در حال بارگذاری ...
...

عباس کریمی در جلسه‌ نقد «واگویه‌های گندابی»:

کاراکتر «گندابی» هر مخاطبی را درگیر خود می‌کند

عباس کریمی در جلسه‌ نقد «واگویه‌های گندابی»:

کاراکتر «گندابی» هر مخاطبی را درگیر خود می‌کند

در جلسه‌ نقد و بررسی نمایش «واگویه‌های گندابی» از این اثر به عنوان نمایشی قابل احترام و اعتنا یاد شد.

به گزارش دریافتی ایران تئاتر؛ نشست نقد و بررسی نمایش «واگویه‌های گندابی» اثر محمدجواد کبودرآهنگی با حضور عباس کریمی؛ منتقد، روزنامه‌نگار، شاعر و نویسنده و مصطفی محمودی؛ منتقد و مدرس دانشگاه روز دوشنبه 12 مهرماه در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد.

در ابتدای این نشست، مصطفی محمودی برگزاری جلسات نقد و تحلیل را لازمه‌ پیشرفت کیفی آثار نمایشی به‌خصوص در استان‌ها دانست و گفت: خوشبختانه بعد از وقفه‌ای که در برگزاری جلسات نقد نمایش در استان‌ها رخ داد، «مهرواره تئاتر ماه» این فرصت را فراهم کرد تا 9 نمایش از 9 استان توسط کارشناسان منتقد، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند.

مدیر جلسات نقد «مهرواره تئاتر ماه» همچنین از نمایش «واگویه‌های گندابی» به‌عنوان اثری قابل احترام و اعتنا یاد کرد و در ادامه از کارگردان اثر خواست تا پیرامون داستان نمایش توضیحاتی ارائه کند.

محمدجواد کبودرآهنگی با بیان اینکه نمایش «واگویه‌های گندابی» اثری اقتباسی و برگرفته از ماجرایی واقعی است، توضیح داد: در سال‌های اخیر، مداح‌ها و واعظین مختلفی راجع به شخصیت «علی گندابی» صحبت کرده‌‌اند و این سخنرانی‌ها نیز در فضای مجازی به‌صورت گسترده منتشر شده و افراد زیادی نیز به این واسطه با شخصیت «علی گندابی» آشنا شدند. اکنون همه‌ مردم ایران «علی گندابی» که همدانی است را می‌شناسند وگرنه مردم خطه همدان از قدیم با وی و داستان تحولش آشنایی داشته‌اند. با آنکه داستان زندگی گندابی به‌صورت مکتوب درآمده اما فکر کردم لازم است تا در مدیوم تئاتر هم اثری را با این موضوع به روی صحنه ببرم.

وی افزود: برای نوشتن نمایشنامه‌‌ «واگویه‌های گندابی» ابتدا تحقیقات میدانی کردم و بعد اطلاعاتی که به‌صورت سینه‌به‌سینه تا به امروز رسیده بود را جمع‌آوری کردم. در کتاب‌های تاریخ همدان نیز در بخش‌های کوچکی به این لات همدانی اشاره شده که البته درباره صحت و سقم برخی از این روایت‌ها تردیدهایی وجود دارد. درهرحال در نگارش متن، تمرکزم را بر بخش زمینه‌های تحول شخصیت گندابی قراردادم و بنا به همین موضوع، این نمایشنامه را نوشتم. معتقدم هیچ تحولی، آنی و در یک لحظه رخ نمی‌دهد و برای همین در متن، به زمینه‌های ایجاد تغییر در کاراکتر گندابی بود. شایان ذکر است این اولین نمایشنامه‌ای است که من نوشته‌ام و به کمبودهای آن کاملا واقف هستم.

کارگردان «واگویه‌های گندابی» ادامه داد: هدف من ارائه نمایشی با گویش همدانی و در فضایی فولکلور بود که علاوه بر مخاطب همدانی، مخاطبان شهرهای دیگر را هم راضی از سالن روانه کند.

