گفتوگو با عادل بزدوده، نویسنده و کارگردان نمایش «گلیگلی جون»
وسوسه نوشتن نمایشنامه از ۲۰سال پیش با اوست. وسوسهای که هربار با خواندن شعر «علیکوچیکه» فروغ فرخزاد تقویت میشود. نمایشنامه نوشته میشود اما داستان تا جایی همان قصه «علی کوچیکه» است و بعد از آن دیگر به قصه وفا دار ...
وسوسه نوشتن نمایشنامه از 20سال پیش با اوست. وسوسهای که هربار با خواندن شعر «علیکوچیکه» فروغ فرخزاد تقویت میشود. نمایشنامه نوشته میشود اما داستان تا جایی همان قصه «علی کوچیکه» است و بعد از آن دیگر به قصه وفا دار نمیماند. نمایشنامه حاصل نگاه عادل بزدوده است به شعر «علیکوچیکه». داستان «علیکوچیکه» از زبان مادر بزرگ «گلیگلیجون» روایت میشود و در این قصه دیگر گلیگلیجون است که نقش اول را بازیمیکند. گلیگلی جون هم مانند علی کوچیکه گرفتار حوض و مسائل بعد از آن میشود اما این بار مادر بزرگ، زندگی خود را هدیه میکند تا گلیگلیجون زنده بماند. نشان دادن فداکاری و ایثار مادر بزرگ، همان هدفی است که بزدوده از اجرای نمایش، آن را دنبال میکند: «مدتها بود دوست داشتم زیبایی گذشت و ایثار را در یک نمایش به تصویر بکشم و امیدوارم موفق شوم.»
هرچند وسوسه اجرای نمایش هم از همان 20سال پیش با بزدوده همراه بوده است، اما هرگز شرایط اجرای آن فراهم نمی شود تا اینکه امسال، امکانی پدید میاید که بزدوده این نمایش را برای اجرا در جشنواره آماده کند.
بعد از اینکه گروه اجرایی، تمرینات خود را آغاز می کنند بزدوده به این نتیجه میرسد بهتر است 2 قطعه فیلم کوتاه هم به نمایش اضافه شود تا کار، تلفیقی از تئاتر و فیلم باشد: «در جلسات سوم چهارم تمرین بود که به این نتیجه رسیدم اضافه کردن فیلم میتواند تأثیر کار را بسیار اساسیتر کند.»
زمان 2 قطعه فیلم البته خیلی بلند نیست. بین 2 تا 3 دقیقه است و اصولاً هر قطعه هم بین 2 تا 3 پلان است که این دو قطعه، ابتدا و انتهای نمایش، نشان داده میشود. و کارگردانی آنها را بزدوده ، خود انجام میدهد.
فیلم اول مربوط به نارضایتی پدر و مادر علی کوچیکه است از بازی کردن او. این نارضایتی با نشان دادن لباسهای پدر و مادر، به تصویر کشیده میشود. بعد از آن ماجرا به صورت اجرای نمایش دنبال میشود و در پایان که علیکوچیکه در حوض میافتد، باز هم ماجرا از طریق فیلم نشان داده میشود.
این نمایش 4 عروسک اصلی دارد که از نوع عروسکهای رومیزی (Top table) هستند و همراه با 4 تکه لباس شامل 2 روسری و دو پیراهن زنانه و مردانه، نقشهای نمایش را کامل میکنند.
تکنیک اجرایی بهگونهای است که تنها عروسکها دیده میشوند و عروسکگردانها در معرض دید تماشاگران نخواهند بود. اجرای نمایش با نور پردازیهای خاصی نیز همراه خواهد بود که با اشعه ماوراء بنفش انجام می شود.
طراحی عروسکها توسط خود بزدوده انجام شده و کار ساخت عروسکها همراه با گروهی از عروسکسازان جوان در کارگاه ساخت عروسک مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام شدهاست.
بزدوده که دوره قبلی جشنواره، نمایش «حادثهای در شهر عروسکها» را در تالار اصلی اجرا کرده بود، این بار معتقد است نمایش او نیازمند یک سالن کوچکتر است: «عروسکهای این نمایش باکار قبلی ام کاملاً متفاوت هستند. بهترین سالن برای اجرای نمایشما، تالار چهارسو است. اگر نمایش در تالار اصلی اجرا شود، کار من شهید خواهد شد! چون بزرگی این تالار مانع از آن میشود که تماشاگران بخوبی بتوانند عروسکها را ببینند.»
او همچنین معتقد است این نمایش به هیجوجه برای مخاطبان زیر رده سنی نوجوان، توصیه نمی شود. «فضای نمایش بهویژه پایان آن که کاملاً غم انگیز و سنگین است به گونهای نیست که مناسب مخاطبان کودک باشد بنابراین بهترین گروه سنی که میتوانند با نمایش ارتباط برقرار کنند، همان گروه سنی نوجوان به بالا هستند.»
او در پایان امیدوار است بتواند تماشاگران این نمایش را تحت تأثیر قرار دهد و معتقد است تلاش خود را کرده تا حس و حالی در نمایش پدید آورد که بتواند تأثیر لازم را بر تماشاگران بگذارد.