گزارشی از تمرین نمایش”تصویر ماه روی آب” نوشته و کارگردانی”محمد یعقوبی”
نمایشنامههایی که او براساس شرایط موجود مینویسد. اکثر آثار یعقوبی با نگرشی کاملاً رئالیستی مسائل و مباحث نسل خودش را بررسی و مرور میکند. تا آن جا که گاه نگاه واقع گرایانهاش، شانه به شانه تاریخ نگاری و ثبت وقایع میزند.
مهیار رشیدیان:
مدتی است که تالار خورشید دیگر نمیدرخشد. صحنهای براساس شکل بیضویاش جان نمیگیرد. صندلیها نیستند و اتاق نور و صدا سوخته است. مدتهاست که هیچ تماشاگری رنگ رخ خورشید را ندیده است. حالا دیگر به جای نورافکنها، چند مهتابی بیرنگ صحنه را روشن میکنند و محلی که به همت گروه نرگس سیاه برای اجرا ساخته شد، مکان تمرین شده است. حال هر چند تالاری از تالارهای تئاترشهر کم شده است، اما یک پلاتوی دیگر برای تمرینها اضافه شده است. در حال حاضر نیز محمد یعقوبی و گروهش از جمله کسانی هستند که در تالار پلاتوی خورشید تمرین میکنند.
محمد یعقوبی پشت میز نشسته و بازیگرانش دور تا دور مبل سه نفرهای ایستادهاند. هر چند نفر یک متن دارند و هر چند دیگران نگاه یا نیم نگاهی معطوف به کاغذ و دستی است که آن را برای خوانش دیگران حفظ کرده است. حالا آنها نوشتهای را میخوانند که حضورش پیام اجرای تازهای از محمد یعقوبی را نوید میدهد.
اهل تئاتر یعقوبی را با”شب بخیر مادر” مارشا نورمن میشناسند، هر چند بعدتر با”زمستان 66”، ”رقص کاغذ پارهها” و”یک دقیقه سکوت” حضورش به اثبات رسید. او از آن پس درگیر تجربههایی است که گاه نقطه صعود و گاه نیز باعث سقوطش شدهاند. یعقوبی با هر کدام از این اجراها، تجربهای تازه را مرور کرد که یا متکی به متن بودند و یا حول محور اجرا میچرخیدند. این نویسنده و کارگردان جوان در این باره میگوید:«همواره در اجراهای من متن و نمایشنامه در اولویت اول قرار داشته است. یعنی بیش از هر عنصری درگیر ساخت و پرداخت نمایشنامه به معنای واقعی کلمه هستم. به این مفهوم که شاید بیش از 70% از زمان تمرین صرف پرداخت، بازنویسی و دوباره نویسی متن میشود.
یعقوبی از جمله کارگردانهایی است که بیشتر نوشتههای خودش را به صحنه میبرد و همان قدر که او را به عنوان کارگردان میشناسد، بیشتر از آن در جمع نمایشنامهنویسان جایگاه و محبوبیت ویژهای دارد.
او درباره شیوه نوشتن اثر تازهاش چنین میگوید:«هیچ گاه اولین نسخه نمایشنامههایم با آخرین نسخههایشان هیچ شباهتی ندارند. هر چند اکثر اوقات تم و موضوع اصلی و اولیه حفظ شده است. اما ساختار، بستر روایی و شکل دراماتیک نمایشنامههایم دچار تغییر و تحول شدهاند.»
نمایشنامههایی که او براساس شرایط موجود مینویسد. اکثر آثار یعقوبی با نگرشی کاملاً رئالیستی مسائل و مباحث نسل خودش را بررسی و مرور میکند. تا آن جا که گاه نگاه واقع گرایانهاش، شانه به شانه تاریخ نگاری و ثبت وقایع میزند.
حال یا مثل”قرمز و دیگران” برشی از شرایط زندگی آدمهای مختلف یک جامعه شهری است و یا مثل”یک دقیقه سکوت” به ثبت وقایع سیاسی و حوادث تاریخی اجتماع میپردازد و حالا با تجربهای که در”زمستان 66” و”رقص کاغذ پارهها” از پرداختن به زیر لایههای زندگی خصوصی و خانوادگی انسانها دارد، باز هم پا به خانهای دیگر میگذارد و آدمهای مختلف خانهای را خلق میکند که در چالش و کنشی تازه ایستادهاند. ”تصویر ماه در آب”، تصاویری کوتاه از زندگی طولانی زنی است به نام آیسودا که معنای ترکی اسم نمایشنامه را هم به دوش میکشد.
بعد از آن که یعقوبی کلمه ترکی”آیسودا” را به عبارت”تصویر ماه در آب” ترجمه میکند، میگوید که:«در نسخهای که به مرکز هنرهای نمایشی ارائه شد، دلیل عنوان تصویر ماه در آب و رابطهاش با کلمه آیسودا را توضیح دادم. اما بعد به نظرم توضیح واضحات آمد. به همین دلیل در بازنویسیهای بعدی نیز حذفش کردم. در واقع هر اثر و هر شخصیتی یک اسم و عنوان مشخص دارد. مثل این است که کسی بپرسد که چرا اسم من محمد و شهرتم یعقوبی است. حال اگر شیوهای منطقی و زائیده از زیباییشناسی اثر و انگیزهای برای توضیح عنوان اثر در بستر دراماتیک نمایشنامه پیدا کنم، حتماص از رابطه اسم اثر؛ تصویر ماه در آب با نام شخصیت اصلی داستان آیسودا، صحبت میکنم. اما تا به حال در روند بازنویسیهای متفاوتی که داشتهام، این توضیح را از واضحات دیده و حذفش کردهام.»
یعقوبی نمایشنامه ذیل را از اول فروردین تا 15 فروردین هشتاد و پنج نوشته است و تاکنون نیز بیش از شانزده بار بازنویسیاش کرده است. در واقع قرار بر این بوده که:«من در طی شش ماهه اول سال هشتادوپنج، اجرای صحنهای داشته باشم. در واقع نطفههای اولیه نمایش ذیل، همزمان با آغاز سال نو شکل گرفت. یعنی میبایست تا پایان پانزدهم فروردین نمایشنامه را تسلیم شورای نظارت و ارزشیابی بر نمایش میکردم. به همین دلیل نگارش نمایشنامه با آغاز سال نو شروع شد و دقیقاً تا شب چهاردهم هم نمیدانستم که سرانجام چیست و اصولاً چگونه به پایان میرسدو باورکنید که کاملاً ناخودآگاه، یعنی کاملاً شهودی شکل گرفت و به پایان رسید.» گفتنی است که گروهی از نمایشنامهنویسان پیش از آغاز نگارش اثر، ابتدا، میانه و پایان نمایشنامهشان را میدانند و به طرح کلیشان مشرف هستند و برخی نیز بدون آگاهی از ادامه اثر، شروع به نوشتنش میکنند. یعقوبی نیز«پیش از آن که به نوشتن”تصویر ماه روی آب” مشغول شوم، هیچ اطلاعی از ادامه و پایان اثر نداشتم. اما تمرینهای مداوم نوشتن باعث میشود که در روند نگارش نمایشنامه، عناصر اثر یکی پس از دیگری خلق شده و در نهایت هم تصویری کلی و کامل از یک اثر خلاقه ارائه شود.»
حال وقتی که به یعقوبی گفته میشود بسیاری از منتقدان معتقدند که نقطه اوج محمد یعقوبی به عنوان نویسنده”زمستان 66” است و بعد از آن نیز اثری در حد نمایشنامه مذکور خلق نکرده، پاسخ میدهد که«به گمانم”زمستان 66” نسبت به آثاری چون”گلهای شمعدانی” و”یک دقیقه سکوت” از جذابیت کمتری برخوردار است. هر چند که نمایشنامه”زمستان66” برای شخص من یک سکوی پرتاب بوده است. هر چند من گمان می کنم که اگر نمایشنامههای”یک دقیقه سکوت” و”گلهای شمعدانی” نیز منتشر شوند و در اختیار مخاطبان تئاتر امروز قرار بگیرند، خواه ناخواه”زمستان 66” در ردیف دوم یا سوم نمایشنامههای من قرار میگیرد. هر چند که اجراهای من همواره متن محور است و بیش از هر عنصر دیگری به نمایشنامهام توجه میکنم.»
یعقوبی که حضور بازیگرانش را بعد از نمایشنامه در اولویت دوم اجراهایش قرار میدهد و نوع حضور و فعالیت بازیگر را”یکی از عناصر اصلی برای انتقال مفهوم و شکل اصلی اثر، لازم و ضروری” میداند. وی در ادامه افزود که:«یکی دیگر از عناصری که در روند اجرا برای من حائز اهمیت است، تواناییها و نوع انتقال و ارتباط بازیگران گروه است. بازیگرانی که تا به حال با این گروه کار کردهاند، به شکل اجرایی و شیوههای کارگردانیام پی برده و همسو شدهاند. هر چند من شخصاً گمان میکنم که بازیگری در کارهای من نه تنها سخت و ناممکن نیست، بلکه سهل و بسیار آسان است. زیرا اصولاً نمایشنامههایی که من خلق میکنم، حاصل موقعیتی واقعگرا هستند که آدمهایش به وضوح قابل لمس و درک هستند. همان طور که پیشتر نیز گفتم من در روند تمرین، بارها متن را تغییر میدهم. به این معنی که بازیگرها تا چند روز مانده به اجرا، مدام با دیالوگها و نگارش تازهای از متن روبرو میشوند. این به آن معنی است که ما در روند اجرا، بارها و بارها متن را تحلیل میکنیم و اصلاً عمدهترین بازنویسیها نیز به همراه بازیگرها صورت میگیرد. به این مفهوم که بازیگر نسبت به موقعیت نقش و توان فردیاش در ارائه آن، نقش را تحلیل کرده و دیدگاههایش را جایگزین برخی از نگرشهای نویسنده میکند. این تحلیلها تا حدی پیش میرود که بازیگرها به مرحلهای عمیق از همنشینی روانی با نقش میرسند. در واقع بازیگرها در این جا مهمترین پل ارتباطی نمایشنامه و مخاطب به شمار میروند. شاید هم به همین دلیل است که همواره با بازیگرهای ثابت و مشخصی کار میکنم. افرادی چون آیدا کیخایی یا فهیمه امنزاده که پیشتر تجربههای متفاوتی در این زمینه داشتهایم و اصلاً پیش از آغاز تمرینها به وضوح از شیوه کار و روند تمرینها و تا حدی از نتیجه اجرا نیز آگاهی دارند.»
