در حال بارگذاری ...
...

گفت وگو با رامین سیار دشتی بازیگر نمایش سه خواهر و دیگران به کارگردانی حمید امجد

تورنباخ فرصت طلب نیست

گفت وگو با رامین سیار دشتی بازیگر نمایش سه خواهر و دیگران به کارگردانی حمید امجد

تورنباخ فرصت طلب نیست

رامین سیار دشتی دارای لیسانس نمایش (با گرایش طراحی صحنه) از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی (واحد تهران مرکز/ ۱۳۸۰) و فوق لیسانس کارگردانی نمایش از همین دانشکده است و درزمینه های بازیگری، عروسک گردانی، طراحی صحنه و کارگردانی فعالیت کرده است. وی عضو ثابت گروه تئاتر "دون کیشوت" به سرپرستی علی اصغر دشتی از سال ۱۳۸۲ تا به امروز است. آخر بازی ، خاطرات یک دزد، مجلس شبیه خوانی شازده کوچولو ،دن کیشوت، حریم، ماکاندو،ملانصرالدین، کالیگولا، رپرتواری از آثار گروه دن کیشوت با رونمایی از محسن از جمله نمایش های موفق کارنامه کاری سیار دشتی هستند. رامین سیار دشتی در نمایش سه خواهر و دیگران در نقش لئون داویدوویچ توزنباخ یک افسر نجیب زاده آلمانی تبار و رمانتیک به بازی پرداخته است. با او در باره حضورش در این نمایش گفت وگویی انجام داده ایم. احمد محمد اسماعیلی

در طول سال هایی که به بازیگری مشغول هستید در نمایش هایی از آثار نویسندگان  بزرگ نظیر کامو و اگزوپری به بازی پرداخته اید. بازی در نمایشی که به آثار چخوف می پردازد برایتان چه جذابیت هایی دارد؟


بازی در نمایش هایی که بر اساس متن های بزرگ  روی صحنه اجرا می شود ، برای بازیگران چالش برانگیز است . همه بازیگران علاقه دارند در این نوع نمایش ها توانایی هایشان را محک بزنند . برای من هم این کار خیلی جذابیت داشت. یکباری در نمایشی به کارگردانی پریسا گودرزی در نمایش پزشک نازنین نوشته نیل سایمون که بر اساس متن جخوف نوشته شده بود تجربه بازی داشتم و تجربه کردن فضا و آتمسفر کارهای چخوف که در سه خواهر و دیگران از روایت متفاوتی اجرا می شود ، برایم فوق العاده جذابیت داشت. معتقدم کسانیکه هم متن و هم اجرا را خوانده ودیده اند بر این مسئله اشتراک نظر دارند که حمید امجد یک اجرای موفق از ترکیب دو نمایش نامه سه خواهر و باغ آلبالو و همراهی لیرشاه ، هملت و مکبث شکسپیر انجام داده است. بنابراین تاثیر پذیری چخوف از شکسپیر در آثارش در این نمایش به خوبی قابل دیدن است.

 

در کارنامه کاری شما بازی در نمایش های فانتزی و سورئال ( دن کیشوت و ماکاندو) و نمایش های کلاسیک( مهمانسرای دو دولت) دیده می شود.به کدام از این دو شیوه بازیگری علاقه بیشتری دارید؟

 

سلیقه شخصیم بیشتر معطوف به نمایش هایی است که تم فانتزی و فرم ، ژست و فیزیک بدنی تکیه دارد و در این شیوه کاری تجربیات زیادی در گروه تئاتری دون کیشوت به دست آورده ام. اگر بازیگر بخواهد در یک سبک و سیاق تابت خودش را محدود کند . طبیعی است که بازیش به یک نواختی می رسد و نمی تواند تمام توانایی هایش را بروز بدهد . علاقه دارم در دوران کاریم در فضا وفرم های مختلف نمایشی بازی کنم. همکاری با حمید امجد این فرصت را برایم ایجاد کرد که بتوانم شیوه دیگری از بازیگری را در صحنه ارائه کنم .

