در حال بارگذاری ...
...

میلاد اردوبادی نویسنده ، کارگردان، طراح و بازیگرنمایش :

در روایت ناتمام یک مربع خالی شبیه خودم هستم

میلاد اردوبادی نویسنده ، کارگردان، طراح و بازیگرنمایش :

در روایت ناتمام یک مربع خالی شبیه خودم هستم

نمایش های مونولوگ همواره بیان کننده درونیات نویسنده درقالب شخصیتی است که روی صحنه بازی می کند. نمایش روایت ناتمام یک مربع خالی یک اثرمونولوگ و روایتگرزندگی یک شخصیت از دوران کودکی تا بزرگسالی است.

نمایش روایت ناتمام یک مربع خالی به تهیه کنندگی شوراى تئاتروگرافى از ٢٨ تیر ماه ساعت ١٨:٣٠ به مدت ١۵ شب در سالن موج نو به صحنه می‌ رود. دراین نمایش کیانوش اخبارى، سعید چنگیزیان و جهانگیر رمضانى (مشاوران) ؛ ثمین بیجاد، مونا غیاثى (دستیاران کارگردان)، میلاد اردوبادى، آنامد دیزاین (دکور)، سحاب وژده میانه (موسیقى)، سارا حدادی (مدیر روابط عمومى و مشاور رسانه‌ای)، مجید ارونقى (طراح پوستر و بروشور) و فرید حسینى (ساخت تیزر) حضور دارند. با میلاد اردوبادی در باره فضا و تم اجرایش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

نمایش های مونولوگ معمولا نشان دهنده واکاوی درونیات کاراکترنمایش هستند. آیا شما با این قصد نمایش روایت ناتمام یک مربع خالی را روی صحنه بردید؟

 

   نمایش مونولوگ تک شخصیته است و برای تعمیم ونگه داشتن فضای درام مجبوراست که ساختار انتزاعی و ذهنی داشته باشد. برای ذهنی شدن هم کارگردان به سراغ واکاوی درونیات شخصت نمایشش می رود. برای اجرای نمایشم اززندگی خودم استفاده کردم.

 آیا نمایش روایت ناتمام یک مربع خالی یک نمایش حدیث نفسی است؟

نمی شود گفت نمایش حدیث نفسی، درساختارنمایش ازخیال زیاد استفاده شده است . درحدود نیمی ازاتفاقات مطرح شده در نمایش درزندگی شخصیم برایم رخ داده است ودرنمایش به شکل دیگری روایتش کردم.

 رویا و خیال بخش مهمی اززندگی اغلب آدمها را رقم می زند؟

بله ،رویا و خیال هم جزیی از زندگی است

آیا نمایش را می توانیم یک اثرسورئالیستی بدانیم؟

معمولا دراین طبقه بندی های مفهومی وژانری نظرات زیادی وجود دارد .نمایشم تحت تاثیرسورئالیسم ،رئال ، اپیرسیونیسم و ابزورد است و این تاثیر پذیریدرساختارنمایش قابل بازخوانی است.  من در پاسخ به این پرسش که ژانر نمایشت چیست می توانم بگویم " تماشاگرهرگونه ای که دوست دارد می تواند اجرا را ژانر بندی کند. یکی بگوید ملودرام و دیگری تراژی ارزیابیش کند". این وظیفه من نیست که نمایشم را درژانر خاصی تعریف کنم. وظیفه من به عنوان نویسنده این است که  ازساختارهای موجود ژانری به نفع اجرای نمایشم استفاده کنم . بنابراین منتقد و تماشاگر است که می تواند دراین حوزه اظهار نظرکند .

 

اگر برداشت مخاطب از فضای و ژانر نمایشتان متغاییر با ذهنیات شما باشد چه عقیده ای دارید؟

من یک سری آموخته ، داشته ها و معلومات از تئاتر دارم و ادبیات نمایشی خوانده ام . برداشت من از نمایش از زمان سوفکل تا به امروز تداوم دارد. بنابراین تلاش می کنم در کارشبیه خودم باشم و نه شبیه به این جریان سازان تاریخ تئاترازگذشته تا به امروز.اینکه کارم چقدرحاوی رگه های اصلی درام است و یا نیست ارزیابیش برعهده منتقدان است.

