مدیرکل هنرهای نمایشی در ویژه نامه هفته دولت روزنامه ایران عنوان کرد :
دولت تئاتر را جدی میگیرد
روزنامه ایران در ویژه نامه هفته دولت خود و درگفت و گوی اختصاصی با مهدی شفیعی مدیرکل هنرهای نمایشی کشور به بررسی دیدگاه های دولت در عرصه تئاتر کشور پرداخته است .
به گزارش ایران تئاتر نرگس عاشوری خبرنگار روزنامه ایران گفت و گوی خود را با این مقدمه آغاز کرده است :اوایل دیماه سال 93 پس از درخواستهای مکرر اهالی تئاتر مبنی بر تقویت مدیریت هنرهای نمایشی بالاخره حسین طاهری خود شخصاً از مدیر کلی هنرهای نمایشی معاونت هنری استعفا داد. در ایامی که تنها یک ماه به برگزاری سیوسومین جشنواره تئاتر باقی مانده بود به دستور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این اداره با تعیین سرپرست (اردشیر صالحپور) به کار خود ادامه داد. با پایان جشنواره سیوسوم تئاتر در نهایت مهدی شفیعی سکان مدیریت تئاتر ایران را به دست گرفت.
«تنها تقاضای من از آقای شفیعی این است که اگر نمیتواند باری را بر دارد، بار مضاعفی را بر پیکر این تئاتر رنجیده اضافه نکند.» این بخشی از صحبتهای محمود عزیزی از پیشکسوتان حوزه تئاتر در مراسم تودیع مدیر جدید مرکز هنرهای نمایشی به تنهایی گویای احوال اهالی حوزه تئاتر و آنچیزی بود که طی این سالها بر سر به تعبیر او هنر محجوب، رئوف و بیریای تئاتر آمده بود. با وجود این مهدی شفیعی که به خاطر سالها حضور در بدنه معاونت هنری آشنا به مسائل و مشکلات هنرهای نمایشی بود در عین حال که به جامعه تئاتری یادآور شد که با وجود شرایط بودجه و وضعیت سخت افزار تئاتر منتظر معجزه نباشند، ابراز امیدواری کرد که با مستقل شدن تشکیلات تئاتری، ایجاد مراکز تئاتر شهر، تشکیل کمپانیهای کوچک تئاتری و... گامهای مؤثری برای برون رفت از وضعیت موجود برداشته شود؛ راهکارهایی که حالا با گذشت حدود 18 ماه از مراسم معارفه او به عنوان مدیر جدید هنرهای نمایشی میتوان درباره میزان عملیاتی شدن و تأثیرگذاری آن صحبت کرد. تمامی اینها مسائلی است که به بهانه هفته دولت در گفتوگو با مهدی شفیعی در میان گذاشتیم.
با وجود تأکید ویژه مدیران فرهنگی بر اهمیت و جایگاه تئاتر بویژه در دو سال اخیر و حتی نامگذاری دو سال متوالی با عنوان تئاتر به نظر میرسد اهالی تئاتر چندان از وضعیت موجود رضایت ندارند. تفسیر شما از شرایط موجود چیست؟
البته به نظر می رسد این نکته شما، ضروری است از مجرای یک نظرسنجی عبور کند اما به هر حال به اعتقاد من انتقادات موجود به دو علت است. در این سالها افزایش ظرفیت تولید آثار توسط جامعه تئاتری و فارغالتحصیلان این رشته هیچ تناسبی با حوزه ساخت و ساز و سختافزار نداشته است. علاوه بر آن افزایش مالی و اعتباری مطلوبی هم در حوزه تئاتر نداریم. در واقع زیرساختهای حوزه نمایش متناسب با شرایط امروز تئاتر تعریف نشده است. همه میدانیم وضعیت اعتباری در سالهای اخیر در همه بخشهای فرهنگی چندان پاسخگوی نیازهای فعالان این