گزارشی از تئاتر کودکان و نوجوانان در مجتمع فرهنگی هنری شهید چمران
مجتبی مهدی، مدیر هنری این سالن درباره تاریخچه این سالن میگوید:« در گذشتههای دور این سالن آشپزخانه بوده. در گذشتههای نزدیکتر هم مدتی تبدیل به ویدئو کلوپ شد. زیر این سالن هم قنات است که در سال ۷۸ و در زمان تعمیرات اساسی این قنات، هر چند وقت یکبار آب قنات وارد سالن میشد و گروهها نمیتوانستند با اطمینان در این جا اجرا داشته باشند.»
نیلوفر رستمی:
هنوز خیلیها حتی اهالی منطقه یک تهران و جماعت تئاتری نمیدانند که در مجتمع فرهنگی ـ هنری شهید چمران (بولینگ) یک سالن تئاتر برای کودک و نوجوان وجود دارد که هر روز تقریباً دو یا سه سانس برای آنها نمایش اجرا میکند. متاسفانه خود تئاتریها نیز فعالیتهای این گروهها را جدی نمیگیرند. مجتمع بولینگ علاوه بر کلاسها و امکانات تفریحی، هنری و به غیر از یک سالن سینما، دو سالن تئاتر هر کدام ویژه کودک و بزرگسالان دارد. اما بر خلاف فعالیتها و پشتکار گروههایی که در این جا برای کودکان نمایش اجرا میکنند وضعیت تبلیغات و امکانات این سالن بسیار اندک و تاثر انگیز است. کسیکه در باجه اطلاعات مجتمع فرهنگی ـ هنری شهید چمران نشسته، اشاره میکند که در ورودی سالن تئاتر کودک و نوجوان این مجتمع داخل کوچه کناری است. داخل کوچه که 20 متری دورتر از در اصلی است بالای یک ساختمان تابلوی بزرگی با عنوان نمایشهای شاد کودکانه نصب شده است.
ساختمانی با در شکسته و بدون زنگ. شبیه ساختمان خرابهای است، سالها پیش در آن تئاتری به صحنه میرفته و از سر تصادف تابلوی آن را نیز از سر در ساختمان برنداشتهاند. چند ضربه به در میزنم و به فاصله کوتاهی مردی جلوی در ظاهر میشود. داخل ساختمان کاملاً با فضای بیرونیاش در تضاد است. سالن نسبتاً بزرگی با رنگهای شاد. گوشهای از آن بوفه قرار دارد و گوشهای دیگر کارگاه دکور، عروسک و اتاقهای گریم. همه چیز داخل ساختمان برای فضای نمایشهای کودکانه آماده است. البته صرفنظر از جعبههای رنگ و کیسههای گچ که حکایت از تعمیرات میدهد.
آب قنات و تعمیرات اساسی
کریمی، کارگردان نمایشهای کودک و نوجوان میگوید:« پس از شش سال مدیریت این مجموعه بالاخره پذیرفت که سرویس بهداشتی سالن را تعمیر کند و فعلاً در مراحل نهایی تعمیرات است.»
این سالن نیز مانند بقیه سالنهای تئاتر و سینمای این مجموعه زیرنظر بنیاد مستضعفان و جانبازان است.
آشپزخانهای در سالهای دور
مجتبی مهدی، مدیر هنری این سالن درباره تاریخچه این سالن میگوید:« در گذشتههای دور این سالن آشپزخانه بوده. در گذشتههای نزدیکتر هم مدتی تبدیل به ویدئو کلوپ شد. زیر این سالن هم قنات است که در سال 78 و در زمان تعمیرات اساسی این قنات، هر چند وقت یکبار آب قنات وارد سالن میشد و گروهها نمیتوانستند با اطمینان در این جا اجرا داشته باشند.»
هسته مرکزی این فعالیتها در گروه پاکان شکل میگیرد. گروهی که اعضایش همگی فامیل هستند از پدر تا خواهرزادهها و برادرزادهها.
مجتبی مهدی درباره علت انتخاب نام پاکان میگوید:« پاکان به معنی پرورش اندیشه و کاوش استعدادهای نو است.»
