حرف آخر
یازدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی تهران – مبارک هم تمام شد. بهقول حمید جبلی در یادداشت خود، ما میمانیم و یک دنیا خاطره. بررسی جشنواره امسال از منظر اجرایی و کیفیت آثار شرکتکننده مجالی مفصل طلب میکند که ...
یازدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی تهران – مبارک هم تمام شد. بهقول حمید جبلی در یادداشت خود، ما میمانیم و یک دنیا خاطره. بررسی جشنواره امسال از منظر اجرایی و کیفیت آثار شرکتکننده مجالی مفصل طلب میکند که میگذاریم بهعهده کارشناسان و زمانی دیگر.
اما آنچه برای صاحب این قلم که بیش از کارها به مخاطب توجه داشتم و آنها را دنبال میکردم جالب به نظر میرسید، توجه آنها و علاقهشان به داستان و قصهگویی بود.
بازهم همانطور که دوست نویسندهام «امید بی نیاز» در قالب مقالهای قلمیکرده این مسأله در تمام نمایشها نیز نمودی آشکار و دو چندان داشت. ادبیات ایران چه حال و چه ماضی سرشار از داستان است.
داستانهایی که بسیاری از آنها شامل مرور زمان نیز نمیشوند. پس یک رسالت تئاتر عروسکی میتواند همین باشد که پلی بزند بین ادبیات ملی و فولکلور ایران با مخاطب امروز، مخاطبی که رویا میخواهد و اندیشه و همه اینها در تئاتر عروسکی یکجا جمع آمده است.
این بحث مفصلی است و از آن میگذریم. روز نخست گفتیم میخواهیم آینهگردانی باشیمهم قد جشنواره. اینکه بودیم یا نه، قضاوتش با شما. اما بهعنوان گرداننده این مجموعه جا دارد. تشکری ویژه داشته باشیم از «مهرداد رایانی مخصوص» که هر شب تا صبح همراه گروه ما بود. از بخشهای مختلف مرکز هنرهای نمایشی که خواستههای ما را رد نکردند. تشکر میکنم از شکوفه هاشمیان و اختر تاجیک که دوستانه عکسهایشان را در اختیار بولتن گذاشتند و بالاخره دو خبرنگار فعال مطبوعات ندا آل طیب و مریم رضازاده که بسیار فعال و کوشا حتی فراتر از تعهداتشان به ما در کنارمان بودند. و در پایان میماند حسین نوروزی که بسیار در تهیه این بولتن به او مدیونم. حساسیتهای نوروزی گهگاه از خود بنده به عنوان سردبیر بیشتر بود و او هم پا را فراتر از تعهد و قرار داد و ... گذارد. و بالاخره همه دوستانم که دست یاری خواه مرا رد نکردند وتا شب آخر با ریتمی یکسان و بدون وقفه آمدند و آمدند.
از همین حالا امیدواریم نمایشگران عروسکی به فکر جشنواره دوازدهمی پر بارتر باشند.
سردبیر