حوزهها نبوده است با وجود این شرایط تئاتر سختتر است و بارها گفتهام که درحوزه تئاتر در یکی دو سال اخیر وضعیت اعتباری اندک بوده است و تناسبی با مطالبات و برنامههای طراحی شده ندارد. درعین حال نباید از این نکته غافل شویم که حوزه هنر در یک دوران گذار قرار دارد. شرایط و دورانی که باید با همه جوانبش تحلیل شود. دو دهه پیش از این زیر ساختها و سخت افزار با توجه به اندک بودن تولیدات نسبت به امروز پاسخگوی این نیاز بود. تولیدات تئاتری کمتر بود و با حمایت حداکثری و بهرهمندی از اعتبارات دولتی عمدتاً در تماشاخانههای دولتی اجرا میشد. تقریباً گروه نمایش یا کارگردانی که کار را روی صحنه میبرد از قبال دستمزد و هزینهها خیالش راحت بود و جوانب حاشیهای کمتر مطرح بود اما امروز و در دوران گذار با توجه به افزایش ظرفیت تولید و همچنین تعداد تماشاخانههایی که بر این ظرفیت افزوده شده است دیگر اعتبارات دولتی کفاف حمایت حداکثری از همه تولیدات را نمیدهد. بر این اساس یک گروه نمایش باید به جوانب دیگر از جمله درآمد مالی از خلال افزایش مخاطبان هم فکر کند. بر این اصل متناسب با افزایش ظرفیت تولید، علاوه بر زیرساختها باید به ابزار جذب مخاطب و درآمدهای ناشی از بلیت فروشی _ضمن صیانت از شأن فرهنگی_ هم توانمند و مجهز میشدیم. هر چند الآن خیلی از آثاری که روی صحنه میرود در جلب مخاطب هم موفق هستند اما اگر قرار است ظرفیتهای استثنایی موجود در تئاتر را تقویت کنیم باید به حلقههای مرتبط به این زنجیره هم توجه کنیم. حوزه تبلیغ تئاتر خودش یک فرصت اشتغال و تخصصی است که باید روی آن کار شود، ساخت دکور، تهیه لباس، ارائه خدمات فنی به تماشاخانهها یا تغییر کاربری اماکن و... همه این موارد علاوه بر اینکه ظرفیت ایجاد اشتغال دارد بر درآمدزایی تئاتر هم مؤثر است. من فکر میکنم اگر همه جانبه به این حوزه توجه کنیم و در این موارد ظرفیتهای آموزشی را در دانشکدههای علمی- کاربردی در حوزه تئاتر گسترده کنیم بخشی از دغدغههای امروز تئاتر مرتفع خواهد شد. در حوزه آموزشعالی فقط به رشتههایی که به نوعی مطالعات تئاتری است توجه شده است و از حوزههای تخصصی تئاتر مثل تبلیغات، تولید تئاتر، ظرفیتهای تکنولوژیک و... غفلت شده در حالی که باید به همه اینها به صورت تخصصیتر توجه میشد. اگر این شاخهها در حوزه تئاتر تقویت شود قطعاً آینده مستقلتر و توانمندتری در حوزه تولید و عرضه تئاتر خواهیم داشت. در این دوران گذار شاید گلایهها بسیار مطرح شود که همه آنها نشأت گرفته از بهروز نشدن ملزومات این حوزه است طبیعی است که ما باید هم صبور باشیم و گوش شنوا داشته باشیم و هم از شرایط تحلیل درستی داشته باشیم.
در همین شرایط به تعبیر شما گذار، نیاز امروز تئاتر به برنامههایی است که به لحاظ سختافزاری زودتر به بار بنشیند. شما طی این مدت با استفاده از ظرفیت مؤسسات تک منظوره، تأسیس تالارهای خصوصی و... سعی کردید این نیاز را مرتفع کنید. چقدر این اقدامات مؤثر بوده است.
