در میزگرد ایران تئاتر درباره «مرگ عادلانه تقسیم میشود» عنوان شد :
نادر مشایخی: ایرانیان ذاتا پرفرورمر هستند و این استعداد باید کشف شود
گروه اجرایی پرفورمنس «مرگ عادلانه تقسیم میشود» در میز گرد ایران تئاتر شرایط برگزاری این اجرا و تجربیاتشان در شهرهای مختلف را تشریح کردند.
سومین تور استانی بریکولاژ و پرفورمنس «مرگ عادلانه تقسیم میشود» پس از گیلان و مازندران، در استان گلستان برگزار شد. این برنامه در قالب بریکولاژ 9، 10 و 11 در شهرستانهای گرگان، گنبد و آققلا برگزار شد. در این برنامه، از اجراگر گرفته تا موزیسین و رهبر ارکستر، پرفورمر هستند و موسیقی خود، پرفورمنس است. در مورد این برنامه و اساسا ارتباط پرفورمنس و موسیقی با نادر مشایخی، مهدی بهبودی، شوکا حسینی و مرتضی سعیدیراد؛ برگزار کنندگان این برنامه میزگردی تشکیل دادهایم که در ادامه میخوانید.
پرفورمنس «مرگ عادلانه تقسیم میشود» در سه استان به اجرا درآمده است. اگر بشود کاری کرد که این حرکتی که در شهرهای مختلف آغاز شده است، مستمر شود و نوازندگان، این کار را در شهر خود ادامه دهند، اتفاقهای بسیار خوبی میافتد.
سعیدیراد: این اتفاق دارد میافتد. یکی از سوالهایی که همواره در ورکشاپهای قبل از اجرا میافتد این است که میپرسند اگر قرار باشد این حرکت را ادامه دهیم، چه باید بکنیم.
نادر مشایخی: اگر بتوانیم ورکشاپهای دو یا سه ماهه برگزار کنیم، بعد از آن این حرکت در شهرستانها راه میافتد. بسیار جالب است که ببینی رفتار اجتماعی هر شهر و هر منطقه چه پرفورمرهایی را تولید میکنند. اعتقاد من این است که نه تنها بریکولاژ که اصلا نوع تفکر ما ایرانیان است بلکه اساسا پرفورمنس، علت و معلول اصلا دخیل نیستند. علت و معلول وقتی نقش بازی میکنند که مسائلی را در بر بگیرند که الزامی برای زندگی کردن باشند اما اگر زنده بودن مطرح نباشد، علت و معلول در کار ما الزامی نیستند در حالیکه این دو عنصر در اروپا الزامی هستند. بریکولاژ بسیار خوب جواب میدهد و بسیار راحت میتوان با آن سمت جوانانی رفت که منتظر هستند تا اتفاقی بیفتد و مثل غنچه باز شوند و کارهای عجیبی بکنند. من این اتفاق را به دفعات دیدهام. اعتقاد دارم زندگی ایرانیان پرفورمنس است و آنها در این حوزه استاد هستند چون تمام کارهای ما پرفورماتیو است. اینکه این استعداد را کشف کنی، آن را ارتقا دهی و با این رفتار، کار هنری بکنی، «بریکولاژ» تلاش ما است برای اینکه مردم متوجه این داستان شوند.
این برنامه، بهنوعی اجرای تعاملی محسوب میشود؛ تا کنون میزان مشارکت مخاطبان با برنامه را چگونه یافتید؟
شوکا حسینی: در اجرای اولمان در هر شهر که ما شناخت کاملی از مردم آن شهر نداریم، اجرایمان را انجام میدهیم. ریاکشنهای مخاطبان نخست در زمان ورود مخاطبان بعدی بسیار بر روی کار ما تاثیر میگذارد. این تاثیر هم به مخاطبان مربوط میشود که از مخاطبان سری نخست میپرسند اجرا چگونه بوده است و درنتیجه این پرسوچو با حس بسیار بهتری به مکان اجرا میآیند. از سویی دیگر وقتی مخاطبان سری اول احساسات و نظراتشان از اجرا را به من میگفتند، احساس آشنایی با مردم میکردم که توانستهاند کار ما را درک کنند، در نتیجه در زمان اجرای دوم، با مخاطبان راحتتر بودم و با آنها ارتباط بهتری برقرار میکردم و مخاطبان از گوش و چشم مجهول، به افرادی آشنا تبدیل میشدند.
پس بهنوعی اجرای نخست شما سورپرایزی برای خودتان و مخاطبان هر شهر است.
نادر مشایخی: اجرای نخست برنامه حتی برای نوازندگان نیز نوعی سورپرایز است.
مهدی بهبودی: نوازندگان در هر شهر نیز بسیار مهم هستند و نوازندگان بعد از اجرای اول، به ما میگویند که تازه دریافتهاند چه اتفاقی قرار است بیفتد چون مثلا حضور شوکا در اجرای نخست برای نوازندهها نیز سورپرایز است چون حتی در تمرینها نیز نه شعر را میشنوند و نه اطلاعی از شوکا دارند. کار من نیز برای نوازندگان کاملا سورپرایز است و اصلا نمیدانند من در زمان تمرین آنها اصواتی را ساختهام و از آنها استفاده میکنم.
حسینی: یک بخش از کار، از دو بخش دیگر خبر ندارد. حتی در برخی از اجراها پیش آمده است که نوازندگان در اجرای نخست پس از ورود من، از ساز زدن دست کشیدهاند چون نمیدانستند قرار است من هم برنامه اجرا کنم و تعجب کرده بودند. حتی چند نوازنده به من گفته بودند که از من ترسیده بودند.
چه شد که اجراها را از شهرستان آغاز کردید چون عموما عادت کردهایم که برنامههایی اینچنینی در تهران اجرا شوند.
حسینی: همواره در گالریهای تهران مختلف امکان اینکه هنرمندان آثار خود را ارائه دهند، وجود دارد. درنتیجه با خود فکر کردم چه اتفاقی میافتد اگر ما این تمرکز را از پایتخت برداریم و چنین برنامهای را به شهرهای دیگر هم ببریم و در شهرستانها هم پرفورمنس اجرا کنیم تا پلی ارتباطی میان هنر تهران و هنر شهرستانها شکل گیرد تا همه برنامههای هنری در تهران بهعنوان مرکز، اتفاق نیفتد. این اجراها را بسیار موفق میدانم چون ثابت کرد در شهرستانها استعدادهای بسیار زیادی داریم. هنرمندان شهرستانهای مختلف در مدتزمانی حدود نیم ساعت که جلسهای برگزار و با آنها صحبت میکنیم داستان را درمییابند و درک میکنند که چه اتفاقی قرار است در برنامه رخ دهد. نکته جالبی که در این زمینه اتفاق میافتد این است که اجراها در شهرستانهای مختلف با یکدیگر متفاوت هستند. فارغ از تغییر موزیسینها و سازها حتی در زمینه صدا و حرکت، اجراها با یکدیگر تفاوتهایی اساسی دارند. البته برخی از شهرستانها امکانات بالاتری دارند و برخی دیگر پایینتر اما تفاوتهای بسیار زیادی در شیوه اجراها به چشم میخورد و به قول نادر مشایخی، اجراها بهمرور ارتقا مییابند.
آیا «مرگ عادلانه تقسیم میشود» به تهران هم میرسد؟
حسینی: بله اما در آخرین اجرا این اتفاق رخ میدهد.
بهبودی: البته با توجه به تغییراتی که این برنامه دارد، ظاهر برنامه تهران هیچ ربطی به این پرفورمنس نخواهد داشت.
مشایخی: در هر شهر که پرفورمنس اجرا میکنیم، ایدههایی تولید میشوند و این روند ادامه پیدا میکند و مرز و هدف ما روز به روز دورتر میشود و شاید به جایی برسیم که این هدف کاملا تغییر کرد. جذابیت این اجراها نیز در همین است. اساسا به همین دلیل آهنگسازها چندین آهنگ میسازند؛ اگر غیر از این بود، یک آهنگ میساختند و دیگر در عرصه موسیقی فعالیت نمیکردند. آنتیونی در همین زمینه گفته است: «نمیدانم چرا هر وقت فیلم میسازم، به فیلم بعدی فکر میکنم.»
اما دنباله فیبوناچی در این اجراها ثابت است
مشایخی: فعلا این دنباله باقی مانده است. ما برای حضور داشتن هیچچیز تا ابد برنامهریزی نمیکنیم.
البته دنباله فیبوناچی یکی از جذابترین دنبالههای ریاضی است چون عملا نعریفی که برای این نباله وجود دارد، به سختی قابل درک است و اساسا بهتر است بهنوعی آن را شهودی درک کرد. چقدر چهارچوبمند نبودن این دنباله برای شما جذابیت داشت تا این اعداد را برای آهنگسازی انتخاب کنید؟
مشایخی: استفاده از این فرمول در آهنگسازی بسیار قدیمی است و به قرن 16 میلادی بازمیگردد. در آن دوران بسیار بر روی آن کار شد اما سپس به فراموشی سپرده شد تا دوباره در قرن بیستم، به آن توجه شد. لیل اینکه در قرن بیستم به این دنباله بازگشتند این بود که صداهایی همچون صدای موتور، ماشین و ... در این قرن تولید میشوند که در قرون قبلی وجود نداشتهاند.دنباله فیبوناچی در مقابل اتوماتیسمی که در صداهای قرن بیستم وجود دارد، قرار میگیرد. فیبوناچی به ظاهر بی نظم است؛ نظم دارد اما ما آن را درک نمیکنیم. البته خود من شدیدا به اتوماتیسمی علاقهمند هستم که انسان آن را درک نکن مثل دنباله اعداد اول.
گفتوگو: مینا صفار