دستهایی که ، عروسک شدند
نخستین جلسه از کارگاه آموزشی «هرشی عروسک است» صبح دیروز با حضور آتیلا پسیانی برگزار شد. پسیانی در آغاز این نشست با بررسی تفاوتهای یک کلاس درس، کارگاه آموزشی، گفت: برخلاف آنچه شنیدم، اینجا را یک کلاس درس نمیدانم، چون ...
نخستین جلسه از کارگاه آموزشی «هرشی عروسک است» صبح دیروز با حضور آتیلا پسیانی برگزار شد.
پسیانی در آغاز این نشست با بررسی تفاوتهای یک کلاس درس، کارگاه آموزشی، گفت: برخلاف آنچه شنیدم، اینجا را یک کلاس درس نمیدانم، چون معمولاً در کلاس درس همه چیز هدفمند است و استاد از قبل میداند که چیزی را باید آموزش دهد، به همین دلیل همه تمام توجه دانشجو به او معطوف میشود، در حالی که در کارگاه آموزشی ما، همه باید به یک اندازه حضور داشته باشند. در واقع هدف ما آزمون و خطایی است که همگی در موردش به یک اندازه آگاهی، جسارت و تجربه داریم و من تنها در برخی از موارد با توجه به تجربههای قبلیام مواردی را گوشزد میکنم، به همین دلیل هم، همگیما باید در این کارگاه عمل کننده باشیم و نه سؤال کننده!
پسیانی در ادامه با توضیح بیشتر موضوع کارگاه، کفت، شاید خیلی از چیزهایی که ما طی این چند روز تمرین میکنیم و میبینیم با آنچه که همواره در باره تئاتر عروسکی دیده، شنیده و آموختهایم تفاوت داشته باشد، چون قصد داریم تا در این دوره کوتاه یک کار نسبتاً متفاوت انجام دهیم.
کارگاه آموزشی «هرشی عروسک است» که قبلاً با عنوان «بازی بااشیا»معرفی شده بود، با حضور دانشجویان مختلفی از گرایشهای ادبیات نمایشی، طراحی صنعتی، عروسکی، تربیت بدنی و ... و از شهرهایی چون قم، بوشهر، تهران و... برپا شد.
پسیانی برای شروع این کارگاه از حاضران خواست تا تعریفهای خود را در باره یک عروسک ارائه دهند و با شنیدن نظرات متفاوت هنر جویان، گفت: قبل از هر چیز باید تصور خود را از یک دایره بسته در نمایش عروسکی پاک کنیم، زیرا که در نمایش عروسکی ما باشی مواجه میشویم که به آن عملی وارد میشود ولی عکسالعمل متقابل باید بهتماشاگر برگردد،یعنی درست خلاف آن چیزی که در تئاتر و سینما اتفاق میافتد.
او گفت، اگر ما بهعنوان مخاطبان، عکسالعمل را از عروسکگردان دریافت کنیم، با اولین نقطه ضعف در کار عروسکی مواجه شده ایم، زیرا که عروسکگردان در این حالت موفق به حذف خودش نشده است و تمرکز کاملی بر عروسک ندارد.
پسیانی با اعتقاد بر سخت بودن پروسه حذف عروسک گردان در صحنه و ایجاد ترمکز بر عروسک، گفت هدف اولیه ما در این کارگاه رسیدن به حذف ذهنی عروسک گردان در صحنه است هرچند که رسیدن به این مسأله بسیار سخت است. زیرا که عروسک گردان ملزم میشود تا یک شی بی جان را مورد اهمیت قرار دهد و خودش را به عنوان یک انسان حذف کند و تنها بهعنوان مغز متفکر عروسک را تبدیل به یک موجود جاندار بکند، که در این وهله هر چه قدر ظرافت عروسک گردان بیشتر باشد، پذیرش عروسک از سوی مخاطب هم بیشتر میشود.
پسیانی ادامه کارگاه را با جان بخشی بهدست، بهعنوان یکی از اعضای اصلی بدن ادامه داد و از دانشجویان خواست تا یک داستان کوتاه و یک خطی را طرح کنند و آن را با استفاده از دستخود اجرا کنند و تمام تلاش خود را به کار ببندند و دستشان را بهعنوان عروسک باور کنند.
سپس به ترتیب سه گروه دو نفره از دانشجویان نمایش را که درباره یک آدم تنها فردی که قصد داشت او را از تنهایی درآورد با دست انجام دادند و در گروه اجراهای مختلف در این نمایش بررسی شد.
پسیانی خطاب بهدانشجویانی که این نمایش را اجرا کرده بودند، گفت، قبل از هر چیز باید حسهای صورت عروسک گردان خنثی شود پس فراموش کردن خودمانسختترین مرحله از کاراست، که یک اتفاق کاملاً ذهنی و فردی است و قابل انتقال به دیگران نیست، یعنی هر کسی باید خودش این مسأله را تجربه کند. او سپس داستان را کمی پیچیدهتر کرد و از یک گروه سه نفره خواست تا متن دیگری را اجرا کنند. او گفت، به محض اینکه تعداد کاراکتر ها و عروسکگردانهای ما از دو نفر بیشتر شوند، ایجاد هماهنگی و ارتباط بین آنها نیز سخت تر میشود چون همواره ارتباط خطی راحت تر از ارتباط مثلثی است.
پسیانی در توضیح بیشتر این مطلب و بااشاره به مفهوم «وحدت» در تئاترعروسکی، گفت: در یک نمایش عروسکی که انجام دهندههای کار میبایستی از لوکیشن و موقعیت خود درک عمیق داشته باشند تادر طول اجرامخاطب متوجه این فضاشود.از طرفی آنها باید به یک وحدت زمانی با هم برسند، پس باید به این نکته توجه کرد که چه چیزهایی ذهن تماشاگر رامخدوش میکند.
او گفت: مشکل دیگری که گاهی در کارهای عروسکی دیده میشود این است که عروسک گردانها روی عروسک خودشان فوکوس میکنند و سایر کاراکتر ها را فراموش میکنند، به همین دلیل بداههای که پیش میاید، غنی نیست، در حالیکه باید باتفکر، تخیل دیگر کاراکتر ها یکی شویم تادر یک نقطهطلایی نمایش را به یک اتفاق برسانیم و مجموعه این نقاط طلایی عاملی میشود تا از چیزی کهدلمان میخواهد جواب بگیریم.
در ادامه کارگاه «هرشی یک عروسک است»، چند نفر از دانشجویان حاضر در کارگاه داستان پیچدهتری را با همکاری هم اجرا و آن را بررسی کردند و در بخشی پایانی در نخستین روز کارگاه نیز یکنفر، یک داستان را با دو دستش اجرا کرد.
تا یک ذهنیت را با دو دست به نتیجه برساند.
پسیانی در پایان این جلسه،گفت، همواره باید تلاش کنید تا شروع حرکتهایتان انفجاری، ادامه آن سریع و دورخیزهایتان کوتاه باشد.