اگر تحلیل درستی در خصوص مشکلات امروز حوزه تئاتر داشته باشیم علاوه بر برنامههای بلند مدت قطعاً باید در کوتاه مدت و میان مدت برنامههایی داشته باشیم. یکی از راهکارهایی که برای همین حوزه سختافزاری به نظر میرسید که میشود در کوتاه مدت به سمتش رفت توجه به ظرفیت بخش خصوصی در حوزه تئاتر است. ما در جامعه تئاتر جوانان خلاق و خوشفکری داریم که عمدتاً متقاضی شخصیت حقوقی برای فعالسازی تماشاخانه خصوصی و مؤسسات تک منظوره بودند و در دولت یازدهم به ظرفیتهایی که به عنوان مؤسسات فرهنگی- هنری تک منظوره تئاتری وجود داشت توجه ویژه شد و درخواست گروههای نمایشی و فعالان و تحصیلکردگان متقاضی ایجاد تماشاخانهها یا مؤسسات تک منظوره مورد توجه قرار گرفت. الان شاهد مؤسسات قابل قبولی هستیم که در حوزه تولید، اجرا و پژوهش مجوز گرفتهاند و مشغول فعالیت هستند تا بخشی از کمبودهای این حوزه جبران شود. ظرف دو تا سه سال اخیر فقط در تهران حدود 2400 صندلی به صندلیهای تئاتر اضافه شده است که به تبع آن مخاطب بیشتری جذب تئاتر شدهاند و تعداد اجراهای صحنهای ما افزایش پیدا کرده است. الان به طور میانگین در تهران هر شب به طور میانگین بین 85 تا 110 اجرای صحنهای را در ژانرهای مختلف داریم که نسبت به گذشته اتفاق قابل توجهی است. همین اتفاق را در مراکز سایر استانها هم داشتیم. مثلاً در مشهد، شیراز، رشت، اصفهان، بوشهر و... در حوزه بخش خصوصی اتفاقات قابل ملاحظهای افتاده و ظرفیتهای سختافزاری افزایش داشته است.
در هر صورت تئاتر ما تئاتر دولتی است و با تعریف خصوصی فاصله دارد. کشورهای صاحب تئاتر خصوصی کمپانیهای تئاتری دارند، گروههای مشخص دارند و از نظر مالی تأمین میشوند. هر چند فعالیت بخش خصوصی به لحاظ سختافزاری به کمک تئاتر آمده است اما اگر قرار است این فعالیتها طولانی مدت شود باید ساماندهی مطلوبی صورت بگیرد تا نگرانیها برای تأمین هزینه باعث نشود از فضای انتقادی و اندیشهورزانه فاصله بگیریم.
طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی هر نمایش برای اجرا در زمان و مکان مشخص باید پروانه اجرا بگیرد. هیچ فرقی ندارد که بخش خصوصی یا دولتی باشد. برای هر اجرای نمایش باید متن پیشنهادی مجوز بگیرد و قبل از اجرا بازبینی شود و پس از آن روی صحنه رود. ضمن اینکه جریانهای فرهنگی که در حوزه تئاتر سرمایهگذاری میکنند قطعاً با نگاه فرهنگی آمدهاند و خیلی نباید نگران مباحثی شد که مطرح کردید . با وجود اینکه ما میشنویم دولت حمایت خودش را قطع کرده است دولت همچنان حامی اصلی تئاتر است. من با آمار و ارقام اعلام میکنم که حداقل ظرف 5/1 سالی که من در این مجموعه هستم رقمی نزدیک به 4 میلیارد تومان ما فقط از تولیدات تئاتری حمایت کردیم و نزدیک به 200 گروه نمایشی از معاونت هنری حمایت مستقیم گرفتند. سعی ما بر این بوده است که بیشتر از گروههای جوان و گروههایی که نیاز به دیده شدن دارند و گروههایی که شاید انتظار بر این بوده که مخاطب کمتری داشته باشند حمایت کنیم. با وجود محدودیتهای مالی این حمایت را به هیچ عنوان قطع نکردیم این حمایت محدود به تماشاخانههای دولتی نبود و اجراهایی که در تماشاخانه خصوصی هم به صحنه رفت گاهی مورد حمایت قرار گرفته است .