در حال بارگذاری ...

ترجمه نمایشنامه اوریپید پس از 2429 سال

نمایشنامه الکترا نوشته اوریپید در سال 413 پیش از میلاد بر صحنه رفته است، یعنی 2429 سال پیش. با گذشت این همه سال ،ترجمه فارسی این نمایشنامه که یکی از مهم ترین نمایشنامه های کهن جهان به شمار می رود، به همت غلامرضا شهبازی میسر شده و این نمایشنامه در بهار سال 1395 از سوی انتشارات بیدگل روانه بازار کتاب شده است. به همین بهانه با ایشان گفت وگویی ترتیب داده ایم.

غلامرضا شهبازی (کارگردان،پژوهشگر،مترجم و مدرس دانشگاه) او دکترای تاریخ هنر از دانشگاه هنر تهران دارد  اما در کارنامه کاری خود  سابقه تدریس در دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر و دانشکده هنر دانشگاه سوره تهران را دارد و مقالاتی چون «تاریخ،اقتباس و تصاحب در سینما» درنشریه علمی-پژوهشی «هنرهای زیبا»،و «نگاهی به آرای  مه یرهولد در باب اجرا» را تالیف کرده است.

 او همچنین در طرح پژوهش و نگارش فیلم نامه مجموعه تلویزیونی «خواجه نصیرالدین طوسی» به عنوان عضو ثابت و رسمی گروه دراماتورژی و پژوهشگر،فیلمنامه نویس و مترجم  حضور مستمر داشته است.
تا به حال از او ترجمه کتاب «راهنمای عملی تئاتر ماسک» نوشته«توبی ویلشر» به بازار کتاب آمده و کتاب«تئاتر وتماشاگر» را با همکاری منصور براهیمی ،مهدی نصرالله زاده و مجید اخگر در انتشارات سمت در دست انتشار دارد.
او همچنین ترجمه نمایشنامه «گروگان تولدو» نوشته «انید استاف»  ونمایشنامه «صدای انسان» نوشته «دیوید هنری هوانگ»  را به پایان رسانده و  آماده چاپ کرده است.

 

چه شد که تصمیم گرفتید نمایشنامه الکترا اثر اوریپید را ترجمه کنید؟

سالها پیش طی پژوهشی به این متن نیاز داشتم و متوجه شدم که به فارسی ترجمه نشده است. آن را ترجمه کردم و این ترجمه مدت ها چاپ نشده باقی مانده بود تا این که بهار 94 باز سراغ آن رفتم و نسخه نهایی ترجمه را آماده کردم و برگردان مقاله ­ای از نانسی سورکین رابینوویتز با عنوان «عشق و انتقام در خاندان آترئوس» را به عنوان موخره به آن افزودم. به پیشنهاد یکی از دوستان کتاب را به نشر بیدگل ارائه دادم که برای چاپ آن به توافق رسیدیم.

چاپ چنین نمایشنامه هایی چه ضرورتی دارد؟

نمایشنامه الکترا نوشته اوریپید در سال 413 پیش از میلاد بر صحنه رفته است. یعنی 2429 سال پیش. پس ما با متن کهنی روبه رو هستیم که متعلق به دوران زرین درام یونان یعنی پنج قرن پیش از میلاد است و همان طور که می­دانید  این درام در کنار میراث نمایشی سرزمین­ هایی چون  ایران ، هند و ژاپن، عصاره­ هزاران سال اجرا،اجراهای جمعی ، اسطوره ­سازی ، قصه ­گویی و آیین در آن سرزمین است. درام یونان به عنوان سرچشمه­ درام غرب که شامل سینما، تلویزیون و اجراهای زنده می شود،یک نقطۀ عطف است. درام یونان نقطۀ انتقال میان شکل باستانی اجرای نمایشی و شکل امروزی آن است. این تئاتر با چهار درام پرداز معروفش یعنی آیسخولوس، سوفوکل، اوریپید و آریستوفان بعدها تئاتر روم را متاثر ساخت. مضامین آن در شعر شاعران آمد و مایه الهام درام ­نویسانی چون شکسپیر و راسین و دیگران شد. بسیاری از فیلمسازان از این درام ها بهره گرفته اند و بسیاری از فیلم ها از این متون کلاسیک تاثیر پذیرفته اند. افرادی که خواهان جوهر داستان گویی هستند به سمت این آثار کهن می روند. این درام در دوره های گوناگون تاریخی با آرمان های اجتماعی ، ناآرامی های سیاسی و همدلی میان گروه­های مختلف اجتماعی پیوند داشته است. به عنوان مثال در نمایشنامۀ جزیره نوشتۀ فوگارد که با آنتیگون سوفوکل رابطه­ ای بینامتنی دارد، میان موقعیت آنتیگون و وضعیت زندانیانی در آفریقای جنوبی در قرن بیستم وجوه تشابهی وجود دارد. در این نمایشنامه درام آنتیگون موجب همدلی میان زندانی ها می­شود. بنابراین  دلایل مطالعه و پژوهش در مورد درام یونانی که ترجمه بخشی از آن است متعدد است.

