گفت وگو با نصیر ملکی جونویسنده وکارگردان نمایش کولا
تئاتر جایگاه اجرایی دارد

نصیرملکی جو جزو نسل نوگرا و خوش فکر تئات معاصر است که کارش را با موفقیت در تئاتر دانشگاهی آغاز کرده است و فرم در اجراهایش جایگاه مهمی دارد.
علاقه او به هنرهای تجسمی و وارد کردن این عناصر به فضای اجراهایش ساختار جدیدی را در جلوی چشم مخاطب قرار می دهد . کرگدن ، نان ، مسخ، سفید برفی وهفت کوتوله نمایش هایی که نصیر ملکی جو روی صحنه برده است. نمایش سفید برفی و هفت کوتوله اثر برگزیده جشنواره تئاتر دانشگاهی بوده است.
نمایش کولا درباره ی پدر و پسرى در فضایی لامکان و لازمان در میان قفسه هایى پوشیده از کنسرو است که پدر دچار جنون خوردن کنسرو شده است .ملکیجو در نمایش کولا به نقد مدرنیسم، جامعه مصرف زده، علاقه به خوردن غذاهای کنسروی و جنون استفاده از محصولات تبلیغاتی دربین همه افراد جامعه پرداخته است.نمایش کولا از 10 شهریور ماه ساعت: 19و 20 در تالار قشقایی روی صحنه رفته است. بازیگران: پوریا سلطانزاده، سروش شاکر، مجری طرح: آرش فصیح، مدیر روابط بینالملل: رامونا شاه، طراح پوستر و بروشور: سانازمحرابی، ساخت عروسک: نسیم یاقوتی، مشاور رسانهای: مریم رودبارانی عوامل اجرایی این نمایش هستند .با نصیر ملکی جو در باره ساختار و فرم اجرایش گفت وگویی انجام داده ایم.
آیا با اجرای نمایش کولا وارد فضای جدیدی در دوران کاریتان شده اید؟
تلاش کردم فضای جدیدی را تجربه کنم . بهرحال به عنوان کارگردان علاقه دارم تجربه های جدیدی را در تئاتر بیازمایم و بتوانم ذهنیتم را درقالب اجراهای متفاوت گسترش بدهم. من متن های زیادی نوشته ام که دیالوگ محور است .اما علاقه ای نداشتم که به عنوان یک نویسنده – کارگردان دیالوگ محورمطرخ شوم . در سال های قبل تر و دوران دانشجویی تمام فرصت هایم را صرف نوشتن نقد،رمان و داستان می کردم.معتقدم تئاترجایگاه اجرایی دارد و ذهنیتم من متمایل به هنرهای زیبا است و کمتردر ساختارهای نمایش هایم به هنرهای دراماتیک گرایش دارم. در نمایش کولا اعتقاد داشتم این ساختار می تواند جواب بدهد.
آیا از این روند احساس رضایت دارید؟
بله، راضی هستم و تماشاچی هم بابت این قضیه حس خوبی دارد . خوشبختانه هرشب اجرای نمایش روند روبه جلویی دارد و جامع وکامل تر می شود و نمایش به شکلی که در ذهنم داشتم نزدیک ترمی شود .
به چه دلیل دو شخصیت نمایشتان پدر و پسر هستند؟
این رویکرد هم کارکرد نمایشی و هم کارکرد مفهومی داشت وبرایم رابطه میان پدر و پسراهمیت داشت .
در این مسئله یک سری ارجاعات به مخاطب نمایشتان ارائه می کنید؟
بله، باید این ارجاعات را عرصه می کردم. زیرا درغیراینصورت نمایش نمی توانست پیان درستی داشته باشد. تلاش کردم با توجه به ذهنیتی که مبتنی برنشانه شناسی دارم سعی کردم درتمام نمایش هایم نقد و نظری به کهن الگوها عرصه داشته باشم.