یعنی این ادعا که دولت حمایت خودش را از اجرای نمایشها قطع کرده است حرف بیاساسی است و این حمایتها حتی شامل مؤسسات تکمنظوره نمایشی یا تماشاخانههای خصوصی هم میشود. برای ساماندهی فعالیت این بخش هم در حال برنامهریزی هستیم تا دولت حمایتهای مداوماش را همچنان از این تماشاخانهها داشته باشد. مثل الگویی که در همه کشورها در حمایت از تئاتر و کمپانیهای تئاتری وجود دارد. نوع و رویکرد این حمایتها را در دست مطالعه داریم و قطعاً ظرف یکی دو ماه آینده نهایی میشود. از آن طرف تماشاخانههای خصوصی هم به دنبال تشکیل صنف هستند و قطعاً تشکیل صنف میتواند خواستههای این دوستان را مشخصتر تدوین کند و مشکلاتی و مسائلی را که در مسیر کار وجود دارد مشخص کند تا ما هم بر مبنای همان انتظاراتی که بخش خصوصی از ما دارد بتوانیم برنامهریزی کنیم و برخی از اعتبارات دولتی را آنجایی که میتواند تأثیرگذار باشد و اسباب ارتقای فرهنگی جامعه شود تخصیص دهیم. حمایتهایی که در مسیر پیش روی بخش خصوصی دلگرمکننده باشد و بتواند بنیانهای مستحکمتری را برای فعالیت این بخش در تئاتر شکل بدهد.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید یکی از مشکلات ریشهای حوزه تئاتر مربوط به تضمین شغلی دانشآموختگان این حوزه و بهروزرسانی و ارتقای دانش تئاتر است. این بخش از مطالبات جامعه تئاتر هم از آن دست انتظاراتی است که هنوز پاسخ قانعکنندهای به آن داده نشده است.
البته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه ارتقای دانش تئاتر نقش اصلی ندارد و این امر مشخصاً به دانشگاهها برمی گردد. یکی از راهکارهای بهبود فضای کسب و کار، فعالسازی بخش خصوصی است و تماشاخانههای ایجاد شده میتواند فرصت خوبی برای اجرای کارهای دانشجویی یا تازه دانش آموختگان ایجاد کند. حلقه دیگر این زنجیره که نباید از آن غافل شد بحث جذب مخاطب است. افزایش و بهبود فضای کسب و کار را باید به دیگر ملزومات آن یعنی ایجاد فضای تبلیغاتی توانمند و مجهز کرد. حوزه تبلیغات هم باید به صورت تخصصی و برنامهریزی شده رفتار کند و از همه ظرفیتهای موجود از جمله فضای مجازی استفاده کند. در سایر حوزهها از جمله حوزه تهیه و تولید نیز باید نیروی انسانی تخصصیتری به میدان بیاید. لذا در حوزه آموزش عالی باید یک بازنگری مجدد شودو در زمینههای مورد نیاز نیروهای تخصصی تربیت شود. همه اینها در کنار هم میتواند به فرآیند تولید و ایجاد فضای کار کمک کند.
مشکلات بیکاری و وضعیت معیشتی گرچه مختص اهالی تئاتر نیست اما کاستیهای طرف قرارداد صندوق بیمه بیکاری هنرمندان در یک سال گذشته باعث شده است این دغدغه به شکل پررنگتری در این حوزه نمود پیدا کند. با وجود اینکه همه ما میدانیم این مشکل هم به نوعی برگرفته از ضعف قانونی و تعریف نشدن تئاتر به عنوان شغل است اما توقع و انتظار این است که تا اقدام قانونی مجلس، مدیران فرهنگی بهترین بهرهوری را از ظرفیتهای موجود برای ساماندهی اوضاع داشته باشند.