بعد از گپی مختصر با یعقوبی، در زمان استراحت تمرین درخواست گپی کوتاه به بازیگر نقش”آیسودا” پیشنهاد شد، کارگردان هم آیدا کیخایی را معرفی کرد. او که پیش از این در اکثر اجراهای محمد یعقوبی حضور داشته، اکنون نیز شخصیت اصلی داستان را خلق میکند.
حال وقتی از او خواسته میشود که:«از نقش آیسودا بگوید»، پاسخ میدهد که:«من به هیچ وجه گفتوگو نمیکنم.» او حرف نمیزند؛ آیسودا سکوت کرده است. در نهایت نیز فهیمه امنزاده، سکوتی که آیسودا خلق کرده را میشکند. امنزاده درباره نقش خواهر در”تصویر ماه روی آب” میگوید:«نقش من در نوشتههای اولیه یعقوبی، نقش یک دوست خانوادگی بود که به بهانهای وارد داستانهای این خانواده میشود. اما حالا پس از بازنویسیهای مکرر، نه تنها دیگر اثری از آن دوست نیست، بلکه شخصیت دیگری ساخته شده است. حالا دیگر من نقش خواهر آیسودا را خلق میکنم.»
امنزاده که پیش از این نیز در آثار چون”قرمز و دیگران”، ”گلهای شمعدانی” و نمایشنامهخوانی”از تاریکی”، یعقوبی را همراهی کرده است، درباره شیوه خلق و رسیدن به نقش در”تصویر ماه روی آب” میگوید که:«یک کلیتی را راجع به نقش میدانم، تصویری از آن را در ذهنم خلق میکنم و مدام در پی یافتن و کشف نمونه بیرونیاش هستم. حال گذشته از این روند، در تمرینهای یعقوبی، اتود حرف اول را میزند. این تمرین و تکرارها آن قدر ادامه پیدا میکند که بعد از مدتی متوجه میشوید که نقش در مخیله بازیگر ثبت شده و نقش بسته است.» امنزاده که بازیگری را از ده سالگی اثر آغاز کرده، در نمایش”تصویر ماه روی آب” در مقابل امیرحسین حسینی ایفای نقش میکند. حسینی که فعالیت حرفهایاش را از سال 1374 آغاز کرده است، تاکنون در آثاری چون”شهر آدم، شهر حیوان”، ”پیک نیک در میدان جنگ” و... ایفای نقش کرده است. او درباره شیوه کارش با یعقوبی میگوید که:«تقریباً جلسه دوم یا سوم تمرین بود که این نقش را پذیرفتم. سیستم تمرینهای یعقوبی بسیار جالب و جذاب است. فکر اثر ثابت است و شخصیتاً بر مبنای خاطرات و واگویههای نقشها ساخته و پرداخته میشوند. در واقع کارها و پرداخت نقشهای واقعگرا بسیار سخت است و احتیاج به تحلیل مداوم دارد. در واقع یعقوبی کاملاً مبتی به تحلیل است. به همین دلیل بازیگر در روند تمرین کاملاً در دل نقش ذوب میشود. این دومین تجربه من با یعقوبی است، به همین دلیل بسیار به شیوه او آشنا هستم و اصولاً شیوه کاریاش را بسیار دوست دارم.»
”تصویر ماه روی آب” که در 20 شهریور سال جاری روی صحنه میرود، شامل 11 بازیگر است که از آن جمله میتوان به: آیدا کیخایی، فهیمه امنزاده، امیرحسین حسینی، رژین صدرزاده و... اشاره کرد. در طول این اجرا، الهام خداوردی در سمت دستیار کارگردان قرار دارد. فرانک کلانتر و سامان پورسلیمانی نیز مدیران صحنه یعقوبی هستند. موسیقی”تصیر ماه روی آب” را آیدین کیخایی خلق میکند و منوچهر شجاع نیز طراح صحنه نمایش ذیل است.
در نهایت این که”تصویر ماه روی آب”، مشکلی نو از شیوههای اجرایی یعقوبی را در برمیگیرد. صحنههایی کوتاه، در حد چند دقیقه که پشت هم قطع میشوند و در فضای خالی بین این صحنهها صدایی در زیر متن در حرکت است؛ صدای راوی همه قصهها. روایتی پر از فراز و نشیب از زیرلایههای زندگی خصوصی زنی به نام”آیسودا”. آیسودا، یک ماه دیگر به حرف میآید.