گفتوگو با بهناز نادری بازیگر «سفر به نهایتِ دور»
زنان در معرض برخی بیعدالتیها و بیانصافیها هستند

سفر به نهایت دور به کارگردنی محمد میرعلی اکبری به عنوان اثری پست مدرن به خلق تصویری از آسیب های اجتماعی جامعه امروز و وضعیت نسل جوان پرداخته است. در این نمایش بهناز نادری در نقش دختری به نام ساره ظاهر می شود که ماجراهای متفاوت اثر پیرامون حضور او شکل می گیرد. با این بازیگر به گفت و گو نشستیم .
ـ در کجا تئاتر و بازیگری را آموختهاید؟ آغاز فعالیتِ حرفهایِ شما با چه نمایشی بوده است؟
* تئاتر را از سال ٨٣ در دانشکدهی هنرهای زیبا به عنوان دانشجو آغاز کردم و در زمستان سال ٨٩ در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شدم. در حال حاضر در همان دانشکده به عنوان دستیار استاد مشغول به کار هستم و همچنان می آموزم. اولین تجربه ی حرفه ای من در نمایش سیگار خیس کاری از امیر پاکزاد بود که به خاطر آن بازیگری اول زن جشنواره تجربه رو دریافت کردم و بعد ١٣٥٧ و تردید نکن هوراشیو که به خاطر آنها هم کاندیدای بازیگری زن جشنواره فجر شدم.
ـ از فعالیتتان در حوزهی موسیقی بگویید. از سازهایی که بدان در نواختن آشنایی و تسلّط دارید و از کار در حوزهی آواز.
* من در خانواده ای اهل موسیقی رشد یافتم. همه ی برادرها ساز میزدند. و برادر ارشدم به شکل حرفه ای آواز کار میکرد و حوالی سال ٧٠ در اصفهان شاگرد استاد شاهزیدی و علیرضا افتخاری بود. به واسطه ی تمرینات ایشون من هم دستگاه های موسیقی رو تا حدودی آموختم و گوش موسیقاییم تربیت شد. از دوازده سالگی سازهای کوبه ای رو با دف شروع کردم و بعدها کاخن و کوزه را هم آموختم. برای شناخت نتهای موسیقی ساز سه تار رو هم تا حدودی تجربه کردم و بعد در پی یک اتفاق تنبوری هدیه گرفتم و شروع به نواختنش کردم... البته در این سازها تقریبا مبتدی هستم.
ـ کدام یک از دو هنر موسیقی و تئاتر برای شما اصالت و اولویت بیشتری دارد؟
* اگر شرایط جور دیگری بود حتما موسیقی را دنبال میکردم و آواز علاقه اصلی و اولویت من بود اما بعد از آموختن تئاتر و فعالیت حرفه ای در این زمینه بدون شک تئاتر در اولویت است و از موسیقی برای عملکرد بهتر در تئاتر بهره میبرم.
ـ آشنایی با ریتم، آواز و موسیقی چه قدر در بازیگری به کارتان آمده؟
* بخش مهمی از هنر تئاتر شناخت ریتم و ضرباهنگ صحنه است. آشنایی با سازهای ریتمیک یکی از مهم ترین تاثیرات را در بازیگری من داشته و شناخت آوازی هم به همین ترتیب برای نقش هایی با چنین مختصاتی به من کمک کرده است. و در ساختن و پرداختن به نقش هایی که بازی کردم به شدت مدیون این دانش هرچند اندک موسیقایی هستم.
ـ از تجربه های بازیگریتان در عرصهی کار تصویر برایمان بگویید.
* غیر از تجربههای تصویری که در دوران دانشجویی داشتم اولین فعالیت حرفه ای تصویری رو با حسن فتحی شروع کردم. در سریال در مسیر زاینده رود،.. بعد از اون چند پیشنهاد فیلم و سریال داشتم که به دلایلی به سرانجام نرسید، سال گذشته در یک فیلم سینمایی نقش کوچکی رو پذیرفتم که آن هم در حد یک تجربه بود. اساسا هم در تمام این سالها بیشتر به دنیای تئاتر تعلق خاطر داشتم.
ـ کمی دربارهی نقش «ساره» برایمان بگویید. در رسیدن به نقش چه مسیری را رفتید و چه کمکهایی شما را به جلو برد؟ هدایتِ بازیگر در این نمایش چهطور به شما کمک کرد؟
* نقش ساره نقش ویژه ای بود که همان قبل از جشنواره فجر آقای میرعلی اکبری به من پیشنهاد دادند اما من درگیر اجراهای نمایش هیپوفیز به کارگردانی کورش نریمانی بودم و فرصت همکاری مهیا نشد. تا اینکه برای اجرای عموم باز هم تماس گرفتند و این همکاری شروع شد. از آنجایی که روزبه حسینی و آرش فلاحت پیشه هم در این زمینه به ایشان کمک میکردند، برای رسیدن به نقش بعد از دریافت اطلاعات کلی از کارگردان بیشتر با این دو عزیز درگیر بودم به خصوص روزبه حسینی عزیز که خیلی پیشنهادهای خوبی داشت و تقریبا هر روز کلیدهایی برای باز شدن گره های نقش در اختیار من قرار میداد که خیلی پیش برنده بود. و لازم میدانم همینجا از همه بابت این تلاش ها تشکر کنم.
