در حال بارگذاری ...

نهایتاً آن چه که این روزها شما از زمین مقدس می‌بینید به طور قیاسی و نه آرمانی نتیجه تلاش‌های ما و شرایط و امکانات تئاتر است. البته من بر این باورم که تئاتر ما به سطح آرمانی به این زودی‌ها نخواهد رسید.

نهایتاً آن چه که این روزها شما از زمین مقدس می‌بینید به طور قیاسی و نه آرمانی نتیجه تلاش‌های ما و شرایط و امکانات تئاتر است. البته من بر این باورم که تئاتر ما به سطح آرمانی به این زودی‌ها نخواهد رسید.

نیلوفر رستمی:
جلسه نقد و بررسی نمایش"زمین مقدس" نوشته و کار ایوب آقاخانی صبح امروز در دفتر مدیریت تئاترشهر برگزار شد. در این جلسه به غیر از کارگردان، دو بازیگر نمایش؛ داود رشیدی و افسانه ماهیان و تعدادی از خبرنگاران مطبوعات نیز حضور داشتند.
در ابتدا ایوب آقاخانی گفت:« "زمین مقدس" محصول هفت ماه نگارش در سال 83 است. می‌خواستیم بلافاصله بعد از نگارش، نمایش روی صحنه برود که به دلایلی گروه معاصر با اعلام رسمی در مطبوعات از کار خودداری کرد. پس از آن برای این که بهترین عوامل و بازیگران را دور هم جمع کنیم، دو سال صبر کردیم تا نهایتاً آقای رشیدی به درخواست من جواب مثبت دادند. به نظرم بهترین اتفاق و نعمت و برکتِ غیر قابل انکار، حضور داود رشیدی در این نمایش بود.»
آقاخانی در ادامه افزود:«البته مرکز هنرهای نمایشی هم کمک کرد تا نوبت اجرایم مثل همیشه در فصل تابستان باشد چرا که من تنها در تابستان می‌توانم از تدریس دانشگاهی فارغ شوم.»
در ادامه آقاخانی در یک جمع‌بندی گفت:«نهایتاً آن چه که این روزها شما از زمین مقدس می‌بینید به طور قیاسی و نه آرمانی نتیجه تلاش‌های ما و شرایط و امکانات تئاتر است. البته من بر این باورم که تئاتر ما به سطح آرمانی به این زودی‌ها نخواهد رسید.»
در ادامه یکی از خبرنگاران حاضر مطلق علت گرایش کارگردان را به متن‌های رئال پرسید که آقاخانی در ابتدای صحبت با تاکید بر این نکته که گروه تئاتر معاصر هیچ گاه گرایش به رئالیزم نداشته، گفت:«البته اعتراف می‌کنم بیشترین گرایش گروه تئاتر معاصر به حوزه جامعه‌شناسی و معاصر بودن سوژه و محتوای نمایش است که گاهی این گرایش‌ها منجر به خلق اثر رئالیستیک می‌شود. اما نمایش‌هایی از این گروه هم مانند"تهران زیر بال فرشتگان" در جاهایی فاصله بسیاری با مولفه‌های مکتب رئالیزم گرفته است.»
آقاخانی پس از آن درباره خلق پروسه نوشتن نمایشنامه گفت:«من تمام تلاشم را کردم که نمایشنامه خوبی بنویسم. من این طور فکر می‌کردم که اگر یک روز به چیز دیگری به غیر از نوشتن فکر کنم آن روز، روز تباهی من خواهد بود. من در چارچوب یک سری قواعد سعی می‌کردم که داستان را به بهترین شیوه خلق و روایت کنم.»
وی از اعتقادات خود در حوزه نوشتن گفت:«همواره معتقدم که نویسنده اگر به ذات، اندیشمند باشد اگر دغدغه نوشتن متن اندیشه‌ورزی را هم نداشته باشد، در نهایت متن اندیشمندی می‌نویسند. در ضمن من هیچ وقت فقط حرف نمی‌زنم و متن‌های زیبا اما تو خالی هم نمی‌نویسم.»