قاعدتاً کسی که عهدهدار مدیریت میشود باید تمام همت خود را معطوف مسائل تخصصی حوزه مربوطه کند اما متأسفانه در حوزه فرهنگ مشکل ما فقط کاستیهای مربوطه نیست و مسائل مربوط به بهداشت و درمان و بیمه از جمله معضلاتی است که ذهن تمام مدیران فرهنگی را درگیر خود کرده است. این حق طبیعی همه شهروندان ماست که از حداقلهایی در حوزه بهداشت، بیمه، اشتغال و....برخوردار باشند، اما کاستیها باعث شده است که این موارد دغدغه سایر سیستمهای مدیریتی نیز باشد. در حوزه بیمه درمانی، طی جلساتی که در چند هفته گذشته در صندوق بیمه هنرمندان برگزار شد بیمه عامل هنرمندان به همان بیمه مورد تأیید گذشته تغییر کرد و بخش عمده سهم پرداختی هنرمندان را هم معاونت هنری تقبل کرد. تنها سهم اندکی برای هنرمندان باقی مانده است که آن هم باز با مراوداتی که توسط مدیریت محترم صندوق و هیأت مدیره محترم خانه تئاتربا بیمه ایران شد همان حداقل نیز شامل تخفیف خواهد شد.
با این حساب میتوان امید داشت یکی از گلایهها و دغدغههای مدیریت خانه تئاتر تا حدودی برطرف شود. اساساً چقدر با مدیریت این واحد صنفی تعامل دارید و از انتقادات آنها مطلع هستید.
خواسته و انتظار جامعه فرهنگی از سیاستگذاران و قانونگذاران باید به صورت خاص و مشخص مطرح شود و در همان مسیر نیز انتظار گشایش داشته باشند. یکی از مطالبات جامعه فرهنگی از دولت یازدهم به نوعی پرهیز از نگاه سلیقهای در ارزشیابی و نظارت، توجه به همه سلیقهها در عرضه آثار هنری و برداشتن محدودیتهایی است که گاهی علت آن نگاههای سلیقهای و شخصی بوده است در این خصوص فکر میکنم تا آنجایی که میشد سعی کردیم گشایشهایی صورت بگیرد. در حوزه مباحث حمایتی هم باید چارچوب مطالبات از دولت مشخص شود، به این معنا که یک روند مشخص در حوزه تولید تعریف شود که بر اساس آن انتظار ورود دولت و نقش حمایتی او وجود داشته باشد. یکی از مطالبات جامعه هنری این بود که دولت تئاتر را جدی بگیرد و به نوعی مخاطب آن باشد و به میزان تأثیرگذاری تئاتر در جامعه کمک کند. در این راستا دولت نشان داد که هم حضور فیزیکی در سالنهای اجرا برایش مهم است و هم به نوعی به میزان تأثیرگذاری تئاتر در جامعه اذعان دارد اما کمبودها و مشکلات اعتباری دولت یک مقدار باعث برخی گلهمندیها در حوزه تئاتر شده است. اطمینان دارم با تعامل و همدلی بیشتر و گشایشهای اعتباری دولت در سال پیشرو تا حدودی بخش بیشتری از رضایتمندیها جلب شود.
چرا این تعامل در دولت یازدهم شکل نگرفته است تا در این مدت این مشکلات مرتفع شود.
من چنین اعتقادی ندارم و البته که فاصلهای میان خانه تئاتر و مرکز هنرهای نمایشی وجود ندارد و طبعاً مطالبات و هدف یکیست و آن ارتقای جایگاه تئاتر و هنرمندان آن در جامعه است. به نظرم دو ویژگی اگر در جامعه هنری برجسته شود خیلی از مشکلات قابل حل است. یکی واقعنگریست به این معنا که شرایط دولت، اعتبارات آن، آزادی عمل و.... مد نظر قرار گیرد و ویژگی دیگر مسئولیتپذیری در عین نقد منصفانه است. اگر ویژگی مسئولیتپذیری و نگاه واقعگرایانه وجود داشته باشد، مسیر رشد هموار می شود و طبعاً بسیاری از مسائل قابل حل هستند.
با توجه به افزایش اعتباری که در حوزه تئاتر نوید داده شده است تا چه میزان میتوان امید داشت این میزان به صورت کامل پرداخت شود و پاسخگوی نیاز جامعه تئاتری باشد.
خوشبختانه در ردیفهای اعتباری دولت شاهد افزایش بودجه هنر و به طور خاص ردیف توسعه تئاتر هستیم و این نشانگر توجه دولت به حوزه هنر است. تخصیصی که از ابتدای امسال گرفتیم حدود سه میلیارد تومان است که اگر بخواهید این درصد را نسبت به رقم اعتبار حساب کنید، خیلی ناچیز است و اگر متناسب با رقم 30میلیاردی درنظر بگیریم که قرار است تخصیص پیدا کند باز هم حدود ده درصد است، درحالی که 5ماه از سال را پشت سرگذاشتهایم.
یکی از مطالبات جامعه فرهنگی از دولت یازدهم را پرهیز از نگاه سلیقهای در ارزشیابی و نظارت عنوان کردید که تا حدودی رضایت نسبی اهالی تئاتر در این خصوص جلب شده است اما همچنان عوامل تولید برخی از نمایشهایی که مجوز نگرفتهاند از این شرایط ناراضی هستند و البته معتقدند که این بدبینی مربوط به مدیران تئاتر نیست و دستهای دیگری در کار است.
آنچه مسلم است در حوزه ارزشیابی و نظارت مبنای کار ما قانون است، تمام تلاشمان را کردهایم که مبنای کار قانون باشد و سلیقه شخصی اعمال نشود. طبیعی است با این میزان آمار مجوزهایی که در تهران چیزی حدود بیش از 85 تا 110 نمایش در ماه است درصد اندکی هم موفق به دریافت پروانه اجرا نشوند.
اگر ملاک و معیار قانون است چرا این دیدگاه در برخی هنرمندان شکل گرفته است که به عنوان مثال در دوره اصلاحات فضا بازتر بود و در دوره گذشته محدودتر.
این نظرات باید با اعداد و ارقام و مستندات باشد تا بتوان به آن استناد کرد. قیاس دورانها باید بر اساس آمار دقیق و مستندات تحلیلی انجام گیرد، اما آنچه مسلم است اینکه ما در دو سه سال اخیر برای هیچ هنرمندی خط قرمز و محدودیتی بیش از آنچه در قانون است ایجاد نکردیم و بسیاری از هنرمندانی که سالها از صحنه دور بودند نمایش به صحنه بردند.
و آیا همانطور که وعده کرده بودید پای تمام مجوزهای ارشاد ایستادید؟
شرایط ما در تئاتر کمی سختتر و حساستر از مثلاً سینماست. در حوزه تئاتر بعد از صدور مجوز تازه با اجرای زنده روبهرو هستیم همین امر باعث بیشتر شدن حساسیتها میشود. اساس ما تعامل با هنرمندان و گروههای نمایشی است و به خاطر ندارم تا امروز اجرای نمایشی لغو شده باشد. حداقل به طور مشخص در طول زمان مدیریت بنده در حوزه صدور مجوزها هیچ دستگاهی ورود نکرده است وبجز اصلاحاتی که شاید در جریان اجراها انجام شده خوشبختانه تا امروز مورد خاصی نداشتیم.
در نیمه نخست سال شاهد افزایش آمار مخاطبان نسبت به گذشته بودیم. چه تدبیری اندیشیدهاید تا این روند رشد را حفظ کنید و همچون سه ماهه پایانی سال گذشته شاهد ریزش مخاطب نباشیم.
خوشبختانه درحال حاضر برای تماشاگر تئاتر با هر سلیقهای شرایط بهتری وجود دارد، اما معتقدم با این ظرفیت اجتماعی که داریم خیلی تا ایدهآلها برای جذب مخاطب تئاتر فاصله داریم. همانطور که گفتم یکی از مشکلات موجود موضوع تبلیغات و اطلاعرسانی است. موقعیت مورد انتظار در جذب مخاطب هم منوط به همکاری تمام دستگاههای تأثیرگذار در این حوزه است. جامعه ما جامعه جوان و تحصیلکرده ای است و این یک ظرفیت بیبدیل برای افزایش مخاطبان تئاتر است. اطمینان دارم که با حضور حداکثری هنرمندان در حوزه تولید و اتفاقاتی که در حوزه سختافزاری افتاده است، روزبه روز شاهد افزایش مخاطب تئاتر خواهیم بود.