 

 موقعی که از شما دعوت شد . در نمایش سه خواهر و دیگران بازی کنید، آیا با توجه به غیبت دوازده ساله حمید امجد در قبول پیشنهاد همکاری تردیدهایی داشتید؟

 

اوایل سال در تماشاخانه سنگلج در نمایش ناگهان پیت حلبی کوروش سلیمانی بازی داشتم. حمید امجد ، افشین هاشمی و بهناز جعفری نمایش را دیدند واز طرف بهناز جعفری به حمید امجد معرفی شدم و موقعی که پیشنهاد همکاری از سوی کارگردان ارائه شد و  با توجه به پیشینه و سابقه درخشان کاری و نوشتاری حمید امجد در حوزه ادبیات نمایشی و اجرا که دارند، با کمال میل بازی و حضور در نمایش را قبول کردم و بازگشت ایشان بعد از دوازده سال دوری از تئاتر را به فال نیک گرفتم.  

 

آیا از ابتدا قرار بود نقش لئون داویدوویچ توزنباخ را بازی کنید ؟

 

در ابتدا نقش دکترچبوتکین را که داریوش موفق بازی کرد ، اتودی زدم و  قبلا هم این نوع نقش ها را تجربه کرده بود.چون قرار بود به علت پیری این شخصیت فرم فیزیکی و بدنی خمیده و ایستا و ساکنی داشت و در ضمن صدایش هم شکل خاصی بود و در نهایت چون سن و سال من فاصله زیادی با این شخصیت داشت و داریوش موفق سن و سال دارتر از من بود ، ایشان نقش را بازی کرد. از طرفی در انتخاب دوبازیگر نقش های  توزنباخ و یونوویچ سولنی باید دوبازیگر هم قد و قواره و قد بلند نقش ها را بازی می کردند، نابراین قرار شد من نقش توزنباخ را بازی کنم .

 

آیا تورنباخ یک فرصت طلب است و یا یک عاشق واقعی؟

 

اصلا آدم فرصت طلبی نیست و یکی از صادق ترین شخصیت های نمایش است و آنچه که به زبان می آورد حرف دلش است و اقعی و راستین است . سولینی رقیب عشقیش بر عکس او آدم فرصت طلبی است. در نمایش نامه سه خواهر چخوف سولینی آدم بی مبالات تری نسبت به شخصیتش در نمایش سه خواهر و دیگران است..

 

ایا این فرصت طلبی  سولینی در باره ابراز عشق به  ایرینا وجود دارد؟

 

 نه، به لحاظ رفتار و منش  شخصیتش آدم فرصت طلبی است و آدم جلتنمنی نیست و نظامی جوان و خشنی است که از الفاظ رکیک در ادبیات گفتاری و شوخی هایش بهره می برد . البته حمید امجد در نمایشش مقداری این خصلت های بد سولینی را تطلیف تر کرده است و آدم خوش صحبت ، مجلس گرم کن و شوخی به نظر می رسد. اما آدم آداب دانی نیست. توزنباخ تبار اشرافی دارد و ریشه و تبار ژرمن دارد.

 

 غرور آلمانی در رفتارش دیده می شود؟

 

بله، آداب دانی از جنس اشرافیت در شخصیتش متجلی است و گاهی مواقع از شوخی های سولینی به ستوه می آید . در این بحث مثلث عشقی ایرنا ، توزنباخ و سولینی در زیر متن داستان نمایش وجود دارد و رفته و رفته توزنباخ تبدیل به آدمی می شود که برای اعاده شرافتش با سولینی دوئل می کند و توزنباخ در این دوئل حیثیتی به قتل می رسد. نظر حمید امجد این بود که توزنباخ انسان شریف و صادقی دیده بشود و عاشق ایرنا است. اما رفتارهای ایرنا نشان می دهد علاقه زیادی به توزنباخ ندارد.


گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی