با رحمت امینی، نویسنده و کارگردان”مجلس غریب تنهایی”
این نمایش اثری مدرن و برگرفته از تکنیکهای تعزیه است. کارگردان، طراح صحنه و بازیگر سعی بر آن داشتهاند تا با بهرهگیری از اصول و قواعد تعزیه و بر پایه تئوریهای تئاتر روانشناختی به ساختاری مدرن و امروزی از اجرا برسند.
رضا آشفته:
نمایش”مجلس غریب تنهایی” به نویسندگی و کارگردانی رحمت امینی، طراحی صحنه حسن وارسته و بازیگری علی سرابی هر شب ساعت 19 در تالار کوچک تئاترشهر در نخستین همایش سراسری آئینهای عاشورایی اجرا میشود.
این نمایش اثری مدرن و برگرفته از تکنیکهای تعزیه است. کارگردان، طراح صحنه و بازیگر سعی بر آن داشتهاند تا با بهرهگیری از اصول و قواعد تعزیه و بر پایه تئوریهای تئاتر روانشناختی به ساختاری مدرن و امروزی از اجرا برسند.
امینی که پدرش هیات حسینی(ع) دارد، علاقه خاصی به امام حسین(ع) دارد، و همین پیشینه و توجه خانوادگی به شخصیت امام حسین(ع) را یکی از دلایل کار کردن درباره این شخصیت میداند. دلیل دوم مربوط به تجربیات دوره آکادمیک اوست. او در دوران تحصیل به همراه امیر آتشانی برای آشنایی با شکل و شیوه اجرایی تعزیه چند تجربه مانند مجلس علیاکبر(ع) را اجرا کردهاند.
همچنین در این دوران آثار بهرام بیضایی را که به طور غیر مستقیم از تعزیه در آثارش بهره گرفته است، آشنا شده است. بنابراین آثار بزرگانی از این دست فرصت خوبی را برای رحمت امینی فراهم کرده تا به شکل بهتری درباره تعزیه مطالعه و تجربه کند.
امینی همچنین به شخصیتهای مذهبی مانند امام حسین(ع) و ابوذر علاقه زیادی دارد، و برای چند بار درباره آنها متن نوشته است. او در دوره فوق لیسانس فیلمنامهای درباره ابوذر مینویسد که این شخصیت هم مانند امام حسین(ع) در راه حقانیت گفتة خود پایداری میکند، و هر دو در نهایت در راه حقیقتطلبی جان خود را ایثار میکنند.
نویسنده ”مجلس غریب تنهایی” درباره دیالوگهای کلیدی و متاثر کننده اثرش میگوید:«در جایی آمده که”او تنها بود، و هر کسی میخواست که با او بماند، تنها میشد”. به هر حال امام(ع) تنها بود، با آنکه اهل بیتش در کنارش بودند. دلیل ماندگاری این شخصیتها هم این بود که در برابر مسایلی یک تنه ایستادگی میکردند که آخرش شهادت و رسیدن به خدا هست.
ریشه”مجلس غریب تنهایی” به همایش مونودراما که در محرم سال 81 در حوزه هنری اجرا شده برمیگردد. در آن زمان بنابر پیشنهاد دکتر مهدی پوررضائیان، رئیس وقت مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری یک گروه سه نفره(مهرداد رایانی، نصرالله قادری و رحمت امینی) ماموریت یافتند که با موضوع واقعه کربلا و ساختار مونودراما آثاری تکنفره را اجرا کنند. حسن وارسته، طراح صحنه”مجلس غریب تنهایی” شتابزدگی و کمبود هزینه را دو دلیل عمده برهم ریختگی اجرای آن زمان تلقی میکند. آنها مجبور شدهاند که با توجه به کمبود بودجه با کمترین امکانات در صحنه حضور داشته باشند. همچنین امینی مشکل دیگر را شیوه رئالیته اجرا میداند که در آن زمان هنوز به تحلیلی منسجم و دقیق درباره اجرا نرسیده بودند. بلکه در آن اجرا میخواستند در آن فضای رئالیته نمایش درباره یک شخصیت باشد که از شب عاشورا از خیمه حسین(ع) بیرون میرود، و بعدها برای جبران این ندامت به وقایع خوانی عاشورا میپردازد. اما آن اجرا با این تحلیل نمیتوانست انتظارات تماشاگر امروزی رابرآورده کند. نویسنده”مجلس غریب تنهایی” میخواهد که در این متن به 3 نوع روایتگری بپردازد. در ابتدا یک راوی داریم که با تغییر لحن و رفتارهای خاص به مرور به نقال تبدیل میشود. بعد پردهای پشت او قرار میگیرد که با نشان دادن اشکال و تصاویر و تغییر لحن به پردهخوان تبدیل میشود. و با نشستن تصویر روی پردهخوان، او شبیهخوان میشود. نقال، پردهخوان و شبیهخوان روایتگران متنی هستند که هر سه در نقش مستحیل نمیشوند، و همین باعث میشود که نوعی فاصلهگذاری بین دنیای متن و بازیگر(روایتگر) ایجاد شود.
