در نشست نقد و بررسی نمایش «قرارمان فصل خرما» مطرح شد
روایت عشق و مقاومت در بستر دفاع مقدس

نشست نقد و بررسی نمایش «قرارمان فصل خرما»

نشست نقد و بررسی نمایش «قرارمان فصل خرما»
چهارمین نشست «روایت صحنه» با محوریت نقد و بررسی نمایش «قرارمان فصل خرما» شنبه؛ یکم آبانماه بعد از اجرای این نمایش با حضور کارگردان و نویسنده اثر در تماشاخانه سرو برگزار شد.
به گزارش دریافتی ایران تئاتر، در نشست نقد و بررسی نمایش «قرارمان فصل خرما» که در تماشاخانه سرو برگزار شد، فرح آزادیان؛ نویسنده نمایشنامه، رضا رمضانی کارگردان نمایش و جواد روشن بهعنوان منتقد به همراه یحیی نظری مجری و کارشناس برنامه، حضور داشتند.
در ابتدای این نشست، فرح آزادیان نویسنده نمایشنامه درباره متن نمایشی خود گفت: چیزی که برای من اهمیت داشت در ابتدا نوشتن یک متن نمایشی در حوزه دفاع مقدس و ادبیات پایداری بود. در ابتدا شخصیتی به نام مدینه در ذهنم بود که یک تفکری برای او در نظر گرفتم. برای مدینه آباد کردن شهری که در حال ویران شدن بود اهمیت دارد. او میخواهد شهرش را آباد کند. شهری که معلوم نیست چه بلایی سر آن میآید، ولی یک زن با اقتدار، تفکری دارد که این شهر مال ماست و من به فکر آبادانی آن هستم. او ترجیح میدهد که در بحبوحه جنگ به آبادانی نخلستان فکر کند. نخلستان در این نمایش، نماد شهر است. کار آبادانی نخلستان را به صابر میسپارد و این در حالی است که بشیر در جایی از متن به مدینه میگوید که کار آبادانی نخلستان را به او بسپارد ولی مدینه میداند که این کار صابر است. حتی در زیر متن هم آمده است که خیلیها تفنگ دستشان است و داس دستشان نیست. درحالیکه در این هنگامه جنگ، صابر عوض تفنگ، داس در دست دارد. این دو ابزار داس و تفنگ یک کارکرد دارند. مدینه با خود فکر میکند که همه دارند میروند و میجنگند. کسی هم باید باشد که شهر را آباد کند. آباد کردن نخلستان بهمانند جنگیدن است. کسی در یکطرف ویران میکند و باید کسانی باشند که این ویرانی را با آباد کردن شهر و نخلستان از بین ببرند.
جواد روشن در شروع صحبتهای خود درباره اظهارات نویسنده متن و رویکرد متن گفت: من احساس میکنم که آنچه خانم آزادیان درباره متن و کارکرد عناصر آن میگویند در متن چندان دیده نمیشود. در حقیقت عنصری که بیش از هر چیز دیگری در متن دیده میشود موضوع قصاص است. البته باید ابتدا به این موضوع اشارهکنم که ما اکنون نمایشنامه را از منظر اجرا میبینیم. ما درواقع با متن مکتوب مواجه نیستیم. وقتی ما متن را از منظر اجرا میبینیم با یک دراماتورژ، کارگردان و نوع کارگردانی او مواجه هستیم. چهبسا که متن در دستان کارگردانان مختلف اجراهای مختلفی داشته باشند. ممکن است که نویسنده از منظر آنچه که روی کاغذ آورده است درباره متن حرف بزند.
وی افزود: واژه دفاع مقدس دامنه گستردهای دارد و من بهشخصه با آن مواجه هستم که وقتی ما واژه دفاع مقدس را بکار میبریم در حقیقت با جنگی مواجه هستیم که آن جنگ یک وضعیتی را برای ما به وجود میآورد. این وضعیت میتواند منظرهای مختلف را از بعد عاشقانه، اقتصادی و مقاومت پدید آورد.
وی در ادامه گفت: ما در این متن از دل اتفاقات نمایشنامه با دو نیروی مخالف یکدیگر مواجه هستیم. یک شخصیتی به نام بشیر وجود دارد با یک نیروی مخالف که قبل از اینکه صابر به دردسر بیفتد و مورد غضب مدینه قرار واقع شود، بشیر نسبت به او نگاه حسودانه ای داشته است. بخش عمده قصه ما درباره این موضوع است. حال یک نیرویی از خارج وارد قصه میشود و آن جنگ است که در حال نزدیک شدن است؛ مانند پدری که جنازه او از جنگ برمیگردد و هرلحظه شعلههای جنگ به شهر نزدیکتر میشود و خبر میرسد که باید خانه و کاشانه خود را رها کنند چون دشمن نزدیک شده است.
این منتقد تئاتر دونقطه اوج برای این نمایش برشمرد و گفت: از این دو نقطه اوج یکی درگیری بشیر و صابر است و دیگری خبری است که شیخ میآورد که دشمن در حال نزدیک شدن است.
جواد روشن شخصیت مدینه را یک مادر دلسوخته دانست که عزیز خود را از دست داده است و حال غمی بر دل او نشسته است و نمیتواند بهراحتی از آن بگذرد. او علیرغم دوست داشتن صابر و آگاهی نسبت به علاقهمندی دخترش نسبت به صابر، ولی نمیتواند بهراحتی از خون پسرش بگذرد؛ گر چه صابر را مانند پسر خود همچنان دوست دارد.
این منتقد تئاتر با اشاره به سخنان اولیه فرح آزادیان درباره آبادانی و ذهنیت نهفته در درون مدینه تاکید کرد: من بهعنوان یک مخاطب این آبادانی را که مدینه دنبال آن است و به خاطر آن صابر را به کار در نخلستان وامیدارد را نمیبینم. ما این فکر مدینه را به لحاظ اجرا نمیبینیم. خیلی نمیبینیم که اجرا به آن سمت برود. من بهزعم خودم فکر میکنم آنچه باعث میشود مدینه صابر را نگه دارد، بهنوعی میخواهد او را تنبیه کند. او شاید دوست ندارد صابر را از دست بدهد و هم میخواهد او را حفظ کند. پس ما بهعنوان مخاطب چندان از ورای اجرا به مقوله نخلستان متمرکز نمیشویم.
رضا رمضانی در پاسخ به اظهارات منتقد این نشست، گفت: وقتی متن به دست من رسید تا مرحله اجرا تغییراتی در آن رخ داد. نگاه اولیه متن همین گفتههای خانم فرح آزادیان است اما با تغییراتی که در متن به وجود آمد، عملا به سمت و سویی رفتیم که شما هم به آن اشاره کردید.
جواد روشن درباره پایانبندی متن نمایشنامه گفت: به نظر من آسیب متن پایانبندی آن است. در این نمایشنامه بهخوبی مقدمهچینی میشود. گرهافکنی ایجاد میشود. شخصیتها را میشناسیم و دامنه اطلاعات تماشاگر افزوده میشود؛ اما در فصل پایانی میبینیم که پایان نمایش شکل نمادین به خود میگیرد و خیلی بر اساس ابتدای نمایش که زمینهچینی آن ایجادشده است پیش نمیرود و مخاطب را راضی نمیکند. این پایانبندی نمادین چندان باکلیت نمایش هارمونی پیدا نکرده است. این پایانبندی بهاندازه سایر بخشهای ابتدایی نمایش به آن پرداخته نشده است. به نظر من وقتی ما اینهمه از مدینه غم میبینیم باید به او یک خلوت بدهیم تا برای بخشش آماده شود. مدینه باید این خلوت را با تماشاگران به اشتراک بگذارد.
جواد روشن درباره شیوه اجرایی نمایش «قرارمان فصل خرما» گفت: به نظر من این نمایش ازلحاظ اجرایی شستهرفته بود. عوامل اجرایی در هیچکدام از بخشهای نمایش کم نگذاشته بودند و عناصر نمایش در خدمت معنایی که قرار بود از آن استخراج شود، قرارگرفته بودند. در بحث اجرا بخش اول دکور نمایش است که هر کارگردانی ممکن است به نحو متفاوت از یک متن آن را اجرا کند. در این نمایش دکور گواه یک جغرافیای خاص است و یک دنیای رئال را به ما میشناساند.
منتقد نشست «روایت صحنه» معدل بازیهای این نمایش را موردقبول ارزیابی کرد بهگونهای که تماشاگران را آزار نمیدهد. وقتی شخصیتهایی که سن بیشتری دارند که با بازیگران تفاوت سنی دارند بهگونهای بازی میشوند که آزاردهنده نیست. به نظرم یک میانه در آن وجود داشت که باورپذیری و همراهی تماشاگر را به وجود آورده بود.
وی در ادامه درباره لهجه در بازی بازیگران این نمایش افزود: ما هر جا از لهجه استفاده میکنیم کار خیلی سخت میشود. بازیگرها تمرکز خوبی روی آن داشتند اما علیرغم این یک جاهایی این لهجه و حفظ آن از کار بیرون میزند؛ اما درمجموع بازهم برآیندی که برای تماشاگر ایجاد میشود باورپذیر بود. درمجموع میتوانم بگویم که بازیها موردقبول بود.
در پایان این نشست رضا رمضانی در پاسخ به سوال مجری برنامه درباره پوستر نمایش، به ایراد توضیحاتی درباره آن پرداخت و گفت: «چیزی که در طراحی پوستر نمایش میبینیم نماد ایستادگی است. یک چهارپایه است و پوتین و گل و خاک روی آن و شکل نگارش کلمات که به شکل ایستا چیده شدهاند. این چیزی است که طراح از نمایش ما برداشت کرده است». در پایان این نشست برخی از تماشاگران نظرات خود را درباره نمایش بیان کردند. اجرای نمایش «قرارمان فصل خرما» تا 9 آبانماه و با حمایت انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس در تماشاخانه سرو ادامه دارد.