ـ «سفر به نهایتِ دور» چه ویژگیِ موضوعیِ جذابی برای مخاطبِ امروز و نیز نسل جوان دارد؟
* این متن با پرداختن به موضوعی انسانی و معضلاتی بزرگ که جامعهی ما را این روزها خیلی درگیر کرده، آن هم به شکل سورئالیستی و با تلاش برای ساختن فضایی وهم آلود و جادویی، به شدت ذهن را درگیر میکند. توجه به چرایی هستی، خلاهای عاطفی، فشارهای شدید اجتماعی و پناه بردن آدمها به مواد مخدر که متاسفانه این روزها گریبانگیر بسیاری از خانوادههای ایرانی ست... همه و همه موضوعاتی ست که دغدغهی نویسنده بوده و امیدوارم در نهایت بتوانیم با عینیت بخشیدن درست به این ذهنیت تاثیر لازم را بر مخاطب بگذاریم.
- وضعیت خاص زن و معضلات و مشکلات امروزش در نمایش «سفر به نهایت دور» تا چه میزان برای شما ملموس است؟
* اینکه در جامعهی ما به خاطر شرایط خاص موجود، زنان در معرض برخی بیعدالتیها و بیانصافیها هستند که قابل انکار نیست. قوانین تدوین شدهای که حقوق زن را بعضا نادیده میگیرد و بسیاری معضلات پیچیده که با آنها روبروییم. ساره شخصیتی ست که در دوران گذار به سر میبره. فاصلهی سنت و مدرنیته که بزرگترین معضل افراد جامعه ی ماست به نظرم... فاصله گرفتن از سنت ها و پناه بردن به مدرنیته ای که همیشه هم مطابق میل انسان نخواهد بود و چه بسا که باعث ناامیدی و نابودی فرد هم میشود.. همانطور که ساره این وضعیت را تجربه میکند... من هم به عنوان یک زن در این جامعه مسائلی را تجربه کردم که خیلی دور از ساره نیست. از بی انصافی ها و قضاوت های ناعادلانه بگیرید تا گرفتاریهای ریز و درشت روزانه که همه ی ما تجربه میکنیم. اما خب، عملکردها متفاوت است. ساره یکطور برخورد میکند و من جوری دیگر و این رابطهی مستقیم با نوع جهان بینی هر کدام از ما خواهد داشت.
ـ گرایش تحصیلی شما کارگردانی تئاتر بوده. چه نمایشهایی را کارگردانی کرده اید؟ آیا کارگردانی در تئاتر هم از دغدغههای شما محسوب می شود؟
بله من کارگردانی خواندم و سه نمایش روی صحنه بردم . اولی زن و «بادکنکها» بود که برای جشنواره سراسری تجربه آماده شد، جایزه اول کارگردانی رو هم گرفت و اجرای عموم داشت. دومی پایان نامه کارشناسی من بود که با امتیاز الف که از سوی داوران حمایت شد و به اجرای عموم درآمد در شهرهای تهران، اصفهان و کیش... به نام «آقا پسر به خانه می آید». و سومی پایان نامه کارشناسی ارشد من با موضوع جنگ در ایران به نام «دو در سه» که در سالن کوچک مولوی اجرا شد. و باز هم با امتیاز الف به اجرا در آمد. اما به خاطر برخی مشکلات ترجیح دادم بازی را پیگیری کنم... البته اگر شرایط مهیا باشد باز هم کارگردانی را تجربه خواهم کرد.
ـ از همکاریتان با گروه «وَ ناگهان» در نمایش «سفر به نهایتِ دور» بگویید. از فضای کاری و هنری در این گروه. آیا این همکاری ادامه خواهد داشت؟
* گروه و ناگهان متشکل از افردای ست که دغدغهی اصلی شان تئاتر است و فضای صمیمانه ی بین افراد به شکلی ست که امکان این همکاری را فراهم کرده است. بدون شک در هر گروهی اختلاف سلیقه و نظرها وجود دارند اما این گروه با همدلی و صمیمیت معمولا مدیریت شده و فضای خوبی دارد. در هر صورت امیدوارم اگر شرایط دوباره برای همکاری ایجاد شد باز هم از با هم بودن لذت ببریم و بتوانیم به خلق آثار هنری ارزشمند دیگری دست یازیم.