در حال بارگذاری ...
...

نمایش در دوران اسارت ؛ مروری به مناسبت سالروز بازگشت افتخار آفرین آزادگان

تئاتر عاملی انرژی زا در اردوگاه‌های عراق

دوران اسارت، واژه‌ای که شکنجه و شرایط سخت را در ذهن تداعی می‌کند، دورانی که به خودی خود فشارهای روحی و روانی بسیاری را به همراه دارد بنابراین در این شرایط نیاز به یافتن راهی برای کاستن این فشارها است کاری که اسرای کشورمان در زمان جنگ انجام می‌دادند که یکی از آنها اجرای تئاتر بود.

 در جنگ تحمیلی رزمنده‌هایی که به اسارت گرفته می‌شدند، به اردوگاه‌هایی منتقل شده و با انواع شکنجه‌های روحی و روانی مواجه بودند، اسرا در این اردوگاه‌ها لحظه‌ای آرام و قرار نداشتند. به گفته بسیاری از آزادگان اجرای نمایش نقش زیادی در گرد هم آوردن اسرا در اردوگاه‌ها ایفا می کرد به گونه ای که با توجه به تمام محدودیت ها برای اجرای تئاتر، اسرا همه خطرات را به جان می خریدند تا برای افزایش روحیه بچه ها نمایشی را اجرا کنند در واقع تئاتر در دوران اسارت نقشی فراتر از واژه خود را ایفا می کرد و به گفته آزادگان در آن دوران اجرای نمایش در موارد بسیار راهکاری برای درمان افسردگی، انزوا طلبی و رهایی از فشارهای روانی اسرا بود.

باقر عباسی آزاده‌ای است که تئاتر را عاملی برای ایجاد انگیزه و انرژی در اسرا می‌داند به گونه ای که اسرا بسیاری از فعالیت‌های خود را به عشق تماشای تئاتر انجام می دادند. عباسی درباره اجرای نمایش در اردوگاه‌ به ایران تئاتر گفت: اجرای نمایش در آن زمان با امکانات محدود و شرایط سخت حاکم بر اردوگاه نیز لذت خود را داشت، هر فردی تنها دیالوگ خود را بر روی کاغذی کوچک دریافت می کرد و کل قصه را برای گروه تعریف می کردیم پس از آن دو به دو و در مواقع خواص در توالت ها و حمام ها تمرین دیالوگ می کردیم.

وی با اشاره به اینکه سوژه های مختلف با موضوعات سیاسی، اجتماعی و طنز را برای اجرا استفاده می کردیم گفت: با اجرای تئاتر و مشاهده شادی و روحیه گرفتن اسرا، عراقی ها به شدت عصبانی می شدند بنابراین نمایش ها باید در خفا اجرا می شد زیرا با شناسایی بچه‌ها اقدام به آزار و اذیت آنها می کردند.

این آزاده همچنین عنوان کرد: در اردوگاه افرادی که حرفه‌ای در حوزه تئاتر فعالیت می‌کردند نیز بودند و از این افراد برای آموزش سایرین استفاده می‌شد تا حدی که نیاز افراد برای اجرای نقش مورد نظر رفع شود.

عباسی ابراز کرد: اجرای تئاتر در بالا بردن روحیه اسرا تاثیر بسیاری داشت یکی از بچه ها به عشق دیدن تئاتر اردوگاهی درس می خواند و به قول خودش با دیدن تئاتر انرژی می گرفت. برخی اجراها به صورت آسایشگاهی و مطابق مناسبتهای روز انجام می شد، اما تئاترهای مهم به عنوان مثال دهه فجر اردوگاهی اجرا می شد برای تئاترهای اردوگاهی بازیگران خوب از آسایشگاه های مختلف انتخاب می شدند که در واقع این اجرا به صورت فیلم سینمایی در می آمد.

این آزاده افزود: هنر تئاتر به لحاظ اندیشه تاثیر زیادی بر مخاطب دارد و حرف خود را بر مخاطب مستقیم منتقل می کند در زمان اسارت نیز بچه های تحت فشارهای مختلفی بودند و تماشای تئاتر علاوه بر سرگرمی و خنداندن در آموزش بسیاری از مفاهیم هم موثر بود.

غلامرضا ضیا آزاده دیگری است که درباره این موضوع بیان کرد: بازدیدهای صدام از اردوگاه‌ها یکی از سوژه‌ها برای اجرای تئاتر بود همچنین اشتباهاتی که نیروهای عراقی انمجام می‌دادند در قالب سوژه‌ای طنز برای اجرا استفاده می‌شد البته اجرای تئاتر در آن شرایط بسیار سخت بود، اما هر یک از بچه‌ها مسوولیتی را عهده دار می شدند تا این کار عملی شود.

این آزاده دوران دفاع مقدس درباره تاثیری که این اجراها بر روحیه اسرا داشت، گفت: همان طور که گفته اند خنده بر هر درد بی درمان دواست و من واقعا تاثیری که خنده بر روحیه اسرا در اردوگاه داشت را مشاهده کردم، در اردوگاه عنبر آسایشگاه ۱۸ مخصوص افراد پیر بود. خاطرم هست ۸ نفر به صورت افتخاری برای اجرای تئاتر به اتاق آنها رفتیم در هنگام اجرای نمایش به قدری خندیدند که از خنده آنها ما نیز به خنده افتادیم،از این اتفاق بسیار خوشحال بودیم زیرا این خنده از ته دل روحیه این افراد را تقویت می کرد.

ضیا گفت: تمام لحظاتی که ما در اردوگاه تئاتر اجرا می کردیم خاطره است، خاطرم هست شب یکی از اعیاد در آسایشگاه ۱۸ نمایشی طنز با موضوع یکی از بازدیدهای صدام در کرکوک را اجرا میکردیم فردی که به عنوان نگهبان قرار داده بودیم به حدی محو نمایش شده بود که متوجه آمدن سرباز عراقی نشد و اجرا لو رفت، تا باز شدن در به سرعت صحنه نمایش را از شیوه اجرای سیاسی به فکاهی تغییر دادیم و نمایشی با موضوع گداهای سامرا را اجرا کردیم طوری که سرباز عراقی بعد از کلی خنده گفت چیز جالبی بود و رفت.

مرتضی برمک آزاده ای که در عملیات رمضان سال 61 به اسارت درآمد نیز اجرای نمایش عروسکی را نخستین نمایش اجرایی در اردوگاه اول دانست و اظهار کرد: بعدها که به اردوگاه بزرگتری منتقل شدم با افراد حرفه‌ای تئاتر همچون مرحوم رضا سیگاری و سید رحیم حسینی آشنا شدم، «شب آخر» عنوان نخستین اجرای ما در این اردوگاه بود این اجرا اقتباسی از نمایشی درام بود که قبلا در ایران اجرا شده و با بحث زندان و زندانی مرتبط می‌‎شد چند اجرای گسترده در این اردوگاه داشتیم و بعد از آن به اردوگاه موصل کوچک منتقل شدم.

برمک بیشترین فعالیت تئاتری خود را ربوط به زمانی دانست که در اردوگاه موصل کوچک بود و عنوان کرد:  باقر عباسی، سید رحیم حسینی، سام لطیفی و علی جاویدی هم در این اردوگاه حضور داشتند، افرادی که هم دست به قلم بودند و هم کارگردانی می کردند. در چهار سال و نیمی که در این اردوگاه بودم ۲۳ نمایش بزرگ و اردوگاهی را اجرا کردیم.
وی تصریح کرد: علی جاویدی نمایشی به نام « کوچه دل ها» اقتباسی از جریانی که در سی متری جی افتاده بود نگارش کرد، که خمیر مایه این نمایش را در فیلم «اخراجی های ۱» مشاهده می کنیم و دلیل گلایه آزادگان به فیلم همین موضوع بود که ایشان کتاب های آزادگان را خواندند و فیلم را ساختند، این نمایش داستان چند جوان در محله سی متری جی را بیان می کرد که شهادت محمد یکی از این جوان ها باعث تحول و تغییر مسیر زندگی آنها شد. داستانی همراه با طنز که در انتها آمیخته با درام می شد به گونه ای که در پایان اجرا از شدت گریه صدای دیالوگ ها به سختی شنیده می شد.

این آزاده دوران دفاع مقدس درباره سوژه هایی که برای اجرا انتخاب می شد گفت: انتخاب سوژه‌ها بستگی به مناسبت ها داشت سوژه هایی که علاوه بر داشتن طنز واقعیتی را منعکس می کرد البته تئاترهایی هم داشتیم که تنها تاریخی بود از جمله نمایش هایی با موضوع ابوعلی سینا و عاشورا. در واقع بخش اعظمی از فعالیت فرهنگی در اردوگاه ها اجرای تئاتر بود البته آقای ابوترابی هم بر روی اجرای تئاتر تاکید داشت و می گفتند اگر نماز شب نخواندید ایرادی ندارد، اما جمع شوید و تئاتر طنز اجرا کنید.

برمک بیان کرد: با امکانات کم تئاترهایی تاثیرگذار را اجرا می کردیم و عراقی‌ها نیز در آن زمان با آوردن آپارات به آسایشگاه ها فیلم های مستهجن پخش می کردند و به شیوه های گوناگون اسرا را مجبور به تماشا می کردند، اما اجرای تئاتر آنترناتیو این گونه اقدامات بود.
برمک گفت: «پرستوها به لانه باز می گردند» فیلم قدیمی قبل از انقلاب را خودم بازنویسی و اجرا کردم که با اقبال خوبی مواجه شد، همچنین نمایش «شهر موش ها» را با ۱۷ موش مختلف ریتمیک و با شعر اجرا کردیم .

 وی افزود: تئاترهایی که در زمان اسارت اجرا می کردیم از نظر ساختاری به سه بخش تاریخی، طنز و درام و از نظر اجرا به دو بخش آسایشگاهی و اردوگاهی تقسیم می شد و هفته ای وجود نداشت که اجرای تئاتر نداشته باشیم و بچه دها دیوا نه وار به تماشا می نشستند که بسیار تاثیر گذار بود.