نیازمند مدیریت استراتژیک هستیم
سوتیتر: جشنواره تئاتر دفاع مقدس هم یک جشنواره ملی است. اگر آن را در راستای تئاتر ملی قرار دهیم، قطعاً آدمهای مختلف میآیند. درباره سیاستهای بنیاد باید عرض کنم که تقریباً همه نظرها یکی است و من در تعجبم که آیا اکنون، همه ...
سوتیتر:
جشنواره تئاتر دفاع مقدس هم یک جشنواره ملی است. اگر آن را در راستای تئاتر ملی قرار دهیم، قطعاً آدمهای مختلف میآیند.
درباره سیاستهای بنیاد باید عرض کنم که تقریباً همه نظرها یکی است و من در تعجبم که آیا اکنون، همه متفقالقول شدهاند یا اینکه این یکی بودن نظرها از قبل بوده و به آن بیتوجهی میشده است.
در نتیجه عدم استمرار تئاتر دفاع مقدس به شکل اجراهای عمومی، باعث شده تا آدمهای کمتری جذب این جریان شوند.
جعفری: چقدر برای ورود جوانها به عرصه تئاتر دفاع مقدس بسترسازی شده است؟ من مثالی میزنم. شما همین واژه دفاع مقدس را در نظر بگیرید.
میزگردی را که در زیر میخوانید حاصل نشست دو ساعته مهدی متوسلی (مسئول تئاتر بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس)، کوروش زارعی (بازیگر و کارگردان عرصه تئاتر دفاع مقدس و مسئول تئاتر حوزه هنری استان تهران)، مهرداد رایانی مخصوص (سردبیر مجله نمایش) و جمال جعفری آثار (منتقد) است. قرار بود حسین مسافر آستانه (مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس) نیز در این نشست حضور یابند که به دلیل رخ دادن مشکل ناخواستهای، حضور نیافتند. امیدواریم بحثهای ارایه شده مفید و جذاب باشد.
جعفری: سؤالی که در این چند سال مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، این است که آیا عنوان «دفاع مقدس» برای جشنواره آن را از پیکر اصلی تئاتر ما جدا نساخته و این امر سبب مهجور ماندن آن نشده است؟ چرا ما تئاتر دفاع مقدس را از بدنه تئاتر کشور جدا میکنیم به طوری که این امر سبب حاشیهدار شدن این بخش از تئاتر ما میشود؟
رایانی: شاید بشود این سؤال را این طور تکمیل کرد که در بین حرفهایهای تئاتر شایع شده، تئاتر دفاع مقدس مختص به چند نفر میشود و کسی نمیتواند وارد آن شود. به نظر شما آیا این سد وجود دارد و آیا این نامگذاری سبب واکنش دفاعی سایر تئاتریها نمیشود؟
زارعی: مشکل بر سر نامگذاری و اسم نیست. ما در روسیه هم جشنوارهای داریم با عنوان ادبیات جنگ جهانی دوم. هنرمندان زیادی در این زمینه کار میکنند و آثار این هنرمندان، جزو کارهای درخشان حوزه ادبیات به حساب میآیند و تا آنجایی که من اطلاع دارم، این جریان به طور فعال هنوز هم ادامه دارد. مشکل در سیاستگذاری تئاتر دفاع مقدس است. چرا متولیان برپایی جشنواره تئاتر مقدس از ابتدا تاکنون، نخواستهاند این جشنواره را با بدنه اصلی تئاتر کشور پیوند دهند؟ مقوله هنرمندانی که دغدغه تئاتر دفاع مقدس را دارند، جداست؛ ولی این دلیل نمیشود که در جشنواره تئاتر دفاع مقدس فقط همین افراد کار کنند. بحث هنرمندانی هم که به آن شکل دغدغه ندارند و میخواهند در این زمینه فعال باشند، جداست. این بحثها دیگر تکراری شده است. ما خیلی تلاش کردیم تا تئاتر دفاع مقدس را به سمت حرفهای شدن پیش ببریم و از افرادی که در گیرودار جنگ نبودهاند؛ ولی دلشان برای حفظ جان و مال و ناموسشان میتپد، بخواهیم در جشنواره تئاتر دفاع مقدس شرکت کنند. همه میدانند که جنگ به ما تحمیل و این امر سبب شده تا خیلیها دوست داشته باشند در این زمینه کار کنند؛ ولی ما خط قرمزهایی را به وجود آوردیم که سبب شده این ذهنیت به وجود آید که مثلاً این آقا باشد و یا فلان فرد نباشد.