کارگردان"زمین مقدس" درباره راز موفقیت در تئاتر با گریزی به شرق و غرب گفت:«درام‌های غربی در پرت‌ترین نقاط دنیا به اجرا می‌روند اما هیچ درام شرقی به غیر از خود مناطق شرق در هیچ کجای دیگر روی صحنه نمی‌رود! مشکل اصلی این است که شرقی‌ها اول می‌خواهند حرف بزنند. 2700 سال پیش ارسطو نکاتی را برای نوشتن قائل شد مانند طرح، شخصیت، گفتار یا دیالوگ و بعد اندیشه اما در شرق همیشه چه گفتن را به چگونه گفتن ترجیح دادیم و جای این نکته‌ها را تغییر دادیم. حتی وقتی به اشعار مولوی، جامی، خیام و بزرگان دیگری که همه ما به آن‌ها احترام می‌گذاریم، نگاه کنیم متوجه می‌شویم که آن‌ها مرتب در اشعارشان از کلمات زینهار، بدان و آگاه باش و... استفاده کرده‌اند. یعنی در واقع مدام اندیشه را به مخاطب تزریق کرده‌اند که این سمت و سو به تئاتر نیز کشیده شده است.»
آقاخانی افزود:«در"زمین مقدس" من تمام حواسم به این نکته معطوف بود که چطور نمایشنامه‌ای با یک ساختمان و مهندسی دقیق بنویسم اما اعتراف هم می‌کنم که نفرت من از عرصه سیاست، اعتقاد من به ازلی و ابدی بودن عشق، مفهوم مهاجرت و آرمان شهر در تاش‌های رنگیِ نمایشنامه‌ام شکل گرفته‌اند. در حالی که از روز اول نمی‌خواستم این مفاهیم در نمایشنامه‌ام باشد اما ناخودآگاه و در طول نوشتن این مفاهیم در نمایشنامه گنجانده شد.»
همچنین کارگردان نمایش درباره اهمیت و تاکیدش روی مرحله خوانش متن گفت:«چون من در اصل نویسنده هستم و تحصیلاتم نیز در حوزه نمایشنامه‌نویسی است بنابراین خیلی خوب حال نویسنده‌ها را می‌فهمم و بسیار هم دلم برایشان می‌سوزد. می‌دانم که چه دردی دارد وقتی جمله‌ای از نویسنده توسط کارگردان پس و پیش می‌شود، معمولاً ساده‌ترین جوابی هم که در این رابطه نسبت به اعتراض نویسنده داده می‌شود، این است که حالا چه فرقی می‌کند؟ این جوری بهتر است دیگر! اما نویسندگانی که تجربه کارگردانی را دارند، مانند من، حال نویسنده را بیشتر می‌فهمند و یکی از دغدغه‌هایشان این است که از سوی بازیگر ادبیات متن درست به تماشاگر منتقل شود. به همین دلیل من بیشترین زمان تمرینم را صرف خوانش متن می‌کنم که در"زمین مقدس" هم همین روال تکرار شد. البته این اتفاق به کمک داود رشیدی انجام گرفت، چرا که تئاترشهر فقط زمانی در حدود یک ماه و اندی برای تمرین گروه‌ها قائل می‌شود و آقای رشیدی با در اختیار قرار دادن دفتر خصوصی‌شان به گروه این لطف را کردند که با فراغ بال در آن جا راحت تمرین کنیم.»
آقاخانی در ادامه صحبت‌هایش افزود:«اعتراف می‌کنم که فقط زمانی از نوشته‌هایم راضی بودم که خودم آن‌ها را کارگردانی می‌کردم و تا به حال این اقبال را نداشتم که وقتی کارگردان دیگری متن‌هایم را روی صحنه می‌آورد راضی باشم.»
