در حال بارگذاری ...

گهواره در سنگر

مقاله حاضر در دو فصل و به طور اجمالی چند دیدگاه راجع به وجود زن و وضعیت زن در جامعه ی جهانی را در دید می آورد و سپس به این وقوله می پردازد که زن در تاریخ ادبیات دراماتیک تا چه اندازه تأثیر گذار بوده است . پس از اشراف بر این تأثیر و قاطعیت حضور به تئاتر دفاع مقدس می رسیم و حضور زنان در صحنه های نمایش اینگونه ی تئاتر که بسیار ضعیف و رنگ پریده است . این مقاله در همایش تئاتر دقاع مقدس ایلام ارائه شده است.

آسیه مبین

مقدمه :
واشنگتن یووین ؛ نویسنده آمریکایی ، زن را به پیچکی ضعیف تشبیه می کند که در نهایت ظرافت وزیبایی دور درخت تناوری می پیچد و بالا می رود و ظاهراً قائم به استواری درخت است اما زمانی که درخت بر اثر صاعقه ای دچار شکستگی شود ، این پیچک است که آن را از فرو افتادن نجات می دهد .
مقاله حاضر در دو فصل و به طور اجمالی چند دیدگاه راجع به وجود زن و وضعیت زن در جامعه ی جهانی را در دید می آورد و سپس به این وقوله می پردازد که زن در تاریخ ادبیات دراماتیک تا چه اندازه تأثیر گذار بوده است . پس از اشراف بر این تأثیر و قاطعیت حضور به تئاتر دفاع مقدس می رسیم و حضور زنان در صحنه های نمایش اینگونه ی تئاتر که بسیار ضعیف و رنگ پریده است .
پس اگر تصمیم به گسترش نفوذ و مقبولیت این تئاتر برای اشاعه ی فرهنگ عاشقانه ی دفاع مقدس داشته باشیم ، ناگزیراز قبول بالقوه کردن این ظرفیت بالفعل عظیم هستیم .
فصل اول :
١- نگاه عمومی قرآن به زن :
قرآن ، به عنوان آخرین کتاب آسمانی و کاملترین منبع انسان شناختی مسلمانان ظرفیتهای اجتماعی فراوانی را برای این جنس عنوان نموده است .
خداوند درسراسر آیات شریفه قرآن ، ١٢ مرتبه ی عظیم و شگرف و شگفتی زا را برشمرده است
مراتبی مانند این که می فرماید : عرش خداوند عظیم است ، مهر خداوند عظیم است ، خشم خداوند عظیم است ، روز خداوند عظیم است و ... یکی از این ١٢ مرتبه ، مکر زنان است .
مکری که در قرآن از آن یاد شده ، به معنای چاره گشایی و تدابیر اندیشی است . چنان که در گذشته های دور به عملی که امروزه « علم مکانیک » نام گرفته ، « علم الحیل » یعنی دانش
حیله ها می گفتند .
پس از این ، گوشه ای از ذات خداوند است که در وجود زن به ودیعه گذاشته شده است .
این نیرو در حد ذات بسیار مثمر ثمر است اما ، زمانی که در مراتب نازله به کار می رود موجب تباهی های بزرگ خواهد شد .
تمام هنرها و کنش های الهی زاده ی جمالند و جمال یعنی لیلی ، یعنی زن و جمال طلبی یعنی آدم ، یعنی مرد و مجموع این ها یعنی دو وجه صورت خداوند که انکار ناپذیر است .
٢- اشاره ای به نظرگاه های فمنیستی :
بسیاری از مفسران علوم اجتماعی معتقدند که ؛ جامعه شناسی علمی است زیر سلطه ی مردان و این واقعیت در نظریه ها و روش ها و تحقیقات و آموزش این علم ، معانی و کاربردهای اساسی دارد .
توجه به مردان ، که به تعاریف نیز راه پیدا کرده است ، ازهمان ابتدا زنان را به موضوعی حاشیه یی تبدیل می کند . نکته ی حائز توجه در این گفته این است که صحبت از « علم » جامعه شناسی است که از روانشناسی فردی اجتماع متشکل شده است . پس نتیجه ی ساده و بی گفت و گو این که:
تأثیر عظیم مرد سالاری ذهنی در جامعه ی جهانی حتی علم را که بر منطق استنتاجات متکی است از نظر و تأثیر به دور نمی دارد ، چه رسد به ادبیات دراماتیک که بر منطق علمی استوار نبوده و دارای زاویه های دید هرمنویتک می باشد .
به طور معمول چند انتقاد بنیانی به روش جامعه شناسان مطرح می شود :
١- کار جامعه شناسی عمدتاً تحقیق درباره ی مردان و به تبع آن نظریه پردازی برای مردان بوده است .
٢- یافته های پژوهش هایی که فقط روی مردان مطالعه شده است به همه ی مردم تعمیم داده
می شود .
٣- حوزه ها و مباحث مورد توجه زنان همواره نادیده گرفته شده و بی اهمیت تلقی
می شوند .
۴- هرگاه زنان در تحقیق گنجانده می شوند تصویری تحریف شده و حاکی از پیش داوری جنسی دارند .
۵- جنس و جنسیت به ندرت در مطالعات جامعه شناختی متغیرهای تبیین گر مهمی تلقی می شوند. ۶- نابرابری های میان مردان و زنان ذاتی و اجتناب ناپذیر فرض می شوند .
اما در طول تاریخ ، نویسندگان نخبه ی ادبیات نمایشی ، نه تنها به تأثیر مخرب و یا سازنده و در مجموع مهم و غیر قابل عبور زنان ، بی توجه نبوده اند ، بلکه پرداخت عمیقی را صورت داده که بعدها مبنای عمل روان شناسان و جامعه پژوهان نیز قرار گرفته است .
پس نتیجتاً محققان فمنیسم و نخبه گان ادبیات نمایشی جهان همواره خطر بی توجهی به مقوله ی عظیم و شگرف زنان را گوشزد نموده اند اما تئاتر دفاع مقدس ، به دلیل به ورطه ی کلیشه ها افتادن ، نتوانسته تأثیر دگرگون کننده ی زنان را در هنگام وقوع و پس از جنگ به نمایش بگذارد.
٣- زنان و ادبیات دراماتیک :
در دو بخش گذشته اشاره شد که قرآن به صراحت بر تأثیر زن در نظام اجتماعی صحه گذارده و در قرن اخیر نیز جامعه شناسان فمنیست به مبارزه با نظرات مرد محورانه جهت اثبات نقش زنان پرداخته اند . اما از آن جا که صحبت مرکزی ما تئاتر سیاسی و تئاتر جنگ داشته باشیم .
یکی از مهم ترین آثار ارائه شده در این زمینه ؛ قسمت سوم ادیب شهریار تریلوژی جاودانه‌ی
« سوفکل » یعنی « آنتیگونه » است . در این تراژدی تماشاگران بر روی صحنه شاهد قصری هستند که دو زن از آن به پایین پرتاب می شوند و یا اگر کمی روان تر بیان کنیم با تشنجی حسی خارج می شوند . دو خواهر ، دو دختر ادیپ ، که برادرانشان در نبرد روز قبل ، یکدیگر را کشته اند . جمهوری آتن این پیروزی و رهایی را جشن گرفته ، لشکر متجاوزین عقب نشسته و دور شده
گروه هم سرایان آتن تلوتلو خوران و مستانه به یاری موزیک هیجان انگیزی به مجلس مشورتی وارد می شوند . در چنین شبی است که با سقوط حاکمیت قانونی ، نیروهای مسلح « کرئون »
قدرت را به دست می گیرند . استبداد و شمشیر و‌خفقان حاکم شده و دستور می رسد که یکی‌ از پسران کشته شده ی ادیپ به خاک سپرده نشده تا طعمه ی پرندگان و ‌‌‌‌حیوانات شوند .
در این حال خواهرآنتیگون به او می گوید : چه می توان کرد ، ما زنان ناتوان چه می توانیم بکنیم!
و این جاست که توانایی آنتیگون به عنوان زنی که نیروهای خفته ی درونش بیدار شده و رها از قید اضمحلال سر به شورش ‌‌می گذارد ، نمایان می گردد . او خواهر ترس خورده ی خود را عقب می راند و می گوید «‌من میمیرم ، اما هرگز به این پستی تن نمی دهم .
و تراژدی تکان دهنده ای را خلق می کند . سوفوکل وجدان بیدار و مهر آفرین انسانی را در نهاد زنی توصیف می کند . در آثار اشیل نیز به کرات با مسائل و تأثیر های عمیق اجتماعی زنان برخورد می کنیم . مدآ ، اثر اوریپیدهم خود طغیانی است علیه ظلمی که در مورد زنان رخ می دهد و تأثیر آن در سراسر جامعه بسیار عمیق اما زیر لایه ای و نامحسوس است .
