گزارشی از نمایشهای خیابانی جشنواره
از دور که میآیید حضورشان را متوجه میشوید. حضوری که آمیخته به رنگهای متفاوت و موسیقی بلند است و همین دو عنصر است که کنجکاوی رهگذران را بر میانگیزد و ظرف مدت کوتاهی جمعیت بسیاری را دور گروه جمع میکند. جمعیتی که گاه ...
از دور که میآیید حضورشان را متوجه میشوید. حضوری که آمیخته به رنگهای متفاوت و موسیقی بلند است و همین دو عنصر است که کنجکاوی رهگذران را بر میانگیزد و ظرف مدت کوتاهی جمعیت بسیاری را دور گروه جمع میکند. جمعیتی که گاه تعداد آنها از جمعیت تماشاگران داخل سالن بیشتر است. چرا که مهمترین شاخصه یک نمایش خیابانی موفق، جذب مخاطب رهگذری است. جشنوارهامسال هم شاهد حضور 7 گروهنمایش خیابانی است که از ابتدا تا انتهای جشنواره، نمایشهای خود را در مکانهای متفاوتی اجرا میکنند.
***
مردی که بیمار شده، برای تشخیص بیماریاش، آزمایش میدهد و متوجه میشود بیماریاش تیک عروسکی است... این خلاصه ای است از داستان نمایش «خواننده اپرا»، علی رضا ناصحی، کارگردان این نمایش در کنار همایون فربود، نمایش را اجرا میکند. ناصحی که این نمایش را به شیوه ماروت اجرا میکند، توضیح میدهد: «در این شیوه، عروسکها با قسمتی از بدن انسان ساخته میشوند. سر عروسک این نمایش با استفاده از زانو، دست و بدن ما در مقابل چشم تماشاگران ساخته میشود.»
شویه ماروت در ایران چندان شناخته شده نیست. بههمین دلیل اجرای این نمایش همان طور که ناصحی میگوید، جنبه آموزشی هم دارد تا مردم با این شیوه اجرایی آشنا شوند. او البته در اجرای این نمایش از پانتومیم هم استفاده میکند تا مخاطبان بهتر با کار ارتباط برقرار کنند.
ناصحی، قصه را بهگونهای طراحی کرده که مخاطب از هر جا به نمایش برسد بتواند با آن ارتباط برقرار کند. علاوه بر این او تلاش کردهنمایش هرچه پرتاب تر باشد تا ازاین راه مخاطبان گذری بیشتری را جذب کند.
***
زن و مرد دوشادوش یکدیگر کار میکنند. دانهها را در زمین میکارند و آبیاری میکنند. شادی روییدن دانهها با مراسم ازدواج آن دو درهم میآمیزد و ... «لطفاً پنهان شوید» کاری است نمادین و آداب و رسوم گوناگون زندگی مردم مازندران را به تصویر میکشد. رجبعلی فلاح، کارگردان نمایش میگوید: «آرزوی ما حفظ این آداب و رسوم است و تلاش میکنیم با اجرای پیاپی این نمایشها، این آیینها را برای نسل جوان حفظ کنیم.»
این نمایش قبلاً در شهرهای گوناگون مازندران اجرا شده و مورد استقبال مردم قرار گرفته است. فلاح میگوید: «شیوه اجرای این آیینها در شهرهای مختلف، متفاوت است و در تجربهای که داشتیم توانستیم هر یک از آیینها را کاملتر کنیم. بومیهای شهرهای گوناگون و قدیمیهای آنها خیلی به ما کمک کردند.»
نمایش با استفادهاز عناصر خیمه شب بازی اجرا میشود. بازیگران در مقابل تماشاگران از صندوق بیرون میآیند و در کنار بازیگران، عروسکهای غول پیکری هم حضور دارند که با نخهایی حرکت داده میشوند. کارگردان تلاشکرده عناصر زیبایی شناسی گوناگونی را در اجرای خود رعایت کند.
نمایش حاصل همکاری گروهی است که به طور خودجوش و بدوناستفادهاز هرگونه کمک، فعالیتهای خود را انجام دادهاند و حال امیدوارند با تکیه بر پتانسیل ایننمایشها در استفاده کردن از کمکهای مردمی، کار خود را ادامه دهند.
****
«کیسهجادو» را برای بچهها ساخته است. هرچند بسیاری از هنرمندان تئاتر عروسکی شیوه اجرای این نمایش را برای کارهای ویژه بزرگسالان ترجیح میدهند.
مهدی اسماعیلی، کارگردان نمایش «کیسه جادو» عروسکهای این نمایش را با استفاده از دست و بدن خود میسازد. شیوهای که سالها پیش آن را برای اجرای نمایش در بیمارستان کودکان سرطانی و معلول استفاده کرده است. خودش میگوید: «نتایجخیلی خوبی از اجرای آن نمایشها گرفتم. واکنش کودکان بهاین تکنیک، فوقالعاده بود بههمیندلیل تصمیم گرفتم برای معرفی این شیوه، به دنبال پیدا کردن قالب مناسبی برای کودکان باشم و نهایتاً بهطرح «کیسه جادو»دست پیدا کردم که عروسکهای دستی من از داخل این کیسه خارج میشوند.»
اسماعیلی معتقد است عروسکهای دستی امکانات فوقالعادهای دارند و با مشکل حمل و نقل هم روبرو نمیشوند بلکه هر وقت که مخاطب اراده کند، عروسک شکل میگیرد و تغییر پیدا میکند به همیندلیل هم تصمیم دارد نتایج این تجربیات را در یک کتاب آموزشی برای مربیان مهدکودکها، منتشر کند. که چاپ آن در کتابی با عنوان «یک دست، هزار عروسک جادویی»در حدود 10 سال بهطول میانجامد.
***
با وجود اینکه نمایش «رقص چوب» از شهر گنبدکاووس در جشنواره شرکت کرده است اما به واسطه قومیت کارگردان آن، یکی از رسوم قدیمی و بومی مردمان سیستان و بلوچستان را به تصویر کشیده است.
مهدی آبشناس، یکی از دو کارگردان نمایش محلی «رقص چوب» که خود اهل سیستان و بلوچستان است، درباره نمایش میگوید: «دعا برای ریزش باران، از قدیمی ترین رسوم مردم سیستان و بلوچستان است، سرزمینی که مردمان آن از دیرباز با مشکل کمبود آب روبرو بودهاند و در این نمایش هم تلاش کردیم تا این رسم قدیمی را به تصویر بکشیم.»
ریزش باران البته میان دو قوم بلوچ و زابل اختلاف میاندازد، اختلافی که با حضور ریشسفید به پایان میرسد: «ریش سفید در فرهنگ اهالی زاهدان اعتبار خاصی دارد بههمین دلیل از این موضوعات استفاده کردم و با بستر یک عروسی که میهمانان آن با هم اختلاف پیدا میکنند، نمایش را طراحی کردم.»
مهدی آبشناس برای اجرای این نمایش از شیوه بونراکو استفاده کرده است. شیوهای که مناسبترین شیوه برای اجرای این نمایش توسط یک گروه محدود است.
***
مبارک همیشه در داستانهای خیمهشببازی از این موضوع حرف میزند که اگر ازدواج کند بهخاطر سیاهی صورتش، بچهاش «گلباقالی»میشود...
بهناز مهدیخواه، از این موضوع استفاده میکند و شخصیت گل باقالی را هم به نمایش خیمه شببازی خود اضافه میکند.
«نه دیگه این واسه ما درس نمیشه» به طراحی و کارگردانی بهناز مهدیخواه دو سالی استکه در بخش خیابانی جشنوارهها و مراسمهای مختلف، اجرا میشود و مبارک سنتی ایران را در خیمه قدیمی مرشد به کودکان معرفی و با آنها ارتباط برقرار میکند البته کودکان در ایناجرا، علاوه بر مبارک، با گل باقالی هم آشنا میشوند.
او با یادآوری تجربههای متفاوت اجرای این نمایش در پارکها، فرهنگسراها و سالنهای متعدد میگوید: «در این سالها تجربههای متفاوت و عجیبی داشتم و متوجه شدم برقراری ارتباط با مخاطبان یک نمایش خیابانی خیلی سختتر از مخاطبان یک کار صحنهای است چون نمایش خیابانی باید آن قدر جذاب باشد که بهراحتی بتواند تماشاگران گذری را جذب کند و از آن جا که این تماشاگران، قابل کنترل نیستند، کار هنرمند نمایش خیابانی دشوارتر میشود.
***
«لنگ درازها»عروس و داماد جوانی هستند که پیشینه مراسمهای عروسی و رسم و رسومات شهر همدان را با عروسک نشان میدهند.
محسن پورقاسمی که کارگردانی نمایش «لنگدرازها» را برعهده دارد، میگوید: «قبل از هر چیز دوست داشتم در جشنواره عروسکی، مراسم بومی- محلی همدان را بهصورت عروسکی کار کنم و بهترین انتخابم، اجرای یک مراسم عروسی به شیوه نیاکانم بود و چون همدان، اقلیمهای مختلفی دارد، نمایش را با ترکیبی از این اقلیمها کار کردم.»
او برای رسیدن به این مراسم، قصهای را طراحی کرده که دو شخصیت اصلی آن، عروس و داماد بلند قدی هستند که «لنگدرازها» نام گرفتهاند. تخصص اصلی پورقاسمی در اجرای نمایشهای عروسکی خیابانی است و بههمین دلیل معتقد است بهترین شیوه اجرای این نمایش «سیاه» یا «بونراکو»است که البته در این اجرا با عروسکهای بزرگ و میلهای ترکیب شده است.
***
عروسک خود باید صاحب خود را انتخاب کند، خراطی که عروسک را ساخته و خیاطی که لباس آن را دوخته هر دو عاشق عروسک میشوند و دعوایی میان آن دو شکل میگیرد. مرد سومی وارد ماجرا میشود که عروسک را وادار به سخن گفتن میکند و...
داستان نمایش «این عروسک مال کیه»که توسط ایرج کلهچاهی کارگردانی میشود، بر گرفته از یک قصه فولکور ایرانی است کهبا حضور عروسک «مبارک»اجرا میشود.
کلهچاهی تصمیم دارد نه تنها درباره داستان که درباره شیوه اجرایی هم کاملاً ایرانی عمل کند: چون محوریت جشنواره با داستانهای ایرانی است، در مورد شیوه اجرایی هم همین موضوع را لحاظ کردیم به همین دلیل نمایش ما با حضور «مبارک»اجرا میشود؛ عروسکی نخی که به نمایش عروسکی ما هویت میدهد.»