در ادامه‌، مصطفی محمودی اقتباس از یک داستان حقیقی را سخت و خطرناک توصیف کرد و گفت: قصه‌ای که طیف وسیعی از مخاطبان آن را می‌دانند، وقتی به صحنه‌ تئاتر بیاید، خطرآفرین می‌شود. چراکه نویسنده باید بتواند به‌خوبی از پس دراماتیزه کردن و نحوه پرداخت دراماتیک آن برآید تا جذابیت داستان همچنان مخاطب را مجذوب خود سازد.

عباس کریمی نیز با تایید صحبت‌های محمودی در ادامه متذکر شد: در اینجا صحبت بر سر «ابژه» و «سوژه» است. وقتی داستانی را در ذهن خود می‌پروانیم و بعد آن را به روی صحنه نمایش می‌آوریم در حقیقت در حال تبدیل ذهنیت که می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد به عینیتی واحد هستیم. در این فرایند، تبدیل کردن، نویسنده باید بنا به مدیوم تئاتر از ابزار و وسایل صحیح استفاده کند. تئاتر رسانه‌ای است زنده که در آن دوربین وجود ندارد و تدوین توسط میزانسن‌ها و بازی بازیگران اتفاق می‌افتد. لذا باید متن نمایش‌نامه منطبق بر کارکردهای روی صحنه نوشته شود.

این روزنامه‌نگار بر سخت بودن اقتباس نمایشی از داستان واقعی، تاکید و تصریح کرد: نوشتن نمایشنامه‌ای منطبق بر ماجرایی واقعی بسیار سخت است. در نمایش «واگویه‌های گندابی» نویسنده تا حد زیادی در این زمینه موفق عمل کرده است. چالش و ابهام در صحنه اول نمایش، باعث می‌شود تا مخاطب برای حل این ابهام تا پایان نمایش با داستان آن همراهی کند. تمهید دیگری که نویسنده این اثر به کار گرفته و اتفاقا خوب هم جواب داده، استفاده از صحنه‌های مختلف است که تنوع ایجاد کرده و مخاطب علی‌رغم زمان طولانی نمایش خسته نمی‌شود. این تنوع صحنه‌ها با چاشنی کشمکش، جذاب‌تر هم از کار درآمده. در متن، شاهد سه نوع کشمکش هستیم؛ اول درگیری فرد با خودش؛ دوم، کشمکش فرد با جامعه؛ و سوم، کشمکش فرد با فرد دیگر و البته تمام این‌ کشمکش‌ها در داستان، پیش بَرنده هستند.

معاون سردبیر روزنامه‌ صبا، شخصیت‌پردازی را از نقاط مثبت نمایش‌نامه «واگویه‌های گندابی» دانست و خاطرنشان کرد: خوشبختانه نویسنده از دادن اطلاعات به‌صورت یکجا و در یک صحنه خودداری کرده و مخاطب آرام‌آرام در طول نمایش و در لابه‌لای دیالوگ‌ها با ویژگی‌های شخصیت‌ اول آشنا می‌شود. کاراکتر «گندابی» به‌درستی شخصیت‌پردازی شده اما درباره دیگر کاراکترها مثل «سید» به نظر می‌رسد که در صحنه‌ها بیش از حد غلو شده و شخصیت او خام و ناپخته باقی می‌ماند.

کریمی وفاداری نویسنده به داستان واقعی را در بخش‌هایی محدودکننده توصیف کرد و ادامه داد: ماهیت داستان این نمایش طوری است که از هر قشری چه مخاطب عام و چه روشنفکر را درگیر خود می‌کند. نویسنده پیامی داشته که این پیام را از طریق دیالوگ به مخاطبش عرضه می‌کند اما وفاداری به داستان اصلی باعث شده تا این انتقال پیام در جاهایی، شکل شعاری به خود بگیرد.

