در حال بارگذاری ...
...

نقدهایی درباره کارگردانی نمایش موسیو ابراهیم و گل‌های قرآن، توسط علیرضا کوشک جلالی در آلمان

جلالی این قصه را با مهارت برای اجرای صحنه‌‌ای تنظیم کرده است... تکیه کارگردان تنها بر مهارت بازیگران و قصه زیبایی است که در نهایت سادگی و عشق تعریف می‌شود...

موسیو ابراهیم کاری‌ترین اسلحه را به او هدیه‌ داد: خنده. موسیو پندهای هوشمندانه بسیار زیادی برای مومو دارد. اریک امانوئل اشمیت در اصل قصه و یا به عبارتی افسانه‌ای در رابطه با دوستی بین یک جوان بدشانس و یک مرد پیر نوشته‌ است که در حاشیه نیز به رویایی یهودیت و اسلام می‌پردازد.
به شیوه‌ای ملودراماتیک دنیای یک جوان منزوی و تنها، مومو، به تصویر کشیده می‌شود. ناگهان در دنیای تیره و افسرده مومو جرقه‌ای نورانی به چشم می‌خورد که علتش عشق او به موسیو و شناخت عمیق این پیرمرد نسبت به زندگی است. دو انسان کله‌شق به روی صحنه به زیبایی لحظات پرقدرتی که مملو از زندگی است را به نمایش می‌گذارند. جلالی با تنظیم این قصه برای صحنه و اجرای آن گام دیگری در روشنگری و دوستی بین ادیان برداشته است.
خوشبختانه به هیچ وجه این نمایش تبدیل به یک مانیفست اخلاقی نشده است. در یک صحنه تقریبا خالی و تنها با دو بازیگر جلالی اجرایی بسیار ساده اما پر تخیل و بی‌نظیر آفریده است. بازیگران با هدایت کارگردان با مهارتی بی‌نظیر نقش‌های مختلف را به اجرا درمی‌آورند. یک شکل اجرایی بسیار موفق برای به نمایش درآوردن یک قصه.
Koinische Rundschau
بهترین اجرای نوامبر 2003 در شهر کلن.
.. یک دوستی غیر متعارف بین پسر بچه‌ای یهودی و پیرمردی خردمند و عارف... کوشک جلالی موفق شده است با کمترین و ساده‌ترین امکانات تأثیر زیادی بر تماشاچیان بگذارد... بازی پویا و زنده‌بین دو هنرپیشه تماشاچیان را به دنیای سراسر هیجان و لذت برخورد دو نسل و دو دیدگاه مذهبی می‌برد.
Kolner illustrierte
اریک امانوئل اشمیت نویسنده‌ای است که نمایشنامه‌های فلسفی بسیار هوشمندانه می‌نویسد. این بار او داستانی به نگارش درآورده است که ماه‌هاست جزو پرفروش‌ترین کتاب‌هاست... جلالی این قصه را با مهارت برای اجرای صحنه‌‌ای تنظیم کرده است... تکیه کارگردان تنها بر مهارت بازیگران و قصه زیبایی است که در نهایت سادگی و عشق تعریف می‌شود...
Stodt Revue