در حال بارگذاری ...

نصرالله قادری:امروز عده‌ای به من گفتند که در شأن تو نیست که برای نقد کار عروسکی حضور پیدا کنی که البته برای من تاسف‌بار بود

نصرالله قادری:امروز عده‌ای به من گفتند که در شأن تو نیست که برای نقد کار عروسکی حضور پیدا کنی که البته برای من تاسف‌بار بود

پیمان شیخی:
جلسه نقد و بررسی نمایش عروسکی"گلی گلی جون" به کارگردانی عادل بزدوده، با حضور نصرالله قادری، مریم سعادت و حمید کاکاسلطانی، اعضای کانون ملی منتقدان تئاتر و انجمن نمایشگران عروسکی در تالار چهارسوی مجموعه تئاترشهر برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، در این جلسه که پس از پایان دومین اجرای این نمایش و با حضور تماشاگران علاقه‌مند و خبرنگاران برگزار شد. ابتدا، عادل بزدوده نویسنده و کارگردان، ضمن ابراز خوشحالی از برگزاری جلسات نقد و بررسی برای آثار نمایش عروسکی یازدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی تهران ـ مبارک، گفت:«باعث خوشحالی است که وجود بخش نقد و بررسی آثار عروسکی نه فقط در مورد نمایش من بلکه به طور کلی برای تمام نمایش‌ها ثمره خوبی به همراه داشته است. بنابراین امیدوارم هنرمندان تئاتر عروسکی از این امکان، استقبال کنند و اجازه دهند آثارشان مورد نقد و بررسی قرار گیرد.»
وی در ادامه افزود:«با وجود جلسات نقد و بررسی آثار نمایشی، به طور قطع گروه‌های نمایشی به نقاط قوت و ضعف اثرشان پی می‌برند؛ چرا که تا زمانی که آثار نمایشی مورد نقد قرار نگیرد، نمی‌توان به نقاط ضعف و قوت آن پی برد و برای قدرتمند کردن نقاط قوت و از بین بردن نقاط ضعف آن اقدامی کرد. در این جا باید به حضور کانون ملی منتقدان تئاتر اشاره کنم که پس از چند سال بارقه‌ای از امید را در دل عوامل نمایش‌های عروسکی به وجود آورده است.»
در ادامه این جلسه نصرالله قادری، گفت:«برای بسیاری از آدم‌ها کثرت بسیار مهم است؛ خصوصاً برای مسئولان. من معمولاً به عنوان کارگردان و نویسنده حضور دارم و دوباره پس از مدتی به عنوان منتقد در این جلسه حاضر شدم. امروز عده‌ای به من گفتند که در شأن تو نیست که برای نقد کار عروسکی حضور پیدا کنی که البته برای من تاسف‌بار بود و با شنیدن این جمله به یاد کامبیز صمیمی‌مفخم افتادم که روزی به او گفته بودند:«بالاخره چه وقت بزرگ می‌شوی و از کار عروسکی دست برمی‌داری؟!» باعث تاسف است که در کشور ما تئاتر عروسکی جدی گرفته نمی‌شود. در حالی که در دنیا به عنوان رشته‌ای فوق تخصصی شناخته می‌شود و چنان چه هنرمندی به فوق تخصص‌ تئاتر برسد، در دنیای تئاتر عروسکی فعالیت می‌کند. به اعتقاد من کودک درون ما مرده، ولی در دوستانِ تئاتر عروسکی همچنان زنده است، این کودک درون در عادل بزدوده، حسن دادشکر، بیژن نعمتی، کامبیز صمیمی، عبدالملکی، مریم سعادت، مرضیه برومند، جواد ذوالفقاری و... همچنان زنده است.»
وی در ادامه افزود:«من تقریباً تمام کارهای روی صحنه بزدوده را دیدم و در دو نمایش او هم به عنوان مدیر تولید حضور داشته‌ام. در این جا بد نیست اشاره کنم که تئاتر عروسکی تئاتر تخیلی نیست؛ بلکه تئاتر فانتزی است. بنابراین اگر بخواهیم دنبال رابطه علت و معلول باشیم باورپذیر نیست. باید با دنیای عروسکی، کار عروسکی ‌ببینیم. جزء جزء دنیای فانتزی در عالم واقع وجود دارد. دنیای فانتزی دنیای تخیلی نیست، بلکه دنیای فراتخیلی است. در این نمایش منهای نورپردازی و امکانات نوری، آن چه که باورپذیر است، ارتباط با مخاطب است که نقطه قوت نمایش محسوب می‌شود. همچنین دو بخش زنده و عروسکی نمایش به خوبی با هم پیوند خورده بود، اما راوی قسمت اول ضعیف عمل کرده و احتمالاً قصه گفتن‌ مادربزرگ‌ها را نشنیده است.»
مریم سعادت نیز با اشاره به این که موفق به تماشای 10 دقیقه ابتدای نمایش نشده، گفت:«در این نمایش، آن چه که آزار دهنده بود بخش نور نمایش بود و احساس می‌کنم چنان چه امکان اجرا و تجربه این نمایش برای بزدوده وجود داشت، نمایش بهتری ارائه می‌شد. ولی باید به نکته‌ای اشاره کنم و آن هم این که وقتی جمعیت تماشاگران را دیدم، با خودم فکر کردم که آیا چند روز پس از جشنواره نیز شاهد این تماشاگران در سالن‌های نمایش عروسکی هستیم یا خیر؟»
حمید کاکاسلطانی یکی دیگر از منتقدان نمایش بود، وی گفت:«با دیدن این تئاتر، به یاد جمله‌ای افتادم که می‌گوید تئاتر می‌تواند برای عموم مردم، از کودک و بزرگسال و... باشد و می‌تواند تقسیم‌بندی شود اما نوع ارائه آن اهمیت دارد. در این نمایش من متوجه نشدم که این نمایش مربوط به چه رده سنی است، ضمن این که سوژه نمایش عروسکی باید بر مبنای باور کردن باشد. نکته دیگر این که گیسخته بودن اپیزودها، باعث ارتباط نگرفتن من شد؛ چرا که وقتی تکلیف برای مخاطب روشن می‌شود که منظور، برای او گفته ‌‌شود و این گسسته شدن حس، چندان مطلوب نیست. آیا در یک تئاتر عروسکی نباید تکلیف خود را معین کنیم که برای چه رده سنی است؟»
در ادامه این جلسه عادل بزدوده در پاسخ به جواد ذوالفقاری مبنی بر این که چرا این موضوع را برای نمایش انتخاب کرده است، گفت:« "علی کوچیکه" همواره دغدغه من بوده و سال 49 اولین بار آن را تست زدم. خروجی خوبی هم داشت. تا زمانی که یکی از دوستان‌ در دانشکده آن را کار کرد. این دغدغه سال 49 مرا وادار کرد که نگاهی دیگر‌ و برداشتی مجدد از آن داشته باشم، اما آن را اصل ماجرا قرار ندادم. به اعتقاد من همه ما یک حوض کوچک تنهایی دارم و کسی را در آن راه نمی‌دهیم. سختی کار ما از این جا به بعد آغاز می‌شود که با نگاه به ادبیات، کار را آغاز کردیم؛ چرا که نثر‌ در ادبیات، برای نسل‌های متفاوت، تغییر پیدا می‌کند.»