مصطفی محمودی نیز در نقد متن نمایشنامه‌ «واگویه‌های گندابی» گفت: نویسنده از شیوه‌ روایی استفاده کرده که برای مخاطب ایرانی این شیوه بسیار جوابگوست؛ چون ذهن و روح مخاطب ایرانی با قصه‌گویی عجین شده است. اتفاقا بهره‌‌گیری از همین شیوه هم هست که بسیاری از نقص‌های متن را پوشش داده و در کل مخاطب را از تماشای نمایش راضی نگه می‌دارد؛ اما جا داشت تا نویسنده جزئیات بیشتری را در متن بگنجاند تا هم تنوع بیشتری ایجاد کند و هم از حالت شعاری و تاکیدی برخی صحنه‌ها کاسته شود.

در ادامه‌ این جلسه، عباس کریمی درباره‌ ساختار اجرایی نمایش، دکور را با وجود سادگی در خدمت داستان دانست و گفت: درب‌های متعددی که در دکور تعبیه شده به رفت‌وآمدهای کاراکترها کمک کرده و رنگ زرد حاکم بر دکور نمایش نیز استفاده بجا و درستی بوده؛ چون رنگ زرد نماد تردید، شک و دودلی است. این رنگ در تعزیه نیز نشانه‌‌ای از تردید است. برای همین انتخاب این رنگ با کاراکتر اول نمایش و تردیدهایش به‌خوبی عجین شده است.

این منتقد تئاتر خاطرنشان کرد: یکی از نقاط مثبت «واگویه‌های گندابی» در بومی بودن گویش آن است. این نمایش، تقلیدی از تئاترهای پایتخت نیست و اصالت و هویت خاستگاهش را به‌خوبی حفظ کرده. بازی بازیگران با گویش همدانی درمجموع رضایت‌بخش و یکدست بود و برای تماشاگر نیز باورپذیر جلوه می‌کرد.

مصطفی محمودی نیز در نقد بازی‌های بازیگران «واگویه‌های گندابی» گفت: این نمایش، اثری دیالوگ‌محور است. معتقدم اجرای این نمایش تا حد زیادی مقهور متن آن شده است. بازی‌ها و دکور این اثر، رئال هستند و اگر تصاویر صحنه کم شود، نمایش به سمت رادیویی شدن پیش می‌رود. به نظرم این نمایش، تصویر کم داشت. اگر از دیالوگ‌ها کم و به حرکت و تصویر اضافه می‌‌شد، کیفیت بازی بازیگران هم بالاتر می‌رفت.

محمدجواد کبودرآهنگی در پایان در پاسخ به برخی موارد مطرح شده، گفت: من اساسا کارگردان فرمالیستی هستم و تا پیش از این در تمام آثارم از حرکات فرم استفاده می‌کردم و به‌خوبی با قاب‌بندی این حرکات آشنا هستم. اتفاقا در «واگویه‌های گندابی» خواستم از این حرکات در حداقل ممکن استفاده کنم تا یک کنتراست ایجاد کنم. برای همین است که صحنه آخر و تحول علی گندابی با حضور بازیگران فرم خیلی خوب و تاثیرگذار به چشم می‌آید. البته همچنان اذعان دارم که این نمایش نواقصی دارد که قابل تصحیح و ترمیم است. برای من اجرای اول یک نمایش به‌منزله اتمام کار آن نمایش نیست. بلکه سعی می‌کنم تا در هر اجرا چه در متن و چه اجرا اصلاحات لازم را انجام دهم.

گفتنی است این جلسه‌ نقد با گفت‌وشنود مخاطبان و عوامل نمایش ادامه یافت.

یاد‌آور می‌شود دومین «مهرواره‌ تئاتر ماه» با اجرای 9 اثر نمایشی از برگزیدگان تولیدات مراکز استانی حوزه هنری که از 31 مرداد به دبیری توحید معصومی در تماشاخانه‌های «مهر» و «ماه» آغاز شده بود با نمایش «واگویه‌های گندابی» در 16 مهرماه به کار خود پایان می‌دهد.