بررسی پیشینه یک نقش تاریخی
عدم استمرار فعالیتمهمترین آسیب حضور زنان در تئاتر استان بوشهر
فرهنگ غنی آیینی جنوب و نقش پررنگ زنان در شکلگیری و اجرای آیینهای بیابانی و دریایی سبب گشته تا زنان در این فرهنگ، همواره همدوش مردان قدم بردارند، فرهنگی که اگرچه مردسالارانه از آن یاد میشود اما ظهور آیینهای سوگ و شاد زنانه با ساختار اجرایی قدرتمند و مهمتر از آن حضور ملموس آیینی آنان در کنار مردان در برخی از آیینها نشان از بودن پررنگش در فرهنگ جنوب دارد.
با یاد بانوی مهربان تئاتر بوشهر زندهیاد حبیبه محبزاده
پیش در آمد
فرهنگ غنی آیینی جنوب و نقش پررنگ زنان در شکلگیری و اجرای آیینهای بیابانی و دریایی سبب گشته تا زنان در این فرهنگ، همواره همدوش مردان قدم بردارند، فرهنگی که اگرچه مردسالارانه از آن یاد میشود اما ظهور آیینهای سوگ و شاد زنانه با ساختار اجرایی قدرتمند و مهمتر از آن حضور ملموس آیینی آنان در کنار مردان در برخی از آیینها نشان از بودن پررنگش در فرهنگ جنوب دارد.
انتظار میرفت این حضور محکم مقدمهای قوی برای حضور آنان در هنری مثل تئاتر باشد که از دل آیین سر برآورد. اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده است. چرایی این جریان البته قابل مطالعه است که در جای دیگر به آن خواهم پرداخت. حضور زنان در تئاتر بوشهر به کندی رخ داده و از آغازش تا امروز آسیب مشترکی داشته است. برای بحث در اینباره نقش زنان در تئاتر بوشهر را در دو بخش مورد مطالعه قرار دادهایم: زنان در تئاتر پیش و پس از انقلاب
الف) زنان در تئاتر پیش از انقلاب
زنان و تئاتر پیش از دهه چهل بوشهر
درباره حضور زنان در صحنههای تئاتر تا پیش از دهه چهل مطالب روشنی در دست نیست؛ تنها نکتهای که در اینباره عنوانشده، گفته خورشید فقیه یکی از فعالان فرهنگی است:
«.... شنیدهام که در سال ۱۳۱۷ه.ش، دختران دبیرستان شاهدخت به مناسبت کشف حجاب، نمایشی را اجرا کرده اند...» (یاراحمدی۶۶:۱۳۸۴)
هر چند صحت و سقم این گفته بر ما روشن نیست اما با توجه به این که این فعالیتها در محدوده مدرسه و فقط برای دانشآموزان انجام میشده، وقوع آن و حتی اتفاقات نمایشی دیگری غیر از این دور از ذهن نیست.
نکته روشن در اینباره در تاریخ تئاتر بوشهر آن است که تا پیش از دهه ۴۰ روی صحنه تئاتر، هرگز زنان در کنار مردان روی صحنههای تئاترقرار نگرفتهاند.
زندهیاد منوچهر آتشی درباره نقش منیژه در نمایش « افتادن بیژن به چاه و نجات او به دست منیژه» که در سال ۱۳۲۹ ه.ش در دبیرستان سعادت روی صحنه رفت گفته:
«... چون آن زمان بازی دختران در بوشهر رسم نشده بود و کسی از دختران راضی نمیشد که روی سن بازی کند، نقش منیژه را یکی از پسرها بازی کرد البته با لباس زنانه...»(یاراحمدی۶۸:۱۳۸۴)
این پسر که آتشی از او یاد میکند، پرویز فقیه بوده است که بهدلیل داشتن صدای زیر در نقش منیژه بازی کرده است.
این اتفاق(بازی مردان در نقش زنان) در دهه ۳۰ نیز چند بار دیگر رخ داده است؛ یک بار در اجرای نمایش «صندلی» و بار دیگر در نمایش «خشم زرد». غلامحسین مهربان، کارگردان نمایشهای یاد شده در اینباره میگوید:
«... نقش زنان نمایش صندلی را فرهنگ اکابریان و حمید زارعزاده بازی کردند. لباس زنانه میپوشیدند و بازی میکردند. از این دو نقش یکی خیلی سانتالمانتال بود که حمید زارعزاده نقشش را بازی میکرد. حمید رفته بود کلاهگیس و کفش پاشنهبلند زنانه گیر آوردهبود و روی سن میپوشید...»(یاحسینی۴۲:۱۳۹۰)
مهربان درباره چرایی بازی پسران در نقش دختران میگوید:
«...در آن سالها هیچ دختر و زنی در بوشهر حاضر نمی شد در نمایش بازی کند. این کار را دون شان خودشان و گناه میدانستند. ما هم ناچار بودیم از پسرها به جای زنان استفاده کنیم...»(همان:۴۲)
بعد از نمایش صندلی، مهربان در اجرای نمایش «خشم زرد» در سال۱۳۳۹ ه.ش بار دیگر نقش زن نمایش را به فرهنگ اکابریان میسپارد تا این نقش را ایفا نماید.
در سالهای آغازین دهه چهل نیز زندهیاد رمضان امیری در نمایش «اردشیر و اردوان» نقش زن نمایش را به یکی از دانشآموزان پسر به نام احمدزاده سپرد تا نقش دختر اردوان را ایفا نماید. پس از این نمایش و با حضور بازیگران زن روی صحنههای تئاتر در دهه چهل، بازی پسران در نقش زنان در تئاتر بوشهر بیرنگ شد.
دهه چهل، آغاز حضور زنان بر صحنههای تئاتر بوشهر
اگر ریشه اصلی تئاتر امروز بوشهر را دهه چهل بدانیم(که به گمانم اینگونه هست)، بنابراین میتوان گفت زنان از آغاز شکلگیری تئاتر در بوشهر روی صحنه بودهاند. این اتفاق در سالهای آغازین دهه چهل و در روزگاری که منوچهر آتشی بر کرسی امور تربیتی اداره فرهنگ تکیه زده بود، شروع شد؛ آتشی معتقد است که در بیشتر نامهها و بخشنامههایی که از تهران به دستم میرسید و از حضور دانشآموزان جهت شرکت در اردوهای فرهنگی هنری دعوت به عمل میآوردند بر حضور دختران تاکید میکردند که در بوشهر آن روز سخن گفتن از آن دشوار بود.
نمایش «پیام ما» نخستین نمایشی است که در بوشهر و با حضور یک بازیگر زن روی صحنه رفته است. این نمایش در سال ۱۳۴۲ ه.ش و در سالن دبیرستان سعادت اجرا شد. در این نمایش خانم «سیمین هفته» رودرروی آقای خالصی(که بعدها همسرش شد) قرار گرفت. این نمایش، مایهای طنز داشته است.(یاراحمدی۷۶:۱۳۸۴)
بعد از خانم سیمین هفته، منیرو روانیپور پا به عرصه تئاتر گذاشت و در نمایش « مادر تو را ستایش میکنم» نوشته و کار منوچهر آتشی روی صحنه رفت. این روند آرامآرام گسترده شد و بازیگران زن دیگری در نمایشهای مختلف دهه چهل و پنجاه روی صحنه رفتند. برخی از این بازیگران عبارتند از:
لادن جعفری(بازی در نمایش خشم زرد)،سوسن فرخنیا(عصیانگران بیاحساس)، مهشید ادریسی(خشم آقای ابراین)، صدیقه فتحعلیزاده(داشآکل ، خشم آقای ابراین)، فریبا محمدیان(محپلنگ)، مرضیه مهران، خجسته سلیمانی، روناک مستوفی، مریم ادیبی، پروین سیار، لیلا ملاحزاده، زهرا موافق، سودابه فرخنیا، خانم زادسر، مریم مصدر، نوشین رضایی، خانم شریفیان، خانم گرمسیری
اولین جشنواره تئاتر بوشهر به همت یک زن تئاتری
اولین جشنواره تئاتری در بوشهر، زمستان ۱۳۵۲ ه.ش برگزار شده است. این جشنواره به همت و تلاش یک بانوی تئاتری که دانشآموخته کارشناسی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبا بود و در بوشهر بهعنوان کارشناس تئاتر فعالیت میکرد، برگزار شد. «شکوه شریفپور» دومین کارشناس تئاتر اداره فرهنگ و هنر پس از زندهیاد مجید افشاریان بود که در سال ۵۱ به بوشهر آمد و ضمن راهنمایی و هدایت گروههای تئاتری، خود نیز آثاری را روی صحنه برد. شریفپور درباره برگزاری این جشنواره میگوید:
«...جشنواره را فقط با همت و حمایت بچههای تئاتر بوشهر برگزار کردم و گرنه ریاست فرهنگ و هنر بوشهر جناب آقای یزدانی سرسختانه با این امر مخالف بود...اما خوشبختانه حمایت جوانان خوب تئاتری باعث شد تا علیرغم این مخالفتها جشنواره برگزار شود...»(یاراحمدی۸۸:۱۳۸۴)
در این جشنواره که در تالار فرهنگ(شهید باهنر فعلی) برگزار شد، شش نمایش روی صحنه رفت:
«در حضور باد»، «عزایمنشینی»، «تشنه انتقام»، «آب»، «افعی طلایی» و«سیاه»
علی باباچاهی درباره این جشنواره در مجله فردوسی نوشت:
«...این اواخر، فستیوالگونهای از چند نمایش تئاتری، چهره شهر را تا حدودی دگرگون کرده است. این نمایشها که پارهای از آنها توسط آدمهای شناختهشدهای نوشته شده، مثل در «حضور باد» بهرام بیضایی و «افعی طلایی» و «سیاه» علی نصیریان، گرچه ظاهرا با حمایت فرهنگ و هنر استان است اما بیشتر میتوان روی همت خود بچهها انگشت گذاشت. بچه هایی که از پشت نیمکتهای مدرسه دارند قد میکشند و با بازیهای نسبتا درخشان خود، تئاتر نسبتا گستردهای را در آینده این شهر نوید میدهند...»(باباچاهی۲۰:۱۳۵۱)
ب) زنان در تئاتر پس از انقلاب
فعالیتهای بانوانی که پیش از انقلاب در عرصه تئاتر فعال بودند، تنها محدود به بازیگری میشد؛ اگر چه پس از انقلاب و آغاز فعالیتهای نمایشی در دهه ۶۰ ، این روند به همین شکل ادامه پیدا کرد اما آرامآرام این حضور گستردهتر شد و آنها در زمینههای نمایشنامهنویسی، کارگردانی، طراحی صحنه و لباس و بروشور فعال شدند. در این بخش، بر هر کدام از آنها مکث کوتاهی میکنیم:
زنان بازیگر
بازیگری پردامنهترین حوزه فعالیت بانوان در تئاتر بوشهر، قبل و بعد از انقلاب است و صد البته درخشانترین بخش نیز. یعنی به اندازهای که بازیگران زن در تئاتر در صحنههای استانی و ملی درخشیدند در سایر زمینهها نتوانستند این موفقیت را تداوم ببخشند. گستره کمی بازیگران زن، روزبهروز وسیعتر شد و بازیگران پرشماری در این عرصه روی صحنه رفتند که « برخی» از آنها عبارتند از:
زندهیاد حبیبه محبزاده، پوران زیتونی، زینب عوضپور، مژگان عوضپور،اشرف سلطانینیا، میترا خواجهئیان، رویا سرکوبی، سوابه صناعی، سحر غلهکار، مریم رنجبر، آزاده خرمایی، خدیجه مجریانزاده، معصومه ایزدجو، مهناز جهازی، مریم ابراهیمزاده، منا حسینی، مدینه کرهبندی، سودابه بامنیری، لاله عوضی، آسیه یونسی، فرانک بلورزاده، سکینه سلیمانی آرزو خیر، آذین خیر، ماندادنا احمدی شکریفرد، فروزالسادات سیدرضازاده، لیلا خرماییپور، شقایق زنگویی، فرزانه خضری، هستی بهنژاد، هدی نوریزاده، مریم رسولی، زیبا دریاسفر، نازخاتون هوشمند، مژده جهانگیری، سپیده حجامی، طوبی شیرکانی، ماندانا رضوانی، معصومه لیراوی، ندا زارع و ....
زنان کارگردان
کارگردانی آثار نمایشی توسط زنان از اواخر دهه ۶۰ و همزمان با شکلگیری جشنوارههای تئاتری در بوشهر آغاز شد و اگرچه تا اواسط دهه هفتاد بر تعداد آنها خیلی کم افزوده شد، اما ناگهان از اواسط دهه ۷۰ و بهویژه در دهه هشتاد این گستره وسیعتر شد و تعداد زیادی از بانوان، کارگردانی آثار نمایشی را تجربه کردند. برخی از این کارگردانان موفق شدند در جشنوارههای ملی نیز حضور پیدا کرده و موفق به کسب امتیاز شدند. اما برخلاف بازیگری، علیرغم تلاشهای فراوان، کارگردان زبدهای در این عرصه زاییده نشد. برخی از این کارگردانان عبارتند از:
وحده رفعتنیا (کارگردانی نمایشهای هزار پرنده، انتظار، مده آ)
نصرتالزمان وادی (دو خط موازی، دستهای آبی)
زینب عوضپور (عنکبوت، جاده سفید، بختک، خاتون کربلا، عقوبت، بانوی ارسلان، غوغای عشق، سکوت صدا فریاد و...)
افسانه کرمیثابت (تناک و ..)
مژگان عوضپور (پرواز انتظار و ...)
رویا سرکوبی (روباه و خرس و ...)
زیبا توسلی (لیلی و پیلی، ضامن آهو و ...)
عاطفه رابعی (سمفونی حیات و ...)
مرجان قربانی (عروس رویاها و ...)
سپیده حجامی (گلهای آفتابگردون و ...)
شهرزاد شاکردرگاه (آبیهای دریایی، قاصدهای آسمانی و ...)
لیلا خرماییپور (تناک، رقص آتش رقص باد، دعای باران ،مجلس مردپوشی ننه گلپر و ...)
زهره عباسی (شب واقعه و...)
شیما جوادپور( شهر خدا، لیوا و ...)
ژاله بحرینیمطلق (ماهپیشونی ، نخودی و دیو دو سر ، و....)
ماندانا رضوانی(از شفق خیس خیزران، سوسوی پنهان ستاره کوچک، و ...)
لیلا جمالی (رویای یک دختر و ...)
مریم رسولی (خاتون ، شب محبوبه ،...)
فاطمه بحریاری (اشک شمع ،...)
معصومه لیراوی (در سایهسار سوگ سکوت، وقتی آمدی چشمانت بسته بود،...)
میترا خواجهیئان (محدوده ، هاله،سوسوی پنهان ستاره کوچک و ....)
مژگان صفری (دیگر مرا صدا نزن مادر ،...)
زیبا دریاسفر (طلسم نیلوفر،...)
درنا همتی(ننه دریا ،...)
زنان نمایشنامه نویس
نمایشنامهنویسی در استان بوشهر اگرچه گستره وسیعی ندارد اما با این حال تعدادی از آنها در این عرصه در کشور صاحب نام و عنوانند. بخش اندکی از این گستره را بانوان تشکیل میدهند که تعداشان زیاد نیست. فعالیت نمایشنامهنویسان زن از اواخر دهه شصت ه.ش آغاز گشت و اگرچه در دهههای بعد گستردهتر شد اما هرگز وسیع نشد. مهمترین دلیل این امر که در بخش آسیبشناسی حضور بانوان در تئاتر خواهم گفت، عدم استمرار در نویسندگی بوده است.
