تماشاگران آلمانی از مفاهیم انسانی موجود در نمایش شگفتزده شدند
اعتقاد دارم بخشی از دستآورد سفر تجربه تماشاگر غیر ایرانی است. به طور قطع انجام چنین سفرهایی میتواند بر گروهها و کل شاکله تئاتر ایران تأثیرات خوبی داشته باشد و این حمایتی است که مرکز هنرهای نمایشی میتواند از گروهها بکند./ ١١ متن آماده اجرا دارم ولی عشق کارگردانی ندارم. زیرا اعتقاد دارم یک کارگردان باید شرایط، زمان و مکان و اجتماع را بسنجد، مطالعه کند، موقعیت و شرایط خود را بفهمد و بعد اگر برای اجرای نمایش لزومی احساس کرد درباره آن تصمیمی بگیرد. نباید صرف کارگردانی یک اثر، نمایشی را تولید کرد بلکه باید نیازهای روز به روز تماشاگران را به درستی دریافت.
نیما دهقان، کارگردان تئاتر که با نمایش”دومتر در دو متر جنگ” نوشته حمید رضا آذرنگ در جشنواره فرایبورگ حضور داشت اجرای سه گروه ایرانی حاضر در جشنواره را موفق و ارتباط تماشاگران آلمانی با نمایشها را بسیار خوب ارزیابی کرد.
دهقان در گفتوگو با سایت ایران تئاتر در این باره گفت: «بسیاری از تماشاگران آلمانی به دلیل ارتباط خوبی که با نمایش برقرار میکردند، تقاضای جلسه گفت و شنود داشتند. رسانههای تصویری و شنیداری آلمان از نمایشها استقبال خوبی کردند و پوشش خبری خوبی نیز روی کارها داشتند.»
وی درباره اجرای نمایش”دو متر در دو متر جنگ” گفت: «خیلی راحت با بخش کمدی نمایش ارتباط برقرار میشد و پایان نمایش برای تماشاگران تکاندهنده بود. در صحبتهایشان نیز به این موضوع اشاره میکردند که هرگز فکر نمیکردند که بتوان جنگ را چنین نشان داد. از این که قطرهای از تئاترمان را به دیگران نشان دادهایم خوشحالم و افتخار میکنم.»
وی ادامه داد: «عکسالعمل تماشاگران نسبت به نمایش را به دوصورت جمعآوری کردهام. اول در طول اجرا تماشاگران را میدیدم و بعد نیز طی گفتوگو با آنان نظراتشان را جمعآوری کردم. برای اجرا در فرایبورگ دیالوگهای نمایش را به حداقل رسانده و تصاویر کمدی را بیشتر کرده بودیم و طی اجرا میدیدم که خیلی زیبا مفهوم کار را میگرفتند، میخندیدند و در پایان با اصواتی که خاص فرهنگی آنان بوده و نشان از تکان دهنده بودن صحنه داشت احساس خود را بیان میکردند. طی گفتوگوها نیز این نکته برایم بسیار جالب بود که میگفتند جنگ واقعیت زندگی ماست و نمیتوان برای آن کاری کرد. در تمام شکلهای نمایشی سعی میشود جنگ را پوچ، بد و یا با پیام صلح مطرح کنند اما نمایش ما هیچ کدام از این اهداف را نداشت.
وی نگاه به جنگ از منظر طنز را سؤال مهم تماشاگران عنوان کرده و افزود: «در تشریح این رویکرد عنوان میکردند که در حال حاضر به دلیل رویکرد اخبار و آثار و اتفاقات جنگ که فضایی تراژدی را خلق میکند و کلیشههای خاصی را درذهن تماشاگر بیدار میکند، این ساختار شکنی و خلق فضای کمدی برای چنین موضوع بزرگی یک انتخاب مناسب است. تماشاگران به مفاهیم انسانی و تقابل بین عشق و جنگ اشاره داشتند و در یک جمله از آن شگفتزده بودند.
وی درباره دستآوردهای این سفر برای خود و گروهش گفت: «اعتقاد دارم بخشی از دستآورد سفر تجربه تماشاگر غیر ایرانی است. به طور قطع انجام چنین سفرهایی میتواند بر گروهها و کل شاکله تئاتر ایران تأثیرات خوبی داشته باشد و این حمایتی است که مرکز هنرهای نمایشی میتواند از گروهها بکند.»
دهقان ادامه داد: «خوشبختانه در رأس مرکز هنرهای نمایشی مدیر کلی قرار داد که از اهالی تئاتر است. آنها را میفهمد و برنامههای خوبی برای آنان دارد. طی این سفر شاهد حمایتها و عملکرد او بودم.»
وی درباره امکان اجرای نمایشاش در کشورهای دیگر گفت: «نمیتوانم جواب قطعی بدهم چون هدف ما یک اجرای خوب در آلمان بود. اگر چیزی هم باشد در حد حرف است. تمام گروههای ایرانی تلاش میکردند با گروههای دیگر ارتباط برقرار کنند و این به مفهوم سفر دیگری نیست. بلکه بیشتر در جهت تبادل فکر، اندیشه و تجربه است. صحبتهای ما درباره مفاهیم تئاتر کشورمان و مفاهیم کاری که اجرا کرده بودیم، بود و من این تبادل فکری و گفتمان هنری را بیشتر میپسندم.»
این کارگردان جوان با تاکید بر این که نمایشی باید اجرا شود که کارگردان لزوم اجرای آن را احساس کند درباره برنامه آیندهاش گفت: «١١ متن آماده اجرا دارم ولی عشق کارگردانی ندارم. زیرا اعتقاد دارم یک کارگردان باید شرایط، زمان و مکان و اجتماع را بسنجد، مطالعه کند، موقعیت و شرایط خود را بفهمد و بعد اگر برای اجرای نمایش لزومی احساس کرد درباره آن تصمیمی بگیرد. نباید صرف کارگردانی یک اثر، نمایشی را تولید کرد بلکه باید نیازهای روز به روز تماشاگران را به درستی دریافت.»