رایانی: چه کسی این تقسیمبندی را به وجود آورده است؟
زارعی: متولیان جشنواره تئاتر دفاع مقدس از آغاز تاکنون.
رایانی: منظورتان فرد یا افراد خاصی است؟
زارعی: منظورم سیاستگذارانی که در رأس بنیاد و تئاتر انقلاب و دفاع مقدس هستند. ما به آدمهایی که دغدغه جنگ به این شکل ندارند، چقدر نزدیک شدهایم؟
رایانی: آیا در جشنوارهها، منعی برای کسانی که بخواهند از حیطة رایج و شایع کسانی که کار دفاع مقدس کردهاند، متنی یا نمایشی ارایه دهند، دیده میشود؟
زارعی: نه منعی وجود ندارد؛ ولی سیستم فراخوان به شکلی بوده که فقط یکسری آدمهای همیشگی در آن شرکت میکردند. ما درباره دفاع مقدس، افراد را مصادره به مطلوب نکردهایم؛ یعنی حرفهایها را دعوت به کار نکرده و به آنها سفارش کار ندادهایم. ما در جشنواره بچههای مسجد، آرام آرام به سمتی رفتیم که خیلی از حرفهایها آمدند و کار کردند؛ ولی در جشنواره دفاع مقدس این کار را انجام ندادیم؛ مثلاً وقتی افراد حرفهای و پیشکسوت را به عنوان داور به جشنواره مسجد آوردیم، هیچگونه دستمزدی دریافت نکردند و اذعان داشتند که این جشنواره یک جشنواره ملی است. جشنواره تئاتر دفاع مقدس هم یک جشنواره ملی است. اگر آن را در راستای تئاتر ملی قرار دهیم، قطعاً آدمهای مختلف میآیند. در مجموع فکر نمیکنم که عنوان تئاتر دفاع مقدس برای جشنواره، باعث مهجور شدن آن شده است.
جعفری: به نظر شما راهکارهایی که در این زمینه اعمال میشود به صورت سلیقهای نیست؟
زارعی: نه به صورت سلیقهای؛ ولی حصاری دور خودمان کشیدهایم که باعث انزوای ما و برگشت نگاهها از ما شده است. ما نرفتیم ببینیم، افرادی که خارج این حصار هستند چگونه فکر میکنند. راه کارش هم این است که مثلاً آقای متوسلی که چند ماهی است به عنوان متولی تئاتر دفاع مقدس به این حیطه آمدهاند به حرفهای من حقیر گوش کنند.