یکی از بهترین امتیازهای این نمایش انتخاب یک بازیگر توانمند و معتقد است. علی سرابی در سال 81 از سوی کانون منتقدان تئاتر و برای بازی در نمایش آندرانیک به عنوان بهترین بازیگر سال انتخاب شد، امینی هم یکی از اعضای هیات داوران بود که بعد از آن از سرابی خواست که برای این متن وارد میدان شود. سرابی علاوه برآنکه از صدای گرم و بدن منعطف برخوردار است، به دلیل آنکه سالها در هیات عزاداری فعال بوده بهتر میتواند دنیای متن را هنگام بازی بازآفرینی کند. در این نمایش بازیگر میخواهد که در اجرا حضور داشته باشد، برای آنکه او نمیخواهد در پوست و جلد شمر فرو رود و مقام انسانی خود را تا این حد پایین بیاورد و از طرف دیگر خود را در جایگاه اولیاء نمیداند و خود را بالا نمیبرد، بلکه در مقام خود حضور فعالی در صحنه دارد. هر چند امینی معتقد است که بیشتر از اینها میتوانستهاند از موقعیت حضور بازیگر به نفع امروزیتر شدن اثر و نوعی فاصلهگذاری مدرن و ایجاد ارتباط بهتر بهرهمند شوند، که در حال حاضر از این ویژگی به طور کمرنگی استفاده کردهاند.
هاله انرژی
امینی به دنبال ایجادیک هاله انرژی بوده است. او معتقد است که در این گونه آثار میتوان فضایی انرژیکال ایجاد کرد که در آن حتی تماشاگران غیر معتقد نیز بتوانند با بنمایه اثر و حس و حال آدمهای متن ارتباط برقرار کنند. او از سعدی افشار سیاهباز، استاد ترابی نقال، علاءالدین قاسمی تعزیهخوان و فرهاد آئیش بازیگر به عنوان چهرههایی یاد میکند که در این سالها توانستهاند توسط بازی خود در یک اجرا به هاله انرژی برسند. امینی همچنین از نمایش”رقص روی لیوانها” مثال میآورد که در یک موقعیت موجز که دو نفر پشت میزی نشسته بودند، همه چیز تبدیل به انرژیای قوی برای جذب تماشاگر شده بود.
درباره ”مجلس غریب تنهایی” باید گفته شود که تا حدی این انرژی ایجاد شده است، اما گروه نیایش باید در تجربیات بعدی خود بتواند فراتر از این برسد، و بهتر بتواند با غلبه بر کاستیهای احتمالی انرژی فراگیر را در فضای سالن و در حین اجرا تولید کند.
دستاوردها و کاستیها
امینی از اینکه توانستهاند با بهرهگیری از یک اثر میدانی به اثر صحنهای برسند، احساس خوشایندی دارد برای آنکه یک پله جلوتر آمدهاند، و همچنین در این کار توانستهاند از یک بازیگر تئاتر یک روایتگر و شبیهخوان بسازند. سرابی در این کار از عهده ایفای چندین نقش متفاوت برمیآید و در این جریان همانا از تواناییهای بالقوه بازیگری خود استفاده میکند.