در میان بانوان نویسنده بوشهری، منیرو روانیپور که در وادی داستاننویسی شهره است و پیش از انقلاب بازی در آثار تئاتری را هم تجربه کرده در میان فعالیتهای داستاننویسی خود نمایشنامه هم نوشته است. او نخستین بار نمایشنامه «۳.۲.۱.........» را برای کودکان نوشت و آن را منتشر نیز کرد. چندین سال بعد از نگارش اولین نمایشنامهاش، اثر دیگری نوشت به نام «رستم از شاهنومه رفت» بر اساس زندگی زندهیاد پهلوان غلامرضا تختی(پدر شوهرش) که این اثر در مجموعه تئاتر شهر نیز روی صحنه رفت. روانیپور البته فیلمنامهنویسی را به شکل جدیتری نسبت به نمایشنامه پیگیری کرده است.
اما اتفاق نمایشنامهنویسی توسط زنان از اواخر دهه ۶۰ با تلاشهای وحیده رفعتنیا و نصرتالزمان وادی آغاز گشت.
شروع هر دو در خور توجه بود اما استمرار نداشت و خیلی زود به محاق رفت. خانم رفعتنیا اگر چه در همین رشته ادامه تحصیل داد اما پس از نگارش و اجرای نمایشهای «هزار پرنده» و «انتظار»، اگر هم نمایشنامه نوشته باشد تنها خودش از آن خبر دارد. خانم رفعتنیا از اواسط دهه ۷۰ پس از کوچ از بوشهر به تلاشهای تئاتریاش پایان داد.
خانم نصرتالزمان وادی از محدود هنرمندانی است که به حضورش در عرصه هنر استمرار بخشیده است؛ اگر چه هرگز یک هنر را به شکل جدی و مستمر پیگیری نکرده است. خانم وادی با نمایشنامهنویسی شروع کرد، کارگردانی تئاتر را تجربه کرد به بازیگری روی آورد، بعدها فیلم ساز شد، اندکی بعد فیلمنامهنویس و بعدتر فیلمبردار و سپس دوبلوری و هم اکنون هم عکاس.
خانم وادی در تمام طول این مدت تنها بازیگری را به شکل مستمر ادامه داده است؛ البته نه بازیگری تئاتر بلکه بازی در آثار سینمایی و تلویزیونی. وادی در کارنامه نمایشنامهنویسی اش خود،آثاری همچون «جواهر»، «دو خط موازی»، «دستهای آبی» و.... را دارد.
زینب عوضپور هم که تئاتر را با بازیگری شروع کرده از اوائل دهه هفتاد به نمایشنامهنویسی و کارگردانی روی آورد و تا اواسط دهه ۷۰ به شکل مستمر نمایشنامه نوشت و خود نیز آنها را روی صحنه برد. «عنکبوت»(موفق ترین کار وی که در جشتواره سراسری فجر هم روی صحنه رفت)، «جاده سفید»، «عقوبت»، «خاتون کربلا»، «غوغای عشق»، «بانوی ارسلان»، «سکوت صدا فریاد» و «بختک»، نمایشنامههایی هستند که عوضپور نوشته و خود آنها را کارگردانی کرده است. مهمترین موفقیت عوضپور در سالهای فعالیتش استمرار در نوشتن بود. عوضپور از نیمه دوم دهه هفتاد عطای تئاتر را به لقایش بخشید و از تمام فعالیتهای تئاتری دور شد.
برخی دیگر از نمایشنامهنویسان زن تئاتر استان عبارتند از:
کبری حسینی که در نمایشنامهنویسی عروسکی فعالیتهای درخشان و در خوری داشت و متاسفانه استمرار فعالیتهایش ناگهان متوقف شد (چشم به راه، در انتظار صبح، و مثل وحدت، ماهی تنها، راز جنگل سبز، هدیهام آشیانه کبوتر، و...)
زیبا توسلی ( لیلی و پیلی، لانگشات عشق و جنگ ، ببر و پیرزن، ماهی رنگین کمان)
ژاله بحرینیمطلق (ماه پیشونی، نخودی و دیو دو سر، تمبلو و....)
ماندانا رضوانی (کفشهای لنگهبهلنگه، آن سوی خواب، همسر خورشید همراه تاریکی، نگر تا چه دارد، مستخدم مهربان، دریا و ماهی،...)
رباب ضامنپور ( از محبت خارها گل می شود، همسفران)
مژگان عوضپور (پرواز انتظار، اصالت،...)
عاطفه رابعی (سمفونی حیات، آدم و حوا، تیام، رییسپعلی دلواری و...)
شیما جوادپور (شهر خدا، ناقوس نیلوفر، محکوم به مرگ، اقلیما، همهمه پلید شهر،فتح ،...)
شهرزاد شاکردرگاه ( قاصدهای آسمانی، پیوند سبز و...)
در میان نمایشنامهنویسان نسل جوان، حضور و ظهور چهرهای فعال و توانا و نگارش آثار متعدد، نوید یک نمایشنامهنویس بانو را به تئاتر استان داد؛ اما متاسفانه او نیز همچون همه بانوان تئاتری خیلی زود فعالیتهایش رو به افول رفت و اگر هم نوشته باشد هم کسی از آنها خبر ندارد.؛ مریم بازیار.
بازیار در آثاری که خلق کرد، نشان داد می تواند نمایشنامهنویس خوبی باشد اما استمرار فعالیتهایش ناگهان متوقف شد. از آثار نوشتهشده توسط وی میتوان به «محملی بر رحیل» ،«تا وقتی گربهها باله ماهی میخورند»، «ققنوس»، «پس من چی؟»، «تاب بازی روی تپه»، «چرخ و فلک»، «ز+نون، مواظب باش مادر بزرگ بیدار نشه» ، «مهلکه» ،«لالایی» و... اشاره کرد..
از میان بانوان نمایشنامهنویسی که هم اکنون در این عرصه فعال هستند، میتوان از فریبا جعفری نام برد. جعفری که دانشآموخته ادبیات تا مقطع کارشناسی ارشد است، پس از دو دهه داستاننویسی، چند سالی است که ذوق و سلیقه خود را در نمایشنامهنویسی میآزماید. نمایشنامههای «شناشیرهای پوسیده»، «مطاف سرگردان»، «چند قدم پشت دروازه»، «شعلههای آبادان هرگز خاموش نمیشوند»، «آهو بر مدار آتش»، «سرگذشت خانم ترابی»، «وصیت» و .... آثاری هستند که تا امروز نوشته و خود یکی از آنها را در جشنواره نمایشنامهخوانی خوانش کرده است. نوع نگاه و زاویه دید این نویسنده به موضوعات و مضامین، تحلیلهای درخور و مهمتر از همه نوع دیالوگنویسیاش، نشانگر این مهم است که اگر به تلاشهایش به شکل جدی ادامه دهد و بهطور مستمر کار کند، میتوان امیدوار بود که در آینده یک نمایشنامهنویس زن به جامعه تئاتری کشور معرفی کنیم.
زنان هنرمند در سایر گرایشها
خوشبختانه گستره حضور زنان در تئاتر بوشهر روز به روز پهنتر شد. فعالیتی که در آغاز، تنها در بازیگری نمود پیدا کرد در نمایشنامهنویسی و کارگردانی نیز خود را نشان داد و از این هم فراتر رفت و در سایر گرایشهای تئاتری خصوصا در طراحی صحنه، طراحی لباس، بروشور و پوستر نیز بانوان فعال شدند. امروز در سالهای آغازین دهه ۹۰ شمسی بانوان هنرمندی در بخش طراحیهای وابسته به تئاتر کارهای درخوری خلق میکنند.
