در حال بارگذاری ...
...

گفت وگو با مرتضی میرمنتظمی کارگردان نمایش پنج ثانیه برف

روایت قصه زندگی این پنج زن برایمان مهم بود

گفت وگو با مرتضی میرمنتظمی کارگردان نمایش پنج ثانیه برف

روایت قصه زندگی این پنج زن برایمان مهم بود

مرتضی میرمنتظمی موسس گروه تئاتری مشق وکارگردان جوان و نوگرای مشهدی در سال های اخیر حضور موفقی در تئاتر داشت. بعد از اجرای موفق نمایش پی دو در تالار حافظ، سال قبل با اجرای مالی سویینی در تماشاخانه ایرانشهر نمایش موفق و پر مخاطبی را تجربه کرد و درنمایش پنج ثانیه تا برف به سراغ طرح موضوعات اجتماعی و روان شناختانه رفته است.

نمایش "پنج ثانیه برف" روایت‌گر داستان پنج زن است که در تهران زندگی می‌کنند و حادثه مشترکی برای همه آنها رخ می‌دهد. مرتضی میرمنتظمی کارگردان، نویسنده و طراح صحنه و لباس در شهر مشهد متولد شده است .او فارغ التحصیل رشته کارگردانی نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی می باشد و در نمایش دست نیافتنی های علیرضا کوشک جلالی سال قبل به عنوان طراح صحنه حضور موثر و درخشانی را در تماشاخانه ایرانشهر تجربه کرد. میرمنتظمی طراحی صحنه نمایش های "دست نیافتنی ها"، "جیجک علی شاه یا اوضاع دربار قاجار"، "یک بزرگداشت باشکوه"، "آکواریوم ، هوا"، "25"، "اتللو"، "مسافرخونه"، "خیر، شر،کلفتها"، "منظومه آدمکها"، "لبخند بزن آقای آرابال" و "خاطره درخت های شاتوت"و همچنین کارگردانی و  طراحی صحنه و لباس نمایش‌های "پی دو" ، فرکانس"، "ابرها"، "مرگ ناصری" ، "زن، مرد"، "ابرهای تاریک"، "آسانسور"، "داستان خرسهای پاندا"، "آدمکهای رهگذر"، "در رستوران"، "من"، "فاوست" و "یک اتاق" را به عهده داشته است که در این میان نویسندگی نمایشنامه‌های "سکوتی برای مرثیه دریا"، "زن، مرد"، "آدمکهای رهگذر" و "من" را خود او انجام داده است .او اجرهای موفقی در کشورهای اروپایی داشته است. میرمنتظمی در مدت فعالیت هنریش جوایز و افتخارات متعددی کسب کرده است که می‌توان به"کسب رتبه بهترین کارگردان سال در جشن کارگردانان خانه تئاتر"، "دریافت جایزه بهترین اثر در شانزدهمین فستیوال بین المللی  چن جئون کره جنوبی، "تقدیر شده در بیست و یکمین  فستیوال بین المللی سِت کانی  چک"، "دریافت جایزه بهترین طراحی صحنه در هفدهمین جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی ایران"، "دریافت جایزه کار برگزیده در هفتمین فستیوال بین المللی کوفار بلاروس"، "دریافت جایزه بهترین طراحی صحنه و کار برگزیده در هفتمین جشنواره تئاتر ماه"، "دریافت جایزه اول کارگردانی و کار برگزیده در دهمین جشنواره تئاتر تجربه"، "دریافت جایزه بهترین متن و طرح در یازدهمین جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی دانشجویان"، "دریافت جایزه بهترین طراحی صحنه و کار برگزیده در یازدهمین جشنواره تئاتر تجربه"، "دریافت جایزه بهترین تنظیم متن برای رادیو  در سیزدهمین جشنواره بین المللی تئاتر دانشگاهی ایران"اشاره کرد.  نمایش "پنج ثانیه برف" به نویسندگی عباس جمالی و کارگردانی مرتضی میرمنتظمی از 25 مهر تا 15 آبان ماه در تالار حافظ به صحنه می‌رود. رویا تیموریان، فرشته صدرعرفایی، آزاده صمدی، سپیده صباغ، سارا لاهوت و عباس جمالی بازیگران این نمایش‌ هستند.با میر منتظمی در باره اجرای نمایش گفت وگویی انجام داده ایم.



آیا نمایش پنج ثانیه تا برف یک نمایش زنانه است؟

نه،زنها هم تشکیل دهنده بخشی از جامعه ما هستند. کسانیکه در کنار ما زندگی می کنند. در نمایش پنج ثانیه تا برف همه آدمها مد نظر ما بودند .

 

آیا نمایش یک دم روانشناسانه با تم اجتماعی است؟

بله، این نگاه درستی به ساختار نمایش است. از تمام ابعاد من و نویسنده تلاش کردیم در بستر اجتماعی به این آدم ها توجه کنیم.

 

آیا تنهایی تم مشترک تمام شخصیت های نمایش است؟

تنهایی تم فراگیر زندگی آدم های این روزگار است. هر نمایشی که روی صحنه اجرا می کنم ،برگرفته از حس و حال خودم است .آلان در ظاهر آدمها ارتباط فراگیری با هم دارند و زندگی شلوغ است ، اما در باطن تنهای تنها هستند.

 

استفاده از ساختار مونولوگ که بازیگران روبه تماشاگران حرف می زنند ، به دلیل فضای نمایش است؟

طرح اولیه  وجود داشت که به نمایشی که آلان روی صحنه می بینید ربطی نداشت. مثل کارهای قبلی گروهمان به عباس جمالی در موردش حرف زدم و او ایده ای چند صفحه ای را بر اساسش نوشت و بعدا قضیه  "مرد ژله‌ای" در شیراز از سوی عباس جمالی ارائه شد و روی این قضیه کار کردیم و یبتدریج به این فضا رسیدیم.

 

آیا نمایش با تئاتر مستند هم قرابت هایی دارد؟

ما از یک قضیه مستند وام گرفتیم اما به سمت تئاتر مستند نرفتیم. زیرا قصه زندگی این پنج زن برایمان مهم بودو مرد ژله ای به صورت حاشیه ای وارد داستان نمایش می شود. اگر می خواستیم تئاتر مستند کار کنیم .باید بر طبق مستندات و تحقیقات عمل می کردیم و واقعیت را نشان می دادیم . من و جمالی فقط از قصه یک خطی مرد ژله ای در اینترنت استفاده کردیم و تجاوزی که مرد ژله ای در واقعیت نسبت به زنها انجام می دهد. در اجرای ما در حکم استعاره است.

 

جاهایی قصه این پنج زن با هم گره می خورد؟

این قضیه یک ایده اجرایی بود و نویسنده بر اساس طرح من این کار را انجام داد. در این تهران بزرگ ممکن است برحسب اتفاق جاهایی همدیگر را ببینیم  و نمی دانیم ممکن است یک ماه و یا چند سال بعد یک اتفاق مشترک برای ماها رخ بدهد.

 

آیا می توانیم بگویم نمایش پنج ثانیه تا برف ساختار موزائیک واری مثل فیلم های 21 گرم و یا بابل دارد که یک اتفاق سرنوشت چند نفر را به هم گره می زند؟

نمی شود چندان به سراغ چنین شباهتی رفت. زیرا در این دو فیلم داستان ها آدم ها در انتها به هم ربط پیدا می کنند. در نمایش ابرهای من که چند سال قبل اجرایش کردم این تشابهت مصداق دارد.

 

البته این شخصیتها توسط مرد ژله ای کشته می شوند و نخ تسبیح واحدی دارند؟

 درست است. در پنج ثانیه تا برف درنهایت متوجه می شویم همه این زنان توسط مردژله ای کشته شده اند. اما ارتباط هایی که با هم دارند منجر به اثر گذاری در زندگی یکدیگر نمی شود . ممکن است همدیگر را دیده باشند و مثل دو شخصیت در صف گرفتن آب دعا چند کلمه ای هم با یکدیگر حرف زده باشند و یا ساینا برای تتو کردن برود پیش الناز و غیره .  در هر صورت من تلاش دارم  همیشه نسبت به خودم و کارهایی که قبلا انجام داده‌ام متفاوت عمل کنم و سراغ کارها و ایده های جدید برویم.

 

هر کدام از این زنها مشکل و درگیری خاص خودشان را دارند؟

بله، هر کسی مشکلات خاص خودش را دارد و زندگی همه ماها چالش و نقاط مثبت و منفی را توامان دارد و نخواستیم در نمایش مشکلات عجیب و غریبی برای این زنان بتراشیم و ارائه اش کنیم. اغلب مشکلاتشان در حد روزمرگی است.

 

یکی از ویژگی های جذاب نمایش روایت ظریف و هوشمندانه جزئیات زندگی روزمره این شخصیتها است؟

این جزئیات هستند که شخصیتها را کامل می کنند و نویسنده در این بحث کار سختی در پیش رو داشت. موقعی که بازیگران به نمایش اضافه شدند ، خودشان هم ایده هایی را به اجرا تزریق کردند . این جزئیات ریز اگر درست در کنار هم قرار می گرفت ، آن وقت نمایش موفق می شد و می توانست با مخاطب ارتباط برقرار کند و برای ما اصلا کلیات مهم نبود.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی