در حال بارگذاری ...
کهن ترین تئاتر های تهران (فصل اول)

تئاتر فرهنگ، آغازگر فرهنگ بی نقص تئاتر مدرن ایران

پیمان شیخی : هنرمندان تئاتر کشورمان، در آغاز پیمودن این راه دشوار و پر فراز و نشیب در عرصه ی فرهنگ ایران زمین، به این باور رسیده بودند که هر حرکت و رخداد فرهنگی، نیازمند به نظم وافر، جامعه شناسی و برنامه ریزی صحیح برای ارائه ی محصول فرهنگی مورد نظر است. اما همگان آگاهند که پرچم داری نظم نوین در تئاتر و همگام سازی تئاتر ایران با تئاتر روز دنیا در "تئاتر فرهنگ" شکلگیری شد و پرچم دار آن نیز، عبدالحسین خان نوشین بود.

پیش از شکلگیری "تئاتر فرهنگ"، باوجود افتتاح معدود تماشاخانه هایی که بصورت پراکنده در سطح شهر تهران راه اندازی شده بودند، تنها دریافت فعالان هنر تئاتر در ارائه ی بهینه ی این هنر به عموم مردم، در تمرکز مکانی هنر تئاتر در معروف ترین تفریحگاه اهالی تهران که خیابان لاله زار بود محدود شده بود؛ اما در سالهای آغازین دهه ی بیست و حضور متفقین در ایران، عبدالحسین خان نوشین تصمیم گرفت تماشاخانه ی راه اندازی کند که بر اساس استانداردهای جهانی هنر تئاتر فعالیت کند و در جهت ارتقاء ذائقه ی مخاطبان تئاتر گام بردارد و فارغ از تعارفات رایج، به جرات می توان عنوان "پدر تئاتر مدرن ایران" را مناسب عبدالحسین خان نوشین دانست.

در حقیقت تئاتر فرهنگ، نمونه ی بارز "تئاتر خصوصی" به حساب می آید که با حمایت مالی بازاریان از قشر روشنفکر تئاتر آن روزگار و اعتماد به ایشان شکل گرفت و این نشاندهنده ی این تفکر است که صرفا به دنبال سود اقتصادی آن هم به هر قیمتی نبوده اند و در کنار بازتاب اقتصادی، به دنبال امور فرهنگی و هنری از جنس فاخر نیز بوده اند. حال آنکه این نقصی بزرگ و آشکار در تئاتر امروز کشورمان است که به واسطه ی تنزل سلیقه ی فرهنگی بخش عمده ی سرمایه داران کشورمان و شکاف به وجود آمده بین ایشان و هنرمندان تئاتر فاخر و فعال در عرصه ی به اصطلاح تئاتر دولتی است. 

 

تاسیس تئاتر فرهنگ

 

درست سال 1323، "تئاتر فرهنگ" به همت عبدالحسین خان نوشین و سرمایه گذاری سه تاجر فعال در بازار تهران به نامهای آقایان وثیقی، طایفی و جعفری، در ضلع غربی نیمه ی شمالی خیابان لاله زار کهنه یا لاله زار قدیم و پایین تر از کوچه ی اتحادیه که به واسطه "خانه اتحادیه" برای اهالی تهران آن روزگار نام آشنا بود، با درنظر گرفتن 500 صندلی برای تماشاگران تاسیس شد.

این تماشاخانه در ورودی پاساژی قرار داشت که چند خیاطی معروف آن روزگار و پارچه فروشی البسه در آنجا فعالیت داشتند، اما مکان تماشاخانه بیشتر بعنوان انبار مورد استفاده قرار می گرفت و حالا موقعیتی مناسب برای ایجاد تماشاخانه کسب کرده بود؛ چراکه وجود خیاطی های معروف و پارچه فروشی های داخل پاساژ، به خودی خود در ردیف جذابیتهای این تماشاخانه قرار گرفته بودند و بخشی از تماشاچیان، قبل از تماشای نمایش، برای سفارش البسه به این مکان مراجعه می کردند و با وجود رستورانها و کافه قنادیهای لاله زار آن روزگار، تا ساعاتی پس از تماشای نمایش، همچنان در خیابان لاله زار که در آن زمان به حقیقت خیابان هنر کشور محسوب می شد وقت صرف می کردند.

 دکتر مصطفی اسکویی، نویسنده، کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر، در صفحات 402 و 403 کتاب "سیری در تاریخ تئاتر ایران" درخصوص تاریخ بوجود آمدن "تئاتر فرهنگ" چنین نوشته که: رضا رخشانی، یکی از هنرجویان هنرستان هنرپیشگی در دوره سوم بود که درس "فن بیان" را در هنرستان از نوشین می آموخت. وی بنابه سابقه ی آشنایی با تنی چند از کسبه لاله زار و با تشویق آنان به کار پر سود تئاتر، موافقتشان را برای تبدیل بخشی از انبارهای کالای طبقه ی فوقانی مغازه های خیابان لاله زار به تالار نمایش و دعوت نوشین برای اداره ی آن با نام "تئاتر فرهنگ" جلب کرد.