دانش آموختگان تئاتر
تاسیس رشته تئاتر در دانشگاه آزاد بوشهر در اواسط دهه ۷۰ سبب شد تا بسیاری از هنرمندان تئاتری بوشهر موفق شوند در رشته مورد علاقه خود ادامه تحصیل دهند. بخش وسیعی از دانشآموختگان بومی در رشته تئاتر در دانشگاه بوشهر بانوان تئاتری هستند از نقاط مختلف استان. بخشی از آنها تا مقطع فوق لیسانس نیز ادامه تحصیل دادهاند و در نهادهای مختلف فرهنگی هنری مشغول به فعالیتند. داشتن برنامهریزی دقیق از سوی نهادهای متولی تئاتر میتواند سبب تاثیر عمیق این بانوان تئاتری بر تئاتر استان در حوزه آموزش بانوان و علاقمندکردن آنها به این هنر شود.
جشنواره تئاتر بانوان
به همت حوزه هنری بوشهر و از سال ۱۳۸۳ ه.ش جشنوارهای در استان زاده شد بهعنوان جشنواره تئاتر بانوان. جشنوارهای که تنها کارگردانان زن میتوانستند شرایط شرکت در آن را داشتند. این جشنواره از آغاز تا امروز به شکل نامنظم و نه همه سالانه برگزار شده و تا امروز پنج دوره از آن برگزار شده است. تداوم برگزاری این جشنواره مطمئنا میتواند در رشد بانوان تئاتری استان تاثیر خوبی داشته باشد. دبیری این جشنواره که نام ریحانه بر پیشانی دارد در دورههای گذشته بر عهده اشرف سلطانینیا بوده است.
آسیبشناسی حضور زنان در عرصه تئاتر
پس از ارائه کلیت حضور زنان در عرصه تئاتر(پیش و پس از انقلاب) حالا میتوان این حضور را کنکاشانه مطالعه و آسیبشناسی کرد.
الف: به دلیل عدم استمرار فعالیتهای بازیگران در نمایشهای قبل از انقلاب میتوان گفت، این حضورها کاملا اتفاقی و از سر تفنن بوده است. البته در چرایی این جریان نمیتوان از فضای اجتماعی و بافت سنتی و شرایط خانوادهها به سادگی گذشت؛ چرا که ممکن است برخی ( و شاید همه آنها) به ادامه فعالیت علاقمند بودهاند اما از سر ناچاری و اجبارا از تئاتر دور شدهاند.
ب: بررسی کارنامه حضور زنان در دو دهه اول پس از انقلاب نیز بر نکته اول تاکید میکند. به این معنی که زنان بازیگر در دهههای ۶۰ و ۷۰ نیز خیلی زود از گود بیرون رفتهاند. تنها تفاوت میان این نسل و نسل قبل از انقلاب این است که در این دو دهه، درست است که عده زیادی رفتهاند اما عده کمی ماندهاند و به فعالیتهایشان ادامه میدهند.
ج: مهمترین آسیب حضور زنان در تئاتر استان بوشهر(پیش و بعد از انقلاب) عدم استمرار فعالیتهای تئاتری است. هر کدام از بانوان محترم پس از چند سال تلاش جدی و معرفی خود بهعنوان یک استعداد در این حوزه به ناگاه همه چیز را رها کرده و با تئاتر خداحافظی میکنند. این عدم استمرار، سبب شده که امروز نتوانیم یک بانوی نمایشنامهنویس، یا یک بانوی کارگردان به معنای واقعی کلمه داشته باشیم. هر کسی کاری یا کارهایی کرده و رفته است. تنها در حوزه بازیگری هستند، بازیگرانی که با تلاش در عرصه سینما و تلویزیون(و نه صرفا تئاتر) به فعالیتهای خود استمرار بخشیدهاند.
منابع:
یاراحمدی،جهانشیر(۱۳۸۴) نمایش در بوشهر از آغاز تا امروز، نشر دریانورد،گناوه
یاحسینی،سیدقاسم(۱۳۹۰) نگله مهربان، زمزمههای روشن، بوشهر