در این گفتوگو بارها بر اهمیت ایجاد فضای تبلیغاتی برای آثار نمایشی و تأثیر آن بر استقبال از تئاتر اشاره کردید. شما برای ایجاد این فضا چقدر با دستگاههای تأثیرگذار از جمله رسانه ملی رایزنی کردهاید. به نظر میرسد تنها ابزار فعالان این عرصه این روزها فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است.
بله. فضای مجازی نقش بسزایی دارد چرا که هم گروههای نمایشی میتوانند آثارشان را معرفی کنند و هم مخاطبان سینه به سینه این تبلیغات را انجام میدهند، اما در همین زمینه هم باید تخصصی عمل کرد. در خصوص همکاری تلویزیون امیدواریم دوستان یک بازنگری در استفاده از ظرفیت تئاتر داشته باشند چرا که مخاطب تلویزیون این انتظار را از رسانه ملی دارد که به این بخشهای تأثیرگذار توجه جدی داشته باشد.
در حوزه تئاتر استانها سامان گرفتن انجمن هنرهای نمایشی و ایجاد تئاتر شهر در شهرهای مختلف امیدهای تازهای را ایجاد کرد. چقدر توانستید در این حوزه برنامههای مدنظر خود را اجرایی کنید.
انجمن هنرهای نمایشی سراسر کشور به انجمن انتصابی تبدیل شده بود که با بنمایه اصلی خودش یعنی خلاقیت، پویایی و استفاده از ظرفیت هنرمندان هر استان فاصله گرفته بود ولی با شناسایی گروههای نمایشی فعال و ثبت آنها هیأت مدیره انجمن هنرهای نمایشی استانها توسط هیأت مدیره گروههای نمایشی به عنوان اهل فن هر استان در حوزه تئاتر انتخاب شد. تا امروز انتخابات حدود ۱۵استان برگزار شده است و ترکیب هیأت مدیره نهایی شده است. تمام این اتفاقات در یک پروسه کاملاً دموکراتیک انجام شده است با این هدف که بتوانیم پویایی و خلاقیتی را که در ساختار صنفی انجمنها انتظار میرود به این انجمنها برگردانیم و بتوانند اتفاقات خوبی را در حوزه استانها شکل دهند.در حوزه سختافزار هم سعی کردیم با مشارکت استانداریها، شهرداریها و نهادهای مربوطه ایجاد تالارها و پلاتوهای کمهزینه و استاندارد را پیگیری کنیم که در دو سه استان کرمان، هرمزگان و خوزستان شاهد اتفاقهای خوبی هستیم. متأسفانه در استانها با اتفاقات مستمر و مداوم اجرا کمتر مواجه هستیم و مکانهای ثابت و مشخصی که هروقت شهروندی خواست برود و تئاتر ببیند، کمتر داریم. ایجاد تئاتر شهر استانها با بهرهگیری از ظرفیت موجود برای اتفاقات مستمر و مداوم تئاتر ظرف این چند سال پیگیری شده است و حدود 10 الی 12 استان صاحب تئاتر شهر شدهاند. در استانهایی که تداوم اجرای عمومی وجود دارد، افزایش مخاطبان و ارتقای جایگاه اقتصادی هنرمندان را شاهد هستیم.
در فرصت باقیمانده از دولت یازدهم در نظر دارید چه برنامهها و اقداماتی را به سرانجام برسانید.
ایجاد تعامل برای مشارکت بیشتر هنرمندان و نهادهای صنفی در پیشبرد امور این حوزه، حمایت از تشکیل صنف تماشاخانههای خصوصی و حمایت دولت از این بخش، توجه به کیفیت رویدادهای جریانساز، تعامل و بهرهگیری از ظرفیت مدیریت شهری برای توسعه تئاتر و استفاده از ظرفیت بینالمللی برای معرفی تئاتر خلاق کشور از جمله اهدافی است که برای آن برنامهریزی داریم.