در حال بارگذاری ...
...

پتر هانتکه در ادامه مسیر خود با موضع‌گیری‌های مستقیم و مرسوم در ادبیات مخالفت می‌کند و مبانی نظری خود را در نقد زبان مطرح می‌‌نماید و در ادامه یک بار دیگر به شیوه روایت سنتی بازمی‌گردد

پتر هانتکه در ادامه مسیر خود با موضع‌گیری‌های مستقیم و مرسوم در ادبیات مخالفت می‌کند و مبانی نظری خود را در نقد زبان مطرح می‌‌نماید و در ادامه یک بار دیگر به شیوه روایت سنتی بازمی‌گردد

رضا آشفته:
بزرگداشت پتر هانتکه، نویسنده نامدار اتریشی مقیم پاریس عصر پنجشنبه 30 شهریور ماه 85 در خانه هنرمندان ایران، برگزار شد.
این مراسم که به همت علی دهباشی، سردبیر نشریه بخارا و همزمان با نشر یک ویژه‌نامه درباره پتر هانتکه برگزار شده بود، با حضور جمعی از مترجمان و نویسندگان ایرانی و اتباع اتریشی بر ارتباطات فرهنگی دو کشور تاکید می‌کرد.
وولفانگ بانیانی، وابسته فرهنگی سفارت اتریش، از این که سفیر این کشور در تهران به دلیل مسافرت و به رغم میل باطنی‌اش نتوانسته در مراسم شرکت کند، از طرف سفیر اتریش به حضار خیرمقدم گفت و از علی دهباشی تشکر و قدردانی کرد.
وی با اشاره به اهمیت هانتکه گفت:«او آثار زیادی دارد و خوانندگان زیادی جذب آثارش شده‌اند و در کشور ایران نیز شناخته شده است. از طرف دیگر در اتریش نیز شعرای ایرانی مانند حافظ، سعدی و خیام مشهور هستند. در درک متقابلِ یکدیگر شناسایی ادبیات و فرهنگ‌های دیگران صورت می‌گیرد و با این شناخت بر تفاوت‌های یکدیگر بیشتر آشنا می‌شویم.»
ماریا ناصر، مترجم زبان آلمانی نیز در سخنرانی خود با تاکید بر ویژگی‌های زبان هانتکه گفت:«زبان از نظر او ابزار ارتباط‌ها نیست؛ بلکه امری فراتر از آن است. هانتکه به زبان عالم گوش فرا می‌دهد و بنا بر تاثیر از گفتار فیلسوف بزرگ آلمانی مارتین هایدگر زبان را در آثارش به کار می‌گیرد.»
وی با اشاره به مشکل زبانی"من سخنگو" که موضوع اصلی تمام داستان‌های هانتکه است، گفت:«این مشکل با ایجاد رابطه میان عالم و من برطرف می‌شود.»
این استاد دانشگاه زبان شاعرانه هانتکه را براساس نسبتی با عالم استوار دانست که با تعریف وجود شناسه‌ هایدگر درباره زبان مبنی بر این که"وجود سخن گفتن است" ارتباط پیدا می‌کند.
بنا بر گفته وی، هنر نوشتن از نظر هانتکه تجلی زبان است و نوشتن برای او عهده‌دار نقش فطری هر مکتب و آئین‌ می‌شود. درواقع هانتکه تلاش می‌کند که روایت را روایت کند. هانتکه با روایت که در برگیرنده مجموعه‌ای از تکرارها، کلام شاعرانه و نقل قول‌های فردی است، مناسک و آئین رستگاری را به نمایش می‌گذارد.
در این مراسم یک مترجم دیگر زبان آلمانی، سعید فیروزآبادی به دوران ابتدایی نگارش هانتکه پرداخت و این که او در سال‌های جوانی و در 24 سالگی با شرکت در جلسه نقد ادبی گروه 47 و اعلام این که ادبیات آلمانی پس از جنگ جهانی دوم پوچ شده و به پایان رسیده است، به شهرت می‌رسد. روشنفکران آلمانی با هانتکه به مخالفت می‌پردازند و اما هانتکه رسماً مخالفت خود را با نوع نوشتار و کلیشه‌های رایج در زبان آلمانی اعلام می‌کند.
وی گفت:«انتشار اولین اثر پتر هانتکه در سال 1996 باعث شد که او را به جلسات نقد و بررسی گروه 47 دعوت کنند. این گروه در سال 1947 تاسیس شده و اصلاً وابستگی سیاسی نداشت. در دو نشست سالانه این گروه از یک نویسنده جوان دعوت به عمل می‌آمد تا اثری از خود را بخواند و اعضای این گروه آن اثر را نقد و بررسی کنند و البته نویسنده حق دفاع نداشت؛ اما به رغم سیاست آن جا هانتکه بعد از قرائت داستانش سخنرانی کرد و از آن روز به طغیان رسمی علیه ادبیات معاصر آلمان‌ پرداخت.»
این استاد دانشگاه با اشاره به جنبش‌های دانشجویی در آلمان دهه 60 ، هانتکه را نماد نسل دانشجویان انقلابی اروپا دانست و گفت:«در این جنبش‌ها یک دانشجو توسط پلیس آلمان کشته و هانتکه در اعتراض به این اتفاق از قبول جایزه ادبی معتبری امتناع کرد و اعلام نمود که وقتی در جایی پلیس با کشتن یک دانشجو تبرئه می‌شود، جایزه ادبی معنایی ندارد.»
وی در پایان سخنانش افزود:«هانتکه زبان را نوعی آزمایشگاه می‌دانست که دنیای بیرونی او دنیای موجود نبود؛ بلکه تحت تاثیر دنیای درونی‌اش تجلی می‌یافت. هانتکه در کتاب"وزن سنگین جهان" تمام ادراکات و عوالم حسی خود را بدون توجه به قالب‌های ادبی، گزارشی، شعر و... بیان می‌کند.»
بنا بر گفته دکتر محمود حسین‌زاده، استاد زبان و ادبیات آلمانی پتر هانتکه لجوج‌ترین نویسنده اتریشی در اعتراض به جنگ ژورنالیستی در خلیج فارس و منطقه بالکان به حمایت ظاهری از صربستان و میلوسوویچ می‌پردازد که با مخالفت شدید برخی از روشنفکران روبه‌رو شده است.
وی گفت:«پتر هانتکه دلایل عمده‌ای برای حمایت‌های خود داشته و با منطق در برابر منتقدان ایستادگی کرده است. از یک طرف او از مادری از اهالی یوگسلاوی و اسلوونی به دنیا آمده و معتقد است که یوگسلاوی یک استثناء در جغرافیای سیاسی است؛ چون در این منطقه کوچک، اقوام متنوعی با زبان‌ها و مذهب‌های متفاوت در کنار هم قرار گرفته‌اند. از طرف دیگر او با زبان ژورنالیستی که در دهه 90 سیاه را سفید و بالعکس جلوه می‌داد، مخالف بود. هانتکه می‌خواست علیه این نوع زبان طغیان کند تا حقیقت همان گونه که هست، متجلی شود.»
وی افزود:«هانتکه به پایان اطلاع رسانی توسط رسانه‌ها معتقد است و به همین دلیل در مراسم تدفین میلوسوویچ دیکتاتور صربستان شرکت می‌کند و در برابر انتقادهای رایج اعلام می‌کند اصلاً به این آدم دیکتاتور وفادار نیست؛ بلکه در اعتراض به زبان ژورنالیستی به چنین کاری اقدام کرده است. هانتکه اعتقاد دارد که خوانندگان و منتقدان تنها نباید به نوشته‌اش درباره یوگسلاوی فکر کنند؛ بلکه باید به نوع و شیوه نوشتنش نیز بیندیشند.»
محمود حسینی‌زاد در پایان سخنانش به عدم اعتراض پاپ به حمله ناتو و خروج هانتکه از حیطه مذهب کاتولیک اشاره کرد و گفت:«او درباره صربستان چند کتاب و مقاله نوشته که در سال 1994 اولین آن با نام"عدالت برای صربستان" منتشر ‌‌‌شد و در‌ 1996 یک جزوه به نام"پیوستی تابستانی برای سفری‌ زمستانی" و در ‌1998 یک کتاب به نام" سرزمین کلامی با سفری به اسلوونی" ‌‌نوشت. در سال 1999 کتاب"اشک بریزیم و بپرسیم" را که یادداشت‌هایی درباره دو سفر به یوگسلاویِ جنگ‌زده است، منتشر ‌‌کرد.
در این مراسم علی دهباشی، مجری برنامه با یادآوری نام زنده یاد عبدالحسین زرین‌کوب و ابوالقاسم انجوی شیرازی گفت:«هانتکه در آثار اولیه خود از زبان به عنوان وسیله‌ای برای آزمودن و تجربه کردن استفاده ‌کرده است. ادبیات از نظر او با زبان شکل می‌گیرد؛‌ ‌نه با‌ اشیاء و موضوعاتی که با این زبان توصیف می‌شوند.»
وی افزود:«پتر هانتکه در ادامه مسیر خود با موضع‌گیری‌های مستقیم و مرسوم در ادبیات مخالفت می‌کند و مبانی نظری خود را در نقد زبان مطرح می‌‌نماید و در ادامه یک بار دیگر به شیوه روایت سنتی بازمی‌گردد.»
در این مراسم، شماره 53 بخارا که به معرفی و آثار پتر هانتکه اختصاص دارد، بین حضار توزیع شد. گفتنی است، از پتر هانتکه در جشنواره سال 80 نمایشی"کاسپار" به کارگردانی روبرتو چولی اجرا شد که مورد توجه منتقدان و روشنفکران ایران قرار گرفت.