وی درباره چگونگی استقرارشان در این سالن میگوید:« تا قبل از سال 78 گروههای علاقمند به تئاتر کودک از جمله ما به صورت مقطعی و حداکثر به مدت 15 روز در این سالن اجرا داشتند، اما با اصرارها و صحبتهای مکرر ما با مدیریت این مجموعه سرانجام آنها پذیرفتند تا با ما قراردادی یکساله ببندند و به این صورت تا به حال این قرارداد هر ساله تمدید میشود و ما به صورت مداوم و جدی برای کودکان نمایش اجرا میکنیم. »
از لالهزار تا بولینگ
ورود گروه پاکان به عرصه تئاتر کودک خود حکایتی دارد، احمد مهدی بنیانگذار این گروه از تئاتریهای قدیمی است که سالها به عنوان یکی از پیش پردهخوانهای مطرح در لالهزار بازی میکرده است بعد از انقلاب نیز مدتی در مقام مسئول هنری منطقه چهار آموزش و پرورش به فعالیت میپردازد تا اینکه یکبار برای دیدن نمایشهای کودک به کانون پرورش فکری کودک و نوجوان میرود. عروسکها و فضای کودکانه او را به خود چنان جذب میکند که در ابتدا علاقمند به عروسک سازی میشود و بعد به طور جدی تصمیم میگیرد وارد حوزه تئاتر کودک شود. به همراه او پسرها و نوههایش نیز به این حوزه کشیده میشوند.
طبق گفته مجتبی مهدی هیچکدام از آنها تحصیلات تئاتری ندارند و همگی به صورت تجربی وارد این حوزه شدهاند.
مجتبی مهدی هم از کودکی وقتی به همراه پدرش به پشت صحنههای نمایش میرفته، تئاتر علاقمند میشود و تا مدتها به عنوان بازیگر و کارگردان در حوزه تئاتر بزرگسال مشغول بوده که پس از ورود پدر به حوزه تئاتر کودک او نیز به تدریج علاقمند به این حوزه میشود.
مجتبی مهدی درباره روند فعالیتهایشان میگوید:« از سال 78 گروههای مهمان نیز با ما همراه بودند. گروههایی که توسط هیات بازبینی گروه پاکان کارش مورد بازبینی قرار میگرفت و به شرط مناسب بودن در این سالن اجرا شد اما مهمترین بخش تولیدات خودمان است.»
مهدی به سالهای قبل برمیگردد و میگوید:« اکثر کسانیکه اکنون به صورت حرفهای نمایشهای کودک را در سالنهای دیگر از جمله تالار هنر اجرا میکنند کارشان را در این سالن شروع کردهاند. وقتی سالنهای دیگری که آنها نیز در بخش تئاتر کودک فعال بودند بعد از مدتی تعطیل شدند مانند تالار”تماشاگه تاریخ” یا ”پول” گروه پاکان روزانه 3 الی 4 سانس نمایشهایی را برای کودکان در دو بخش صبح و عصر به صحنه میبرد.»
صبحها اجرای نمایشها ویژه مهدکودکها و مدارس است و عصر ویژه خانوادهها. همچنین بیرون از بولینگ هم فعالیت میکنند، فعالیتهایی نظیر اجرای نمایش در جشنهای تولد. در ضمن یکی از افتخارات گروه پاکان این است که آنها حتی شنبهها هم تعطیل نیستند و هر روز هفته به فعالیت مشغولند. بلیط نمایشها در حال حاضر 1000 تومان است که 6 سال پیش بهای آن 400 تومان بوده است. همچنین بلیط نمایشها برای مدارس با تخفیف ویژه همراه است.
مجتبی مهدی درباره میانگین آمار فروش و تماشاگران فعلی سالن میگوید:« ما از حدود دو سال پیش آمار نگرفتیم. در ضمن به مدت 2 ماه به دلیل تعمیرات سرویس بهداشتی سالن مجبور به توقف اجراها شدیم. در حال حاضر نیز کارمان با رکود همراه شده، چرا که مدیریت مجموعه دو بیلبورد تبلیغاتی ما را که سر کوچه نصب بوده به نفع رستوران و آرایشگاه مجموعه بخشیده است. در اصلی سالن داخل کوچه است و ما نیازمند به بیلبورد هستیم حالا با تکمیل تعمیرات مجبوریم برای تبلیغات فکر دیگری بکنیم.» اما مهدی از نمایشی با عنوان”سلطان شکمو” یاد میکند که سه سال پیش سودی معادل پنج میلیون تومان داشته است.
وی از نمایشهای پرفروش دیگر این سالها به نمایشهای مانند”آی قصه، قصه”، ” آی، آدمیزاد”، ”اینجا چه خبره”، ”قصه سیبی که نصف شد”، ” موشی مهربون شده” اشاره کرد.
110 نمایش در شش سال
این گروه برای اولین بار در سال 1380 جشنوارهای به نام سبز را پایهگذار میکند، جشنواره که اکثر گروههای حرفهای تئاتر کودک در آن شرکت کردند کسانی مانند ناصر آویژه. اما این جشنواره بیشتر از سه سال نتوانست دوام بیاورد و جشنواره سبز سال 82 آخرین جشنواره این گروه بود. طبق گفته مهدی این جشنواره بدون هیچ اسپانسری و با درآمد گیشه در طول یک سال برگزار میشد.
مجتبی پاکان درباره چگونگی به اجرا بردن یک نمایش گفت:« اوایل کار ما یک هیات تحریریه داشتیم، حدود 15 نفر نویسنده و کارگردان. برای نوشتن یک متن مدتها با هم در جلسات صحبت میکردیم تا از طرح به متن برسیم اما حالا مدتهاست دیگر هیات تحریریه نداریم. بعضیها به دلیل مخارج زندگی و درآمد ناچیز تئاتر این کار را کنار گذاشتند بعضیهای دیگر هم با سیاستهای ما کنار نیامدند و رفتند. مثلاً بروز اختلافات در دادن جوایز جشنوارهها ایجاد شد که عاقبت نیز جشنوارهها به تعطیلی کشیده شد و عدهای از ما جدا شدند. ما این تجربه خوب را کسب کردیم که به صورت محدودتر کار کنیم، با همکارانی که در این شش سال و با وجود موجهای حاصله همچنان ماندند و نرفتند.
در حال حاضر گروه ما حدود 25 نفر هستند از بازیگران گرفته تا کارگردان، نویسنده و عوامل دیگر مانند آهنگسازی، عروسکساز، طراح صحنه و... و از این 25 نفر هم حدود 10 نفر به صورت ثابت و متمرکز با ما همکاری میکنند.
در این سالن در طی شش سال 110 نمایش به صحنه رفته است که 30 اجرای آن تولید گروه پاکان بوده است. اگرچه گروه پاکان سالهاست که به طور جدی در حوزه تئاتر کودک مشغول است و برای انتخاب اجراهای خود بسیار سختگیر است اما در جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تا به حال فقط یکی دو نمایش از این گروه بیشتر شرکت نکرده است.
مجتبی مهدی در اینباره میگوید:« از زمانیکه جشنواره آغاز شد در تمام سالها متن فرستادیم نمایشهای” موشی مهربون شده” و ” ما دیگه گول نمیخوریم” در سالهای اولیه جشنواره نمایش عروسکی شرکت کردند. اما حالا دیگر ما را به آن جشنواره راه نمیدهند. نمیدانم شاید علتش بیسوادی ما باشد؟ یا اینکه مسئولان جشنواره مشکل دیگری با ما دارند؟ شاید تمایلی به حضور گروههای خودجوشی مانند گروه ما را ندارند و بیشتر خواهان شرکت گروههایی هستند که زیر چتر حمایتی خودشان هستند.»
وی ادامه میدهد:« سه سال اخیر ما چند متن به جشنواره فرستادیم که به یقین میتوانم بگویم 90 درصد کارهای اجرا شده در جشنواره ضعیفتر از کارهای رد شدة ما بود. به خصوص متنی را که امسال به جشنواره فرستادیم و پذیرفته نشد. متاسفانه هنوز دلیل رد شدن آثار را نفهمیدم.»
وی از نامههای اعتراضآمیز خود به مسئولان جشنواره نیز میگوید:« من مجموعاً سه نامه اعتراضآمیز نوشتم. نامه اول را غریبپور ارجاع دادند به یوسف صدیق. او هم در جواب نامه من نوشتند که بهتر است حضوراً با هم صحبت کنیم اما بعد هیچ خبری نشد. دوباره نامه نوشتم که یوسف صدیق جوابی به نامه من نداد.»
وی همچنین از رعایت یک سری اصول خاص در اجرای نمایشها گفت که فعالان دیگر حوزه تئاتر کودک از این اصول پیروی نمیکنند:« ما به هیچوجه راجع به غول و یا دیو در نمایشهایمان صحبت نمیکنیم. این بخشی بود که مدتها در شورای کودک هم مطرح شده بود. متاسفانه حتی حرفهایهای تئاتر کودک نیز نمیدانند چطور از غول اجراهایشان کاربرد فانتزی داشته باشند بنابراین ما ترجیح میدهیم که اصلاً راجعبه دیو، لولو خور خوره یا جن در نمایشها صحبت نشود.»