دراین نمایش هم به سراغ ابراهیم و اسماعیل و کهن الگوی قربانی شدن فرزند رفتید؟
مسئله پدر و پسر و رابطه ای که مطرح کردید در وضعیت های نمایشی ، جزو وضعیت های نام آشنا و شناخته شده است و یا مثل داستان رابینسون کروزئه که دارای تم نمایشی است و الگوی ساخت خیلی از کارها منجمله سریال پر مخاطب لاست بوده است. در این رابطه پدر – پسری مسلما یکی مخالف است و یکی موافق . بنابراین با استفاده از این وضعیت ،کار در اجرا به خوبی به جلورفت .
انتخاب رنگ قرمز به عنوان رنگ قالب دکور و لباس بازیگران چگونه انجام گرفت؟
زیباشناسی و یکدستی رنگ برای من خیلی جذابیت داشت . نکته بعدی این بود که من سعی کردم با استفاده از رنگ قرمز مخاطب را قانع کنم که انگاری دارد به یک برند تبلیغاتی نگاه می کند . این باعث می شد به مفهوم کوکا کولایی که در ذهنم بود و متبادر کننده نماد تبلیغات است خیلی نزدیک بشوم . در نمایش اشاره های مستقیمی به تبلیغات و اثراتش می شود . کوکا کولا هم قرار است نمادی باشد برای تبلیغات در دنیای مدرن و امروزی.
دو شخصیت نمایش نظیر روباتها راه می روند. دلیل چنین رویکردی چه بود؟
ربات واژه کلی است که به کار می بریم. ربات یعنی آدم آهنی و این دو شخصیت ربات نیستند .در نگاه اولیه می توانیم به این دو شخصیت به چشم ربات نگاه کنیم. اما می توانیم چندین وچند لایه جلوتر برویم. ما می توانیم با دقت کردن در متن نمایش به یک سردی و خاموشی در رفتارشان برسیم.
به جای واژه ربات از چه واژه ای می توانیم استفاده کنیم؟
می توانیم بگوییم مردگی، بی وزنی ، سردی وخاموشی و می توانیم اشاره کنیم به مسئله فوب استیکی( آدم های فست فود خوری که خیلی چاق می شوند و سخت و سنگین حرکت می کنند) .یک جورشبیه کالا وگوشت های فرو افتاده می شوند. در تمام کارهایم سعی می کنم واژه سردی و خاموشی را مورد استفاده قرار بدهم. در نمایش کرگدن سعی کردم مرگ و تحلیل رفتن تدریجی آدم ها را نشان بدهم. در نمایش کولا از واژه اورتیکی و چاقی استفاده کردم و درزبان انگلیسی ازواژه ی" کوک توتی تو" درمورد این آدمها و آدمهای که جلوی تلویزیون می نشیند و می خوردند هم استفاده می شود و نماد جامعه مصرف گرا هستند .
ریشه استرس و تشویش پیوسته و دائمی پدرچیست؟
وقتی که مسئله ای به آدم ها دیکته می شود و مجبورمی شوند آن را انجام بدهند ، دجار اصطراب و تشویش می شوند و این را درنمایش کاریکاتورگونه نشان دادم واغراق تر شده به موضوع نگاه کردیم.بنابراین در دنیای نمایشم این مسائل عمیق تر و جدی تر دیده می شود.
آیا پسراز شرایطی که با آن درگیر است ، احساس خستگی دارد؟
پسراصلا قصد ایجاد تغییر و تحول شرایطش را ندارد و برعکس نسل جوان امروزی است .
بنابراین منفعل است؟
نه، خیلی تمایل به گذشته دارد و دلش می خواهد از شرایط قبلیش لذت ببرد و به آشپزی علاقه دارد و دائم راجع به یک مرغابی حرف می زند و ازحالت های روزمره مثل غدا خوردن لذت بیشتری می برد. اما چون در نمایش نقبی به داستان ابراهیم زده می شود و به نوعی داریم پیامبرنمای کاریکاتورشده دوران مدرن را روایت می کنیم . بنابراین این شخص می تواند خیلی یک طرفه و متعصبانه پیش برود . برای همین است که پدررا در یک شرایط خاص می بینیم .
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی