نگاهی به اهمیت نشست مدیران تئاتر منطقه غرب آسیا
در جستوجوی افقهای تازه برای تئاتر منطقه

نشست مدیران تئاتر منطقه غرب آسیا

در جستوجوی افقهای تازه برای تئاتر منطقه 2

در جستوجوی افقهای تازه برای تئاتر منطقه 3
ایران تئاتر - فهیمه نجمی : اگر برای سالها معدود تبادلات تئاتری با فراسوی مرزهای کشور به تکوتوک اجراهای حاضر در بخش بینالملل جشنوارهها محدود میشد، این روزها مدیران عرصه تئاتر با برگزاری نشستی بینالمللی درصدد ایجاد و تقویت همکاریهای مشترک با کشورهای حوزه «غرب آسیا» هستند.
ایران به افقهای تازه تئاتر منطقه چشم دوخته است و در اقدامی نادر، تهران در روزهای ۹ تا ۱۱ آبان ماه جاری میزبان مدیران، مسئولان و دستاندرکاران تئاتری از ده کشورِ الجزایر، تونس، افغانستان، پاکستان، سوریه، عمان، آذربایجان، لبنان، عراق و قطر است. رویدادی که میتواند جوانههای یک خیزش فرهنگی منطقهای را در خود داشته باشد.
نقش های منطبق
گرچه ایران با تمامی این سرزمینها دارای مناسبات دامنهدار و در بسیار موارد کهنی است که بر پایهی پیوندهای زبانی، فرهنگی، جغرافیایی، مذهبی، اقتصادی و سیاسی استوار گشتهاند، ولی باید اعتراف کرد که سهم تئاتر در این ارتباطات بههیچ وجه در خور اعتنا و چشمگیر نبوده است.
این درحالی است که مثلا آذربایجان با تاریخ تئاتر ایران و هنرمندان آن ارتباطی ناگسستنی دارد و نه تنها آثار عزیر حاجی بگوف رد خود بر بسیاری از اجراهای دورهای خاص تئاتر در ممکلت ما بر جای گذاشتهاند، بلکه جمع قابل توجهی از هنرمندان صحنه از جمله یکی از چهرههای بنیانگذار هنر تئاتر در ایران یعنی میرسیف الدین کرمانشاهی، آموزش هنری خود در این سرزمین فراگرفتهاند و یا قسمت عمدهای از فعالیتهای حرفهای خویش را در باکو از سر گذراندهاند.
تئاتر و دردهای مشترک
ولی آنچه به تعامل میان کشورهای شرکت کننده در این نشست در این برهه از زمان اهمیتی ویژه میبخشد بیگمان در چالشهایی ریشه دارد که تک تک آنها با آن دست به گریبانند. پس طبیعتا پرداختن به امکانات نهفته در تئاتر و فرصتهایی که این هنر میتواند در مواجهه با این چالشها در اختیار این مدیران و مسئولان قرار دهد، در دستور کار قرار گرفته است.
در نگاه نخست البته ممکن است آشفتگیهای موجود در مناطق آشوب زده و پرتلاطم خاورمیانه و شمال آفریقا چشماندازی مبهم برای چنین رویدادی ترسیم کنند. ولی باید در نظر داشت که فرهنگ مهمترین و کارسازترین ابزار رویارویی با افراطی گری، کشمکشهای مذهبی ـ قومیتی و رادیکالیزه شدن جوانان و دیگر اقشار مردم نه تنها در این مناطق بلکه در سراسر جهان به شمار میرود. و هم ایران و هم ده کشور حاضر در این نشست نه میتوانند این معضل را که سد راه هرگونه تلاش برای توسعه و بهبود وضعیت ساکنان این مناطق است را نادیده بگیرند، و نه میتوانند و نه باید از امکانات هنر تئاتر که توانایی برقراری تاثیرگذارترین ارتباطات را در حیطهی پرسشهای مربوط به هویت، تاریخ و معنویت را داراست، چشمپوشی کنند.
در واقع، تمامی این کشورها از یک طرف با جهانی شدن فرهنگ روبهرو هستند که فعالانه در کار فرسایش و نابودی فرهنگهای منفرد و محلی است، و از طرف دیگر با جمعیت جوانی درگیرند که در این رویارویی نابرابر فرهنگی، آماج بیشترین لطمههاست. اما این تمامی مشکلات پیش روی آنها نیست. مسائل مربوط به زنان، آموزش، محیط زیست و توسعه، بحران آب، آلودگی هوا، فقر و نابرابریهای اجتماعی نیز در سطحی گسترده در همهی سطوح مردم و مسئولان این کشورها را به خود مشغول کرده است. به بیان بهتر، حیات و بقای تمدنهای موجود در این مناطق اصلا در گرو پرداختن همه جانبه به این مسائل، و طرح و بسط آنها به شکلی قابل فهم برای تمامی اقشار مختلف جامعه است.
ظرفیت های یک زبان مشترک
زبان مشترک هنر تئاتر در بسیاری از این موارد میتواند به کمک گرفته شود. و کشورهای حاضر در این نشست با توسعهی تبادلات صحنهای و بهرهگیری از این زبان هم میتوانند حساسیتهای خاص سرزمین خویش در هر یک از این حوزهها را با دیگران به اشتراک بگذارند و هم از برآیندِ همفکری و هماندیشیِ دیگران در این زمینهها که در تجربههای صحنهای نمود مییابند، بهره ببرند. با تماشای آفرینشهایی از این دست بر صحنه تئاتر، ساکنان هر یک از مناطق خواهند دانست که در مواجهه با این چالشها تنها نیستند، و همین آنها را به قلمرویی انسانی وارد میکند که از مرزهای جغرافیایی بسیار فراتر خواهد رفت.
اشتراک سرمایهتئاتری ایران و همسایگان
اما وجه دیگر این نشست میتواند به طور مشخص مشتمل بر فرصتهایی باشد که چنین رویدادهایی قادرند برای جامعه تئاتری خلق کنند. تئاتر در ایران هنری زنده است و این کشور با تکیه بر قدمت صد و چند ساله «تئاتر» در آن، سالهاست که سرمایهگذاری عظیمی در زمینهی هنر صحنه انجام داده که در هیچ از یک از این کشورها معادلی برای آن نمیتوان یافت.
تعداد قابل توجهی از دانشگاهها و موسسات آموزشی فعال در زمینه تئاتر و هنرهای نمایشی، تربیت تعداد بسیاری از دستاندرکاران و هنرمندان در رشتههای مختلف تئاتر را ممکن ساختهاند؛ انواع و اقسام سالنها و فضاهای صحنهای تنوعی غیر قابل انکار به چگونگی ارائهی اجراهای تئاتر در ایران بخشیدهاند؛ رشد و توسعهی ژانرها و گونههای مختلف تئاتر از نمایش عروسکی گرفته تا اجراهای خیابانی طیفهای مختلف و متفاوت تماشاگران را در کشورمان هدف قرار داده است؛ برگزاری جشنوارههای متعدد در قالبهای بینالمللی و داخلی با بودجههای غالبا محدود از یک سو تجربه مدیران را وسعت بخشیده و از سوی دیگر تماشاگران تئاتر در ایران را پذیرای تجارب گوناگون کرده است؛ در زمینهی تولید، ایران چند سالی هست که میکوشد شکل خاصی از تئاتر خصوصی را تجربه کند که گرچه هنوز بهطور کامل به بار ننشسته، اما در کنار چندین دهه تجربهی مدیریت دولتی تئاتر، توشهی قابل توجهی در اختیار مسئولین هنر صحنه قرار داده است؛ و به اینها البته باید فعالیت تعداد قابل توجهی از ناشران تخصصی در حیطه چاپ کتاب تئاتر را اضافه کرد که علیرغم وضعیت بحرانی نشر، همچنان در این حیطه به فعالیت مشغولاند؛ حتی همین سایت ایران تئاتر میتواند نمونهای نادر از سرمایهگذاری دولت برای اشاعه فرهنگ تئاتر به دست دهد.
نمایش های آئینی ؛ میراث نهفته
اینهمه، در کنار میراث سرشار و گرانقدر نمایشهای آیینی و سنتی برای کشورمان سرمایهای غیر قابل انکار فراهم کرده، که به یاری یک برنامهریزی دقیق،منسجم و دورنگر، و از خلال همین دیدارها، میتوان امکانات بسیاری در خارج از مرزهای ایران برای آن جستوجو کرد: از مبادلهی استاد و دانشجو گرفته، تا اعزام متخصص در زمینههای گوناگون اجرا برای همکاری در پروژههای مختلف؛ از ارائهی اجراهای مداوم بر صحنههای عمومی این کشورها تا حضور در جشنوارههای معتبر، از فراهم آوردن امکان ترجمهی آثار نمایشنامهنویسان، مولفان و پژوهشگران تئاتر در ایران تا ایجاد امکانی برای آشنایی علاقمندان و فعالان تئاتر در ایران با آثار هنرمندان و پژوهشگران هنر صحنه در این کشورها. برپایی تولیدات مشترک در این منطقه بیشک میتواند در راستای کاهش تنشها بسیار پر ثمر باشد. ما نیازمند گفتوگو و شناخت یکدیگر هستیم، و برای این کار ابزاری کارآمدتر از هنر تئاتر در اختیار نداریم.