متوسلی: من بخش زیادی از صحبتهای آقای زارعی را قبول دارم. باید مطلبی را در تکمیل صحبتهای ایشان اضافه کنم و آن اینکه ما در مباحثی مانند تفکر، مسایل تفتیش عقاید، حجاب و مسایلی از این دست از هر دو سو از حد نرمال خارج شدیم. در زمینه تئاتر هم همینگونه عمل کردهایم؛ افراط و تفریط. خیلی بد است آدمهایی مثل من که در جنگ مجروح شدهاند، هر کسی را که در جنگ مجروح نشده، کمتر از خودم بدانیم و یا فرض کنیم امتیازهایی برتر از دیگران داریم. من معتقدم کسی که در دوران دفاع مقدس در ایران زندگی میکرده و صدای آژیر قرمز در زندگیاش تأثیر گذاشته، اهل دفاع مقدس است. اگر قرار باشد کسی برای دفاع مقدس حرف بزند، او هم حرف دارد. در ابتدا باید این حلقه را مشخص کنیم که اهالی دفاع مقدس چه کسانی هستند؟ در واقع میخواهم این نتیجه را بگیرم که همه آن کسانی که ما فکر میکنیم؛ چون در جنگ نبودهاند، اهل دفاع مقدس نیستند در واقع اهل دفاع مقدساند. منتها آنقدر ما آن را خراب کردهایم که خود را به آهستگی کنار کشیدهاند. ما باید در مدیریت برنامهریزی برای یادبود جنگ ـ در هر ژانرش ـ همه مردم را شریک بدانیم. وقتی این تفکر برای ما به وجود آمد که آنها هم در جنگ حضور داشتند در آن صورت، قضیه روشن میشود. به نظرم در بحث دفاع مقدس، نیاز به پالایش جهانبینی است. اینکه واقعاً گستره داستان را بیابیم که چه کسانی در این حیطه هستند و در درجه دوم امکاناتمان را بیابیم. این یک بحث که در تکمیل صحبتهای آقای زارعی گفتم. درباره سیاستهای بنیاد باید عرض کنم که تقریباً همه نظرها یکی است و من در تعجبم که آیا اکنون، همه متفقالقول شدهاند یا اینکه این یکی بودن نظرها از قبل بوده و به آن بیتوجهی میشده است. همه تقریباً مهجور بودن را درک کردهاند و دغدغه آن را دارند.
رایانی: این نکات را میتوانید نام ببرید؟
متوسلی: فکر میکنم اشاره شد. به نظرم آدمهای قدبلند و خوش فکر در زمینه جشنواره تئاتر دفاع مقدس استخوان نگذاشتند.
رایانی: من یکی از معضلات اساسی تئاتر دفاع مقدس را اتفاقاً جشنوارهای بودن آن میدانم. همچنین فقدان اجرای عمومی و فعالیت مستمر در این زمینه. مثلاً اگر سالنی مختص تئاتر دفاع مقدس وجود داشته باشد و در طول سال، مستمر فعالیت کند در آن صورت افراد علاقهمندی که کمتر در حوزه دفاع مقدس بودهاند نیز وارد این جرگه و جریان از تئاتر میشوند. ضروری نیست که درباره دفاع مقدس، فقط آدمهای دفاع مقدس بنویسند. چنانکه در جنگ جهانی دوم، آثاری خلق شد که نویسندگان آن الزاماً در جنگ حضور نداشتند. در نتیجه عدم استمرار تئاتر دفاع مقدس به شکل اجراهای عمومی، باعث شده تا آدمهای کمتری جذب این جریان شوند. دوم اینکه جشنواره، تبدیل به یک ویترین و حرکت «پرو پاگاندا» شده است. در حالیکه پتانسیل بسیاری خوبی درونش وجود دارد و قابل تأمل است. جشنواره چند متن و نمایش را در یک هفته یا ده روز راه میاندازد و بعد از این ایام، بلاتکلیف رها میشود. یادمان باشد وقتی کسی در کاری تجربه پیدا میکند، این تجربه در کارهای بعدیاش عمیقتر میشود. نگاه کنید افرادی که در جشنواره اول و دوم یا پنجم و ششم کار کردهاند، الان کجا هستند؟ چرا کار نمیکنند؟ چون جشنواره، فقط یک هیجان کاذب را ایجاد میکند و توخالی رها میشود. نه اینکه مخالف آن باشم. با جشنوارهای شدن آن مشکل دارم.
زارعی: البته این بیماری است که نه تنها تئاتر دفاع مقدس که اساساً تئاتر ما را فرا گرفته است؛ یعنی عدم اجرای عمومی. مشکل تنها این مسایل نیست و به نظرم شیوة کار فرهنگی کردن آن هم در عرصه انقلاب و دفاع مقدس کهنه شده است. زمان پلاکارد نوشتن و بیلبورد زدن در سطح شهر تمام شده است. نمیگویم اصلاً نباشد، منظورم این است که زمان گذشته و نوع کارکردن و زبان گفتن هم باید تغییر کند تا درست و بهتر مسایل و ارزشها را بازگو کنیم. من در استانی زندگی میکنم که فعالیت عمده و فراوانی در این زمینهها انجام داده؛ ولی وقتی نوبت به تئاتر دفاع مقدس میرسد، بودجه نزدیک به دویست هزار تومان به ما پیشنهاد میکنند در حالیکه این بودجه، تنها پول یک «بنر» از صدها بنری است که در شهر آویزان میکنند. باید شرایطی را ایجاد کرد تا تئاتر دفاع مقدس به اجرای عمومی برسد و یا حداقل سالی دو سه بار این اتفاق بیفتد. چرا تئاتر دفاع مقدس جایگاهی ندارد؟ برای اینکه ما ارزشی برایش قایل نشدهایم. شرایطی برای نهادینه کردن آن انجام ندادهایم. متأسفانه هنوز هم ما در نقطه آغازین هستیم.
رایانی: آقای متوسلی نظر شما درباره اجراهای مستمر چیست؟
متوسلی: بخشی از موضوع، باز میگردد به شرایط و آدمها. ما خودمان هنوز باور نداریم که میتوانیم حضور مستمر داشته باشیم. ما نمایش «از خاک تا افلاک» را با زحمت زیاد به روی صحنه بردیم و از آقای پارسایی که خودشان از اهالی تئاتر دفاع مقدس هستند چهل و پنج اجرا گرفتیم. نظر اولیه ایشان پانزده اجرا و نهایتاً با حمایت بنیاد سی اجرا بود. سپس با اصرار کلامی، چهل و پنج اجرا گرفتیم. بنابراین بخشی از حرفها به خود باوری ما میرسد. این یکی از معضلات بزرگ ماست که به این زودیها حل نخواهد شد.
رایانی: شما وقتی از مرکز هنرهای نمایشی توقع دارید، ناخواسته و البته به شکل منطقی، مباحثی را پیش میآورید. ما میخواهیم بدانیم بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس که این عنوان برپیشانیاش نوشته شده چه وظیفهای دارد و چه کرده است؟ بنیادی که اصلاً تابلویش همین است. در مرکز هنرهای نمایشی، همان سهمی را که برای تئاتر عروسکی، تئاتر کودک و نوجوان و ... قایل میشوند، سهمی هم به تئاتر دفاع مقدس میدهند که نمونه و وجه بارز آن، اجرای از خاک تا افلاک است. این به زعم شما کم بوده است؟
متوسلی: من معتقدم که اصلاً سهمی نبوده است که به ما بدهند؛ یعنی اگر بنیاد حفظ آثار نمیآمد و کاری نمیکرد، سهم سالن اصلی به چه کسی داده میشد؟ در دو سه سال گذشته چه کردهاند؟ من در ابتدا به شما توضیح بدهم که این بنیاد حفظ آثار است، نه تولید آثار ...
زارعی: و نشر ...
متوسلی: نشر با تولید فرق میکند. نشر؛ یعنی گسترش؛ یعنی چیزی را که وجود دارد، گسترش بدهند. وقتی اصلاً چیزی نیست چطور توقع داریم که آن را گسترش بدهند...
رایانی: شما دو ماه است که به این مسند آمدهاید و آقای پارسایی یک سال. حرفهایی که ما میزنیم به دو ماه و یک سال ربطی ندارد، بلکه بحث ما کلیتر و مربوط به سالهای متمادی است. نباید بحث را شخصی کرد. من درباره بنیادی صحبت میکنم که از ابتدا بوده است. برای همین، رویکرد ما گستردهتر از حوزه مدیریت شما و شخص دیگر است.
متوسلی: همه حرفهای شما درست؛ ولی این نقد، بدون در نظر گرفتن فصلهایی که طی بیست و پنج سال، سیاستگذاریهای فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی و بعد از انقلاب که با پستی و بلندیهای فراوانی در مرکز هنرهای نمایشی و بنیاد حفظ آثار پدید آمده، نمیتواند درست باشد. بنابراین باید همه این بالا پایین شدنها را در نظر گرفت و سپس نقد کرد. در این صورت، دو ماهی که من هستم هم قابل نقد است. حرف من این است که آیا دفاع مقدس و جشنواره دفاع مقدس در سینما و تئاتر باید مستقل بررسی شود یا اینکه در دل جشنوارههای دیگر تعریف شود؟ ما سالها در مجموعه خودمان گفتیم و بحث کردیم که تئاتر دفاع مقدس اگر به سوی جشنوارهای شدن پیش برود به طور مشخص از بین خواهد رفت.
زارعی: ولی غنیمتی بود که حالا دیگر نیست. شما میدانید در استانها چقدر جوانها وجود داشتند که حداقل دو ماه به این مقوله فکر میکردند؟
متوسلی: ما به آبنبات چوبی راضی شدیم. من اصلاً قایل به این نیستم. ما یازده سال «از خاک تا افلاک» را اجرا نرفتیم و به قبای هیچکس برنخورد؛ ولی بعد از این همه سال با بهترین پشتیبانی معاونت هنری بنیاد، بهترین بازیگران و رضایت درونی آدمهایی که در جنگ حضور داشتند، امروز آمدیم و کار خوبی را روی صحنه بردیم. جشنواره تئاتر مقدس به نظرم مثل این است که در کارت عروسی مینویسند از کودکان شما در یک موقعیت مناسب پذیرایی میشود. تئاتر مقدس را محترمانه از جشنواره فجر اخراج کردند و به آن یک آبنبات چوبی دادند.
زارعی: من با حرفهای شما موافقم که نباید صرفاً قایل به آن جشنواره بود. همانطور که من میگویم به جای بزرگداشت دفاع مقدس و خرمشهر و غیره، فقط به بنر و پلاکارد اکتفا نکنیم. حالا که ما نمیتوانیم سالنی را به دفاع مقدس اختصاص بدهیم و رپراتوری در آن اجرا بگذاریم و از هرز رفتن بودجههای کلان دولتی که به این زمینه اختصاص دارد، جلوگیری کنیم، چرا همان آبنبات چوبی را هم از آن بچه گرفتیم؟ یعنی دیگر آن بحث و جدل و دور هم نشستنها هم که در جشنوارهها رخ میداد، نیست.
رایانی: من در آخرین جشنواره تئاتر دفاع مقدس که برگزار شد به عنوان ستاد اجرایی حضور داشتم. با بودجهای حدود صد و پنجاه میلیون تومان، علاوه بر جشنواره سراسری، سه جشنواره منطقهای در کنارش شکل گرفت که حداقل در چهار استان و چهار هفته متناوب، تئاتر دفاع مقدس را ارج گذاری کردند. در این بین، پنجاه اثر در جشنواره سراسری اجرا شد که هر کدام تقریباً یک میلیون تومان گرفتند و این پنجاه اثر در بین صد اثر ارایه شده در جشنوارههای منطقهای به اجرا درآمد. نمیگویم این پنجاه اثر قوی بودند. این ضعف را من هم میدانم که عدم حضور آدمهای قدبلند و حرفهای در این جشنوارهها از لحاظ کیفی، شأن آن را پایین میآورد؛ ولی ما پنجاه اثر تولید کردیم که الان دیگر آن را نداریم.
زارعی: چرا باید این کورسو را خاموش کرد که دیگر هیچ اثری خلق نشود؟ چرا نباید تئاتر دفاع مقدس به جایی برسد که در فستیوالهای بینالمللی دنیا شرکت کند و از این طریق فرهنگمان را همانطور که امام (ره) فرمودند، صادرکنیم؟ ما آدمهایی را داریم که پتانسیل بالایی در این زمینه دارند. یک «ننه دلاور» در تمام دنیا ترجمه و نشر پیدا میکند و ما وضعیت جنگ جهانی آن دوره را میشناسیم. ما باید از مرزهای خود خارج شویم.
متوسلی: مواظب باشیم بلایی که بر سر فوتبال آوردیم بر سر تئاتر نیاوریم. کشوری میتواند یک تیم خوب صادر کند (چه فوتبال و چه تئاتر) که در محله خودش یک پایگاه برای آن داشته باشد. کشور برزیل در هر محلهاش، یک سالن فوتبال دارد. بنابراین قهرمانی دنیا هم میتواند برای آنها باشد. اگر الان به فکر زیرساختهای تئاتر از دوران کودکی نباشیم، امکان ندارد بتوانیم در عرصه جهانی، حرفی برای گفتن داشته باشیم. ما برنامهریزی پایهای نداریم. به زعم کسانی که در یازده دوره جشنواره دفاع مقدس حضور داشتند، این نتیجه روشن شده که دیگر جشنواره نباشد. ما که این همه سال فریاد زدیم نباشد، اصلاً مهم نبود، نمیدانم یک دفعه بعد از یازده دوره، چطور همه به این نتیجه رسیدند که نباشد؟ سؤال اینجاست که اگر قرار است این جشنواره نباشد چه برنامهای جایگزین شود؟
رایانی: حداقل من و آقای زارعی مخالف حذف جشنواره هستیم.
زارعی: از سال 72 که جشنواره راه افتاد تا سال 76 ما دارای سرمایه و پتانسیل عظیمی در زمینه تئاتر دفاع مقدس شدیم. من به عنوان سیاستگذار چه کار کردم که نگذاریم این پتانسیلها هرز بروند؟ این مهم است ...
رایانی: ما یک آبنبات چوبی داشتیم؛ ولی آن را به دوتا تبدیل نکردیم. با همان جلو رفتیم و سعی نکردیم گسترشش بدهیم ...
زارعی: آدمهای زیادی رفتند کنار و عقبنشینی کردند. با این حال من مطمئنم اگر امروز شما یک فراخوان بدهید با اینکه آنها عقب نشستهاند، دوباره روی کار میآیند؛ چون عاشق آن هستند. ما سرمایه خوب انسانی داشتیم. چرا برخی از کشورهای بسیار کوچک توانستهاند بخش مهمی از دنیا را قبضه کنند؟ چون در همه عرصههای هنری، سیاسی، علمی، دینی و ... نخبهها و جوانهای با استعداد را جمع کنند و ده سال آموزش میدهند و خانواده آن جوان را هم تأمین کنند. در نتیجه از او متفکری میسازند که وقتی به جامعه تزریق میشود، انتظارات آنها را برآورده میکند. ما اگر این کار را کردیم، کار فرهنگی قابل قبولی انجام دادهایم. مجموعه تئاتر شهر که قبل از انقلاب، سه سالن داشت، امروز به هفت سالن ارتقا پیدا کرده با این همه چه انتظاری میتوان داشت؟ سیل جوانها را میبینیم که بازار کار ندارند ...
جعفری: چقدر برای ورود جوانها به عرصه تئاتر دفاع مقدس بسترسازی شده است؟ من مثالی میزنم. شما همین واژه دفاع مقدس را در نظر بگیرید. جوان نسل سومی امروز که در جنگ نبوده چگونه باید بپذیرد که این دفاع مقدس است؟ نتیجهای که میخواهم بگیریم این است که شما دفاع ما را مقدس میدانید در حالیکه شاید برای نسل جدیدتر شکل دیگری گرفته است. از همین جا میتوانید بستر را برای ورود جوانها گسترش دهید و انتظار داشته باشید که جوانها هم همپای شما از دفاع مقدس و تئاتر دفاع مقدس حمایت کنند ...
زارعی: ما شرایط را به جایی بردهایم که امروز اگر کسی بخواهد کار دفاع مقدس کند، یک عیب باشد.
متوسلی: البته من این نظر را پنهان کاری میدانم. شما اگر بودجه خوب برای هر کاری بگذارید، نتیجه مطلوب میگیرید. دفاع مقدس در اذهان مردم بسیار مطهر است. من با استفاده از این طهارت و بزرگ اندیشی، موفق شدم گروه از خاک تا افلاک را ببندم و گروه، قوی بود. برای نسل جوان هم اگر درست برنامهریزی کنیم، نتیجه مطلوب میگیریم. من معتقدم در بحث دفاع مقدس هیچ چیزی به غیر از ضعف سیاستگذاری در مدیریت وجود نداشته و ندارد. فقط کافی است ما بستر را آماده کنیم. کشور ما برای دفاع مقدس مساعد است. امروز موضوع دفاع مقدس برای همه آشناست. وقتی ما دفاع مقدس را محصور به آدمهایی خاص میکنیم، مسلم است که نتیجه عکس میگیریم؛ اما چنانچه این دفاع مقدس، بستری برای مطرح شدن جوانها باشد، بسیار مثبت است به شرطی که به قول آقای زارعی ما برایش برنامه داشته باشیم. ناصرالدین شاه در آخرین روزهای عمرش، جملهای دارد که میگوید: «پنجاه سال بعد از امیرکبیر، سعی کردم از سنگ، آدم بسازم؛ ولی نتوانستم آن کاری را که امیر میکرد، انجام دهم.» ما باید جشنواره تئاتر دفاع مقدس را بدون قناعت به آب نباتچوبی و با قدرت به انجام برسانیم و یک کار ارزنده را به سرانجام برسانیم. من از ابتدا با جشنواره مخالف بودم و معتقدم اگر آن بودجه، صرف تولید میشد، نتیجه بهتری میگرفتیم؛ ولی باید امروز با شرایط موجود تصمیم بگیریم تا زحمات گذشتگان هم زایل نشود. من خوشحالم آقایانی که در جشنواره دفاع مقدس با آثاری متوسط شرکت میکردند، امروز یکی از حرفهایهای تئاتر کشور هستند ...
زارعی: به نظرم همه کسانی که دغدغه تئاتر دفاع مقدس دارند با من هم عقیده باشند. ما حاضریم سه یا چهار سال دیگر هم این جشنواره تعطیل باشد؛ ولی بودجه آن را دریافت کنیم و یک جایی را مشخص کنیم و یک مجموعه فرهنگی که در دلش چند منظور را داشته باشد، بسازیم و با یک برنامهریزی درست نتیجه بگیریم. آقای قالیباف این قول را به من و دوستان من دادهاند که در صورت وجود بودجه، ایشان زمین مناسبی را در بهترین نقطه شهر به تئاتر دفاع مقدس بدهند.
رایانی: من یک جمعبندی میکنم. اولین چیزی که این جمع در آن وفاق دارد، این است که اجرا و روند تولید تئاتر دفاع مقدس به صورت مستمر انجام پذیرد. دوم اینکه جشنواره ادامه پیدا کند با هر وضعیتی؛ چون اگر نباشد، دیگر هیچ چیز نیست. سوم به جشنواره اکتفا نکنیم و تنها آن را بستری قرار دهیم برای اینکه گستردگیهای بسیاری در حوزه تئاتر دفاع مقدس، نشر، ترجمه و بینالملل را ایجاد کنیم.
متوسلی: من بر این اعتقادم که جشنواره تئاتر دفاع مقدس، تنها در صورتی برگزار شود که شرایط ایدهآل و عالی داشته باشد؛ یعنی اگر قرار است با همین بودجه کار شود، بهتر است اصلاً برگزار نشود.
رایانی: اگر این شرایط ایجاد نشود و ما جشنوارهای نداشته باشیم به نظر شما این سکوت، طی سالهای بعد، سبب فراموش شدن آن نمیشود؟
متوسلی: اگر جشنواره تئاتر دفاع مقدس با بودجههای صد میلیونی برگزار نمیشد، کار ما به اینجا نمیرسید.
رایانی: کی فکر میکنید این شرایط ایدهآل ایجاد شود؟
متوسلی: دور نمیبینم. من در بنیاد مسایلی را مطرح کردم که فکر نمیکنم این واقعیت، نشدنی باشد.