تولید در بخش خصوصی، نظارت در بخش دولتی
گفتگو از: جمال جعفری آثار هادی مرزبان: تئاتر خصوصی وقتی به وجود میآید که حمایت دولت ادامه داشته باشد تئاتر واقعی با ماهیت حقیقی خود هیچگاه بدون حمایت دولت نتوانسته سرپا بایستد و چه در کشورهای پیشرفته و چه در ...
گفتگو از: جمال جعفری آثار
هادی مرزبان: تئاتر خصوصی وقتی به وجود میآید که حمایت دولت ادامه داشته باشد
تئاتر واقعی با ماهیت حقیقی خود هیچگاه بدون حمایت دولت نتوانسته سرپا بایستد و چه در کشورهای پیشرفته و چه در کشورهای جهان سوم این گونه بوده است. تئاتر در جایی مفهوم حقیقی خود را میشناسد که حضورش برای دولتها جدی باشد و دولتها از آن حمایت کنند. اگر به کشورهای انگلیس و فرانسه سفر کرده باشید، انواع تئاترها را میبینید که هر شب اجرا میشوند؛ منتها تئاتری که به لحاظ ارزشی بتوان بر آن صحه گذاشت، تئاتری است که از حمایت صددرصدی دولت برخوردار است. اگر تئاتر ما به سمت خصوصی شدن برود، چیزی جز ابتذال عایدش نمیشود؛ چون تماشاگر راحتپسند است و کارگردان و تهیه کننده برای گیشه هر کاری میکند.
تئاتر به صورت امروزی باید با یارانه دولتی همراه باشد. دولت نباید منتی برای یارانهای که به تئاتر میدهد، بگذارد. همانطور که نان و نفت یک کالا محسوب میشوند و دارای یارانه دولتی هستند، تئاتر هم یک کالای فرهنگی است و باید به آن یارانه دولتی داد. ما باید تئاتر را به سمتی ببریم که از حیطه اختیارات دولت خارج باشد و در عین حال از یارانه دولتی استفاده کند. در کنار این تئاتر باید با حمایت دولت، تئاتر خصوصی با نظارت دقیق بر اجرا و کیفیت آثار شکل بگیرد و رشد کند و در این صورت وجودش هیچ اشکالی ندارد. هیچ اشکالی ندارد که خطوط قرمز مشخص باشد و تئاترها از آن خطوط عدول نکنند. این خطوط قرمز، باعث رشد تئاتر میشود؛ چون تئاترهای خصوصی نمیتوانند به یک اثر بزرگ در کشور تبدیل شوند. متأسفانه ما امروز با معضلی رو به رو شدیم که در آن تئاتر برای برخی دوستان، دکان دو نبش شده است. ما باید خاطرمان باشد که در جایی مشغول کار هستیم که یکسری قوانین مخصوص به خود دارد و این قوانین قابل احترام است؛ البته خوشبختانه هنرمندان ما با این امر آشنا هستند و کسی نمیخواهد از آن عدول کند؛ ولی اگر این اتفاق افتاد باید جایی باشد و آنها را راهنمایی کرد. به نظرم جدا از تئاتر خصوصی، تئاتر ما وقتی بارور میشود که از حمایت دولتی برخوردار شود و در عین حال، آزاد حرکت کند و تنها یک نظارت غیرمحسوس که بتواند خط و خطوط را مشخص نماید در آن رعایت شود.
کاظم هژیر آزاد: تئاتر خصوصی ما باید به سمت رپرتوار پیش برود
خصوصیسازی در دنیا الگوهای متفاوتی دارد که ما میتوانیم با بهرهگیری از این الگوها، تئاترمان را به سمت خصوصی شدن ببریم. متأسفانه هنوز الگوی تئاتری ما مانند گذشته است؛ یعنی از سال 1327 و بعد از کودتای 28 مرداد که تئاترهای خصوصی و فعال لالهزار تعطیل شد همه تئاترها به سمت دولتی شدن پیش رفت و امروز هم که من با شما صحبت میکنم، تئاتر ما کاملاً دولتی است و ما هنوز از این الگو پیروی میکنیم. از آن طرف هم اگر با وضعیت تئاتری که ما داریم، بخواهیم یارانه دولتی را قطع کنیم، چیزی از تئاتر باقی نمیماند؛ چون تئاتر هزینه بر است و درآمدش، صرفاً از راه گیشه پاسخگوی فعالان نیست. در شهر پاریس چهارصد تئاتر وجود دارد که بیشتر آنها به صورت خصوصی و نیمه خصوصی اداره میشوند. چرا ما از تجربههای به بار نشسته آنها در زمینه تئاتر خصوصی استفاده نکنیم؟ من تئاتر را مانند فوتبال میدانم. اگر قرار است حرفهای شود باید تعامل زیادی با دنیا برقرار کرد. تئاتر هم باید از بازیگران و کارگردانان اروپایی استفاده کند و این تلاش دو سویه باشد. ما باید تئاترمان را مانند دنیا به صورت رپرتوار اجرا کنیم و به آن سمت و سو پیش ببریم.
مسأله دیگر سالن برای تئاتر است. ما خیلی سالن داریم که در اختیار سازمانها و وزارتخانههاست و از آنها بهرهبرداری نمیشود. اگر ما خواستار تئاتر خصوصی هستیم باید به فکر سالن آن هم باشیم. به نظرم اگر هماهنگی و همکاری در این بین به وجود آید در آن صورت ما صاحب سالنهای متنوع و متعددی در سطح شهر میشویم و از آن طریق میتوانیم از بخشهای خصوصی هم برای حمایت از تئاتر استفاده کنیم. در همین سالن موزه که جنب موزه ایران باستان است، سالن خیلی خوبی وجود دارد که معلوم نیست بنا به چه دلیلی آن را تعطیل کردهاند. وزارت کار، سالن خیلی خوبی دارد و همچنین سایر سالنها.
ما باید از بخش خصوصی دعوت کنیم تا زیر مجموعه دولت کار تئاتر بکند؛ یعنی از یارانه دولت استفاده نماید و در عوض کالای فرهنگی با کیفیت تحویل بدهد؛ مثلاً شما میتوانید در طول شش شب، سه نمایش متنوع با رویکردهای اجتماعی را روی صحنه ببرید. به این ترتیب که سه کارگردان، هر دو شب در میان، یک نمایش را در یک سالن اجرا ببرند. با آنها قرارداد اپرتواری بسته شود و از بخش خصوصی هم دعوت به عمل آید که از آنها حمایت کند؛ ولی نباید یارانه دولتی قطع شود؛ چون تئاتر ما نیاز و وابستگی شدیدی به دولت دارد و این قضیه در تمام دنیا مصداق دارد. اجرای نمایشها هم مادامی که تماشاگر دارد نباید قطع شود.
بخش خصوصی، میتواند سالن بسازد و در منافع آن شریک باشد و حتی از یارانه دولتی بهره ببرد. این منافاتی با خصوصی شدن تئاتر ندارد. فقط حضور بخش خصوصی سبب بالا رفتن کیفیت و تنوع در تئاتر میشود.
تمام حرفهایی که ما با هم زدیم بیهوده خواهد بود، اگر نمایش حالت رسمی به خود نگیرد؛ یعنی کمیسیون فرهنگی مجلس باید قضیه را به طور قانونی پیگیری کند و وزارتخانهها را موظف به همکاری با وزارت ارشاد، درباره واگذاری سالنها به آنها کند. در غیر این صورت تمام حرفهای ما بیهوده است.
چیستا یثربی: اگر بخش خصوصی در ارشاد، مجوز صادر کند من خانهام را به سالن تئاتر تبدیل میکنم
امیدوارم که روزی این اتفاق میمون در ایران بیفتد. به نظرم مادامی که هر یک از بخشهای فرهنگی کشور زیر مجموعه خصوصی قرار بگیرند، رشد میکنند. نمونههای آن را در موسیقی، نشر، فیلم و غیره میبینیم. این بخشها چون تهیهکنندههای خصوصی دارند و زیر نظر ارشاد مجوز میگیرند به راحتی میتوانند آثار خود را بفروشند و رشد و تنوع پیدا کنند؛ ولی تئاتر به دلیل اینکه از پایه و اساس، متکی به دولت بوده، هیچوقت نمیتوان تصور کرد که بدون کمک دولت روی پاهای خود استوار بماند. به همین دلیل همیشه در این بخش، هنرمندان دچار تنگنظری هستند و همیشه تئاترهای معمولی با همان کیفیت همیشگی در سالنها به اجرا در میآیند. متأسفانه در این بخش هیچگونه جسارت و تنوع در آثار هنرمندان به همان دلیلی که گفتم دیده نمیشود.
دولت چقدر میتواند به ما بودجه بدهد؟ راه کار این قضیه را من نباید بگویم. چون راه کار مشخص است. اگر برای تهیهکنندههای تئاتر، مجوز صادر کنند و ارشاد تنها نقش کنترلکننده را داشته باشد در آن صورت این بخش فرهنگی هم مانند بخشهای دیگر رشد میکند؛ مثلاً من میخواستم نمایش «سیلویا» را با یک تهیهکننده خصوصی در هتل لاله اجرا کنم؛ ولی متأسفانه این اتفاق از سوی هیچ ارگانی حمایت نشد و به ما اجازه اجرا ندادند. تهیهکننده من بارها خواسته در هتل آزادی نمایش مرا روی صحنه ببرد؛ ولی نتوانسته است؛ چون جایی در ارشاد وجود ندارد که صرفاً به بخش خصوصی در تئاتر بپردازد. دانشگاه الزهرا بارها خواسته با مجوز ارشاد و زیرنظر مرکز هنرهای نمایشی برای عموم اجرا بگذارد؛ ولی چون مجوزی در این باره وجود ندارد، انجام نشده است. اگر بخش خصوصی در تئاتر مجوز صادر کند، من خانهام را به سالن تئاتر تبدیل میکنم و بخش عمده آن را به تئاتر دانشجویی و آماتوری اختصاص میدهم.
پردیس افکاری: به نظرم هر حرکتی که موجب شکوفایی تئاتر و باروری آن شود و نگذارد تا بازیگری جلوی دوربین برود، ارزشمند است
تئاتر احتیاج به حمایت دولت دارد؛ ولی نباید دستمزدها چهار یا پنج ماه بعد پرداخت شود. بازیگر احتیاج به پول دارد تا دلگرمی داشته باشد و بتواند زندگی کند. شاید تئاتر اگر به سمت خصوصی شدن پیش برود، بتوان این دلگرمی را ایجاد کرد. من نمیتوانم راهکار ارایه بدهم؛ ولی حداقل این را میتوانم بگویم که در هر کاری باید قدرت ریسکپذیری داشته باشیم. اگر با خصوصی شدن تئاتر، بخشی از بدنه تئاتر به صورت مقطعی تعطیل میشود، اشکالی ندارد؛ البته اگر در انتها همه چیز به نفع تئاتر تمام شود به نظرم نباید اشکالی داشته باشد. آنچه در نهایت به دست میآید، موجب شکوفایی است.
در تمام دنیا بحث خصوصیسازی مطرح است و خیلی از کشورها توانستهاند، تئاتر را خصوصی کنند بدون اینکه به آن لطمهای وارد شود. تئاتر باید با تأمین بودجه همراه باشد. اگر تئاتر به سمت خصوصی سازی پیش برود شاید بتوان بودجه همیشه کم تئاتر را به نوعی تأمین کرد.