شعر فروغ پر از ایده های تصویری است

حسین فرخی کارگردان با تجربه ای که بیش از دو دهه است در سطح اول تئاتری فعالیت می کند و در نمایش علی کوچیکه با همکاری  سارا تقوی یکی از شاگردانش در دانشگاه این نمایش را در فرم و محتوای جذابی روی صحنه اجرا کرده است.بن مایه   این اثر نمایشی بر اساس شعر معروف فروغ فرخزاد شکل گرفته  است و در آن به مفاهیم اجتماعی بسیاری  به خصوص در باره زنان پرداخته می شود و در واقع این شعر بهانه‌ای است تا  نویسنده نمایش با نگاه زنانه اش تحلیلی در مورد مسائل اجتماعی زنان در دوران معاصر داشته باشد ، زنانی که در جامعه درگیر مسائل متفاوتی هستند ،به خصوص آنهایی که همسران خود را از دست داده یا همسران‌شان آنها را ترک کرده‌اند و باید میان این فشارهای اجتماعی و اقتصادی به زندگی خود ادامه دهند .نمایش ساختار مونولوگ دارد و کارگردان با استفاده  ازجذابیت‌های بصری و تصویری ویدئوپرداکشن  تلاش می کندتا  با مخاطب بتواند تارتباط برقرار کند. در داستان این نمایش آمده :علی کوچیکه، علی بونه‌گیر نصف شب از خواب پرید... چشماشو هی مالید با دس... سه چار تا خمیازه کشید... پا شد نشس... چی دیده بود؟ چی دیده بود؟ خواب یه ماهی دیده بود... نمایش واگویه مادر علی کوچیکه است. مدرسه، همسایه‌ها، خانم معلم و در و دیوار انگار روی سر زن هوار شده‌اند. نگاه‌های هراسناک مردانی که هر لحظه می‌خواهند او را مانند کبوتری بال و پر شکسته به دام بیاندازند .گفتنی است؛ نمایش "علی کوچیکه" به نویسندگی و بازیگری  سارا تقوی وکارگردانی حسین فرخی تا 18 مهرماه در خانه نمایش اداره تئاتر اجرا می‌شود.متن زیر حرف های سارا تقوی در باره بازی و نوشتن متن نمایش است.

«متن نمایش را بر اساس اقتباس از شعر علی کوچیکه فروغ فرخزاد انجام دادم و این اقتباس را برای نوشتن پایان نامه تحصلیم در رشته ادبیات نمایشی انجام دادم. در ضمن برای کارشناسی ارشدم که در رشته بازیگری بود ، این نمایش را بازی کردم. استاد راهنمایم برای کارشناسی ارشد حسین فرخی بود و از نظراتشان استفاده زیادی انجام دادم .

موقعی که فرصتی برای اجرای عمومی نمایش به وجود آمد تغییرات اساسی در متن انجام شد و از ویدیو پرداکشن در روایت بخشی از داستان نمایش استفاده شد. این تغییرات به طورحتم به بهتر شدن کار کمک زیادی انجام داد .

فروغ فرخ زاد افکار و اندیشه هایش همواره جزو دغدغه های زندگیم بوده است . موقعی که شعر علی کوچیکه را خواندم  درآن قابلیت های نمایشی زیادی دیدم و همیشه موقع خواندن این شعر تصویر سازی ذهنی انجام می دادم و این شعر هنوز قابلیت های پنهان دیگری دارد که سایر دوستان نویسنده و کارگردان بازهم می توانند به سراغ این متن بروند . حتی قابلیت ساخت انیمیشن دارد. با اجرای این نمایش به این نتیجه رسیده ام که برای نوشتن و اجرای نمایش های دیگری به سراغ سایر اشعار فروغ فرخزاد بروم.  

یک دوره ای در دوران تحصیلاتم روی اشعار فروغ فرخزاد تحقیق و بررسی های زیادی انجام دادم و درکنارش زندگی نامه و خاطراتش را مطالعه کردم . درنمایش نامه یک جاهایی مادر علی خود فروغ فرخزاد است . جاهایی دیگر علی کوچکی فروغ فرخزاد است . جاهایی علی بچه فروغ است و عشق فروغ به فرزندخوانده و فرزند خودش هم مورد توجه ام در نمایش بود . بخش انشا خواندن نمایش  روایت بخشی از دوران کودکی فروغ است و همیشه انشا خواندن برای فروغ یک چالش بوده است و فروغ در خاطزاتش آورده است ، هر موقعی که انشاء می خواند مورد بارخواست معلمش قرار می گرفته که چه کسی این انشاء را برایت نوشته است. تلاش کردم تک تک کلمات نمایش نامه را از دل کارهای فروغ بیرون بیاورم . مقداری هم نوستالوژی های شخصیم در حین نوشتن وارد اثر شد. به طور مثال بخش رخت شستن مادر علی توسط خودم به متن اضافه شد.

بازی کردن در این نمایش مونولوگ و در قالب یش از ده شخصیت برای من یک چالش بزرگ بود و بخش نظری پایان ام  تحصلیم در باره مونوگرام بود. خوشبختانه چون متن را خوب نوشته بودم با بالا و پایین نقش ها آشنا بودم و به گونه ای طراحیشان کرده بودم که در صحنه و جلوی مخاطب بتوانم بازیشان کنم ومطابق توانایی هایم در حوزه بازیگری باشد و دچار مشکل و چالشی نشوم. چون متن بر اساس شعر نوشته شده بود .من تلاش کردم بازیم به شعر نزدیک باشد .برای نوشتن و بازی در این نمایش از تمام توانم استفاده کردم.»