اوریپید در « الکسیتس » با نگرشی منطقی ، به موقعیت زن و شرایط زمانی او در قالب کمدی – تراژدی می پردازد ؛ و از این دست آثار در تاریخ کهن ادب دراماتیک فراوان است و ذکر همه ی آن ها مطول و خالی از فایده ...
در این میان نمی توان آثار الیزابتی شکسپیر را نادیده گرفت . زنانی را که بزرگترین تراژدی های تاریخ را خلق می کنند . کجا می توان لیدی مکبث ، کلئوپاترا ، مادر هملت ، دزدمونا ، یا دخترهای شاه لیر که همه گی دیالکتیک قدرتمندی میان دو وجه ودو نوع عملکرد درونی زنان است که از آن سخن رفت .
اما همان گونه که ذکر شد به دلیل عدم تجربه و شناخت کافی غالب هنرمندانی که آغازگر تئاتر دفاع مقدس بودند . از فضای غنی ادبیات دراماتیک و مسائل عمیق جامعه شناختی هرگز مقوله ی زنان جدی گرفته نشد که البته در سالیان اخیر و با پیوست نیروهای حرفه ای تر قابل حل به نظر می رسد .
فصل دوم :
١- زنان و دفاع مقدس :
نقش زنان در میدانهای جنگ تحمیلی عراق بر ایران را می توان به سه قسمت عمده و مهم تقسیم بندی نمود :
١- زنانی که در جبهه ها به عنوان پزشک یا پرستار ، هم پای مردان زیر آتش بودند .
٢- زنانی که پشت جبهه ها فعالیت های تدارکاتی جبهه ها را صورت می دادند .
٣- زنانی که در شهرها و روستاها ، در خانه ها سنگر فعالیتهای اجتماعی را حفظ می کرده اند .
اما این حرکتها همواره ، تنها به صورت نخود و کشمش بسته بندی نمودن به نمایش گذاشته شده و از حماسه ی جاری و زیر لایه ای آن سخنی نرفته ، هیچ گاه به این پرداخت تراژیک و قدرتمند بها داده نشده ، که نوجوانی که با نهایت عشق ، خود را به شکل بمب متحرکی به زیر تانک می اندازد
داده نشده ، که نوجوانی که با نهایت عشق ، خود را به شکل بمب متحرکی به زیر تانک می اندازد
ثمره ی آغوش کدام مادر است و مردان دلیر جبهه ها ، از عشق کدام همسر چنان نیرو می گیرند که آتش دهشت ناک دشمن برایشان خاکستری سرد است . این همه ایمان و امید زاییده ی کجاست ؟
و این همه عشق و از جان گذشتگی ، از کدام روح لطیف سرچشمه می گیرند ؟ نامه های عاشقانه
حمید باکری و باکری ها هنوز فراموش نشده است . همان نامه هایی که حاکی از مسلح شدن روحی رزمندگان ، به ایمانی الهی است که توسط مادران و خواهران و همسران متقی ایشان تحکیم می‌شده است .
متاسفانه اغلب نمایشنامه نویسان تئاتر دفاع مقدس فراموش کرده‌اند که این عاشقانه‌ی زنانه است که کنش دراماتیک درام را تاثیر گذار می‌نماید و هویت می‌بخشد.
پس از پایان جنگ مردان به ساخت و ساز و کار روزمره‌ی خود بازگشتند اما، نقش زنان همچنان ادامه دارد. زنانی که همسر یا فرزند خود را تقدیم شرافت انسانی کرده‌اند و زنانی که از همسر یا فرزند جانباز خود پروانه‌وار پرستاری می‌کنند. چون نسیم می‌آیند و می‌روند و مهر و لطف خود را جاری و ساری می‌کنند و سکوت دردمندشان ایشان را به محاق فراموشی می‌سپارند.
جایگاه زنان در تئاتر دفاع مقدس کجاست؟!
نتیجتاً باید با توجه به فاکتورهای گسترده‌ی حضور زنان در جنگ تحمیلی و فاکتورهای فنی حضور زنان در ادبیات دراماتیک ، جایگاه حقیقی ایشان را تثبیت نموده و بستر رشد این جنبه از تئاتر را مهیا کنیم .
٢- چرایی لزوم تبیین جایگاه حقیقی و شایسته ی زنان ، در تئاتر دفاع مقدس :
وفاداری به جنبه های فنی هر حرکت تخصصی ، واقعیتی گریز ناپذیر است . به این مفهوم که اگر من نوعی نمایشنامه نویس ، قصد نوشتن نمایشنامه ای جهت اشاعه ی هر نوع اندیشه ای را داشته باشیم ، باید به ویژگی های تاثیر گذاری درام وفادار بمانم تا بتوانم تفکر یا احساسم را به گونه ای انتقال دهم که مخاطبین را جذب کرده و حتی اگر مورد موافقت قرار نگیرد ، باعث تحریک تفکر مخاطب بر اثر شود .
پس لزوم بی بازگشت به تکنیک های درام ، ما را بر آن می دارد که از ظرفیتهایی که طی قرن های گذشته در این عرصه ایجاد شده است ، برای تقویم و تحکیم اثر خود سود بجوییم .
یکی از ظرفیتها ، قابلیت ایجاد هم گرایی یا پارادوکس میان دو جنس زن ومرد است .
آن گونه که مورد استفاده موثر و فراوان گذشته گان قرار گرفته که ذکر شد .
شکسپیر می گوید : « آکادمی آن جاست . بروید و در چشم های زن مطالعه کنید » . در واقع این مثل که مرد از دامان زن به معراج می رسد به این معنی است که عاشقانه ی زنانه ، پله ی پرش انسان به سوی عشق الهی است .
هر چند که ممکن است تفاوتهایی وجود داشته باشد ، مانند آن چهره ی مهربان و دلسوز که در آثار نمایشی لورکاویا در پیک نیک در میدان جنگ ، نوشته ی فرناندوآرابال روی می دهد که در نهایت ماهیت ضد جنگ دارد . اما آن چه مورد نیاز ماست نمایش حقیقت ، یعنی زنان عاشق پیشه متقی است که جنگ تحمیلی را در تراژدیک ترین شکل ممکن به دفاع از عشق الهی مبدل نمودند . با تمام ویرانی هیا وبی سرپناهی و آوارگی ها و دشواری هنگامه وبعد از آن که ناخواسته بود و از دشمن دژخیم جزایی انتظار نمی رود .
نتیجه گیری :
زنانی که آفریننده ی تراژدی بوده و می توانند خشن ترین آوردگاه ها را به مأمن فوران عشق تبدیل کنند . می توانند صورت عشق خدا در زمین باشند چرا که عشق ، روح انسان را لطیف کرده و وسعت می بخشد و آن وقت است که در می یابیم مفهوم کلام مولا علی در دعای کمیل که می فرمایند : « خداوندا ، در پس گنهکاری ، به جهنم فرو رفتن برایم درد نیست .
من در آن جا با درد دوری تو چه کنم ! »
آن وقت است که روح شهادت در دامان این مادران و همسران پرورش می یابد و دفاع مقدس شکل می گیرد .
پس تکیه به تکنیک ادبیات نمایشی و استفاده از دستاوردهای بزرگان گذشته راهی است یک طرفه که در بازگشت از آن ادبیات نمایشی دفاع مقدس را از این گنجینه ی عظیم درون نمایی حادثه ، محروم می کنیم . دیگر ، تصمیم با ماست ...

پی نوشتها :
١- جامعه شناسی زنان – آبوب ، پاملا – م . منیژه ی نجم عراقی – نشرنی – چاپ دوم – ١٣٨١ تهران – ص ٢٠
٢- فمنیسم – فریدمن ، جین – م ، فیروزه مهاجر – نشر آشیان – ١٣٨١ تهران – ص ١٠۴
٣- orestie
۴- Aeschylusc ، شاعر و تراژدی نویس بزرگ یونان در قرن پنجم پیش از میلاد .
۵- Sophokles ، ( ۴٩٧- ۴٠۶ ق م ) یکی از سه تراژدی نویس جاودانه یونان قدیم
۶- Kreon ، در افسانه های یونان ، ، پادشاه تب ، قبلو بعد از اودیپ
٧- Alkestis ، ملکه ی یونان که برای رهایی شوهرش آدمستوس ، خود را قربانی کرده و هراکلس او را از جهنم نجات می دهد .
٨- Admestos
نویسنده :