وسواس در انتخاب
داود رشیدی؛ بازیگر نمایش"زمین مقدس" درباره چگونگی انتخابش گفت:«بعد از صحبت‌های اولیه با کارگردان خواستم که اول متن را بخوانم به نظرم متن بسیار خوب بود. نمایشنامه‌نویسی مثل مهندسی ساختمان است، در نوشتن نمایشنامه نیز همه چیز باید درست و دقیق در متن گنجانده شود. بدون اغراق باید بگویم که اولین بار بود که مهندسی خوبی را در نمایشنامه‌ ایرانی می‌دیدم. در ضمن من شخصیت نمایش را هم چون به سن و سال و شخصیت و تحصیلاتم نزدیک بود دوست داشتم، بعد از آن خواستم با کارگردان صحبت کنم و وقتی دیدم که دیدگاهش بسیار به من نزدیک است، بالاخره بازی در"زمین مقدس" را پذیرفتم.»
رشیدی درباره علاقه‌اش به تئاتر هم گفت:«تئاتر حرفه من نیست، تئاتر عشق من است. ما در تئاتر دو ماه تمرین می‌کنیم و یک ماه هم بازی می‌کنیم در حالی که به جرأت می‌توانم بگویم با بازی در یک سریال تلویزیونی که کمتر از تئاتر وقتم را می‌گیرد، دستمزد بیشتری می‌گیرم اما چون تئاتر را بسیار دوست دارم و اصل‌مان نیز به تئاتر برمی‌گردد و مردم هم ما را از تئاتر شناخته‌اند، دوست دارم مرتب در تئاتر بازی کنم.»
در ادامه رشیدی گفت:«البته در دنباله حرف‌های آقاخانی می‌خواهم دفاعی از کارگردان‌ها داشته باشم اتفاقاً خیلی از کارگردان‌ها بسیاری ازمتن‌ها را نجات داده‌اند، حتی متن‌های بسیار ضعیف را.»
پس از آن خبرنگار دیگری از رشیدی درباره فعالیت‌هایش در حوزه کارگردانی پرسید و این که چرا چند سال است که نمایشی را روی صحنه نبرده است؟
رشیدی گفت:«من در انتخاب نمایش بسیار وسواس دارم. نمایشنامه‌هایی وجود دارد که من دوستشان دارم اما باید شرایط برای اجرایش مهیا باشد. کمبود بودجه برای تولید و یا ترس از برقرار نکردن ارتباط عموم تماشاگران با محتوای نمایشنامه من را از کار کردن بر حذر می‌دارد به هر حال قرار است در نیمه دوم سال متنی را به اجرا ببرم که حتماً در این مدت متنی را انتخاب خواهم کرد.»
در ادامه ایوب آقاخانی با خنده گفت:«تا به حال من سه متن محبوبم را به نام‌های"مرگ و دوشیزه جوان"، "گلن گری گلن راس" و"کودک مدفون" را به آقای رشیدی دادم که ایشان هم با وسواس بیرحمانه‌شان همگی را رد کردند و گفتند که این متن‌ها برای تماشاگر امروزی ایران مناسب نیست.»
در ادامه‌ی جلسه از افسانه ماهیان؛ بازیگر دیگر نمایش که تا آن زمان ساکت بود، خواسته شد تا او نیز درباره حضورش در نمایش و این که چقدر کارگردان دست او را در بازی‌های خلاقانه باز گذاشته است، توضیح دهد، ماهیان هم گفت:«اعتراف می‌کنم که برای حضور در این نمایش اضطراب داشتم، وقتی ایوب آقاخانی گفتند که داود رشیدی بازی در نمایش را پذیرفتند، خیلی ترسیدم، مضطرب بودم که نکند پا به پای ایشان در صحنه بیایم. هنوز هم این اضطراب تمام نشده، هر چند که داود رشیدی بسیار بازیگر پرانرژی هستند و با بازیگر مقابلشان رابطه خوبی را ایجاد می‌کنند.» پس از این جملات، داود رشیدی نیز گفت:«من اعتماد به نفس و تسلط ماهیان را در صحنه تحسین می‌کنم و بسیار برایم این نکته‌ها جالب بود.»
