گفتوگو با زهرا صبری، به بهانه تقدیر از او در”جشنواره عروسکی پراگ”
اولین موضوع جالب برایم این بود که هر بازیگری در صحنه چند هنر داشت یعنی صرفاً عروسکگردان نبود بلکه یک خواننده خوب یا نوازنده ماهر بود، آنها روی صحنه اغلب چند کار را انجام میدادند و در کارشان نیز اعتماد به نفس و جدیت عجیب و زیادی داشتند.
نیلوفر رستمی:
زهرا صبری، کارگردان، طراح صحنه، طراح و سازنده عروسک چندی پیش به جشنواره عروسکی پراگ دعوت شد و در آن جا نمایش”هشت لحظه” را با گروهش به اجرا برد و موفق شد که یکی از دیپلمهای افتخار جشنواره را تصاحب کند. این جشنواره از 11 خرداد ماه آغاز و تا 21 همین ما ادامه داشت. با او درباره حضورش در این جشنواره که دهمین سال برگزاری خود را پشت سر گذاشت، گفتوگو کردیم.
چطور به این جشنواره دعوت شدید؟
پارسال روشنک روشن به همین جشنواره دعوت شد من هم از این طریق با این جشنواره آشنا شدم و بعد به کمک اعضای گروهم فهیمه میرزاحسینی و سیما میرزاحسینی(سازنده و عروسکگردان) فیلم نمایشام را جشنواره فرستادم، در واقع این دو که جایشان در جشنواره عروسکی پراگ بسیار خالی بود و من بسیار از زحماتشان ممنونم پل ارتباطی من با مسئولان این جشنواره بودند و یک روز به من گفتند که نمایشم در جشنواره پذیرفته شده و بدین ترتیب دوباره برای حضور در جشنواره تمرینها را شروع کردم.
کمی از جشنواره بگویید؟ این جشنواره چندمین سال برگزاری خود را طی میکند و چند کشور در این جشنواره حضور داشتند؟
امسال دهمین سال برگزاری این جشنواره است، جشنوارهای سالانه که به مدت 10 روز طول میکشد و ما امسال 41 کشور در این جشنواره شرکت داشتند. از جمله روسیه، هند، ژاپن، لهستان، انگلیس، اتریش، آلمان و... هر نمایشی نیز به قاعده تمام جشنوارهها یک اجرا داشت و هر روز چهار نمایش روی صحنه میرفت.
”هشت لحظه” چندمین نمایشی بود که از ایران به این جشنواره فرستاده شد؟
دقیقاً نمیدانم، به نظرم”هشت لحظه” سومین نمایش از ایران بود که به این جشنواره دعوت شد و کارهای قبلی تا آن جایی که من اطلاع دارم یک نمایش عروسکی از بهروز غریبپور و دیگری از روشنک روشن بود.
از روز اجرایتان بگویید؟ همه چیز خوب پیش رفت؟
نمایش”هشت لحظه” 16 خرداد ماه به اجرا رفت، جالب این است که ساعت 12 ظهر همان روز نوبت اجرای یک نمایش دیگر هم بود که تا آن اجرا تمام شود و دکورهایشان را جمع کنند ساعت 30/14 شد در حالی که ما ساعت 5 همان روز اجرا داشتیم، حتی الان که دارم تعریف میکنم، از حس آن روز و تکرارش وحشت دارم، این که به سرعت دکور بسته شود و نور تنظیم شود و بچهها با عروسکهایشان روی صحنه آماده شوند، حکایت گذشتن از تونل وحشت را داشت. فقط فکری که آن لحظه آرامم میکرد، تمرینهای مداوم گروهم در تهران بود که خوشبختانه موقع اجرا هم بدون حتی یک اشتباه کار به اجرا رفت.
یعنی این اتفاق فقط برای گروه شما افتاد؟
نه، منظورم این نیست، منظورم امکانات است، گروههای دیگر آن قدر از لحاظ امکانات غنی بودند، مثلاً از لحاظ نور، صدا و دکور که دلشوره خاصی نداشتند. مثلاً گروه روسیه فقط 24 پروژکتور همراه خودش داشت اما ما فقط از نورهای سالن استفاده کردیم و بلطبع هماهنگ شدن با امکانات موجود زمان زیادی میبرد.
حمایت مرکز هنرهای نمایشی چگونه بود؟
من در همین جا بگویم که بسیار از آقای پارسایی و بعد آقای اطبایی ممنون هستم که آنها بلیط رفت و برگشت بچهها را دادند و بقیه هزینههای اقامت را جشنواره متقبل میشد که این برای تمامی گروههای دعوت شده مصداق پیدا میکرد.
گروه شما چند نفر بود؟
10 نفر.
از نمایشهای شرکت کننده در این جشنواره بگویید؟ از اتفاقهایی که برایتان در این جشنواره افتاد؟
اولین موضوع جالب برایم این بود که هر بازیگری در صحنه چند هنر داشت یعنی صرفاً عروسکگردان نبود بلکه یک خواننده خوب یا نوازنده ماهر بود، آنها روی صحنه اغلب چند کار را انجام میدادند و در کارشان نیز اعتماد به نفس و جدیت عجیب و زیادی داشتند. من سعی کردم که اکثر کارها را ببینم، بعضیها بسیار خوب بود و درسهای بزرگی برایم به همراه داشت مثلاً این که باید هر لحظه تلاش کنم تا حرف تازهای برای گفتن به مخاطب داشته باشم. همچنین بعضی از نمایشهای خیابانی در این جشنواره بسیار خوب بود، نمایشهای 1 تا 3 دقیقهای که فقط برای یک تماشاگر اجرا می شد. البته نوع سالنها هم برایمان جالب بود، سالنهای کوچکتر از سالن شماره 2 تئاترشهر داشتند و اصلاً اتاق فرمان برای تنظیم صدا و نور نداشتند. باید کنار تماشاگران وسایل صدا و نور را میگذاشتیم.
چه جایزهای به”هشت لحظه” تعلق گرفت و به چه عنوان نمایش شما برگزیده شد؟
این جشنواره 8 تندیس و 9 دیپلم افتخار داشت که در میان 41 کشور شرکت کننده تقسیم شد و مسلماً برای من بسیار خوشحال کننده بود که یکی از دیپلمهای افتخار این جشنواره به هشت لحظه داده شد.
در خبرها خواندم که به خاطر اجرای فلسفی به نمایش شما جایزه داده شده، توضیح هیئت داوران نسبت به اجرای فلسفی چه بود؟
نمیدانم، دلیلش را برایم توضیح ندادند.
از نقد و نظر تماشاگران و منتقدان جشنواره نسبت به”هشت لحظه” بگویید؟
بیشتر از طراحی عروسکها میپرسیدند و میآمدند و تشکر میکردند. در ضمن باید از غریبپور نیز تشکر کنم. ایشان در آن جا برایمان حکم پدر را داشتند و خوشحالم که بهروز غریبپور از خانواده نمایشگران عروسکی است. و در آخر آرزو میکنم که بچههای عروسکی در جشنوارههای بیشتری شرکت کنند و صاحب جوایز بزرگتری شوند. ”هشت لحظه” هم که جایزه گرفت، نمایش زهرا صبری نبود، نمایش تمام جامعه عروسکی ایران بود.