یادداشتها: (پرسش دربارهی متن)
۱- Flop، به معنی تِلِپ، تپی افتادن، ولو شدن، از پا افتادن، شکست خوردن. ۲- مایکل دیوید کوان (Michael David Kwan, ۱۹۳۴, ۲۰۰۱) نمایشنامهنویس، مترجم و نویسنده طی جشنوارهی نویسندگان در ۲۰۰۱، کانادا، هنگام خواندن بخشهایی از خاطرات خود تحت ...
1- Flop، به معنی تِلِپ، تپی افتادن، ولو شدن، از پا افتادن، شکست خوردن.
2- مایکل دیوید کوان (Michael David Kwan, 1934, 2001) نمایشنامهنویس، مترجم و نویسنده طی جشنوارهی نویسندگان در 2001، کانادا، هنگام خواندن بخشهایی از خاطرات خود تحت عنوان "چیزهایی که نباید فراموش شود"، روی صحنه از حال رفت، و دو روز بعد در بیمارستان درگذشت. کوان علاوه بر کتاب خاطرات خود نویسندهی چندین کتاب دیگر نیز هست، از جمله:
The Chinese Story – Tellers’ Book (Tuttle, Boston 2001). Broken Portraits (China Book and Periodicals, San Francisco 1990).
اما دیوید کوان بیشتر به خاطر نمایشنامههایش شهرت دارد. نمایشنامههایی چون "روز ققنوس"، دربارهی وو زتیان (Wu Zetian)، ملکهی بدنام چین در اوائل امپراطوری خاندان تانگ، که در مسابقهی نمایشنامهنویسی کانادا در 1992، برندهی جایزهی نخست شد؛ و "فصلی در برزخ"، که وقایع آن در زندانی در پکن، در شب پیش از کشتار دانشجویان در میدان تیانانمِن میگذرد. او پیش از مرگ خود فیلمنامهی بیباک (The Undaunted) را به پایان رساند که دربارهی جمعی از کارگردانان چینی هنگام احداث یک خط آهن در کولومبیای بریتانیا (کانادا)، است. دیوید کوان مترجم بسیاری از آثار ادبیات مدرن چینی به زبان انگلیسی نیز هست.
کوان، دوران کودکی خود را در دهههای 1930، هنگام یورش ژاپن به چین که به جنگ جهانی دوم انجامید، در پکن (بیجینگ کنونی) گذراند. پدر او از اعضای فعال نهضت مقاومت چین بود و خانهاش محل گردهمایی فعالان و وابستگان به این جنبش. دیوید کوان در بسیاری از آثار خود مضامین اینگونه مقاومتها و هراسها را بازگفته است.
در "فصلی در برزخ"، برای جای دادن دانشجویان دستگیر شده در میدان تیانان من (سال 1989)، تعداد زیادی از زندانیهای قدیمی میباید اعدام شوند. در میان این زندانی های قدیمی زندانی شمارهی 565 نیز هست. واردن (با بازی جان جیمز هونگ) میخواهد پیش از کشته شدن این زندانی هویتاش را معلوم کند، زیرا پروندهاش گم شده و اطلاعات مربوط به هویت او را در همه جا با مرکب سیاه کردهاند. واردن کارآگاهی (با بازی رائوگی یو) را مأمور این کار میکند و او عاقبت درمییابد که زندانی شمارهی 565، ژیانگ کینگ است، بازیگر پیشین تئاترهای شانگهای که بعدها سومین همسر مائوتسه تونگ، رهبر حزب کمونیست چین، شده و در 1976 به زندان افتاده است.
"فصلی در برزخ"، اثری است سرشار از شگفتی و خنده و شادی و اندوه که بیننده را با خود به تماشای بسیاری از رویدادهای دوران انقلاب کمونیستی چین میبرد.
3- French Scene ، صحنه ای که با به هیجان آمدن یک شخصیت یا ورود یک شخصیت تصویر میشود.
4- "فلاپ"، رویارویی دو دنیای فرانک لوید رایت (معمار معروف امریکایی) و روبی گلدبرگ، و سیر و تماشایی است سرشار از پیچیدگی و لودگی در گوشه و زوایای عمارتی که سازندگانش شیفتهی اندیشهی پیشرفتاند. راهنمای این گردش و تماشا معمار خالیباف عجیب و غریبی است که در تالارها پرسه میزند. سه معمار ندانمکاری که ناامیدانه میکوشند و به پایانی فاجعهبار میرسند، همراه با حال و هوای بیپروای دوران صامت دههی 1930. فلاپ نمایشی است سیاه و افسونکننده با ردپاهایی از آثار ساموئل بکت.
5- Gobo، نوار تیرهای (مثل کاغذ دیواری) برای محافظت از یک فیلم یا دوربین تلویزیون در برابر نور.
6- Aviarium، پرنده خانه، مرغدانی، جایی برای نگهداری پرندهها.