مخاطب امروزی در برقراری ارتباط با این نوع متون مشکلی ندارد؟

 من چند سال است که در گروه­ های تئاتر و سینما در دانشکدۀ سینما و تئاتر و دانشکده هنر سوره تدریس می­کنم. یکی از مسائل من در این کلاس ها تغییر ذهنیت دانشجویان نسبت به آثار کلاسیک و مشخصا متون نمایشی کهن است. سعی می کنم توضیح دهم که متنی مانند «یادگار زریران» همچنان خواندنی است. در مورد درام یونانی پیش فرض هایی هست که باید تغییر کند. تصویری که اغلب از تئاتر یونان در ذهن ها هست تئاتری خشک ، کم تحرک، قراردادی و در مجموع تصویری کسل کننده است. اما تصویر دوم که واقعی­ است این است که که با وجود برخی قراردادها و تمهیدات صحنه ای ، این تئاتر تئاتری پرشور و نوآور است.آنها مدام فرم ها را خلق می کردند. ما در قرن پنج پیش از میلاد با انبوه خلاقیت­ها روبه روییم. جدا شدن یک همسرا از جمع همسرایان و تولد بازیگری. خلق بازیگر دوم و سوم و آوردن واقعگرایی به این تئاتر توسط اوریپید و البته تئاتری با تماشاگری فعال که آزادانه به اجرا واکنش نشان می دهد. من کوشیده­ ام در حد بضاعت خودم این شور را در ترجمه وارد کنم. به نظرم تصویر دوم که واقعیت تاریخی دارد می تواند توجه جوانان را به این متون جلب کند.

در حال حاضرنسخه­ های مختلف الکترا به زبان فارسی موجود است؟

سوال خوبی را مطرح کردید. ما روایت­های مختلفی از اسطورۀ الکترا داریم که در نیازآوران از سه گانۀ اورستیا اثر آیسخولوس  و الکترای سوفوکل و الکترای اوریپید نقل شده­ اند.نیاز آوران را عبدالله کوثری در قالب سه­ گانۀ اورستیا ترجمه کرده اند و الکترای سوفوکل درست 60 سال پیش توسط آقای محمد سعیدی ترجمه شده است و روایت سوم همین ترجمۀ من است که اولین ترجمه از نمایشنامۀ الکترای اوریپید به زبان فارسی  است. وقتی این سه نمایشنامه را باهم مقایسه می کنیم می بینیم که هر درام پردازی این اسطوره را متناسب با نیازهای روایی خودش دگرگون کرده و پرورانده است. الکترای اوریپید بیشتر مبتنی بر روایت آیسخولوس در نیازآوران است و البته پاسخی است به این اثر پیش از خود.اوریپید و سوفوکل که متون خود را بعد از نیازآوران آیسخولوس نوشته اند (اگر بتوان فعل نوشتن را در این جا به کار برد.چون این ها بیشتر ساخته می­ شده اند)در عین وفاداری به پیرنگ اصلی انتقام در جزییات تغییرات مهمی ایجاد کرده اند که در موخره کتاب  به برخی از آنها اشاره شده است.

آیا  تصمیم دارید که روند ترجمه نمایشنامه را ادامه بدهید؟

بله. ترجمۀ درامی تاریخی دربارۀ شخصیت نیکولو ماکیاولی با نام شهریار نوشتۀ رابرت کوهن را به پایان رسانده ­ام، که در مجموعۀ کتاب­های تئاتر انتشارات حکمت چاپ خواهد شد. 




نظرات کاربران