در حال بارگذاری ...
...

گفت وگو با سیما شیبانی کارگردان نمایش نمایش پرواز عمود کبوتر دریایی

با احساسات و دغدغه های تماشاگر کار داریم

گفت وگو با سیما شیبانی کارگردان نمایش نمایش پرواز عمود کبوتر دریایی

با احساسات و دغدغه های تماشاگر کار داریم

نمایش "پرواز عمود کبوتر دریایی دودی بر فراز آب های سرد و معتدل اقیانوس اطلس" نوشته ی پویا پیرحسینلو به کارگردانی سیما شیبانی جزو سومین دوره برنامه های مرکز مطالعات اجرایی قشقایی است،که برای حمایت ازمطالعه و آزمون گروه‌های در جست‌وجوی شیوه های مختلف در تئاتر ایران راه اندازی شده است. سرگشتگی ، مهاجرت ، عدم ارتباط ، جستجوی اتوبیا و مبارزه با جبر در قالبی تجربی در حوزه تئاتر مشارکتی بن مایه این نمایش است. با سیما شیبانی که پیش از این نمایش های آنالیز و بازی را در جشنواره های تئاتر فجر و جشنواره تجربه اجرا کرده بود، در باره شیوه اجرایی نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

 نمایش "پرواز عمود کبوتر دریایی دودی بر فراز آب های سرد و معتدل اقیانوس اطلس" نوشته ی پویا پیرحسینلو به کارگردانی سیما شیبانی  این روزها  با بازی آوا درویشی، سجاد تابش، پژمان یاوری، سیما صادقی، ندا عقیقی، حوریسا تفرشی، یحیی گلنسایی در تالار قشقایی روی صحنه است. این نمایش جزو سومین دوره برنامه های مرکز مطالعات اجرایی قشقایی مرکزی است،که برای حمایت ازمطالعه و آزمون گروه‌های در جست‌وجوی شیوه های مختلف در تئاتر ایران راه اندازی شده است و فرصت مغتنی برای جوان های خلاق است تا توانایی هایشان را درصحنه نشان بدهند. اقدامی که به طور حتم تاثیرات زیادی در پرورش نیروهای جدید تئاتری خواهد داشت. سرگشتگی ، مهاجرت ، عدم ارتباط ، جستجوی اتوبیا و مبارزه با جبر در قالبی تجربی در حوزه تئاتر مشارکتی بن مایه این نمایش است. با سیما شیبانی که پیش از این نمایش های آنالیز و  بازی را در جشنواره های تئاتر فجر و جشنواره تجربه  اجرا کرده بود، در باره شیوه اجرایی نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

نمایش پرواز عمود کبوتر دریایی دودی بر فراز آب های سرد و معتدل اقیانوسی ، یک نمایش حدیث نفسی محسوب می شود؟

 

مهم ترین دغدغه جدی من در اجرای این نمایش  شیوه اجرایی نمایش بود و داستان و تمش در وهله بعدی اهمیت قرار داشت. این شیوه اجرایی توانایی روایت درقالب هر نوع داستانی را دارد . در اصل یک کار پژوهشی برای تماشاگر انجام می دهیم . اینکه چه کاری انجام بدهیم تا تماشاگر منفعل را  به تفکر و فعالیت وادار کنیم.

 

به نظر شما کار اصلی تماشاگر دیدن یک نمایش نیست؟

 

من به تماشاگری که صرفا فقط یک نمایش را می بیند اعتقادی ندارم. تئاتر علی رغم گستردگی کمترش نسبت به سینما و تلویزیون تنها مدیایی است که اینقدر با تماشاگرش نزدیک و عینی برخوردار دارد و باید از این ارتباط نزدیک باید استفاده کرد و اگر بنا به صرف دیدن یک نمایش باشد. تماشاگر می تواند در منزلش بنشیند و تله تئاتر را با بهترین کیفیت ببیند . بنابراین فکر کردیم که چگونه تماشاگر منفعل را مقداری با فضای نمایش درگیرترش کنیم. در هر صورت حضور مخاطب باید در حین اجرای روی فضای کار اثر گذار باشد . با احساسات و دغدغه های تماشاگر کار داریم و بر این اساس و ساختار دو نمایش دیگر هم اجرا کرده ام. در نمایش آخرم تماشاگر ضمن دیدن اجرا بازی هم می کندو البته نه به معنای گیم ، بازی به معنای به فکر فرو رفتن ، قضاوت کردن و تغییر دادن . با این عناصر در نمایش جدیدم پرواز عمود....کار را خیلی پخته تر و داستان محورتر نوشته و اجرا کردیم .