معمولا مخاطب به دیدن نمایش می آید؟

مخاطب اجرای من را می بیند و ممکن است اجرا را دوست داشته باشد و یا نداشته باشد وآیا چیزی دستگیرش شده است و یا نه، منتقد می آید بررسی ساختار و ساختمانی انجام می دهد. می آید ستون  ونماهای اجرایم را جدا می کند و براساس تحلیلش عقیده اش را ابراز می کند .

 برای شما نظ مخاطب مهم تر است ، یا نظرمخاطب؟

  نظرهمه برایم مهم است .

 نظرات منفی هم برایتان مهم است؟

نظرات مخالفان برایم بیشترمهم است .

این شبیه بودن داستان نمایش به زندگی شخصی خودتان و بازی کردن و طراحی دکورانجام دادن ، به علاقه شما به تئوری مولف برمی گردد؟

نظرم این است که هر بخش نمایش باید توسط متخصصش انجام بشود. ترجیح می دهم متنی را که برای اجرا می نویسم . اگر کسی دوست داشت بتواند کارگردانیش کند و اگرنمایشی را کارگردانی می کنم ، ترجیح می دهم خودم بازیش نکنم و دیگران  وطراح حرفه ای صحنه و دکورش را سر وشکل بدهند. اما من هنوزدر مرزمیان تئاتر آماتور و حرفه ای کار می کنم و دسترسی به کسانی که  درهرزمینه ای به آنها اعتماد داشته باشم را ندارم و بنابراین مجبورشدم این کارها را خودم انجام بدهم.

آیا اجرای نمایش روایت ناتمام یک مربع خالی می تواند عامل تثبیت شما در حوزه تئاترحرفه ای بشود. کمااینکه درفضای مجازی بازتاب های خوبی ازاجرایتان توسط تئاترهایی مثل سجاد افشاریان به وجود آمده است؟

من 15 سال است که درتئاترفعالیت می کنم و خوب و یا بد چند تمرین برای اجرای نمایش هایی انجام دادم که به سرانجامی نرسید. یکباردرسال 92 با متن شب بیست و یکم محمود استاد محمد درخانه هنرمندان دراجرا به عنوان بازیگرروی صحنه رفتم. به عنوان نویسنده و کارگردان این اولین کارم محسوب می شود . من امیدوارم برایم اتفاقات خوبی بعد از این اجرا رخ بدهد و فضای تئاتری یک شاکله ای داشته باشد و درآن پذیرای کارهای جوانها باشد .تا در آماتورترین حالت اجرای نمایش.......

در حال حاضر تعریف تئاترآماتورو وحرفه ای خیلی مخدوش شده است وخیلی ازنمایش هایی که داعیه حرفه ای بودن دارند. ساختارشان حتی آماتوری هم نیست؟

 من تعریف بدی از آماتوربودن ندارم . تئاترهای مورد علاقه ام، نمایش های دانشجویی است . درحالی که این تئاترها درحوزه تئاترآماتورطبقه بندی می شوند . اگر من کلمه آماتور را استفاده می کنم ، منظورم کار بی ارزش و فاقد کیفیت نیست. کاری که در شروع راه یک کارگردان جوان است و دست به آزمون و خطا می زند. خوشحال می شوم روزی را ببینم که بچه های دانشجو و یا بچه های آموزشگاهها هم برای تک تک بخش های نمایشان از افراد متخصص در آن حوزه استفاده کنند . این اتفاق و رویه در سینما به وجود آمده است و بچه هایی که سینما می خوانند. خیلی هایشان می روند به سمت فیلمبردای ، عده ای هم طراح صحنه، لباس و ، صدا ونورپردازی را انتخاب می کنند .اما درتئاترهمه می خواهند کارگردان بشوند و یا بازیگر واغلبشان هم اشتباه من را تکرار می کنند و تمام کارهای نمایششان را خودشان انجام می دهند . نمی دانم شاید ماها به لحاظ کارگروهی دچار نقصان هستیم ومعمولا هم ناموفق عمل می کنیم و بیشتردرکارهای انفرادی موثرترعمل می کنیم. شاید پیگیری این روند باعث توقف کارمان بشود.

 

 گفت وگو از : احمد محمد اسماعیلی