در حال بارگذاری ...
...

گزارش سفر گروه «آران» با «اپرای عروسکی رستم و سهراب» به خراسان رضوی

 مریم اقبالی  گروه نمایش عروسکی «آران»، اجرای «اپرای عروسکی رستم و سهراب» را برای اولین بار، خارج از تهران و در مشهد تجربه کرد. تجربه‌ای که سرشار از هیجان و افتخار بود. این سفر به دعوت انجمن مفاخر استان خراسان و اداره ...

 مریم اقبالی

 گروه نمایش عروسکی «آران»، اجرای «اپرای عروسکی رستم و سهراب» را برای اولین بار، خارج از تهران و در مشهد تجربه کرد. تجربه‌ای که سرشار از هیجان و افتخار بود. این سفر به دعوت انجمن مفاخر استان خراسان و اداره کل ارشاد اسلامی خراسان رضوی انجام گرفت. سفر گروه «آران» در دو مرحله انجام شد. در تاریخ 18/2/85 یک گروه فنی به همراه یکی از دستیاران کارگردان، مسئول روابط عمومی، مسئول هماهنگی و پیگیری عازم سفر شدند تا سازه‌ فلزی سیار را که اساس صحنه نمایش است در سالنی که از پیش بررسی و انتخاب شده بود، نصب نمایند. این سازه فلزی سه تنی در تهران و زیر نظر کارگردان ـ بهروز غریب پور ـ و دستیاران وی بر اساس محاسبات مهندسی خانم صباغ زاده و طراحی مهندس پاشایی و با حمایت مرکز هنرهای نمایشی و بنیاد فرهنگی هنری رودکی و توسط یک گروه خبره فنی ساخته شد. طبق برنامه‌ریزی در تاریخ 17/2/85 تمام وسایل نمایش، اعم از وسایل صحنه سیار و دکور عروسکهای نمایش از تهران به مشهد منتقل شد.
با تلاش بی‌وقفه گروه فنی و دستیاران کارگردان در مدت سه روز، سازه سیار فلزی نمایش در سالن شهید هاشمی نژاد که در منطقه متوسط نشین شهر مشهد واقع است، بر پا شد. کارگردان و دیگر اعضای گروه، طبق برنامه‌ریزی صبح روز 23/2/85 به مشهد رسیدند تا برای اجرای عصر روز 24 اردیبهشت ماه با آمادگی کامل، نمایش را به روی صحنه ببرند. پس از تعیین محل اسکان و جابه‌جایی، گروه بلافاصله عازم سالن نمایش در مجموعه فرهنگی هنری شهید هاشمی‌نژاد شد. با ملحق شدن گروه «آران» به تیم فنی، ادامه کار سرعت بیشتری گرفت. عروسکها و وسایل صحنه از صندوقها خارج و بازدید و بررسی شدند. نقصهایی که در حین حمل بار ایجاد شده بود، برطرف شد و سپس در جایگاه‌های پیش‌بینی شده برای اجرا، قرار داده و همچنین تجهیزات نوری و صوتی، نصب و راه‌اندازی و کنترل شدند.
پس از ساعتها کار و تلاش، سالن نمایش با ظرفیت 470 نفر، آماده میزبانی از تماشاگران بود. علاوه بر تلاش عاشقانه گروه «آران» برای مهیا کردن صحنه نمایش، مساعدت مسئولان اداره کل ارشاد اسلامی خراسان رضوی، مسئول اداره هنرهای نمایشی جناب آقای نوری و کارکنان مجموعه فرهنگی شهید هاشمی‌نژاد در پیشرفت امور بسیار مؤثر بود.
سرانجام «اپرای عروسکی رستم و سهراب» عصر روز یکشنبه 24/2/85 اولین اجرای خود را در مقابل بیش از 470 تماشاگر مشتاق به نمایش گذاشت. تشویق بی‌وقفه و شورآفرین تماشاگران پس از پایان نمایش، پاسخی در خور بود به تمامی تلاشها. بهروز غریب‌پور، کارگردان اپرا، هر شب پیش از اجرا، اطلاعاتی درباره اپرا و نمایش عروسکی رستم و سهراب به تماشاگران ارایه می‌داد تا اشتیاق آنان را دو چندان کند. وی در اولین روز اجرا از آرزوی قلبی خویش گفت و اینکه آرزو داشته اولین اجرای عروسکی اپرای رستم و سهراب در زادگاهش سنندج به روی صحنه برود؛ اما اینکه این نمایش برای اولین بار، خارج از تهران و در مشهد و در جوار بارگاه امام رضا (ع) و در کنار مقبره شاعر بزرگ، فردوسی به روی صحنه می‌رود برای او و گروهش، اتفاقی مبارک است که باید به فال نیک گرفته شود.
«اپرای عروسکی رستم و سهراب»، هفت شب به روی صحنه رفت در حالیکه هر شب، آمار تماشاگران بیش از ظرفیت سالن بود و بسیاری از مشتاقان، دقایق طولانی، پشت‌ درهای بسته مجموعه فرهنگی به انتظار می‌ماندند تا شاید امکان ورود به داخل سالن را بیابند.
«اپرای عروسکی رستم و سهراب» در این شبها، میزبان چهره‌های برجسته فرهنگی هنری خراسان رضوی، مسئولان دولتی، هنرمندان تئاتر و چهره‌های مذهبی شهر مشهد و مردم فهیم و هنر دوست خراسان رضوی بود. این نمایش را نه تنها مردم مشهد، بلکه کسانی از نیشابور، سبزوار، تایباد، بجنورد و تربت جام به تماشا نشستند. هر شب با پایان نمایش، تماشاگر این امکان را داشت تا به پشت صحنه برود و از نزدیک، عروسکها را ببیند و با شرایط اجرا آشنا شود. تماشاگران در گفتگو با اعضای گروه، اطلاعات خود را افزوده و سؤالات خود را پاسخ می‌گرفتند و این خود تجربه‌ای منحصر به فرد برای تماشاگران محسوب می‌شد و رضایت آنان را دوچندان می‌کرد.
علاوه بر هفت شب اجرای نمایش، گروه «آران»، دیدارهای شبانه از حرم مطهر امام هشتم و ابراز ارادت به ایشان و دیدار از مقبره فردوسی سراینده حماسه رستم و سهراب را در برنامه خود داشت. در مقبره فردوسی، عروسکهای اپرا نیز حضور یافتند تا تأکیدی باشد بر جاودانگی این شاعر بزرگ. به دلیل استقبال پرشور مردم از اجراها و نیز تأثیر مثبت نمایش بر هنرمندان، روز جمعه 29/2/85 جلسه‌ای در مجتمع فرهنگی امام رضا (ع) برگزار شد. هنرمندان، خبرنگاران محلی، نمایندگان صدا و سیمای مشهد و نیز نمایندگان خبرگزاریهای ایسنا و ایرنا و مهر با بهروز غریب‌پور به گفتگو نشستند و پاسخ سؤالات خود را شنیدند. در این دیدار از بهروز غریب‌پور درخواست شد تا اجراهای «اپرای عروسکی رستم و سهراب» تمدید شود؛ اما جدول زمانبندی برنامه گروه «آران»، این امکان را نداشت تا اجراها ادامه یابد. برای بازتاب اجراهای «اپرای عروسکی رستم و سهراب»، جلسه مطبوعاتی در اداره کل ارشاد اسلامی برگزار شد. همچنین شبکه استانی سیما برای ارایه بازتاب این رویداد، گزارشی از پشت صحنه نمایش تهیه کرد و مصاحبه‌ای با بهروز غریب پور انجام داد.
همکاری بی‌دریغ و صمیمانه ریاست اداره کل ارشاد اسلامی خراسان جناب آقای جعفری، ریاست انجمن مفاخر خراسان، آقای حسینی و رییس هنرهای نمایشی استان آقای هادی نوری، سبب شد تا گروه «آران» در آرامش و بدون دغدغه خاطر به اجرا بپردازد.
استقبالی که از گروه و اجرای «اپرای عروسکی رستم و سهراب» در استان خراسان رضوی عمل آمد، بیانگر این نکته است که هنر نمایش عروسکی، نیاز جدی برای مردم این مرز و بوم است و آنان هنر راستین هنرمندان را به زیبایی ارج می‌نهند.

 تجربه‌های تلخ و شیرین و به یادماندنی گروه «آران» در سفر مشهد
گروه آران در این سفر، سه فرزند خردسال به همراه داشت. آوا، آرین و برتیبا که بهروز غریب پور از آنان به عنوان برکت گروه نام می‌برد. هر یک از اعضای گروه «آران» هر زمان که از کار خود فارغ می‌شد، عاشقانه به سراغ فرزندان می‌رفت تا مراقبت از آنان را عهده‌دار شود؛ اما هر شب از لحظه شروع تا پایان آن، پیمان شریعتی (مسئول روابط عمومی گروه) مسئولیت پرستاری از فرزندان را عهده‌دار می‌شد.
بهروز غریب‌پور برای اینکه آرین 4 ساله و برتیبای 5 ساله احساس مسئولیت در گروه را تجربه کنند، آنان را دستیاران خود نامید و از این رو در جلسات نقد نمایش با غرور در مقابل اعضا می‌ایستادند و در سمت دستیار کارگردان، وظایف اعضا را یادآوری یا نقد می‌کردند.
 روزی که اعضای گروه «آران» به مشهد رسیدند در راهروی هتل با استقبال گرم و صمیمانه دوستان خود آقایان نمینی، پاکدست، شریعتی، پورمحمدی، خشنودی و محمدی رو به رو شدند. آنان شب را بی‌وقفه کار کرده و نخوابیده بودند؛ اما پر انرژی به استقبال آمده بودند. در میان این دوستان، چهره خندان علی پاکدست با پیشانی شکافته، همه گروه را شوکه کرد. او شب قبل به هنگام کار، دچار سانحه شده بود.
 شبی از اجراها به هنگام رورانس، کودک 9 ساله‌ای با هیجان به روی صحنه آمد و بوسه بر دستان بهروز غریب‌پور زد. او به همراه خانواده‌اش از نیشابور آمده بود تا نمایش را ببیند؛ مادر کودک که معلم بود در معرفی پسرش که فرهنگ نام داشت، گفت او عاشق فردوسی است و داستانهای شاهنامه را کاملاً حفظ است و تمام شخصیتهای آن را می‌شناسد. فرهنگ در هنگام تماشای «اپرای عروسکی رستم و سهراب» تمام شخصیتهای نمایش را برای خانواده‌اش نام برده بود. این هومانه ... این تهمینه‌ است ... اون شاه سمنگانه ... آن شب فرهنگ با افتخار به پشت صحنه آمده و میهمان ویژه گروه «آران» شد. او از نزدیک از عروسکها دیدن کرد و با صحنه نمایش آشنا شد. آشنایی با او در آن شب، نور و هیجانی در گروه «آران» ایجاد کرد و تمامی اعضا، او را تحسین کردند.
 آقای داود نمینی، مردی که سالهاست برای خانواده تئاتری در تهران فعالیت می‌کند در این سفر، همراه گروه «آران» بود و مسئولیت هماهنگی را برعهده داشت. او جوانی بود با موهای جوگندمی، سرشار از انگیزه و انرژی که پا به پای دیگران تلاش می‌کرد. بارها و بارها آقای نمینی را می‌دیدی که با کلاه ایمنی و دستکش کار، ابزار به دست دارد و مشغول انجام کاری است. آقای نمینی اینجا ... آقای نمینی اونجا، آقای نمینی همه جا.
 در هفت شبی که «اپرای عروسکی رستم و سهراب» در مشهد به روی صحنه رفت، شبی نبود که تماشاگر نیاید و برای اعضای گروه و بهروز غریب پور، دعای خیر نکند. بارها با تماشاگران رو به رو شدیم که برای رفع چشم بد از گروه و دوام آن، نذر می‌کردند و به حرم رفته و چشم زخم هدیه می‌آورند. 