یادداشتی بر نمایش «پسر نیل» به کارگردانی ناصر آویژه
وقتی لطفِ حق شامل تئاترِ کودک و نوجوان میشود
نمایشنامه گیتا داودی همچون یک هرم مصری، سه ضلع هیجان، اندوه و شادی را در خود دارد و خوشبختانه از هر کدام به میزان لازم. نویسنده هرگز نکته و موضوعی را در نمایش بیش از حد بزرگنمایی نکرده است. شخصیتها پرداختی درست و منطقی دارند و علاوه بر اینکه برای کودکان و نوجوانان به لحاظ رفتار و گفتار نمایشی جذاباند، از ابعاد آموزشهای اخلاقی، دینی و اجتماعی نیز برخوردارند. متن «پسر نیل» سرشار از نکتههایی است که میتواند ذهن نوجوانان را درگیر کند و آنها را به مطالعه و پژوهش وا دارد، و چه خوب که داودی در هر دو دنیای معاصر و عصر باستان، مشکلاتی را که اغلب بچهها با آنها درگیرند، در روند قصه گنجانده تا تماشاگران کم سن و سال نمایش در مواجهه با موضوعهایی مانند اجارهنشینی، بیرونقی کسبوکار پدر و درک شرایط، بیماری برادر کوچکتر، کنترل خشم در سنین کودکی، مهرورزی به انسانها و حیوانها و از همه مهمتر شکرگزاری خداوند و رابطه عاطفی و معصومانه با او، الگوی مناسبی در ذهن داشته باشند.
احمدرضا حجارزاده
حالا میتوان تمام و کمال از تئاتر نوجوان حرف زد و از آن دفاع کرد، چون یک اتفاق فرخنده این روزها آبرویی مضاعف برای تئاتر نوجوان خریده است. ناصر آویژه با اجرای نمایش «پسر نیل» ثابت کرد اگر در تولید نمایش کودک و نوجوان، به متن و ایده و کارگردانی اهمیت بدهیم، با نتیجه درخشانی روبهرو خواهیم شد.
«پسر نیل» نمایشی است که میتوان تماشای آن را به هر کودک و نوجوان و حتی بزرگسالی توصیه کرد. نخستین ویژگی آن، متن خوب است؛ نمایشنامهای به دور از هرگونه شعار و زیادهگویی یا افتادن در دام پیچیدگیهای کلامی و اجرایی در فرم و فضای اثر. قصه بر مبنای یک سفر ذهنی پیش میرود. مریم هنگام خواندن شعر «لطف حق» سروده پروین اعتصامی در کتاب درسیاش، با عروسک چوبی خود از ماجرای کودکی پرفراز و نشیب حضرت موسی (ع) میگوید و در سفری خیالانگیز به زمانِ حکومت فرعون میرود تا شاهد و راوی حال و روز موسای کوچک باشد.
نمایشنامه گیتا داودی همچون یک هرم مصری، سه ضلع هیجان، اندوه و شادی را در خود دارد و خوشبختانه از هر کدام به میزان لازم. نویسنده هرگز نکته و موضوعی را در نمایش بیش از حد بزرگنمایی نکرده است. شخصیتها پرداختی درست و منطقی دارند و علاوه بر اینکه برای کودکان و نوجوانان به لحاظ رفتار و گفتار نمایشی جذاباند، از ابعاد آموزشهای اخلاقی، دینی و اجتماعی نیز برخوردارند. متن «پسر نیل» سرشار از نکتههایی است که میتواند ذهن نوجوانان را درگیر کند و آنها را به مطالعه و پژوهش وا دارد، و چه خوب که داودی در هر دو دنیای معاصر و عصر باستان، مشکلاتی را که اغلب بچهها با آنها درگیرند، در روند قصه گنجانده تا تماشاگران کم سن و سال نمایش در مواجهه با موضوعهایی مانند اجارهنشینی، بیرونقی کسبوکار پدر و درک شرایط، بیماری برادر کوچکتر، کنترل خشم در سنین کودکی، مهرورزی به انسانها و حیوانها و از همه مهمتر شکرگزاری خداوند و رابطه عاطفی و معصومانه با او، الگوی مناسبی در ذهن داشته باشند. به خاطر بیاورید دیالوگ مریم را در صحنه آغازین نمایش که در توصیف بامزه و کودکانهاش از اوضاع نابهسامان اقتصادی خانه، به عروسکش میگوید «یخچال ما یه مدته رفته مرخصی!»، یا در بخش زندگی موسی، راهکار او برای دور کردن از خشم، تاثیری عمیق و ماندگار در مخاطب خاص نمایش دارد.
امتیاز ویژه نمایش، به غیر از متن، کارگردانی بیعیب و نقص و خلاقانه ناصر آویژه است. تجربه سالها حضور حرفهای در عرصه نمایش کودک و نوجوان، به خوبی در کارگردانی «پسر نیل» هویداست. انتخاب رنگهای شاد و گرم و مناسب برای دکور و لباسها، بازیگران کارآزموده و آشنا به جنس بازی آثار کودکانه، کاربرد موسیقی و ترانههای شنیدنی و پایانبندی شیرین و دوستداشتنی نمایش، همه نشان از تسلط آویژه بر فن کارگردانی و خلاقیت او در اجرای صحنهها دارد. صحنههای نمایش بهخصوص در بخش سفر تاریخی مریم، لحظههایی تماشایی از کودکی حضرت موسی (ع) و دوران حکومت فرعون هستند؛ صحنههایی که در عین وفاداری به حقایقنگاری تاریخی، با زبانی متناسب با روحیه و فهم و درک کودکان و نوجوانان روایت و اجرا شدهاند. برای نمونه میتوان یاد کرد از صحنههای ویولننوازی مریم در خانه و هماهنگیاش با آواز گنجشکها، سپردن موسی به رود نیل توسط مادرش، کشتن نوزادان پسر در مصر به دستور فرعون، برگزاری جشن و جادوگری در بارگاه فرعون برای سرگرمی او. از اینرو باید گفت نمایش «پسر نیل» به لحاظ دیداری و شنیداری، هیچ کم ندارد و به قدر کفایت غنی است.
آویژه در ساختار اجرایی اثر و کارگردانی، از تمثیلهای نمایش ایرانی هم بهره درستی برده است. از جمله کاربرد حوض خانه مریم به عنوان استعارهای از رود نیل، همانگونه که در تعزیه، تشت آب نمادی از رود فرات است. از دیگر ویژگیهای مهم و موثر در کیفیت نمایش، هماهنگی و یکدستی بازیگران در خلق نقشها و موقعیتها و همینطور نظم و یکپارچگی در اجرای حرکتهای موزون بازیگران فرعی است. بازیهای علیرضا ناصحی، حسین مزینانی، مریم آشوری، مریم اکبری و قاسم انصاریفرد در نقشهای اصلی بسیار قابل ستایش است. ضمن اینکه نوید اکبریمبارکه و امین میرزاباقری در نقشهای کوتاه خود از همبازیهای خود عقب نماندهاند. اما بازیهای خیرکننده و تحسینبرانگیز «پسر نیل» را باید از آنِ رها آویژه، کیمیا حسینی و آرش حسنی ـ بازیگران کودک نمایش ـ دانست که با تمام توان و احساسشان به شایستگی در نقشهای خود ظاهر شدهاند تا کمبود بازیگر کودک در فضای نمایشی امروز کشور حس نشود.
صحنه پایانبندی نمایش، از درخشانترین لحظههای کار است. استفاده از نور سیار روی شخصیت مریم و ورود سایر بازیگران در حال خواندن ترانه پایانی، ماندگاریِ شور و حال نمایش را بر روح و روان مخاطب تضمین میکند، و چه خوب و لذتبخش که کارگردان هم در کنار بازیگران روی صحنه میآید و با آنها همآواز میشود.
نمایش «پسر نیل» را بیاغراق میتوان لطفی از سوی خداوند دانست که شامل حال تئاتر کودک و نوجوان شده، بلکه اینگونه خداوندی که همه چیز را میبیند، صدای فرشتههای زمینیاش را به گوش متولیان فرهنگ و هنر این دیار برساند و نور امیدی بر تئاتر کودک و نوجوان بتابد. به امید آن روز.