این کارگردان کاستی کار خود را در توجه به روایتهای تاریخی میداند، و افسوس میخورد که نتواستهاند از این حد بیرون بیایند، در صورتی که با توجه به حضور یک بازیگر و تلفیق چندین مجلس تعزیه در یک متن امروزی میشد که از فاصلهگذاریهایی برای ارتباط با دنیای امروز نکات دیگری را برای تماشاگر یادآور شد.
یکی از نکات مهم و اساسی در این نمایش رسیدن به اثری موجز و منسجم است. از زمان خروج امام حسین(ع) تا شب واقعه کربلا همه ماجراها روایت و تصویر میشود. امینی برای آنکه بهتر بتواند به این موضوعات سروسامان بدهد، چارهای نداشته تا کتابهای تاریخی زیادی را بخواند. او به همین منظور آثاری مانند حماسه حسینی(ع) مطهری، روضهالشهدا، دیدگاههای شریعتی و جعفر شهیدی و دیگران را در این رابطه بخواند و از آنها در متن خود استفاده لازم را ببرد. امینی همچنین برای مجلس حر از اشعار محتشم کاشانی و برای نامه معاویه به امام حسین(ع) از اسلوب تعزیه و منظوم نویسی استفاده میکند.
این کارگردان سال گذشته نیز نمایش خود را در تالار مولوی اجرا کرد و امسال در تئاترشهر فرصت دارد که به بازتاب نمایش خود در رویارویی با تماشاگران توجه کند تا بتواند در اثر بعدی خود که در این ژانر کار میشود، شکل بهتری بدهد. او میداند که تماشاگر امروزی حوصله 2 ساعتونیم اجرای تعزیه را ندارد و باید به شکل موجز نمایشها را برای آنان تدوین و اجرا کرد.
تکنیکهای تعزیه
گروه نیایش بر آن بودهاند که به شکل دیگر گونهای از عناصر و تکنیکهای تعزیه، نقالی و پردهخوانی بهرهبرداری نمایشی کنند. البته چندان هم به تکنیکهای کلیشهای توجه ندارند، مثلاً نشان دادن یک رود با تشت آب، امروز در تمام دنیا استفاده میشود، و این تکنیک چندان تازگی ندارد. بکله باید به دنبال استفاده بهتر از این تکنیکها بود که بداعت و تازگی هم در صحنه موج بزند. مثلاً آنها از یک زین به عنوان اسب در صحنه استفاده میکنند که خود این حرکت یک نشانهسازی است. یا زین و شمشیر دلالت بر مردم کوفه دارد که علیه امام حسین(ع) آماده نبرد شدهاند. یا با چند نیزه و روبان سرخ حلقه محاصره امام حسین(ع) در شب واقعه تصویر میشود. این تصاویر و میزانسنها در این اثر برای اولینبار اجرا شده که در عین حال ریشه در تعزیه دارد. آنها یکبار با انتقادی به جا از سوی امام جمعه، اسلامشهر روبرو شدهاند. او گفته در فضایی که امام حسین(ع) قرار میگیرد، فرد دیگری وارد نشود، و همچنین با یک روبند سبز روی امام(ع) را بپوشانند. حتی در این اجرا معاویه پای سکو مینشیند و اصلاً جرات ندارد که به آنجا پا بگذارد.
علاءالدین قاسمی تعزیهخوان نیز با این اجرا موافق بوده، هر چند تعزیهخوانها با شکل دیگرگونه و مدرن آن اصلاً موافق نیستند. حتی این تعزیهخوان برای بهتر شدن اجرا رجزخوانی امام حسین(ع) را پیشنهاد میدهد.
آنها همچنین در نظر دارند که از دو راوی در کار بعدی خود استفاده کنند، که بیضایی در بندار بیدخش از این شیوه استفاده کرده است. او همچنین از آیین سخنوری و مناقبخوانی میخواهد در کار بعدی خود استفاده کند.
حسن وارسته به استیلیزاسیون صحنه اشاره میکند، که در ابتدا همه چیز آراسته به نظر میرسد و به مرور وسایل صحنه و پراکندگی آنها در حاشیه و روی سکوی گرد تداعی گرد ظهر عاشورا میشود.
گروه نیایش از این تجربه خود برای رسیدن به تجربیات مطلوبتر و دقیقتر هنری به نیکی یاد میکنند و امیدوارند که بتوانند در کار بعدی از این بهتر باشند.