 

زمان نمایش در حدود نود دقیقه و در طول نمایش تماشاگر باید ایستاده نمایش را دنبال کند. آیا خسته شدن مخاطب از نیمه های دوم نمایش باعث نمی شود که ارتباطش با نمایش کم رنگ تر بشود؟

 

می شد برای دیدن نمایش در بخش های مختلف صندلی طراحی بشود و قبول دارم این مدت ایستادن برای برخی از مخاطبان تحملش سخت است.اما نمی خواستم موقعیت بازیگران از تماشاگران جدا بشود و درپاسپورتی که در ابتدای نمایش به تماشاگر داده می شود  جاهایی  مشخص است که نوشته شده بازیگر – تماشاگر . بدین ترتیب آنقدری که بازیگرانمان بازیگر هستند که تماشاگران اجرا هم بازیگر هستند. بنابراین قصد نداریم در نمایش فاصله ای بین تماشاگر و بازیگر وجود داشته باشد . بنابراین نخواستیم زاویه دید تماشاگر از موضع نشسته باشد. البته تشکچه هایی در انتهای سالن وجود دارد که بر روی آن بنشیند.

 

 تشکچه ها درجاهایی قرار دارد که به مخاطب فرصتی برای دیدن نمایش نمی دهد و زاویه دیدش کور می شود؟

 

همانطوری که اشاره کردم نمی خواستم تماشاگر نشسته نمایش را دنبال کند . البته درحال حاضر تماشاگر این آزادی عمل را دارد که در صحنه جابه جا بشود . تماشاگر عادت کرده همیشه یک جایی بنشیند و نمایش تماشا کند . ممکن است در اجراهای بعدی تغییری در این زمینه انجام بدهم.

 

 در نیم ساعت انتهایی نمایش مشارکت تماشاگر در بطن اجرا کم رنگ می شود .دلیل این رویکرد چه بود؟

 

نیم ساعت آخر نمایش جایی است که زمان به سال 92 برمی گردد و اتفاقا تماشاگر با بازیگر وارد مکالمه می شود وبازیگران از شخصیت فرشته سوال می کنند . تماشاگران جوابی نمی دهند . از پریا و سایرین سوال پرسیده می شود. برای پارت دوم نمایش دو و سه مسیر متفاوت برای انتخاب بازیگران با توجه به جواب تماشاگران وجود داشت و می توانستند آن را طی کنند و می شد در انتهای نمایش پرستو خودکشی نکند . جواب های که مطرح می شود باعث خودکشیش می شود . یکی از تماشاگران چند لحظه قبل این اتفاق مواجه پرستو و ایمان درکافه همدیگر را دیده اند ،ا ما به پریما زن ایمان نمی گوید که این دو نفر همدیگر را دیده اند . برآورد هشت اتفاق در نمایش که تماشاگران در آن دخیل بودند باعث خودکشی و یا عدم خودکشی پرستو می شود .

 

آیا در هر شب اجرا تغییراتی در نمایش اعمال می شود؟

 

 من تغییری نمی دهم ، اما تماشاگرتغییر می دهند و دیالوگهای گفته شده تماشاگر باعث ایچاد مسیر دوگانه و یا بیشتر برای شخصیتهای نمایش می شود . در کل متن سختی در این نمایش مورد استفاده قرار گرفت و تسلط بازیگر روی این متن کار دشوار ی بود و مثل حل یک فرمول ریاضی چالش برانگیز بود.

 

تئاتربازی که شما در ساختار نمایش مورد استفاده قرار دادید با تئاتر مشارکتی آگستو بوال قرابت های زیادی دارد؟

 

  نمایش ما در حوزه تئاتر – بازی ارزیابی می شود و این دو واژه در کنار هم معنی پیدا می کنند و معادل انگلیس نمایش نامه   "پلی " است و یک جور بازی است . ما داریم در باره این سیوه فکر می کنیم و اتودهای مختلف انجام  می دهیم. تئاتر بازی و آگستو بال زیر مجموعه تئاتر اینتر اکتیو است. اگستو بال و برشت در نظریه هاشان خیلی به ما نزدیک هستند، اما شیوه اگستو بوال در بحث عملی می رود به سمت تئاتر ستم دیده و ما نمی خواهیم چنین سمت و سویی داشته باشیم.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی