در حال بارگذاری ...
...

هر گروه نمایشی که نتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند باید از رده خارج شود

سلسه سخنرانی‌های پژوهشی تئاتر روز گذشته با سخنرانی ایرج راد در تالار چهارسوی مجموعه تئاترشهر برگزار شد. به گزارش سایت ایران تئاتر، ایرج راد؛ مدیرعامل خانه تئاتر که با موضوع"مدیریت در تئاتر" به ایراد سخنرانی می‌پرداخت در آغاز سخن به مرور تاریخ تئاتر ایران و مدیریت‌های دوره‌ای آن پرداخت.

سلسه سخنرانی‌های پژوهشی تئاتر روز گذشته با سخنرانی ایرج راد در تالار چهارسوی مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، ایرج راد؛ مدیرعامل خانه تئاتر که با موضوع"مدیریت در تئاتر" به ایراد سخنرانی می‌پرداخت در آغاز سخن به مرور تاریخ تئاتر ایران و مدیریت‌های دوره‌ای آن پرداخت.
وی با بیان این که در تاریخ ایران هیچ گاه تئاتر به شکل غربی وجود نداشته گفت:«سه هزار سال قبل از میلاد آئین‌هایی چون سوگ سیاوش، سوگ ایرج و بعدها مغ‌کشی و به تدریج سنت‌های نمایشی چون معرکه گیری، نوروزخوانی، خیمه شب بازی، نقالی و تعزیه و... شکل گرفتند. طبیعتاً این مراسم به صورت مستمر برگزار نمی‌شده و به مناسبت‌های خاصی چون نوروز عروسی و... انجام می‌شده است. بیننده‌های این مراسم از قبل بلیط تهیه نمی‌کردند. تعزیه نیز برای ثواب خوانده و دیده می‌شد. هیچ یک از این اتفاقات به خودی خود اجرا نمی‌شدند بلکه توسط افرادی از ریش سفیدان و معتمدان مردم سازماندهی می‌شدند و مدیریتی که در آن زمان وجود داشته، نوعی مدیریت کارگردانی بوده است. بعدها در زمان ناصرالدین شاه به این تعریف می‌رسیم که کلمه معین البکاء بر برنامه ریز، کارگردان اجرا و به نوعی سوفلور اطلاق می‌شد. تخت حوضی نیز یک سر دسته داشت که برنامه ریزی‌های آن را انجام می‌داد.»
وی با بیان بخشی از تاریخ که به قتل گریبایدوف و سفر هیئت ایرانی به روسیه مربوط می‌شد، به آغاز دوره تئاتر به مفهوم امروزی و نگارش، ترجمه و آداپته آثار غربی اشاره کرد و درباره این دوره گفت:«بنای تکیه دولت و تالار دارالفنون در این زمان پی ریزی می‌شود. اولین مدیر دولتی نیز به نام مزین الدوله مسئولیت تالار دارالفنون را بر عهده می‌گیرد و کارهای تعزیه نیز از طرف افرادی که از سوی شاه منصوب می‌شدند انجام داده می‌شد. با گذشت زمان مسائل دیگری در تئاتر مطرح می‌شود. اولین گروه تئاتر با نام انجمن اخوت در سال 1285 شکل می‌گیرد و به تدریج 12 گروه نمایشی شکل گرفته و 10 تماشاخانه در تهران ساخته می‌شود که در لاله‌زار هنوز دیده می‌شوند و در زمان خود امکانات خوبی نیز داشتند. گروه‌های آن دوران در آن دوران با مسئله تفتیش عقاید توانسته‌اند روی پای خود بایستند. هزینه‌ها را پرداخته، تماشاگر را مدام به سوی تالار کشانده و می‌توان گفت که درآمدشان نیز بیش از مخارج بوده است. به همین دلیل باید این مدیریت را بررسی کرد. مدیریتی که نوع نمایش‌ها را انتخاب کرده و کارها را با زیرکی اجرا می‌کرد و مردم را به تالار می‌کشاند. ناگفته نماند که در آن زمان تفریحات امروز وجود نداشت. رادیو، تلویزیون و تا حدی سینما نیز دیده نمی‌شد. ولی اگر تئاتر نتواند با تماشاگر ارتباط برقرار کند و موضوع او را درگیر نکند یا شکل اجرا قابل توجه نباشد کسی آن را نخواهد دید. متاسفانه به این مسائل کمتر توجه شده است. افراد با صاحبان سالن‌ها قرارداد می‌بستند و پورسانتی می‌پرداختند. قطعاً مدیران تئاتر کار و کارگردان را انتخاب می‌کردند.»
وی سال‌های 1320 تا 1327 را دوره شکوفایی تئاتر ایران دانسته و توضیح داد:«جنگ جهانی دوم، حضور متفقین و جوانی شاه باعث شکست فضای سانسور می‌شود و مدیریت‌ها هم به شکل مختلف اعمال می‌شود. برخی با انتخاب نوع گروه‌ها و نمایش‌ها تفاوت‌های بسیاری را در نگرش خود نشان دادند. تئاتر تهران صرفاً کارهای طرفدار شاه را به اجرا درمی‌آورد و تماشاخانه هنر به دور از جانبداری سیاسی و از منظر ارزش‌های هنری کار می‌کرد. تماشاخانه فرهنگ و نوشین هم گروه‌های ضد حکومت را می‌پذیرفت.»
وی سال‌های 1327 تا 1332 را دوره افول تئاتر ارزیابی کرده و توضیح داد:«با ترور شاه دست‌اندرکاران گرفتار و تماشاخانه‌ها سوزانده می‌شدند. آن چه در این ایام مهم است مدیریت تئاتر است. تماشاگر به تئاتر می‌آید و گروه‌ها شکل می‌گیرند و هنرستان هنرپیشگی تاسیس می‌شود. یک نگاه به شرایط زمان، آداپته و نوشته شدن نمایش‌ها نشان از مدیریت قوی و کار را دارد. مدیریتی قابل باور که زمینه‌های اجرایی، امنیت شغلی را فراهم می‌کرده است و تئاتر با همه مشکلات به کار خود ادامه می‌دهد گرچه آن اعتبار گذشته را ندارد. بعد از 28 مرداد خیلی دوام نمی‌یابد. در سال 1335 گروه هنر ملی توسط عباس جوانمرد و علی نصیریان تاسیس می‌شود. 1337 اداره هنرهای دارماتیک با ریاست دولتی دکتر فروغ بنیان گذاشته می‌شود که سعی در جذب هنرمندان دارد. در همان سال یک کانال تلویزیونی تاسیس می‌شود که چهار ساعت برنامه دارد. به دلیل جذابیت تلویزیون تصمیم گرفته می‌شود که چهارشنبه شب‌ها یک برنامه زنده تئاتری اجرا شود و این برنامه‌ها مدت دو سال پخش می‌شد که علاقه‌مندان زیادی نیز داشت و هنرمندان پیشکسوتی چون نصیریان، کشاورز، انتظامی، خوروش و... از این طریق شناخته شدند. بعد از 1337 تئاترهایی که متروک شده بود تا زمانی به کار خود ادامه می‌دهند و کارهای ارزنده‌ای نیز در آن اجرا می‌شود. در آن زمان ارزش و اعتبار خاص برای تئاتر وجود داشت و مردم با آداب خاص به تماشای تئاتر می‌نشستند. آنان به دلیل آن چه می‌آموختند برایش احترام قائل بودند. در این زمان از سوی مدیر تئاتر با گروه‌ها قرارداد بسته می‌شد. بررسی این موضوع که آیا این اثر حرفی برای گفتن دارد یا نه مطابق زمان هست یا نه بر عهده او بود. تا این زمان همه کارها به وسیله بخش خصوصی انجام می‌شد.»
وی دعوت دانشگاه تهران از سه استاد تئاتر و ورود سرکیسیان به ایران را در سال 1337 موجب دگرگونی تئاتر و زمینه‌ای برای برنامه‌ریزی دولت برای تئاتر دانست و افزود:«اداره هنرهای دارماتیک در سالن بزرگ وزارت فرهنگ و هنر آن زمان اجراهایی داشت. تالار سنگلج(25 شهریور) ساخته ‌شد که 328 جایگاه تماشاگر داشت. این سالن کوچک بود و گروه‌های حرفه‌ای که در آن اجرا داشتند، گروه تئاتر امروز، گروه هنر ملی، گروه رشیدی، دیلمقانی و... بودند که برای این سالن برنامه‌ریزی می‌کردند و عدم سخت‌گیری‌های معمول برای اجرا علاوه بر بروز نویسندگان بزرگ ایرانی نشان از زیرکی دولت داشت. زیرا با یک ماه اجرا در این سالن کوچک، تعداد محدودی کار را می‌دیدند و برخی نیز عنوان می‌کردند که این سالن به نوعی سوپاپ اطمینان عمل می‌کند. کارگاه نمایش با نوع و سبک خاص خود 50 تا 60 تماشاگر داشت. تئاترشهر که برای تئاتر ساخته شده بود و واحد نمایش تلویزیون و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان پی در پی شکل می‌گرفتند. تئاترهای لاله‌زار نیز به اجرای موسیقی‌های سنگین می‌پرداخت و اجراهای تخت حوضی و رقص و آواز باب ‌شد. نکته مهم این جاست که همه این سالن‌ها دائماً پر بودند و حتی از هفته قبل پیش فروش می‌شدند در این بین گروه‌های آزاد سیاسی و مستقل نیز فعال بودند. جریان دیگری نیز به نام جریان تئاتر دانشجویی وجود داشت و خانه جوانان نیز پایگاهی برای گروه‌های آماتور بود که امکان آموزش و اجرا نیز برایشان فراهم می‌شد. در سال 1335 دانشکده هنرهای زیبا تاسیس شد. هر کدام از این مکان‌های تئاتری مدیریت خاص خود را داشت و اداره تئاتر نیز شورایی اداره می‌شد. هر گروه مشخصه خود را داشت و با سبک و شیوه خود کار می‌کرد. تماشاگر نیز می‌دانست که با چه نوع نمایشنامه و چه ویژگی اجرایی، نگاه، دیدگاه و ارزش هنری سر و کار دارد.»
وی تاکید کرد:«تئاتر بدون گروه اصلاً معنا ندارد، و تا یک گروه منسجم ایجاد نشود، توان و قدرت پیدا نمی‌کند گروهی که کارش با مخاطب ارتباط برقرار نکند باید از رده خارج شود. طبیعتاً تفکر و اندیشه سازی تاثیرات خود را به تدریج نشان می‌دهد و انتظارات مخاطب نیز از هنرمند بیشتر می‌شود. آن زمان تئاتر معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا کرده و اثرات مثبت آموزشی را نشان می‌داد. در آن ایام نیز محدودیت‌هایی برای اجرا وجود داشت و کار تئاتر هرگز راحت نبود.»
ایرج راد، سال‌های اول انقلاب را یکی از شکوفاترین سال‌های تئاتر دانست که همه گروه‌ها فعال و تماشاگر بی‌شمار بود و با اشاره به چند کار تئاتر که خود در آن حضور داشته به توصیف فضای آن ایام پرداخت و گفت:«شاید به دلیل جنگ و شاید به دلیل تغییر مدیریت‌های پی در پی این روند دچار توقف شد. اداره تئاتر از آن وضعیت درآمد. مدیران آن هر یک یا دو ماه تغییر می‌کرد و استقلال خود را از دست داد. از هر جا کسی را اخراج می‌کردند به اداره تئاتر می‌فرستادند، تعداد زیادی از هنرمندان بازنشسته و بازخرید شدند و... تا آن جا که اداره تئاتر به جای دیگری تبدیل شد و زیر نظر مرکز هنرهای نمایشی درآمد.»
در مرکز هنرهای نمایشی نیزدائماً رؤسا تغییر می‌کردند. شاید خیلی‌ها با حسن نظر بودند، ولی با تئاتر بیگانه بودند. تکلیف روشن نبود و مسئله اجرایی نامشخص و وظایف تعریف نشده بود. در چارت سازمانی آن سیاستگذاری ذکر شده بود که از طریق گروه‌های دیگر باید به اجرا درمی‌آمد. جایگاه تئاتر حرفه‌ای آماتور و دانشجویی مخدوش شد. آشفتگی به وجود آمد و اگر امروز می‌بینیم که دچار بحران مدیریت هستیم به همان دلیل است.»
