در حال بارگذاری ...
...

در نمایش سندباد بحری

کامل نوروزی اجرای نمایش عروسکی‌ سندباد بحری، با نویسندگی مریم تیموری و طراحی و کارگردانی وحید شاکری و فاطمه سلمانی، در یازدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی مبارک،‌ نظرات متفاوتی را برانگیخت، برخی بر این عقیده ...

کامل نوروزی
اجرای نمایش عروسکی‌ سندباد بحری، با نویسندگی مریم تیموری و طراحی و کارگردانی وحید شاکری و فاطمه سلمانی، در یازدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی مبارک،‌ نظرات متفاوتی را برانگیخت، برخی بر این عقیده بودند که ضرورت اجرای چنین نمایشی در جشنواره عروسکی چیست؟ و معدودی نیز معتقد بودند که درونمایه اثر، برگرفته ‌از افسانه‌ای کهن است که مبتنی بر فضیلت‌های انسانی است، بنابراین وجود چنین نمایشی را که صفات مثبت و منفی آدم‌ها را تجلی می‌دهد، جایز می‌شمردند.
معمولاً اجرای هر نمایشی نظرات متفاوتی را بر می‌انگیزاند و آنچه که در سطور فوق مطرح گردید،‌نظراتی بود که مخاطبان نمایش در گفت‌وگویی کوتاه با نگارنده بیان داشتند و حتی یکی از کودکان حاضر در سالن نمایش با صدای بلند به این نکته اشاره کرد که (مامان، سندبادی که من توی فیلم‌ها دیدم، این نبود)
مریم تیموری، نویسنده نمایش «سندباد بحری» با اتکا به شخصیت آشنای سندباد با اذهان کودکان و بزرگسالان، چنین نمایشی را خلق کرده و با بهره‌گیری از افسانه‌های ایرانی و خارجی، به متن قابل تأملی رسیده است.
بی‌شک هر آنچه که در مورد شخصیت پیچیده انسان‌ها، چه در قالب رمان و نمایش و چه در قالب فیلمنامه، مطرح شود، مورد توجه خواهد بود، به‌ویژه در آن رمان و یا نمایشنامه و فیلمنامه صفات مثبت و منفی انسان‌ها، بازگو شود. هر انسانی در کره خاکی دوست دارد برای وصال به کمال حق و مصدریت الهی، طریقتی را برگزیند و خویشتن خویش را از مادیت برهاند تا در مسیر راه کمال قرار گیرد، همه انسانها بر این باورند که برای طی طریق، باید شریعتی را برگزید و با معرفتی باطنی، به حقیقتی اصیل و ناب وصل شد.، متن نمایش «سند‌باد بحری» دقیقاً در این راستا‌گام بر می‌دارد و انسان‌هایی را در قالب عروسک نمودار می‌سازد که هر یک در دام‌های مهیب دنیایی گرفتارند، اما به راه ‌رهایی دامها، معرفتی ندارند، مردمی که دچار قحطی و گرسنگی و طاعون شده‌اند و به جای چاره‌جویی و مبارزه با این پدیده‌های شوم، اختیار خود را به دست مرد غریبه‌ای می‌سپارند که هیچ معرفتی در مورد مرد ندارند و به‌نوعی می‌توان آن مرد غریبه را، شیطان درون قلمداد کرد که با وعده و وعید‌های دروغین بر مبنای نیاز‌های مادی بشر و نفسانیت، انسان‌ها را از راه حقیقی باز می‌دارد و آنها را در مسیر پرسنگلاخ و ناهموار هدایت می‌کند.
نویسنده نمایش «سندباد بحری» در واگویی رذائل و فضائل انسانها، بسیار شیوا و رسا، قلمفرسایی می‌کند و خطرات احتمالی انسانها را در طی طریق دنیایی، در قالب داستان‌های افسانه‌ای باز می‌گوید و نتیجه‌گیری منطقی و درستی ارائه می‌دهد، اما کارگردان‌های این اثر نمایشی (وحید شاکری و فاطمه سلمانی) در فراز‌هایی از کار به علت توسل به شیوه‌ اجرایی طنز‌گونه، از عصاره متن، فاصله می‌گیرند، شاید به کارگیری طنز کلامی و پرداخت طنز آمیز اجرایی، باز آفرینی شادی و نشاط در فضای کار باشد که با سلایق تماشاگران کودک و نوجوان به هماهنگی مطلوبی برسد و اگر نگرش کارگردانان تنها به این منظور باشد، می‌تواند مطلوب در نظر آید، ولی باید این موضوع را نیز در نظر داشت که درونمایه اثر، به‌علت پردازش طنزگونه اجرایی، با نقصان شدیدی مواجه می‌شود و نتیجه‌ای معکوس ارائه می‌دهد.
بی‌شک تلاش گروه کارگردانی، در انعکاس پژواک‌گونه چنین متنی قابل تقدیر و ستایش است و هدایت بیش از 20‌عروسک گردان در صحنه سالن اصلی تئاتر شهر، رنج و مرارت مضاعفی را می‌طلبد، اما واقعیت این است که اجرای نمایشی عروسکی با دکوری چنین عظیم، کمتر در صحنه‌های تئاتر عروسکی ایران رخ داده و می‌توان این عمل را، نوعی عزت به تئاتر عروسکی قلمداد کرد که متولیان برگزاری یازدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی، به این باور رسیده‌اند و شوکت و عظمت و تأثیرگذاری آن‌را در اذهان عمومی دریافته‌اند.
طراحی نور صحنه‌ها به نوعی است که تماشاگران قبل از آنکه به حرکات عروسک‌های میله‌ای بنگرند، متوجه چهره‌ها و اندام‌های فیزیکی عروسک‌گردانان می‌شوند و این امر لطمه‌ زیادی به شیوه اجرایی وارد می‌سازد و زحمات و مشقات عروسک‌گردانان را در حاشیه قرار می‌دهد و انفکاک ذهنی تماشاگران در مدت اجرا، نتیجه مطلوب و مناسبی را نصیب آنان نمی‌سازد. در این زمینه باید ترفندی دیگر به کارگرفته شود که اندام‌های فیزیکی عروسک‌گردانان در حاشیه قرار گیرد و حرکات عروسک‌های میله‌ای درخشان‌تر تجلی یابند.
طراحی صحنه فرشاد منظوفی‌نیا و بهناز مستعان‌فر ستودنی ‌است که با طراحی دکور نمایش و ساخت کشتی و صخره‌ها و جزیره، فضای قابل باوری را در صحنه تئاتر به‌وجود می‌آورند.
عروسک‌های میله‌ای ساخته شده، با توجه به‌خصوصیات ظاهری و باطنی و صفات مثبت و منفی، بسیار مناسب جلوه‌گر می‌شوند و چهره‌ عروسک‌ها، گویای واقعی درون و برون هاست و اگر چنانچه، رویت عروسک‌گردانان کاهش می‌یافت، به یقین این درخشندگی و جلوه‌گری عروسک‌ها افزون‌تر نمود می‌یافت و کارگردان‌ها به نتیجه دلخواه و مطلوب خود، می‌رسیدند.
طراحان لباس (طاهره‌کیان و الهام افراز) هنرمندانه و استادانه در این زمینه گام بر می‌دارند و استعداد و نبوغ خویش را در این امر خطیر به اثبات می‌رسانند.
موسیقی، سینا آذین – الناز افشاریان و آوای سوده شرحی بر بار غنایی کار می‌افزاید و حال و هوای دیگری در اجرا پدید می‌آورد.