در حال بارگذاری ...
...

گفت وگو با حمیدرضا اردلان

در آستانه یازدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی تهران- مبارک با حمیدرضا اردلان-استاد دانشگاه در رشته موسیقی-به گفت وگو نشسته‌ایم. اردلان که در کنسرواتوری وین به تحصیل موسیقی پرداخته،فارغ التحصیل رشته تئاتر و ...

در آستانه یازدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی تهران- مبارک با حمیدرضا اردلان-استاد دانشگاه در رشته موسیقی-به گفت وگو نشسته‌ایم.
اردلان که در کنسرواتوری وین به تحصیل موسیقی پرداخته،فارغ التحصیل رشته تئاتر و دارنده دکترای پژوهش هنر است.
وی در جشنواره دوم، سوم و چهارم تئاتر عروسکی با سرپرستی گروه «جمع نمایشگران حروف» پنج اثر سنجاقک سیاه، ذبح اسماعیل، دست، بیان، بازیگر اصحاب سبت‌ و لیلی و مجنون را روی صحنه برده است.این گروه که از موفق‌ترین گروه‌های تئاتر تجربی- پژوهشی دوران خود به حساب می‌آید آثاری چون جن‌گیر و سگ مرده اثر برشت، آریا داکاپو اثر وینسنت ملی و سوگ یحیی را به کارگردانی اردلان در سال‌هایی میان 1364 تا 1374 به اجرا درآورده است.
ریشه‌های نمایش عروسکی‌ایران به چه زمانی باز می‌گردد؟
واژه ترکیبی« نمایش عروسکی» جدید است، با‌این تعبیر در گذشته ما«نمایش عروسکی» یافت نمی‌شود.اما در حوزه آئین،عروسک‌های فراوانی وجود داشته و هنوز دارد، و انواع شبیه نمایش عروسکی را در سرزمین ‌ایران با عباراتی همچون «خیمه شب بازی» و «جی جی وی جی» و‌...می‌شناسند.
آیادر آن دوره‌ها،‌این نمایش‌ها(یعنی ‌آئین‌هایی که در آنها عروسک وجود داشت) تماشاگر هم داشت؟ و اگر داشت با آن ارتباط هم برقرار می‌کرد؟
در سؤال امر بدیهی آن است که هیچ‌ آئین یا نمایشی بی‌مخاطب دوام نمی‌آورد.بدین ترتیب جواب بخش اول سؤال مثبت است و در مورد چگونگی ارتباط باید عرض کنم،آئین‌ها با مردم نسبت داشت و اساساً خود مردم مجریان آنها بودند مثلاً در کردستان‌آئینی هست که نام آن «بوکه بارانه» است،‌این‌ آئین،برای زمان خشکسالی است و جزءآئین‌های تمنای باران به شمار می‌آید.در آن دختران نوجوان،چوبی به شکل چلیپا می‌سازند و تن او لباس می‌پوشانند.عروسک را طی مراسمی‌ به بیرون شهر می‌برند گرداگرد آن پای کوبی می‌کنند در آخر آن را به کنار چشمه‌ای می‌برند و در آب رها می‌کنند و دعا و نیایش باران به جای می‌آورند.
و‌اینها خود مردم هستند،‌این آئین یا نمایش (به قول معاصر) توسط اغلب جوانان کرد وکرمانج قابل اجرا است.
نتیجه‌این می‌شود که مردم نسبت مستقیم باآئین‌ها به طور کلی وآئین‌هایی که در آنها عروسک‌ها بودند داشتند.

عروسک‌ها به چه شکلی ساخته می‌شدند.
اول معنی آنها بود که با تعبیری میتولوژیک ساخته می‌شد و دوم صورت و فرم آنها است که هر کدام شرحی خاصی دارد‌...در «بوکه بارانه» که مختصر مفهوم آن عرض شد هر بار بر اسکلتی چوبی که به شکل چلیپا است لباس پوشانده می‌شود، تکه‌های لباس عروسک از در هر خانه و از کسی گرفته می‌شود پس الزاماً عروسک‌ها دارای طرح کلی مشابه اما با اجزاء متفاوت خواهند بود....در نمایش «اسب چوبی» یک اسب ساخته می‌شود و بارها مورد استفاده قرار می‌گیرد‌..
جریان‌های فکری چه تأثیری در پیشرفت نمایش عروسکی داشت؟
کدام جریان‌ها ؟ اگر منظور‌ایران معاصر است، بنده قائل به حضور جریانی نیستم که مبادی و ساختار داشته باشد شاید بشود به سلیقه‌ها اشاره کرد...
در پیرامون یک جریان تفکر حیات دارد مثلاً گروه «نان و عروسک»، با عقاید محکم، مشخص و رادیکال یک جریان فکری است والبته چنین جریانی تأثیر شگرف دارد؛ شومان می‌گوید باید عروسک‌ها قیام کنند و ما پشت سر آنها به پا خیزیم...
منظور شومان قیام بر علیه جنگ، گرسنگی و امپریالیسم است امر تفکر چندان آسان نیست ارتباط تفکر با آثار هنری از آن هم پیچیده‌تر است و یافتن راهی که بتوان آن را به جامعه عادت داد یک انقلاب است.
.
چگونه باید از نمایش عروسکی سنتی حفاظت کرد تا آثار آن برای آیند‌گان باقی بماند؟
این سؤال را از مسؤولان محترم ارگان‌های ذی ربط بپرسید‌...عقل بنده به جای قد نمی‌دهد...چون نمی‌توان صرفاً یک موضوع را حفظ کرد ما هنگامی می‌گوئیم نمایش‌های آئینی و عروسکی را حفظ کنیم که موسیقی، لباس، زبان، اخلاق، معشیت سالم، هوای پاک، معماری انسانی،عدالت و...را در نسبت با یکدیگر و به طور هم زمان و فراگیر حفظ کنیم.