به گیشه بر میگردد. گاهی اوقات این موضوع کمی و کیفی همزمان میشود و این در صورتی است که ما در جامعهای با فرهنگ زندگی میکنیم و مردم تئاتر را میشناسند. در نتیجه هنرمند نمیتواند هنر غیر راستینی را به مردم ارایه دهد. گاهی اوقات هم موضوع کمی و کیفی از هم جدا است، مانند اینکه ما در جامعهای زندگی کنیم که مردم زیاد با فرهنگ نباشند که در این صورت به کارهای بازاری و مدرسهای رو میآورند. علل بیرونی مسأله کمی و کیفی در جامعه است که تا چه حد به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ارتقاء پیدا کرده است و گرنه صرفاً گیشه نمیتواند به لحاظ کیفی تضمین محسوب شود اما به لحاظ کمی جوابگو است.
بابک فرجی (منتقد تئاتر)
1ـ در وهله اول، احترام به او و دوم قبول خواستههای ایشان. مخاطب امروز به هیچوجه، تحمل دیدن کارهای طولانی، تکراری و جبهه گرفته را ندارد. برای او باید همواره آثار بیطرف، کوتاه و البته دارای قصه را مدنظر قرار دارد و این مهم از راههای جذب مخاطب است.
2ـ توجه هنرمند به خواستههای مخاطب، خود به خود بر روی مخاطب و آمدنش به سالن نمایش ـ در حّد انبوه ـ مؤثر است. در حال حاضر روزنامهنگارم؛ اما اگر روزی کار تئاتر کنم؛ البته که دوست دارم با استقبال مخاطب روبهرو شوم. کیفیت را هنرمند تعیین میکند و کمیت را دولت. توجه کنیم که تئاتر، فرهنگ به علاوة هنر است و الزاماً باید با حمایت دولت همراه شود. فروش بلیت تعیین کننده کیفیت یا کمیت نیست، بلکه این فقط کیفیت است که فروش را تضمین میکند.
امیرحسین بهبهانی نیا (منتقد ـ روزنامه شرق)
1ـ از گذشته همواره تئاتر مخاطبان خاص خودش را که بیشتر از قشر روشنفکر بودهاند، مدنظر داشته است و به این دلیل و به مرور زمان، این هنر تبدیل به هنر گروه خاص شده است. برای جذب مخاطب، دو راه را میتوان متصور شد. روش اول که این اواخر هم در بعضی از تئاترهای حرفهای دیده شد و نتیجه بخش هم بود، این است که با سطحینگری و حرکت به سوی ابتذال، تماشاگر را به هر زور و ترفندی به سالن بکشانیم که با این کار به مرگ تئاتر نزدیک خواهیم شد. روش دوم فرهنگسازی است. برای این کار بهتر است که گردانندگان تئاتر با شناخت درست جامعه و معضلاتش و با جهانبینی مناسب، نمایشهایی را تدارک ببینند که بتواند با نقاط و نکات جذاب؛ ولی در سطح عالی و درست این هنر به بازتاب مسایل مردم بپردازند. تماشاگر اگر احساس نزدیکی کند، بیشک به سمت این هنر و تماشای آن حرکت خواهد کرد.
2ـ مطمئناً مسایل مالی بخش اساسی زندگی همه هنرمندان و گردانندگان تئاتر را تشکیل میدهد و اگر هنرمند از بند غم نان رها شود، مجال بیشتر و بهتری برای عرضه کارهایش مییابد.
3ـ اگر منظور در صحنه تئاتر باشد بیشک میدانیم تئاتر بیپردهترین هنر در مقابل مخاطب است و به قول گروتفسکی تئاتر؛ یعنی ارتباط تماشاگر و بازیگر و به این ترتیب بزرگترین اتفاق یک نمایش همین ارتباط تنگاتنگ است.
مریم رضا زاده (خبرنگار ـ ایسنا)
1ـ قطعاً باید کیفیت نمایشها را بالا برد و تبلیغات را هم در سطح وسیعتری اجرا کرد.
2ـ فکر نمیکنم خیلی مؤثر باشد؛ چون نمایشهای خوب، ناخود آگاه مخاطب خود را پیدا میکنند و از طرفی تئاتر ما یک تئاتر دولتی است و بهای بلیت در تئاتر خصوصی اهمیت دارد.
3ـ این رابطه از طریق خود نمایش باید ایجاد شود.
نداآل طیب (خبرنگار ـ ایسنا)
1ـ نمایشهای خوب اجرا شوند و تبلیغات گسترده انجام شود.
2ـ فروش بلیتها به این شکل چندان تأثیری ندارد. فروش بلیت زمانی نقش خیلی مؤثری دارد که تئاتر خصوصی شده باشد؛ اما درباره تئاتر دولتی چندان تأثیرگذار نخواهد بود.
3ـ زمانی میتوان تأثیر متقابل داشت که راه گفتگو باز باشد و تئاتر خوب، میتواند در ایجاد این رابطه مؤثر باشد و بعد از آن هم باید آثار به شکل علمی و درست و بدون غرضورزی نقد شوند.
محمد رضا سلطانی نژاد (خبرنگار ـ مجله بازیگری)
1ـ برای شروع کار، تبلیغات تأثیر بسزایی دارد و در وهله دوم باید کار خوب ارایه داد که خود بهترین تبلیغات برای گسترش تئاتر است.
2ـ ارایه بلیت و قیمت آن باید به گونهای باشد که عموم مردم، توانایی خرید آن را داشته باشند. در صورتی که به رغم کیفیت پایین کارها، قیمت بلیتها بالاست و این باعث شده تا اکثر بینندگان تئاتر در تهران، هنرمندان و خانوادهشان و دانشجویان این رشته باشند که به نوعی به این هنر گره خوردهاند.
3ـ اگر دو مورد قبل رعایت شود، این تأثیر در بالاترین حّد خود شکل خواهد گرفت. بدین صورت که با ارایه کار خوب که هدف مشخصی را دنبال میکند، تماشاچی برای درک این هدف ترغیب خواهد شد. زمانی تماشاگر ما یک کار خوب را ببیند در پایان کار، درگیری فکری او برای رسیدن به این هدف آغاز میشود. هنگامی که به چنین درکی از نمایش و تئاتر برسد به طور خودکار ارتباط بین هنرمند و تماشاگر برقرار شده است.
بهار سعوه (خبرنگار صحنه)
1ـ تئاتر خوب بر اساس نشانههای درونی درام، خود بهترین تبلیغ برای جذب مخاطب است؛ گر چه عوامل دیگر نیز دخیل میباشند؛ مثل تبلیغات رسانهای، مطبوعات و ...
2ـ قطعاً همانند سینما و دیگر مجموعههای هنری که برای جذب مخاطب تلاش میکنند؛ ولی در مجموعه تئاتر تأثیری ندارد.
3ـ زمانی که از سالن بیرون میآیند؛ زمانی که کار خوب باشد. این روزها کمتر تأثیر متقابلی دارد.