میزگرد تئاتر ملی با حضور یدالله آقاعباسی، حسین مسافرآستانه و عظیم موسوی
تئاتر زبان جهانی و مشترک است که حرف واحدی را برای همگان میزند. تئاتر مثل شعر هر دوره شکل آن دوره را میگیرد. اگر در هر دوره هنر شکل زمانه خودش را بگیرد هنر ملی داریم
رضا آشفته:
یدالله آقاعباسی، مترجم و استاد دانشگاه باهنر کرمان در میزگرد پژوهشی تئاتر ملی روز چهارشنبه هفته گذشته گفت:«در ابتدا باید به داشتن تئاتر امیدوارم باشیم تا بعد بتوانیم درباره تئاتر ملی صحبت کنیم. اگر قرار باشد که سمینار پژوهشی با استقبال روبرو نشود، نشان از بی توجهی دیگران به موضوع”تئاتر ملی” دارد بنابراین باید ضرورت آن احساس شود تا استقبال هم همراه آن باشد.»
وی با اشاره به تجربه آگوستو بوال در مردمی کردن تئاتر که ریشه در آئینها و مناسک یونان باستان دارد، گفت:«ما در مناطق زلزله زده بم با گروهی از جوانانهای تحصیل کرده تئاتری، به شیوه نمایش خلاق موفق شدیم دانشآموزان زلزله زده را در نمایشهایمان مشارکت بدهیم. این طرح با رقم دو میلیون تومان بازتاب خوبی در برداشت.»
این استاد دانشگاه با انتقاد از نظام آموزشی تئاتر در دانشگاهها گفت:«فارغ التحصیلان تئاتر باید امید به کار داشته باشند. ما تنها نمیخواهیم بازیگر تربیت کنیم. میتوانیم نمایش خلاق را همگانی کنیم. در این نوع نمایش اجرا مطرح نیست بلکه آموزش در آن اهمیت مییابد. در تجربهای که با شاگردان خود داشتم، نمایش خلاق را با کاربرد پانتومیم و... به بازیهای محلی کرمان نزدیک کردیم و نوعی نمایش خلاق به وجود آوردیم.»
وی با اشاره به دو واحد تئاتری که دانشجویان علوم تربیتی میگذارنند، گفت:«متاسفانه این مقدار خیلی کم است تا بتوانند دانشآموزان آموزش بدهند. ما میتوانیم با حضور دانشجویان در طرحهایی مانند”مشارکت در محله” و”مبارزه با اعتیاد”، تواناییهای نمایشی را از حوزههای محدود بیرون بیاوریم و اگر تئاتر را از ابتدا به کودکان بیاموزیم، 30 سال دیگر حتی تئاتر فراملی هم خواهیم داشت.»
در این میزگرد که در تالار آوینی دانشگاه تهران و به همت مرکز هنرهای نمایشی برگزار میشد، حسین مسافرآستانه، کارگردان سخنان یدالله آقاعباسی را درباره گسترش فرهنگ عمومی تئاتر تایید کرد و گفت:«این کار کاملاً ضروری و الزامی است و این هنر میتواند تضمین کننده سلامت روح و اندیشه جامعه باشد.»
رئیس انجمن نمایش کشور در ادامه گفت:«این کار از وظیفه یک وزارتخانه و یک رئیس خارج است و باید همگی به دنبال آن باشیم که تئاتر را به فرهنگ عمومی مردم تبدیل کنیم. متاسفانه تئاتر به طور فراگیر در کشور ما شکل نگرفته و برنامه ریزی فرهنگی برای بسیاری از نهادهای ذیربط پی ریزی نشده است.»
وی معتقد است که تئاتر تبدیل به فرهنگ عمومی نشده است و هیچ گاه خودمان به طور جدی به تئاتر نگاه نکردهایم و خواه ناخواه از دیگران هم ناخواستهایم که نگاه جدی به آن داشته باشیم.
حسین مسافرآستانه با اشاره به این که تئاتر سنتی ما خود به خود نمیتواند تمامیت تئاتر ما را در برداشته باشد، گفت:«نگاه موزهای به نمایشهای سنتی نیاز امروز ما را مرتفع نمیکند. از هویت فرهنگی گذشته با توجه به نیاز اجتماعی امروز میتوانیم بهرهبرداری کنیم.»
وی نیاز جامعه امروز را با گذشته متفاوت دانست و گفت:«زیبایی شناسی، توقع، فرهنگ و سلیقه امروز تغییر کرده است. آن چه هم از بین رفته به این دلیل بوده که نتوانسته با جامعه همگام شود. بنابراین باید با شرایط روز شکل تئاتر را متحول سازیم.»
جنگهای نمایشی که امروز به طور همگانی در سراسر کشور اجرا میشود، از منظر رئیس انجمن نمایش کشور شکل غلط پذیرفتن نیاز به تئاتر است که در صورت عمومی شدن فرهنگ تئاتری از بروز چنین اشتباهاتی جلوگیری میشود.
وی معتقد است که نباید به آن چه در گذشته از بین رفته است، اظهار افسوس کنیم. هنری که نتوانسته استمرار داشته باشد، طبیعتاً از بین میرود. او ارزشهای تعزیه را انکار نمیکرد اما به نظرش این هنر به شکل موزه حفظ و نگهداری شده است. اجرای نمایش روحوضی هم به همان شکل گذشته فقط حس نوستالژیک یک عده معدود را که با خاطرات گذشته زندگی میکنند، برمیانگیزد، در صورتی که روحوضی برای خیلیها میتواند ملالآور باشد.
عظیم موسوی، کارگردان و پژوهشگر در ادامه با اشاره به این که در دانشگاهها ما به فرهنگ و نمایش سنتی پرداخته نمیشود، گفت:«علت آن سخیف بودن فرهنگ و نمایش سنتی ما نیست بلکه به دلیل سختی آن از این کار اجتناب میکنند. این کار نیاز به پژوهش و شناخت فرهنگها دارد.»
وی افزود:«ما اگر قرار باشد که سنت را کنار بگذاریم، این کار ابلهانه است و ابلهانهتر این که بخواهیم جلوی بدعت را بگیریم. ما نمیخواهیم تعزیه را متحول کنیم بلکه میخواهیم از آن برای تئاتر امروز بهرهبرداری کنیم.»
عظیم موسوی در پایان میزگرد به یک جمعبندی رسیده بوده و گفت:«یک، جوهر لذت طلبی، دو، آزادی با اصرار بر تازهجویی، سه، گذشته و حال با هم توأم شوند و ارزشمندی آنها با حد و مرز مشخص معلوم شود، چهار، بر پایه ضرورتها شکلها و محتواها بروز پیدا کنند.»
وی افزود:«تئاتر زبان جهانی و مشترک است که حرف واحدی را برای همگان میزند. تئاتر مثل شعر هر دوره شکل آن دوره را میگیرد. اگر در هر دوره هنر شکل زمانه خودش را بگیرد هنر ملی داریم.»
بنا بر گفته این پژوهشگر باید توجه به قصهها و افسانهها با بازآفرینی مجدد آنها صورت گیرد تا هویت فرهنگی و ملی ما حفظ شود. از سوی دیگر این حق را به هنرمندان باید داد با نگاه تازه از دادههای فرهنگی گذشته استفاده کند. او حق دارد قالبهای کهنه را در صورت غیر کاربردی بودن دوره بریزد و قالب شکنی را بنا بر ضرورت انجام دهد و نه تفنن.