وی دوره مدیریت علی منتظری در مرکز هنرهای نمایشی را یکی از موثرترین دوره‌های این مرکز دانسته و قرار گرفتن گروه‌ها در جای خود سفر اولین گروه‌ها به خارج از کشور و بالعکس، راه‌اندازی انجمن نمایش برای اجرا و تولید تئاتر، ارتباط با ITI و کمیسیون ملی تئاتر در ایران و عضویت ITI از طریق انجمن نمایش را از مشخصه‌های دوره مدیریت او دانست.»
راد با ارزیابی مدیریت علی منتظری اشاره کرد:«اعتمادسازی در خانواده تئاتر، انجام به موقع تعهدات مالی، جلوگیری از اعمال سلیقه‌های شخصی و سانسورهای عجیب و غریب، ارتباط دائمی بین مدیران و دست‌اندرکاران و برخورداری از جایگاه دولتی و اعتماد مسئولان از جمله فعالیت‌های دکتر منتظری بود. گرچه بعدها سعی شد این مسیر ادامه پیدا کند اما به جایی رسیده بودیم که همه چیز به هم خورد.»
وی مهمترین مسئله تئاتر را تعریف تئاتر حرفه‌ای، سالن حرفه‌ای و تبیین تئاتر آماتور و امکانات آن، شرحی بر تئاتر دانشجویی و تئاتر غربی دانست و افزود:«تا این تفکیک صورت نگیرد در این آشفته بازار هر مدیریت آگاه، خلاق و با حداکثر بهره‌برداری از امکانات بالقوه و بالفعل کاری از پیش نخواهد برد. باید برای هر سالن یک مدیر داشته باشیم تا بتوانند گروه‌های حرفه‌ای را جذب کنند. جایگاه گروه‌های آماتور به اعتقاد من سازمان فرهنگی هنری شهرداری است که باید امکانات فرهنگسراها را در اختیارشان قرار دهد. تئاتر دانشجویی نیز باید از سوی وزارت علوم حمایت شود.»
وی با تاکید بر این که وقتی گروه‌های حرفه‌ای کار کنند رقابت ایجاد می‌شود و تن‌شان برای بازخورد کارها می‌لرزد گفت:«خانه تئاتر برای بلند مدت در این خصوص طرح سازمان تئاتر کشور را ارائه داده که همه بخش‌ها را در دل خود جای می‌دهد. همه انواع تئاتر در این سازمان دیده شده و از موازی کاری‌ها پرهیز می‌شود.»
وی جشنواره‌ها را گردهمایی برای بررسی نتایج فعالیت‌ها دانست و گفت:«در بررسی تئاتر شهرستان‌ها نیز باید به مسئله آموزش توجه کرد. این‌ها زیاده‌خواهی نیست و برای سر و سامان دادن به این هنر که دارای وجه محتوایی و هنری است ضرورت دارد. همه ما دلمان می‌سوزد و می‌خواهیم کشورمان را در زمینه مسائل فرهنگی هنری بارور کنیم. بر مسائل و نیازهای اجتماعی، افکار و نگاه مردم واقف هستیم. باید توانایی اثرگذاری داشته باشیم. تئاتر امروز ما اثرگذار نیست، حرفی برای گفتن ندارد و گاه‌گاهی است. اگر جایگاه‌ها معلوم و سیاست‌گذاری هدفمند باشد، برای چگونگی سرمایه‌گذاری و حرکت برنامه‌ریزی می‌شود. امیدوارم با توجه مسئولان و دلسوزان مسائل فرهنگی بتوانیم به بی‌سر و سامانی تئاتر سامان داده و آن را نهادینه کنیم، به طوری که در سبد خانوار قرار گیرد. روزی برسد که اگر کسی تئاتری را ندید از ندیدنش احساس کوچکی کند و تئاتری منزه، در خور، با ارزش و به گستردگی سراسر مملکت داشته باشیم.»
ایرج راد در پایان این جلسه به سوالات مطرح شده از سوی حاضران درباره تقسیم‌ مسئولیت‌ها و فرهنگسازی برای تئاتر شهرستان‌ها پاسخ داد.