طبق نسخه ی خطی بجای مانده از مرحوم فضل الله خان بایگان، که از بنیان گزاران تئاتر ایران و همکار مرحوم سیدعلی خان نصر و متوفی به سال 1342 هجری شمسی است، کلنل علی نقی خان وزیری پس از بازگشت از فرنگ، در اسفند ماه سال 1302 هجری شمسی ، هنرستان موسیقی خود را در طبقه ی همکف تئاتر فرهنگ افتتاح کرد و در پاییز سال 1303 هجری شمسی کلوپ موزیکال را در طبقه ی اول این بنا راه اندازی کرد که این کلوپ موزیکال، تئاتر فرهنگ بعدها و تئاتر پارس زمان ما است.

در صفحه هشت و نه کتاب نمایشنامه "خروس سحر" نوشته عبدالحسین نوشین درخصوص افراد موثر در شکل گیری "تئاتر فرهنگ" و نخستین اثر نمایشی این تماشاخانه چنین نوشته که: "سینما تئاتر فرهنگ" به همت نوشین، طایفی و وثیقی در خیابان لاله زار با نمایش "ولپن اثر بن جانسون افتتاح شد.

همینطور منصور خلج در صفحه ی 132 کتاب "نمایشنامه نویسان ایران از آخوندزاده تا بیضایی" درخصوص شکل گیری تئاتر فرهنگ نوشته: "پس از شهریور 1320،  "تئاتر فرهنگ" گشایش یافت و فعالیت خود را به طور گسترده ایی برنامه ریزی نمود. نوشین، علی محزون، لرتا و محمدعلی جعفری نخستین بانیان "تئاتر فرهنگ" در اندک مدتی توانستند با حمایت تماشاگران و پشتکار بنیانگذارانش به موفقیت دست یابند".

 

خط مشی مدیریت تئاتر فرهنگ

عبدالحسین خان نوشین بر این باور بود که  برای روی صحنه آوردن یک اثر نمایشی ابتدا نیاز به نمایشنامه و نگارش کامل آن است تا امکان تحلیل شخصیت برای بازیگران نقش های اثر موردنظر وجود داشته باشد. در پی این اندیشه، می بایست بازیگران تئاتر دیالوگهای مربوط به نقش خود را بصورت کامل حفظ کنند و این درحالی بود که تا پیش از به وجود آمدن "تئاتر فرهنگ" رسم بر استفاده از "سوفلور بود. وظیفه ی "سوفلور" این بود که که در زیر دریچه ای در ابعاد یک متر در یک متر در جلوی صحنه می نشست و در زمان فراموشی بازیگران، دیالوگها را یادآوری می کرد. در تئاتر فرهنگ قانون بر این اساس پایه ریزی شده بود که برای نخستین بار به شکل کامل و تحقیق شده، طراحی لباس و طراحی دکور به انجام می رسید؛ چراکه عبدالحسین خان نوشین معتقد بود بازیگر می بایست با حفظ متن نمایشنامه و تحلیل شخصیت، لباس نقش را پوشیده و تا جای ممکن در فضایی مشابه نمایشنامه قرار گیرد و با همذات پنداری ، ایفاگر نقش محوله باشد. همین قوانین منظم موجب شده که برای آماده سازی و اجرای آثار نمایشی، برای نخستین بار حدود یک تا دو ماه تمرین منسجم درنظر گرفته شود تا بازیگران با اشراف کامل بر نقشهایشان روی صحنه حاضر شوند. به اعتقاد من بکارگیری این شیوه، بخاطر حفظ شان مخاطبان و احترام به زمانی بود که برای تماشای یک اثر نمایشی صرف می کردند.

پرویز خطیبی در صفحه ی 55 کتاب "خاطراتی از هنرمندان" چنین نوشته که: آنچه که سبب شده بود تا مردم به تئاتر فرهنگ روی بیاورند سوابق نوشین و کارهای جالب او در گذشته بود که نمایش جالب توپاز یا مردم در راس آنها قرار داشت. نوشین با تاجر ونیزی و ولپن و چند نمایش دیگر توانست همه انظار را متوجه خود کند و مردم را که تا آن روز بیشتر به نمایشنامه های بی محتوا و کم ارزش راغب بودند به تماشای سنگین ترین آثار کلاسیک جهان بکشاند.

 

هنرمندان در "تئاتر فرهنگ"

 

تاثیر تربیت تئاتر مدرن و استاندارد اروپا بر عبدالحسین خان نوشین موجب سختگیری و ایده آلیستی وی برای انتخاب نمایشنامه و ملزومات اجرا شده بود که مرحله ی انتخاب بازیگران نیز از این قائده مستثنی نبود. به همین جهت نوشین با مرور هنرمندانی که از سالین گذشته با ایشان آشنا بود و تعدادی از بهترین هنرجویان کلاس فن بیان خود، مرحله ی انتخاب بازیگر را گذراند و می توان مدعی شد که بهترینهای زمانه ی خود را برای حضور و فعالیت در "تئاتر فرهنگ" انتخاب کرد.

مرحوم دکتر مصطفی اسکویی، نویسنده، کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر در در صفحات 403 کتاب "سیری در تاریخ تئاتر ایران" درخصوص هنرمندان اولیه "تئاتر فرهنگ" چنین نوشته که:

نوشین نیز با دعوت معدود آشنایان دیرین: لرتا، حسین خیرخواه، حسن خاشع، پرخیده، صادق بهرامی و هنرجویان کلاسی که وی در هنرستان به طور محدود با آنان فن بیان کار کرده بود و منفردین دیگر، که بعدا صاحب نام شدند نظیر افراد زیر کلاسی برای تمرین نمایشنامه "ولپن" اثر "بن جانسون" تشکیل داد.

این افراد عبارت بودند از: محمدعلی جعفری، ایرج ساویز، محمدتقی کهنمویی، مصطفی اسکویی، توران مهرزاد، مهین دهیم، عطاء اله زاهد، اصغر تفکری، فروغ سهامی، حسن خاشع، پرخیده و صادق بهرامی.

منصور خلج نیز در صفحه 132 کتاب نمایشنامه نویسان ایران "از آخوندزاده تا بیضایی" درخصوص هنرمندان  تئاتر فرهنگ نوشته: از یاران تئاتر فرهنگ می توان به آقایان خیرخواه، خاشع، محمدعلی جعفری، تفکری، اسکویی، کهنمویی، بهرامی، شباویز، ریاحی، کریمی، رخشانی، هاتفی، وثیقی، شب پره و خانم ها دیهیم، مهرزاد، پرخیده، سهیلا و . . . نام برد.

عبدالحسین خان نوشین و حسین خیرخواه، با استفاده از هنرمندانی چون لرتا هایرپتیان، توران مهرزاد، حسن خاشع، عطاالله زاهد، ایرج ساویز، مصطفی اسکویی، علی محزون، علی جنویه و جلال ریاحی آثار نمایشی چون "تاجر ونیزی" اثر ویلیام شکسپیر، "مسافرت حاجی قربان" ، "میرزا کمال الدین " و "دختر شکلات فروش" را اجرا کرد و در سال 1324 برای مدت یکسال به خراسان مهاجرت کرد و "تئاتر فرهنگ" منحل شد.

بنظرم به دور از عدالت است اگر از کنار نام تفکری به سادگی عبور کنیم. او یکی از توانمندترین بازیگران تاریخ تئاتر کشورمان است که تکرار نخواهد شد. بهتر است برای تایید این نظر به خاطرات پرویز خطیبی، روزنامه نگار، نمایشنامه نویس، بازیگر و مورخ هنری کشورمان رجوع کنیم.

پرویز خطیبی در صفحه ی 94 کتاب "خاطراتی از هنرمندان" در ارتباط با نمایش "دختر شکلات فروش" چنین نوشته که:در سال 1323 مرحوم تفکری اولین بار با نمایشنامه "دختر شکلات فروش" روی صحنه ی تئاتر فرهنگ ظاهر شد. بازیگران این نمایش، توران مهرزاد و حسن خاشع بودند. ا.ولین شب که تفکری در نقش راننده ی دختر میلیونر شوکلات فروش قدم بر روی صحنه گذاشت، تماشاگران بی اختیار برایش کف زدند. حرکاتش به قدری موزون و جالب و نگاه و تغییر چهره اش آنقدر طبیعی ئ در عین حال خنده آور بود که در همان نقش کوچک چند دقیقه ای درخشید و موقعیت خودش را تثبیت کرد. اینجاست که گفته ی عبدالحسین نوشین به حقیقت می پیوندد. او می گفت: نقش کوچک وجود ندارد، هنرپیشه ی کوچک وجود دارد.

یکی دیگر از بازیگران پرقدرتی که نوشین و تئاتر فرهنگ زمینه ی ظهور او را فراهم کرد، توران مهرزاد بود که پرویز خطیبی در صفحه ی 491 کتاب "خاطراتی از هنرمندان" در این ارتباط چنین نوشته: نوشین مجددا دست به کار تمرین نمایشنامه ی "تاجر ونیزی" شد، اما پیش از آن خاشع و اصغر تفکری " کمدین معروف دهه ی بیست" نمایشنامه ی "دختر شکلات فروش" را به روی صحنه بردند. درخشش "مهرزاد" در اجرای نقش اول این نمایش کم نظیر بود. تا آن زمان "لرتا" همسر نوشین پرقدرت ترین زن گروه به حساب می آمد، اما کار مهرزاد در "دختر شکلات فروش" نام او را به عنوان یک رقیب تازه نفس در برابر "لرتا" بر سر زبان ها انداخت.

"تئاتر فرهنگ" پرورش دهنده ی هنرمندان بزرگی چون عزت الله انتظامی نیز بوده و در همین ارتباط در صفحه ی 40 کتاب "جادوی صحنه" که با عنوان "زندگی تئاتری عزت اله انتظامی" توسط اعظم کیان افراز نوشته شده، درخصوص اتفاقی که در نمایش "آرشین مالالان" و نخستین بازی جدی استاد انتظامی در "تئاتر پارس" چنین نوشته که: در تئاتر فرهنگ و تئاتر "پارس" بعدها، انتظامی فقط پیش پرده می خواند، اما یک حادثه او را نبدیل به بازیگر اصلی یک اپرت کرد.

هنگام اجرای نمایش "آرشین مالالان" به کارگردانی صمد صباحی، کاظم تهرانچی، بازیگر نقش اول، در اسکی دچار حادثه شد و پایش شکست. نزدیک بود نمایش تعطیل بشود که انتظامی به حبیبی مدیر تماشاخانه پیشنهاد کرد که جای تهرانچی بازی کند، با این شرط که اگر بازی او بهتر بود، این نقش را به او بدهند. هرچند که صمد صباحی میانه خوبی با انتظامی نداشت و با بازی کردن او موافق نبود، چون چاره ای نداشت پذیرفت. بازی انتظامی آن قدر موفق بود که حتی پس از بهبودی تهرانچی هم کسی با بازی انتظامی مخالفتی نکرد.

 

نخستین نمایش تالار فرهنگ

 

عبدالحسین خان نوشین، علاوه بر استعداد ذاتی و علاقه ی وافر به هنر نمایش، در کشور فرانسه نیز به تحصیل این هنر پرداخته بود و با تئاتر مدرن آن روزگار آشنایی کامل داشت و دست به ترجمه نیز می زد. به همین جهت نمایشنامه ی  "ولپن" اثر "بن جانسون" را برای اجرا در تئاتر فرهنگ، بعنوان نخستین اثر نمایشی این تماشاخانه درنظر گرفت و با استفاده از بازیگران نامدار آن زمان همچون حسین خیرخواه، حسن خاشع، بانو پرخیده و صادق بهرامی، این نمایش را کارگردانی کرد و روی صحنه برد.

باتوجه به دقت نظری که نوشین برای آماده سازی و اجرای نمایش "ولپن" بکار گرفته بود، این اثر نمایشی درخور توجه و شایسته از آب درآمده بود. از سوی دیگر نوشین در پشت صحنه ی نمایش نیز از بهترینهای زمانه ی خود استفاده کرده بود که بطور مثال می توان به حضور " ناپلئون سروری " اشاره کرد که طراحی دکور نمایش را بعهده داشت و در کار خود و آن زمانه بی تکرار بود، همچنین برای طراحی و اجرای گریم این نمایش از نصرت اله کریمی استفاده کرد که بعدها در عرصه ی بازیگری، کارگردانی سینما و تلویزیون و مجسمه سازی نیز در ردیف بهترینهای کشور قرار گرفت.

نوشین در فروردین سال 1323 تصمیم گرفت نمایش "ولپن" که با زمانبندی مناسب آماده ی اجرا بود را در تئاتر فرهنگ روی صحنه برده و این تماشاخانه ی نوظهور را افتتاح کند. در همین ارتباط محمدتقی کهنمویی که از هنرمندان شاخص تئاتر و سینمای کشورمان بوده در صفحه ی 43 کتاب " سی و پنج سال تئاتر مبارز" به خاطره ای اشاره کرده است. وی در این کتاب چنین نوشته که: بوق، بوق، بوق، بوق، بوق . . . ، "تئاتر فرهنگ" در فروردین ماه سال 1323 در خیابان لاله زار با نمایش "ولپن" آغاز به کار کرد. از همان لحظه آغاز نمایش "ولپن" صدای بوق هفت، هشت، ده اتومبیل سواری بلند شد و مدتی ادامه پیدا کرد. ماشین ها از کوچه برلن وارد خیابان فردوسی می شدند و از میدان توپخانه به لاله زار می آمدند و انگار که عروس می برند . . .  می خواستند با صدای بوق و جار و جنجال مانع شنیده شدن حرفهای هنرپیشه ها شوند و تماشاچیان را در سالن ناراحت کنند . . . اجرای پیس "ولپن" نه شب ادامه پیدا کرد و این موقعیت بزرگی برای تئاتر بود.

نمایش "ولپن" کاملا وفادار به متن اجرا شد و کاملا بر پایه سواد و کیفیت تئاتر اروپا روی صحنه رفت و بمدت بیست شب در "تئاتر فرهنگ" اجرا شد که بی سابقه بود؛ چراکه تا پیش از آن نمایشی به این مدت زمان روی صحنه باقی نبود و درحقیقت اجرای بیست شبه ی نمایش "ولپن" موجب به سر زبانها افتادن نام "تئاتر فرهنگ" شد

 

دومین تا پنجمین نمایش اجرا شده در "تئاتر پارس"

 

"توپاز"

نیمه ی نخست سال 1323 برای عبدالحسین خان نوشین، زمانی پرکار به حساب می آمد؛ چراکه پس از پایان اجرای نمایش "ولپن"، تصمیم گرفت تا دومین اثر نمایشی "تئاتر فرهنگ" را روی صحنه برده و موجب سرد شدن اشتیاق مخاطبان این تماشاخانه نشود. به همین جهت نمایشی تحت عنوان "مردم" یا "توپاز" اثر "مارسل پانیول" را آداپته و کارگردانی کرد تا با ذائقه ی عموم مردم نیز هماهنگ شود و بتواند در رقابت با سایر تماشاشاخانه های موفق آن روزگار بازنده نشود و همیچنین بر مخاطبان این تماشاخانه ی نوظهور خیابان لاله زار بیفزاید.

نوشین برای اجرای نمایش "توپاز" از تبلیغاتی که بر روی بوم نقاشی می شد استفاده کرد و علاوه براینکه شخصا در این نمایش ایفای نقش داشت از بازیگرانی چون بانوان لرتا هایرپتیان، توران مهرزاد، پرخیده و آقایان حسین خیرخواه، صادق بهرامی، حسن خاشع، مصطفی، اسکویی، کریمی، محمدتقی کهنمویی و تعدادی دیگر از بازیگران تئاتر استفاده کرد. همینطور طراحی و ساخت دکور نمایش را به ناپلئون سروری سپرد و نصرت اله کریمی نیز طراحی گریم نمایش را بعهده گرفت که مبا استقبال پرشور تماشاگران نیز مواجه شد.

دکتر مصطفی اسکویی، نویسنده، کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر در صفحه ی 412 کتاب "سیری در تاریخ تئاتر ایران" چنین نوشته که: نمایش "مردم" در گذشته های دور چند بار و در آبان ماه سال 1320 با شرکت لرتا، پرخیده، ایران قادری، خیرخواه، بهرامی، محتشم، خاشع و نوشین در سینما پالاس که قبلا برای نمایش ساخته شده بود اجرا گردیده بود.

 

"تارتوف"

نوشین معتقد بود که می بایست تواناییهای هنرمندان تئاتر آزموده شود و امکان ظهور جوانان و ادامه ی فعالیت هنرمندان با سابقه آنگونه که شایسته ی شان و جایگاشهان است فراهم شود به همین جهت در سومین اثر نمایشی که در "تئاتر فرهنگ اجرا شد بعنوان کارگردان دخالتی نکرد. نتیجتا نمایش "میرزا کمال الدین" یا "تارتوف" اثر "ژان باتیس مولیر" که توسط "ذکاء الملک فروغی" آداپته شده بود بعنوان سومین اثر نمایشی "تئاتر فرهنگ" توسط حسین خیرخواه کارگردانی شد و علاوه بر اینکه شخصا بعنوان بازیگر نیز در این نمایش حضور پیدا کرد از بازی بازیگرانی چون توران مهرزاد، پرخیده، صادق بهرامی، حسن خاشع، محمدعلی جعفری، محمدتقی کهنمویی، ایرج ساویز و . . . نیز استفاده کرد تا به مخاطبان تئاتر ارائه شود. این نمایش با میزان زیادی از موفقیت مواجه شد و متعاقبا در سال 1326 نیز در "تئاتر فردوسی" اجرا شد.

دکتر مصطفی اسکویی، نویسنده، کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر در صفحه ی 414 کتاب "سیری در تاریخ تئاتر ایران" درخصوص نمایش "میرزا کمال الدین" چنین نوشته که: اجرای "میرزا کمال الدین" در شرایط جدید بیش از همه گذشته ها موثر واقع گردید و حتی زمزمه های مخالفت و تهدیدهای نگران کننده ای را در میان بعضی از کسبه که با "تئاتر فرهنگ" ملک مشترک داشتند به وجود آورد. این نگرانی با تهدید به آتش کشیدن تئاتر، آن قدر برای صاحب سرمایه های تئاتر جدی بود که با وجود میل باطنی از نوشین تعویض برنامه را خواستار شدند.

 

"تاجر ونیزی"

نوشین اینبار برای انتخاب چهارمین اثر نمایشی "تئاتر فرهنگ"، به سراغ "ویلیام شکسپیر" نویسنده ی شهیر انگلستان رفت و یکی از بهنرین و مشهورترین آثار این نویسنده را انتخاب کرد نمایشی به نام "تاجر ونیزی" که توسط رضا آذرخشی ترجمه  شد و نوشین کارگردانی آنرا بعهده گرفت. نوشین در "تاجر ونیزی" ایفای نقش نکرد و تمام تمرکز خود را بر کارگردانی گذاشت. در این نمایش بازیگرانی چون، بازی توران مهرزاد، پرخیده، مهین دهیم، حسین خیرخواه، صادق بهرامی، عطاء اله زاهد، حسن خاشع، مصطفی اسکویی، اصغر تفکری، اسماعیل لاهیجی و . . . ایفای نقش کردند و همچون نمایش های گذشته ی "تئاتر فرهنگ" طراحی و اجرای دکور بعهده ی ناپلئون سروریان گذاشته شد و طراحی و اجرای گریم را نیز نصرت اله کریمی بعهده گرفت.

مرحوم دکتر مصطفی اسکویی، نویسنده، کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر در صفحه 417 کتاب "سیری در تاریخ تئاتر ایران" درخصوص نمایش "تاجر ونیزی" چنین نوشته که: انتخاب و اجرای نمایش "تاجر ونیزی" شتابزده، رضا آذرخشی، از زبان روسی، با شرکت چهره های مضاعف، دکورها و لباس های متنوع زمان، و به خصوص موضوع نزول خواری ددمنشانه و ربا خواری بی ترحم، موضوعی نزدیک سطوح در کشور، بیش از سه برنامه قبلی مورد توجه قرار گرفت.

 

"خان لنکران"

فتحعلی آخوندزاده یکی از شاخص ترین نمایشنامه نویسان آن زمان بود که نوشین برای اجرای پنجمین اثر "تئاتر فرهنگ" از او استفاده کرد و نمایشی تحت عنوان "خان لنکران" را از این نویسنده با ترجمه  میرزا جعفر قراچه داغی را کارگردانی کرده و روی صحنه برد. نوشین در این نمایش نیز در کنار بازیگرانی چون توران مهرزاد، پرخیده، مهین دهیم، عبدالحسین نوشین، صادق بهرامی، حسن خاشع، محمدتقی کهنمویی ایفای نقش کرد و طراحی دکور آنرا به ناپلئون سروری و طراحی گریم آنرا به نصرت اله کریمی سپرد.

جعفر توکل در کتاب "همان" درخصوص نمایش "خان لنکران" از قول عبدالحسین خان نوشین چنین نوشته که: پییس آخوندزاده را به نام "خان لنکران" که جعفر قراچه داغی ترجمه کرده بود به روی صحنه آوردم و پس از چند شب نمایش فهمیدم که اشتباهی بزرگ انجام داده ام.

شاید این پرسش برای بسیاری از خوانندگان محترم بوجود آمده باشد که چرا برای نمایشنامه "خان لنکران" که نوشته نمایشنامه نویسی ایرانی چون میرزا فتحعلی آخوندزاده است عنوان ترجمه به کار برده شده که جا دارد توضیح لازم داده شود.

 

سایر نمایش های "تئاتر فرهنگ"

 

بی شک بر کسی پوشیده نیست که به دلیل بی توجهی به ایجاد آرشیو منسجم در اماکن هنری، بخش عمده ای از اطلاعات مربوط به تماشاخانه های قدیمی و حتی فعال کشور مغفول واقع شده و در دسترس نیستند. به همین جهت به داشته های موجود پیرامون "تئاتر فرهنگ" اکتفا می کنیم و به معرفی نمایش های ذیل می پردازیم که در این تماشاخانه اجرا شدند.

نمایش "دخترک شکلات فروش" به کارگردانی استپانیان و بازی توران مهرزاد، پرخیده، مهین دهیم، حسین خیرخواه، حسن خاشع، عطاء اله زاهد.

نمایش "وکیل زبردست" اثر مولیر به کارگردانی حسین خیرخواه و بازی حسین خیرخواه، توران مهرزاد، پرخیده، مهین دیهیم، اصغر تفکری، حسن خاشع و . . .  .

نمایش "عاشق گیج" (اسکاپن) کارگردانی حسین خیرخواه، توران مهرزاد، اصغر تفکری، حسن خاشع، صادق بهرامی و . . .  .

نمایش "شرف" نوشته شیروان زاده و کارگردانی ناپلئون سروریان با بازی توران مهرزاد، پرخیده، مهین دیهیم، حسین خیرخواه، حسن خاشع، مهرداد اسکویی، صادق بهرامی و . . .  .

نمایش " ناموس" نوشته شیروان زاده و کارگردانی قسطانیان با بازی توران مهرزاد، پرخیده، صادق بهرامی، حسین خیرخواه، مصطفی اسکویی و . . .  .

نمایش " کلاه حصیری" نوشته لابیش که توسط حسن ناصر آداپته شده و با کارگردانی فتح اله جالینوسی و بازی فروغ سهامی، مهین دیهیم، اصغر تفکری، مصطفی اسکویی و . . .  .

نمایش "جزای روزگار" نوشته ساراچف به کارگردانی قسطانیان پرخیده، مهین دیهیم، صادق بهرامی، مصطفی اسکویی و . . .  .

نمایش "خدعه عشق" نوشته شیلر و کارگردانی فضل اله بایگان با بازی توران مهرزاد، فضل اله بایگان، مصطفی اسکویی و . . .  .

نمایش "بازرس" نوشته گوگول، ترجمه علی شمیده و کارگردانی استپانیان و بازی فروغ سهامی، پرخیده، اصغر تفکری، عطاء اله زاهد، میرعمرانی، کاظم تهرانی، تقی ظهوری، مصطفی اسکویی و . . .  .

همچنین در صفحه 232 و 233 شماره 15 فصلنامه تئاتر "ویژه پژوهش های تئاتری" که سال 1370 توسط انتشارات نمایش چاپ شده در خصوص نمایش های اجرا شده در "تئاتر فرهنگ" چنین نوشته شده که: از دیگر آثار نمایشی که در این تماشاخانه فعال دهه بیست می توان نام برد، می توان به نمایش های زیر اشاره کرد که  هریک از آنها با اسقبال تماشاگران زمان خود مواجه شده اند و برخی از این آثار گاه باعث موفقیت این تماشاخانه در میدان رقابت تماشاخانه ها در خیابان لاله زار می شدند.از میان این آثار می توان به نمایش های زیر اشاره داشت، نمایش هایی چون:

بسوی تو، خانم گل فروش، عاشق روزمزد، توپ توخالی، آخرین لحظه، همسایه لجوج، فابریو، شبی در بالماسکه، طلاق ممنوع است، غروب ستارگان، طرح اقتصاد، دختر دوره گرد، معجزه جوانی، "هیاهوی بسیار برای هیچ، مکافات، موموش یا مهمان سمج، ناموس، عروس شب، غیاث خشت مال، کی عروسی کنیم، خوشبختی بازیافته، فرشته صحرا، در آغوش لیره، میرزا قشمشم، دختر شکلات فروش، صحرا، سویل، دختر چوپان، انتقام شهرزاد، خاقان می رقصد، ازدواج قرن اتم، اتللو، الجزیره، نفت، "ایده آل"، دختر کاباره، کودکی بد و پشیز ( بزغاله دوپولی )، جنجال در خیاط خانه، بابا ایوالله، خانم به شوهرت بدبین مباش یا تلاقی، ازدواج، مستنطق، سی زوئه بانسی مرده است، بازرس، گفتگوی فراری ها، نبرد پهلوانان، دیار خاموشان، انسانها، شب در حلبی آباد، کلاف سردرگم، دزد طبقه اول، کمپانی جارو، برادر، طلب آموزش و نمایش سرگذشت.

استاد داریوش اسدزاده که سالهای متمادی در تئاتر نصر بعنوان بازیگر، کارگردان، نویسنده و مدیر تماشاخانه فعالیت داشته در صفحه ی 50 و 51 کتاب "سیری در تاریخ تیاتر ایران، قبل از اسلام تا سال 1357 شمسی" خود درمورد نمایش هایی که در تئاتر "فرهنگ" اجرا شده چنین نوشته که: نمایشنامه هایی مثل "وامق و عذرا"، کوروش کبیر"، "موسی و فرعون"، "بیژن و منیژه" و "داستان برمکیان" که در سال 1304 به روی صحنه برده شده و در سالهای 1334 و 1335 در "تیاتر فرهنگ" در تهران توسط سرهنگ شب پره مجددا اجرا شد.

 

فاصله گرفتن نوشین از "تئاتر فرهنگ"

 

عبدالحسین خان نوشین و حسین خیرخواه آثار نمایشی چون "تاجر ونیزی" اثر ویلیام شکسپیر، "مسافرت حاجی قربان" ، "میرزا کمال الدین " و "دختر شکلات فروش" را در "تئاتر فرهنگ" روی صحنه برد و در سال 1324 به دلیل اختلاف نظرهایی که با سرمایه گزاران پیدا کرد به مدت یکسال به خراسان مهاجرت کرد و این تماشاخانه را رها کرد.

پرویز خطیبی در صفحه ی 55 کتاب "خاطراتی از هنرمندان" چنین نوشته که: در سال 1327 که نوشین عضو کمیته ی مرکزی حزب توده بود و دادگاه نظامی او را به یک سال و نیم زندان محکوم کرده بود از صحنه کنار رفت.

از سوی دیگر، محمدعلی جعفری، پس از آزادی از زندان تلاش کرد یاران نوشین را دور هم جمع کند و در سال ۱۳۳۵ "تئاتر فرهنگ" را به راه انداخت و ایرن را به همکاری دعوت کرد تا در کنار توران مهرزاد و شهلا ریاحی بازیگران اصلی و ثابت "تئاتر فرهنگ" را تشکیل دادند.

 

یک خاطره از یک هنرمند

سال 1387 خورشیدی سایت ایران تئاتر به مناسبت فرا رسیدن عید نوروز یک سلسله گفت و گوی کوتاه با هنرمندان پیشکسوت تئاتر داشت و به خاطر دارم 24 اسفند ماه  همان سال به عنوان خبرنگار این سایت وزین تئاتری در گفت و گویی که با مرتضی خان احمدی داشتم، درخصوص یکی از شیرین ترین خاطراتشان از "تئاتر فرهنگ" چنین گفتند که:

سال 1328 یا 1329 در نمایشی که در تئاتر فرهنگ آن زمان و تئاتر پارس فعلی روی صحنه بود، من به عنوان بازیگر مقابل مرحوم تفکری که در آن زمان معروف به قهرمان کمدی کشور بود، ایفای نقش می‌کردم. در این نمایش نقش من فرزندی لوس و بی‌کاره بود که از پدرم که مرحوم تفکری نقش آن را بازی می‌کرد، کلاشی می‌کردم و مثلاً مقداری سم خریده بودم و هر گاه که پدر حاضر نمی‌شد به من پول بدهد او را تهدید می‌کردم که اگر پول ندهد سم را می‌خورم و خودکشی می‌کنم. من هر شب مرحوم تفکری را روی صحنه می‌خنداندم و او می‌گفت که این کار را نکنم، تا عاقبت در یکی از اجراها وقتی من این دیالوگ را گفتم تفکری برخلاف متن چیز دیگری گفت و من که انتظار شنیدن دیالوگی غیر از متن را نداشتم آن قدر خندیدم که مجبور شدیم پرده را بکشیم.

 

پایان فعالیت "تئاتر فرهنگ" و آغاز فعالیت آن با نام "تئاتر پارس"

 

تئاتر فرهنگ اوایل دهه سی با تغییر مدیریت مواجه می شود و از آن به بعد نام تئاتر فرهنگ به "تئاتر پارس" تغییر پیدا می کند. منصور خلج نیز در صفحه 132 کتاب نمایشنامه نویسان ایران "از آخوندزاده تا بیضایی"  نوشته: تئاتر فرهنگ در سال 1332 خورشیدی آتش گرفت و تعطیل شد. بعدها تئاتر پارس جایگزین آن گردید.

در سال 1332 شمسی پس از کودتای 28 مرداد آتش‌سوزی بزرگی در تئاتر فرهنگ اتفاق افتاد که آن را سوزاند، پس از آن ساختمان تئاتر بازسازی و تئاتر پارس در آن محل افتتاح شد.

"تئاتر فرهنگ" طی عمر فعالیت هنری خود مدیران و هنرمندان بسیاری را تجربه کرده و بی شک صدای ایشان در فضای این تماشاخانه پراکنده است. در ارتباط با سالهای فعالیت و عدم فعالیت این تماشاخانه ی تاثیرگذار تاریخ تئاتر مدرن کشورمان در صفحه ی 232 و 233 شماره 15 فصلنامه تئاتر "ویژه پژوهش های تئاتری" که سال 1370 توسط انتشارات نمایش چاپ شده در خصوص زمان فعالیت "تئاتر پارس" چنین نوشته شده است: دوره های فعالیت "تئاتر فرهنگ" یا "تئاتر پارس" به این صورت است که از سال 1320 تا 1359 و از سال  1362 تا 1364 و از سال 1370 تا 1387 بوده است.

این تماشاخانه زیر نظر تفکری و محمدعلی جعفری و بصورت غیر دولتی در خیابان لاله زار فعالیت داشته است.

 

وضعیت فعلی تئاتر پارس

 

پس از انقلاب، "تئاتر پارس" در اختیار ستاد اجرایی فرمان هشت ماده‌ای امام خمینی (ره) قرار گرفت و مدتی نیز با مدیریت مجید جعفری آثار نمایشی‌ مختلفی را در این تماشاخانه اجرا کرد، ولی پس از مدتی به دلیل مشکلات مالی که برای این تئاتر به وجود آمد آنرا واگذار کرد و "تئاتر پارس" عملاً برای مدتی تعطیل شد.

تئاتر پارس در تاریخ یکم مهر ماه سال ۱۳۸۲، توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران، با شمارهٔ ثبت ۱۰۴۰۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و باعث به وجود آمدن این امید در دل فرهنگ دوستان کشورمان شد که تئاتر پارس بتواند علاوه بر ادامه حیات، به عنوان برگی دیگر از تاریخ معاصر کشورمان شناخته شود که البته با کمال تاسف در سال 1387 در زمان مدیریت معصومه ملکی و به دلیل بدهی این تماشاخانه به ستاد هشت ماده ای فرمان امام (ره) تعطیل شد. اما همچنان این امید وجود دارد که این تماشاخانه با حمایت های شهرداری، سازمان میراث فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مرمت و راه اندازی شود و به عنوان برگی از تاریخ تئاتر کشورمان حفظ شود.

معصومه ی ملکی، آخرین مدیر تئاتر فرهنگ روزگار دور و تئاتر پارس روزگار ما، در یکی از آخرین گفت و گوهایش با سایت ایران تئاتر چنین گفته بود: تئاتر پارس را در سال 1383 از ستاد اجرایی فرمان امام به بهای ماهی 800 هزارتومان اجاره کردیم، اما بدلیل مشکلات مالی و نبود تماشاگر پس از سه سال، دیگر توان اداره ی این تماشاخانه را نداشتیم، به همین جهت از سازمان‌های مختلف درخواست کمک کردیم ولی هیچ کمکی به ما نشد.  متأسفانه استقبال از نمایش‌ها هم خیلی کم بود. مردم حتی با 1500 تومان هم حاضر نبودند برای تماشای نمایش به لاله‌زار بیایند.

وی در ادامه می گوید: الکتریکی‌ها تلاش بسیاری کردند که تئاتر پارس تعطیل شود و حتی پیشنهاد دادند بخشی از تئاتر را به عنوان انبار در اختیارشان قرار دهیم. اما با اینکه از نظر مالی در مذیقه بودم، نپذیرفتم، چون فکر کردم اگر یک بخش کوچک ساختمان را در اختیارشان قرار دهم به زودی تئاتر از دستمان خارج می‌شود.  همان زمان‌ها بود که سعدی افشار با اینکه سن و سال زیادی داشت و اجرا برایش خیلی سخت بود، داوطلبانه به تئاتر پارس برگشت تا شاید خاطرات گذشته او دوباره رونق گیرد. آن زمان سعدی شهرت فراوانی داشت و حتی در اروپا هم او را می‌شناختند. در بیشتر جشنواره‌های مهم تئاتر دنیا اجرا کرده بود و همه او را سمبل تئاتر ایرانی و سنتی می‌دانستند. با آمدن استاد سیاه‌بازی ایران به تئاتر پارس برای مدتی ورق برگشت و عده‌ای به خاطر دیدن بازی سعدی افشار به تماشاخانه پارس رفتند. ولی خیلی زود همه چیز به وضع سابق بازگشت. سعدی افشار هم به دلیل شرایط سنی اش دوام نیاورد. از آن موقع تا حالا هم که تالار تعطیل شده است.حالا پارس تنها مانده میان کابل و سیم برق و بازاری‌ها.

تئاتر فرهنگ که در خیابان هنر ایران زمین قرار دارد، به همراه تئاتر نصر، تئاتر دهقان و تئاتر تفکری در انتظار سرنوشت نامعلومی است که بی توجهی ارگانهای مربوطه موجب آن هستند و بخاطر حفظ بقاء کاسبان بازار محصولات برق ساختمان، شاهد از بین رفتن تاریخ تئاتر مدرن کشورمان خواهیم بود. تئاتر فرهنگ مبهوت در نظاره ی بازار کسب لاله زار است.

 

 




نظرات کاربران