در حال بارگذاری ...
...

آتنا کژول: تئاتر دغدغه بخش کوچکی از جامعه لهستان است

آتنا کژول: تئاتر دغدغه بخش کوچکی از جامعه لهستان است

میزگرد منتقدان با عنوان «نقش رسانه‌های مختلف در ارتباط با منتقدان آن‌ها» با حضور منوچهر اکبرلو، محمدحسین ناصربخت، ویتولت مروزک، پاتریسا وانات و آتنا کژول در سالن مشاهیر مجموعه تئاترشهر برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سایت ایران تئاتر، هم‌زمان با برگزاری هفته تئاتر لهستان در ایران، فرصتی فراهم شد که برای نخستین بار منتقدان تئاتر ایران و لهستان در کنار همدیگر بنشینند و از دغدغه‌های مشترک خود در خصوص وضعیت تئاتر و نقد تئاتر در دو  کشور سخن بگویند.

در ابتدای میزگرد ویتولت مروزک، یکی از منتقدان تئاتر لهستان، گفت: در لهستان نوع خاصی از تئاتر از تلویزیون پخش می‌شود که با عنوان تله‌تئاتر معروف است. تله‌تئاتر در لهستان الزاما به تئاترهای تلویزیونی گفته نمی‌شود و برخی از این تئاترها در واقع هنگام اجرا در صحنه تئاتر فیلمبرداری می‌شوند و فیلم آن پس از تدوین از تلویزیون پخش می‌شود.

او افزود: البته از سال 1960 نوع دیگری از تله‌تئاتر در لهستان رواج پیدا کرده که این پروژه هر سال شامل 10 نمایش می‌شود و هم‌زمان با اجرای نمایش، به صورت زنده این نمایش از تلویزیون در سراسر کشور پخش می‌شود. این گونه تله‌تئاترها در لهستان محبوب هستند.

مروزک خاطر نشان کرد: با این که در جهان لهستان را با تئاتر می‌شناسند، اما تنها هشت درصد لهستانی‌ها به تماشای تئاتر می‌نشینند و این اتفاق خوشایندی نیست.

در ادامه، آنتا کژول با بیان این مطلب که خیلی کم پیش می‌آید که در لهستان اخبار تئاتر در صدر اخبار قرار گیرند و در صفحه نخست روزنامه‌ها منتشر شوند، گفت: در رسانه‌های لهستان بیش‌تر حواشی تئاتر مورد استقبال قرار می‌گیرد و در کنار آن منتقدانی در لهستان فعالیت می‌کنند که از منظر سیاسی با نمایش‌ها برخورد می‌کنند و با دید سیاسی که دارند گاه بدون آن که نمایشی را ببینند درباره آن می‌نویسند. تئاتر در لهستان دغدغه بخش کوچکی از جامعه را تشکیل می‌دهد.

پاتریسا وانات هم با بیان این مطلب که در لهستان بازیگری که تنها در عرصه تئاتر فعالیت می‌کند کم‌تر به شهرت می‌رسد، گفت: در لهستان کم پیش می‌آید که بازیگران تئاتر به شهرت برسند و اگر بازیگر تئاتری به شهرت برسد این موضوع را مدیون بازی در فیلم و سریال است.

در ادامه، ناصربخت با بیان این که تئاتر در ایران از پیشینه دیرینه‌ای برخوردار است، گفت: اما تاریخچه تئاتری که از اروپا وارد ایران شد، از قدمت دیرینه‌ای برخوردار نیست و این تئاتر هم‌زمان با ورود به ایران نقد و شیوه‌های نقد را با خود ارمغان آورد. یکی از مهم‌ترین دلایلی که روشنفکران ایرانی تئاتر اروپایی را وارد ایران کردند ویژگی انتقادی آن بود.

او افزود: درابتدا رابطه نمایشنامه‌نویسان و منتقدان تئاتر با هم خوب بود اما به مرور از یکدیگر فاصله گرفتند و نقد به عنوان فعالیتی تخصصی در نشریات مطرح شد.

این پژوهشگر با بیان این مطلب که سهم تئاتر در تلویزیون ایران بسیار کم‌رنگ است، گفت: از زمان تاسیس تلویزیون در ایران تله‌تئاتر هم از این رسانه پخش می‌شود اما ما هنوز شیوه پخش تئاتر به صورت زنده همان گونه که در لهستان رواج دارد را در ایران شاهد نیستیم و در رسانه ملی تنها یک برنامه نقد تئاتر پخش می‌شود که اجرای آن را نیز منوچهر اکبرلو برعهده دارد.

به گفته ناصربخت، برنامه تئاتر در ایران بیش‌تر مختص تهران است و امروزه بیش‌ترین نقدها درباره تئاتر در رسانه‌های مجازی منتشر می‌شود و سهم رسانه‌های مکتوب قابل مقایسه با سایت‌ها نیست.

او افزود: با رواج سایت‌ها و رسانه‌های مجازی عدالت در زمینه نقد تئاتر در کشور ما رواج پیدا کرد و در شرایط کنونی درباره بیش‌تر تئاترهایی که روی صحنه می‌رود نقد نوشته می‌شود. در رسانه‌های مکتوب و سایت‌های وابسته به نهادهای مختلف و گروه‌های سیاسی همواره خط مشی رسانه بر نقدهایی که منتشر می‌شود تاثیر می‌گذارد و همین امر گاه با انتقاد جامعه تئاتری روبه‌رو می‌شود.

در ادامه منوچهر اکبرلو درباره تاثیر رسانه‌های مکتوب و رسانه‌های مجازی در نقد تئاتر در ایران سخن گفت.

او گفت: دسترسی به رسانه‌های مجازی بسیار راحت است و همین امر موجب شده که در این رسانه‌ها فرصت جدیدی برای انتشار مطلب درباره همه نمایش‌ها فراهم شود. گستردگی و دسترسی آسان به رسانه البته زمینه این را به‌وجود آورد که هر فردی بتواند درباره نمایش‌هایی که روی صحنه می‌روند، بنویسد و نقد و نظرها تنها مختص به گروه خاصی نباشد.

به گفته اکبرلو، تا پیش از گسترش رسانه‌های مجازی منتقدان نظرات خود را در قالب یادداشت و مقاله در نشریات منتشر می‌کردند و شاید مدت‌ها طول می‌کشید که بازخورد آن را ببینند، اما امروز اینترنت این امکان را فراهم کرده که منتقدان در همان لحظه که نقد خود را منتشر می‌کنند بازخورد آن را ببینند و مطالب‌شان از سوی طیف گسترده‌تری خوانده شود.

او در ادامه درباره تاثیر تلویزیون ایران بر تئاتر گفت: بیش‌تر منتقدان معتقدند که رسانه ملی نمی‌تواند سهمی در افزایش تعداد مخاطبان تئاتر داشته باشد اما می‌تواند سلیقه آن‌ها را ارتقا دهد.

اکبرلو در بخش دیگر سخنانش درباره نقش بازیگران در جلب مردم به تئاتر دیدن گفت: فکر می‌کنم امروز در تمام دنیا با چنین معضلی روبه‌رو شده‌ایم که مردم در عرصه تئاتر بیش‌تر به تماشای نمایش‌هایی که بازیگران سینما و تلویزیون در آن‌ها ایفای نقش می‌کنند، می‌نشینند و این تنها مشکل ما در ایران یا لهستان نیست.

او در بخش پایانی سخنانش گفت: به نظرم منتقدان نباید نسبت به رسانه‌های مجازی گارد داشته باشند و باید از این امکانات به نفع تئاتر استفاده کنند و در بیان نظرات و نقدهای خود به کوتاه و ساده‌نویسی روی بیاورند و به جای شاخ و برگ دادن به نوشته خود زود به سراغ اصل مطلب بروند.

در ادامه آنتا کژول با اشاره به دسترسی به اینترنت و تبعات آن برای تئاتر گفت: امروز دسترسی آسان به سایت‌ها موجب شده که درباره هر نمایشی از سوی هر فردی چه متخصص و غیر متخصص مطلب منتشر شود و این موضوع برای تئاتر بسیار خطرناک است و به مرور موجب می‌شود که بازار نقد نابود شود.

او افزود: در کشورهای اروپای غربی و لهستان فضای کمی برای نقد در حوزه تئاتر و سینما وجود دارد و وقتی قرار است فیلمی اکران شود روی پوستر آن به جای آن که همچون گذشته جملات کوتاهی درباره آن فیلم نوشته شود به گذاشتن ستاره اکتفا می‌کنند و هر ستاره نمایان‌گر جوایزی است که آن فیلم در جشنواره‌های مختلف از آن خود کرده است.

در ادامه، ناصربخت با بیان این مطلب که تئاتر همواره در ایران نخبه‌گرا بوده، گفت: اظهار نظر درباره تئاتر کار هر کسی نیست و هدف منتقدان از نوشتن درباره تئاتر ایجاد فضای جدید برای بهبود وضیعت تئاتر کشور است. من با تجربه‌ای که از نوشتن درباره تئاتر دارم دریافتم که برای کارگردان‌ها و اهالی تئاتر نظر منتقدان مهم است و اگر نقدی درست و علمی نوشته شود حتما تاثیرش را بر روند کاری یک کارگردان و سایر عوامل تئاتر خواهد گذاشت.