بیماری‌های دو نسل
خبرنگار دیگری در انتهای جلسه از کارگردان پرسید که منظورش از شرایط آرمانی تئاتر چیست در حالی که او و داود رشیدی و دیگران نیز همچنان کار می‌کنند! آقاخانی در جواب این پرسش گفت:«معلوم است که به چه دلایلی شرایط ما آرمانی نیست! من در تمام این سال‌ها این حس را داشته‌ام که اگر تئاتر دغدغه تصمیم گیرندگان تراز اول فرهنگی بود حتماً برای تئاتر اتفاقی جز این می‌افتاد. اما در حال حاضر تلاش‌های مسئولان تئاتری در حوزه افزایش بودجه و سالن تئاتر است اما باید دید کی و چگونه جواب خواهد داد.»
وی افزود:«برای دریافت این نکته که ما از شرایط آرمانی تئاتر بسیار دور هستیم، همین نکته بس است که بگوئیم 698 متن متقاضی اجرا در 6 ماه دوم سال بودند. اما این متن‌ها کجا باید روی صحنه بروند؟! ما فقط چند سالن در تئاترشهر داریم که این‌ها نه تنها، تنها سالن‌های تئاتری تهران بلکه تنها سالن‌های تئاتری کل کشور به حساب می‌آیند! به طور خلاصه از نظر من شرایط آرمانی یعنی داشتن تئاتر خصوصی.»
آقاخانی همچنین بخشی از این توجیه‌ها را نیز متوجه خود تئاتری‌ها کرد و گفت:«بدون این که قصد اساعه ادب داشته باشم باید بگویم که خیلی از بازیگر‌ها اکنون کاسب‌اند و یا خیلی از کارگردان‌ها فقط به فکر اجرا هستند اگر متنی از آن‌ها رد شود، آمادگی ارائه 60 متن دیگر هم دارند، متن‌هایی که حتی بهشان اعتقادی ندارند. به نظرم این‌ها تئاتر دغدغه‌شان نیست، این‌ها فقط بیماری اجرا دارند. فقط دوست دارند که نامشان روی تابلو و پوستری حک شود.» افسانه ماهیان نیز در ادامه این صحبت‌ها گفت:«این عملکرد حتی مردم و خود تئاتری‌ها را نیز از صحنه دور می‌کند.»
آقاخانی در ادامه گفت:«این بیمارها فقط یک جمله کلیشه‌ای دارند: من چه چیزیم از دیگری کمتر است! ما امسال متن‌های بسیار ضعیفی داشتیم متعلق به کارگردان‌های کم تجربه که حتی خواهان اجرا در سالن اصلی بودند، به نظرم این‌ها جوک‌های تئاتر 85 هستند.»
کارگردان"زمین مقدس" در انتها گفت:«بگذارید اعتقادم را به عنوان نسل جوان تئاتر ایران بگویم، به نظرم باید در تئاتر شرایطی را فراهم کنیم که نسل‌های متفاوت در کنار هم و دوشادوش هم کار کنند. در"زمین مقدس" این اتفاق افتاده است و چه خوب که در نمایش‌های بعدی نیز شاهد ادامه این حرکت باشیم. چرا که ما نسل جوان محصول نسل‌های قبلی هستیم. جمع شدن تجربیات نسل‌های مختلف در تئاتر نه تنها باعث بلوغ تئاتر می‌شود بلکه این افکار مریض را نیز پاک می‌کند، این که بسیاری از قدیمی‌ها می‌گویند که جوان‌ها بویی از تئاتر نبرده‌اند و جوان‌ها نیز می‌گویند که قدیمی‌ها دیگر حرفی برای گفتن ندارند. متاسفم که این بیماری در هر دو نسل وجود دارد و امیدوارم با تداوم حرکت‌هایی از این دست، درمان شود.»